تهدیدات صهیونیستها تا چه حد جدی است؟
مصطفی هدایی
تحولات منطقه غرب آسیا و خلیجفارس در ماههای اخیر بار دیگر باعث واکنش کشورها و سازمانهای بینالمللی شده و دراینبین غرب تحت تأثیر رژیم صهیونیستی سعی دارد تا ایران را متهم به بر هم زدن امنیت تجارت دریایی و کشتیرانی کند. دولت غاصب رژیم صهیونیستی، ایران را متهم کرده که به نفتکش مرسر استریت که تحت مدیریت شرکت زودیاک متعلق به ایال اوفر، میلیاردر اسرائیلی است در نزدیکی سواحل عمان حمله پهپادی کرده و در این حمله یک شهروند اهل رومانی و یک بریتانیایی نیز کشتهشدهاند.
به دنبال این حادثه که تصاویر آن نیز منتشر شد و همچنین حوادث مشکوکی که در هفته گذشته مبنی بر ربایش چند کشتی و نفتکش انتشار یافت، غرب به دنبال محکومیت ایران در سازمانهای بینالمللی و حتی دادن مجوز پاسخ از سوی اسرائیل در قالب دفاع از حق مشروع پاسخدهی است. دراینبین مقامات کشورمان هرگونه ارتباط جمهوری اسلامی با حادثه حمله به کشتی مرسر استریت را رد کردهاند و همچنین ربایش کشتی را داستان ساختگی ارزیابی کردهاند.
تغییر دولت در سرزمینهای اشغالی باعث تغییر در سیاست خارجی و اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی نشده و نفتالی بنت، نخستوزیر این رژیم به همراه وزرای کابینه بهصورت مستمر ایران را تهدید به حمله نظامی و ضربه زدن به منافع تهران در منطقه میکنند. از سوی دیگر این رژیم سعی دارد تا هزینههای افزایش قدرت منطقهای ایران را تا حد زیادی با اجماع سازی بینالمللی و محکومیت کشور در سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان ملل و شورای امنیت افزایش دهد. ازاینرو شاهد بالا رفتن زدوبندهای دیپلماتیک اسرائیل با غرب در این زمینه هستیم.
سناریوی عملیات پرچم دروغین
حوادث مشکوک در خلیجفارس و اتهامات بیاساس علیه ایران را میتوان بهنوعی در قالب سناریویی پرچم دروغین ارزیابی کرد. پرچم دروغین اقداماتی است که کشور یا دولتی با انجام عملیات نظامی مشکوک علیه منافع خود، کشور یا گروه دیگری را متهم به آن میکند و درنهایت با این بهانه به دنبال جنگ نظامی میرود. حادثه
۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ازجمله یکی از بزرگترین عملیاتهای پرچم دروغین بود و تبدیل به بهانهای برای لشکرکشی آمریکا به منطقه غرب آسیا شد.
تا به امروز مشخصشده که نظام جمهوری اسلامی در برابر اقدامات نظامی یا حمله به منافع خود بدون هیچ تعارفی و آشکارا پاسخ میدهد و مسئولیت آن را میپذیرد. زدن پهپاد آمریکایی و پذیرش مسئولیت آن، اعلام رسمی حمله به منافع و پایگاههای آمریکا پس از ترور ناجوانمردانه سردار حاج قاسم سلیمانی و دهها مورد مشابه، گویای اقتدار و قدرت نظامی و دفاعی ایران در پاسخ به حملات نظامی است. در خلیجفارس نیز ایران در برابر توقیف کشتیهای تجاری خود از سوی انگلیس نیز عملا بهصورت آشکار واکنش نشان داد و نفتکش متعلق به انگلیس توسط نیروی دریایی سپاه متوقف شد.
اسرائیل شیطنتهای زیادی در سالهای اخیر علیه منافع ایران در منطقه و داخل ایران انجام داده و پاسخ ایران نیز کوبنده بوده است. تهران بدون هیچ تعارفی اعلام کرده از هر کشور و گروهی که علیه اسرائیل فعالیت کند، حمایت میکند و در بیخ گوش مرزهای سرزمینهای اشغالی، شاهد هستیم که شهرکهای موشکی زیرزمینی مقاومت شکلگرفته است. جنگ اخیر در غزه نشان داد که تهران موفق شده تا تهدید موشکی علیه صهیونیستها را به مرحله جدیدی از بازدارندگی بکشاند. این رژیم برخلاف دورههای قبل تجاوز به غزه و کرانه باختری، نتوانست در برابر حملات موشکی حماس و گروههای مقاومت فلسطین تا دو هفته هم دوام بیاورد و سریع خواهان آتشبس شد. حال در نظر بگیرید اگر حزبالله لبنان نیز نبرد علیه این رژیم بخواهد از توان موشکی خود استفاده کند، اسرائیل دیگر روز خوشی در منطقه نخواهد دید. حزبالله یکی از توسعهیافتهترین ظرفیتها و توان موشکی را بهعنوان یکی از گروههای مقاومت در اختیار دارد.
اقدامات صهیونیستها نشان میدهد به دنبال افزایش تنشها در منطقه در جهت بالا بردن هزینههای منطقهای و موشکی و همچنین تأثیر بر تجارت و اقتصاد کشور هستند.
چه خواهد شد؟
سیاست اجماع سازی علیه ایران در فضای بینالملل و همراه کردن کشورهای جهان باسیاستهای خصمانه در موضوع تحریمها و فشار برای واردکردن ایران به دادن امتیاز در هستهای، موشکی و منطقهای تازگی ندارد و این سیاست در دورههای مختلف روسای جمهور آمریکا اجرایی شده است. ازجمله در زمان باراک اوباما که اجماع بینالمللی در پرونده هستهای ایجاد کرد و تحریمهای گستردهای را برای اولین بار بر بخشهای مختلف اقتصادی ایران تحمیل کرد. به نظر میرسد جو بایدن نیز به دنبال این هدف است و نام سیاست خود را نیز فشار هوشمندانه گذاشته است. شواهد نشان میدهد که هیزم این آتش را رژیم صهیونیستی میخواهد مهیا سازد و با افزایش تنشها و عملیات پرچم دروغین، فضای بینالمللی را علیه تهران متحد سازد تا از این طریق غرب با افزایش فشار جهت دادن امتیاز اقدام کند. هر نوع جنگ و درگیری نظامی با ایران از سوی آمریکا یا اسرائیل نمیتواند به همین سادگیها شروع شