تهدیدی برای پرندگان مهاجر
تصاویر لاشه چنگرها، فلامینگو و مرغابیها و دیگر پرندگان مهاجر که جانشان را از دست میدهند هیچگاه از یادها نمیرود، زمانیکه به ایران میآیند اما جانی برای پرواز دوباره ندارند و لاشههایشان در تالابها جا میماند! حالا در همین روزهای اخیر، گونههای پیشقراولی همچون انواع خوتکا و اردک وارد پهنههای آبی شدهاند و ورود آنها بار دیگر نگرانیها را از مرگ این گونهها افزایش داده است. پرندگانی که همیشه، جانشان براثر شیوع آنفلوآنزای فوق حاد، خشکی تالابها، افزایش سموم کشاورزی و تخریب زیستگاهها در معرض خطر است. از همه فاجعهبارتر، شکار بیرویه آنهاست که بهجای کامیابی در مهاجرت و ادامه حیات، تن بیجانشان برای تهیه و ارائه خوراکهای فانتزی طبخ میشود. کشتارپرندگان در ایران تبدیل به چالشی جدی شده است که گذشته از انواع مخاطرات بهداشتی و فرهنگی، تنوع زیستی در کشور را نیز بهشدت تهدید میکند.
پاییز در کشور ما با مرگ پرندگان مهاجر گرهخورده و بیش از آنکه زیبایی مسحورکنندهای به چهره مردابها، تالابها و آببندانها ببخشند، تراژدی شکار بیرویه آنها در حال تکرار است.
همهساله در این فصل «مَحمیهها» (نام دیگر «تالابهای دستساز کمعمق») به قتلگاه پرندگان مهاجری تبدیل میشود که در توقفهای کوتاه خود مهمان تالاب هورالعظیم در خوزستان میشوند. شکارچیان غیرمجاز در این منطقه از جنوب غرب کشور نیز همان رفتاری را با پرندگان مهاجر دارند که در شمال ایران و منطقه فریدونکنار رخ میدهد.
مَحمیهها را صیادان و شکارچیان غیرمجاز با آب و خاکریز درست میکنند و برای جلب پرندگان در آنها دانه میپاشند و دام نصب میکنند. پرندههای مهاجری که هر پاییز به تالابها مهاجرت میکنند، حین پرواز اینگونه تالابها را با تالابهای اصلی اشتباه میگیرند و در آنها به دام میافتند.
لاشه این پرندهها در جنوب غرب ایران بیشتر در بازار شهرهایی چون کیان اهواز و سوسنگرد، شادگان و شوش فروخته میشوند.
کنشگران حامی محیطزیست میگویند به دلیل دخالت نکردن سازمان محیطزیست در این معضل بزرگ، نسل بسیاری از این پرندگان در حال انقراض است.
۵۶۰ گونه پرنده در ایران دیده میشود که حدود یکسوم از پرندههای کل دنیا را تشکیل میدهند، از این تعداد ۷۰ درصد مهاجرند و در تمام طول سال میزبان مهاجرانی هستیم که از عرضهای شمالی و جنوبی راهشان به کشورمان میرسد و بعد از استراحتی طولانی به مسیرشان ادامه میدهند.
هیچ مجوزی برای شکار صادر نشده است
مسعود حسینی، رئیس گروه پرندگان سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با تشریح آخرین اقدامات انجامشده برای صیانت از پرندگان مهاجر میگوید: «هیچ مجوزی برای شکار صادر نشده است و درمجموع بحث صدور مجوز شکار منتفی است؛ البته ۵ تا ۶ سالی است که سازمان محیطزیست مجوزی برای شکار پرندگان صادر نکرده است، اما چون در فریدونکنار بحث معیشت مطرح میشود مسائل خاص خودش را دارد.»
به گواه آمارهایی که از سوی حسینی ارائه میشود، سالانه حدود ۲ میلیون بال پرنده مهاجر آبزی و کنار آبزی وارد زیستگاههای کشور میشود. سال گذشته یکمیلیون و ۶۰۰ هزار بال پرنده وارد شد، این سهم در زیستگاه ازباران ۲ هزار و ۶۴ بال، سرخرود
۲۳ هزار و ۲۵۰ بال و فریدونکنار ۲۶ هزار و ۵۴۱ بال است، درواقع سهم این سه زیستگاه از تمام زیستگاههای کشور بیشتر است.
گویا برای حفاظت از پرندگان مهاجر، ادارات کل محیطزیست استانی با همکاری فرمانداری برنامه مدون صید و شکار معیشتی را هرساله اجرا میکنند. فریدونکنار مشکل زیستگاهی ندارد، بااینوجود بیشترین تهدید در این زیستگاه؛ صید غیرمجاز پرندگان است، در این زیستگاهها پرندگان بهروشهای غیراخلاقی ازجمله گِذِر و کِرِس شکار میشوند و حسینی تأکید میکند: «دوما تنها روش مورد تأيید سازمان محیطزیست به شمار میرود که از قدیم در این منطقه مرسوم بوده است. «کِرس» قفس بزرگی است که چند صیاد در آنجا میشوند و میتوانند بهراحتی داخل آن رفتوآمد کنند. از این روش صید روزها استفاده میشود. «گِذِر» هم شب دامها و تورهای هوایی هستند. «دوماچال» هم روش صید سنتی قدیمی است که این روزها کمتر کسی از این روش استفاده میکند. در این روش یکسری اردک پرورشی را پرواز میدهند که دور پرندگان دیگر میچرخند و بعد روی نقطهای که جَلد هستند مینشینند. پرندگان وحشی هم به هوای غذا به دنبال آنها میآیند و مینشینند و درنهایت توری روی آنها میافتد، پرندگانی که برای این کار پرورش دادهشدهاند از کنار تورها شنا میکنند و بیرون میروند و پرندگان دیگر هم صید میشوند. امسال کارشناسان محیطزیست در بازدیدی که از منطقه داشتند، مشاهده کردند که تعدادی از دامگاهداران دامهایی بهویژه به روش کرس در چند نقطه برپا کردند، برخورد با آنها در برنامه حفاظتی ما قرار دارد البته در کنار آنیک سری تمهیدات هم دیده میشود، برخورد باید با نظر شورای تأمین استان و فرمانداریها باشد چون بحث معیشت مطرح است.»
بیتردید اینگونه حرفها، نشاندهنده بیعملی مسئولان است و پیوسته با توجیه «معیشت» در آغاز فصل مهاجرت پرندگان، امنیت زیست این مهاجران فراهم نمیشود.
فعالان محیط زیست همچون محمدعلی یکتانیک بر این باورند که «مسئولان برای سرپوش گذاشتن روی قتلعام پرندگان در شمال کشور، این موضوع را به معیشت مردم گره میزنند، حال اینکه دریاچه زریوار در شهرستان مریوان تنها نقطه امن برای پرندگان است که میتوان در سکوت و آرامش به تماشای آن نشست. مریوانی که جزء مناطق محروم کشورمان است و خیلیها در این خطه از راه کولبری امرارمعاش میکنند. بااینحال حیات پرندگان در آرامش کامل است. چطور در این منطقه نهضت شکستن تفنگها و رساندن آمار شکار به مرز صفر شکلگرفته اما در مناطق شمالی که توریستیترین منطقه کشور است و معروفترین برنج کشور را دارد که البته بهواسطه وجود همین پرندههاست و میتوان گفت مردم آن از یک رفاه نسبی بهرهمند هستند، شکار پرندگان تمامی ندارد؟»
واقعیت این است که تالاب فریدونکنار و سرخرود هیچگاه با مهمانان خود مهربان نبودهاند. پرندگانی که هرسال تعدادشان از یکسو به دلیل ساختوساز اطراف تالابها و خشکشدن آنها کم میشود و از سویی به دام شکارچیان و زندهگیران غیرقانونی شمال ایران میافتند. بازار فریدونکنار مهمترین محل برای خریدوفروش و بازاریابی گونههایی نایاب پرندگان مهاجر است. در این بازار از لاشه خوتکای معمولی تا اردک سرسبز و فیلوش و غاز خاکستری میتوان یافت تا عروس غاز، آنقوت، اردک بلوطی و سر فید و قوهایی که زنده گیری شدهاند.
این بازار باوجود اعتراض چندباره فعالان محیطزیست همچنان بهعنوان میعادگاه دلالان، قاچاقچیان و شکارچیان غیرقانونی پرندگان شمال برقرار مانده است.
حر منصوری از دیگر فعالان محیطزیست مسئله شکار بیرویه را با ابتلا به بیماری اقتصادی هلندی مرتبط دانسته و میگوید: «هنگامیکه شاخصهای اقتصادی پایین میآید و سقوط میکند، دولتها و مردم از منابعی مانند جنگل، منابع تجدیدپذیر یا تجدیدناپذیر برای تأمین کاهش درآمد خود استفاده میکنند. شکار نیز از آن دسته فعالیتهایی است که کاهش و فاصله درآمد با هزینههای موجود را با آن جبران و تأمین میکنند.» منصوری در زمره کارشناسانی قرار دارد که از صدور مجوز شکار برای حفاظت از مناطق دفاع میکند: «درگذشته اداره محیطزیست بهشهر و بندرترکمن به شکارچیان دفترچه شکار میدادند. شکارچیان نیز برای حفظ دفترچه و باطل نشدن آن روز، منطقه و تعداد شکار را رعایت میکردند، به عبارتی شکارچی برای حفظ اعتبار خود در محیطزیست و باطل نشدن مجوز شکار تمامی قوانین را رعایت میکرد و آنها را زیرپا نمیگذاشت. وقتی مجوز شکار را نمیدهند، فرد محدودیتی در تعداد شکار ندارد. ضمن اینکه بهمنظور کسب حداکثر سود، حریصانه به دنبال شکار بیشتر است و این خطر را به جان میخرد. این موضوع یکی از دلایلی است که ازنظر رفتاری موجب ازدیاد شکار و انتخاب مناطق حساس برای آن میشود. اکنون بدون مجوز شکار، آنها تنها یک محدوده جغرافیایی را برای خود در نظر نمیگیرند. هر محدودهای که پرنده بیشتر باشد را انتخاب میکنند این در حالیاست که زمانی که سازمان حفاظت محیطزیست مجوز شکار صادر میکرد، محدوده جغرافیایی خاصی را برای شکارچیان در نظر میگرفت که عموما از مناطق حساس زیستمحیطی نیز نبودند. ممنوع کردن شکار ازنظر قانونی لزوما موجب کاهش فعالیت شکارچیان نمیشود بلکه باعث ازدیاد فعالیتهای غیرقانونی آنها میشود. جامعه آماری نیز وجود ندارد و کنترلشان بسیار سخت است.»
آلودگی هوا و عدم دسترسی به آب و غذا عامل کاهش گونههای پرندگان
مرگ پرندگان مهاجر موضوع جدیدی نیست و درباره علت آنهم حرف و حدیتهای زیادی وجود داشته است؛ از عمدی بودن و مسموم کردن آب تالاب بهوسیله صیادان غیرمجاز تا شیوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان.
محمد سلطانی، دامپزشک و متخصص بیماریهای پرندگان اظهار میکند: «عوامل عفونی در فصل سرما شیوع و انتقال بیشتر و در فصل تابستان به دلیل گرما و خشکی هوا شیوع کمتری دارد. آنفلوآنزای حاد پرندگان تنها در پاییز اتفاق نمیافتد اما در پاییز و زمستان شیوع آن بیشتر است. پرندگان به بیماریهای مختلفی مبتلا میشوند، آنفلوآنزای حاد بهعنوان یکی از بیماریهای مهم در سالهای گذشته خبرساز شده و شیوع بیشتر بیماریهای باکتریایی مانند پاستورلوز در پرندههای آبزی قابلمشاهده است و بیماریهای قارچی و ویروسی که یکی از آنها آنفلوآنزاست در پرندگان آبزی میتواند تلفات داشته باشد، قالب گونههای آبزی ازنظر بالینی مقاوم هستند، حتی ماکیان و گنجشکسانان ممکن است مبتلا و تلف شوند، در مورد قابل ابتلاء بودن بیماری به سایر گونهها، پرندگان بیماریهای متعددی را مبتلا میشوند که میتواند مسمومیت هم باشد، یکی از عوامل مهم تلفات در پرندگان آزاد زیست، مسمومیتهای گوناگون است.» این متخصص بیماریهای پرندگان ادامه میدهد: «در اکثر نقاط ایران تنوع گونههای پرندگان بسیار کاهش پیداکرده و این قابلمشاهده است، عوامل کم شدن گونهها هم کلی است و تغییرات آب و هوایی و تخریب زیستگاهها سبب شده پرندگان مهاجرت کنند، گونههای کبوترسانان و قمریسانان به علت شکار بیرویه کاهش پیدا کردند، آلودگی هوا هم عاملی برای کوچ پرندگان است. از سوی دیگر، نابودی آبراههها، کمبود تغذیه و از بین رفتن پوشش گیاهی و تغییرات شهری امکان دسترسی به آب و غذا برای پرندگان را کاهش داده است.»
ایمان بهلولی، فعال محیطزیست و عضو رسمی کانون پرندهنگری ایرانیان نیز میگوید: «آنفلوآنزای حاد پرندگان تنها در پاییز اتفاق نمیافتد، زمانی که بدن موجود زنده از مقاومت کمتری برخوردار باشد بیماری رخ میدهد. در فصل پاییز به علت کاهش درمان مقاومت بدن کمتر است و منابع غذایی کمتری در دسترس است به همین دلیل احتمال شیوع بیشتر است. طبق جدیدترین تحقیقات که روی گونههای متعدد انجامشده است آسیبی که به گونههای در معرض انقراض میرسد بیشمار است و آسیبهای کشاورزی، نابودی منابع طبیعی، تغییرات اقلیمی و شکار از آن جمله است.»
وی ادامه میدهد: «در ایران به زیستگاهها آسیب میرسد، پرندگان برای زندگی نیاز به زیستگاه دارند. برخی پرندگان قابلیت تطابقپذیری بیشتری نسبت به سایرین دارند، کلاغها و سارها بقای بیشتری در محیطهای شهری دارند، جغدها نیاز به شکاردارند و میتوانند در فضای شهری زندگی کنند اما در معرض خطر هستند، طبق جدیدترین مقالات و آمار و ارقامی که وجود دارد، کشاورزی بیشترین آسیب را به موجودات در معرض انقراض وارد میکند. ازاینرو فعالیتهای کشاورزی باید بهگونهای انجام شود که آسیب کمتری به دنبال داشته باشد، مهاجرت پرندگان طبق حافظه ژنتیکی اتفاق میافتد و در مسیر نیاز به استراحت دارند. اکثر پرندههای ایران مهاجر هستند که متأسفانه شکار میشوند و تعدادی به علت مسمومیت در زیستگاهها با فلزات سنگین مانند بوتولیسم نابود میشوند.»
این عضو رسمی کانون پرندهنگری ایرانیان میافزاید: «حقابه دریاچه و تالابها نیز پرداخت نمیشود و از طرف دیگر آلودگی نوری سبب میشود پرندگان از مسیر منحرف شوند که علت آنهم نامشخص است ولی حدس و گمانهایی مطرحشده است که پرندگان از روی ستارگان مسیریابی میکنند. در این میان، زیستگاه پرندگان نیز با سرعت وحشتناکی در حال تخریب شدن است که این سرعت به پرندگان اجازه نمیدهد با شرایط کره زمین خود را مطابقت دهند. زمانی که سرعت تغییرات زیاد باشد فرصت برای تطبیقپذیری وجود ندارد. طبق تحقیقات انجامشده در سال ۲۰۲۱ متأسفانه پیشفرض اشتباهی که در ذهن مردم و کارشناسان وجود دارد این است که گونههای مهاجم مانند گربهها خطرات بزرگی برای پرندگان و محیطزیست محسوب میشوند که اصلا اینگونه نیست، برمبنای پژوهشها و آمارها اثرگذاری گونههای مهاجم و آسیبها قابل قیاس با آسیبهای کشاورزی، شکار و تخریب جنگلها نیست. سالانه ۲۲ تا ۲۴ هزار تن سم کشاورزی به زمین وارد میشود. حشرهها و موشها آفت زمینهای کشاورزی هستند و پرندگان از آنها تغذیه میکنند، با این اقدام غذای پرندگان مسموم شده و آنها از دست میروند، بنابراین بهتر است روی گونههای مهاجم تمرکز نکنیم و طبق نظر متخصصین عوامل اصلی را بررسی و از تخریب زیستگاهها جلوگیری کنیم تا به محل غیرقابل زیست تبدیل نشوند، در غیر این صورت پرندگان مجبور به مهاجرت میشوند.»
فاضلاب تالابها تهدیدکننده پرندگان مهاجر
معمولا در ۶ماهه دوم سال شهرهای ایران پذیرای پرندگان مهاجر است که به دنبال سرزمینهای گرمتر برای سپری کردن فصل زمستان هستند و تالابهای شمال و جنوب آن برای زیستن مناسباند، ولی آنطور که فرزاد علیزاده ،فعال محیطزیست میگوید: «نیمه دوم سال در شمال کشور، زمینهای برنجکاری و شالیکاری در مازندران، گیلان و گلستان به قتلگاه میلیونی پرندگان تبدیل میشود و متأسفانه طی دو سال اخیر در تالابهای جنوب کشور هم این اتفاق افتاده است. در قسمتهایی از شالیزار درخت میکارند و بین و زیر درختان دام میگذارند، این موضوع در کنار آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان نگرانی بسیار بزرگی را پدید آورده است. همانطور که در سال گذشته حدود دو هزار و ۳۱۴ پرنده در تالاب میانکاله تلف شدند و محیطبانان لاشه آنها را جمعآوری کردند و در سال ۹۸ بیش از ۵۰ هزار پرنده تلف شد، متأسفانه در این دو سال در دنیا پیشتاز نابودی پرندگان مهاجر بودهایم.» این فعال محیطزیست خاطرنشان میکند: «دستگاههای مربوطه علت این مرگومیر گسترده را بوتولیسم گذاشتند اما هیچ سند و مدرکی در این زمینه ارائه نشد و مقالاتی که در این خصوص انجامشده بود زیر سؤال رفت. متأسفانه ۹۰ درصد تالابهای ایران آلوده به سموم کشاورزی، فاضلاب شهری روستایی و صنعتی است، فاضلاب در تالابهای کشور یک مشکل و معضل اساسی است که جان پرندگان مهاجر را تهدید میکند.»
بیتردید پساب کشنده مرغداریها با ورود به تالابها، عامل بیماری کشنده پاستورلوز را وارد میکند که از ریختن سم بوتولیسم خطرناکتر است و به روایت این فعال محیطزیست «صنایع موجب ورود میلیونها مترمکعب پسابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی به رودخانهها و تالابها میشود. اگر شکار بهعنوان اولویتهای آخر بهصورت قانونی انجام شود، تهدیدی برای مناطق حفاظتشده نخواهد بود بلکه از بین بردن زیستگاهها و آلودگیهای موجود هستند که رتبههای اول را درجهت تهدید حیاتوحش دارند.»
پرندگان مهاجر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.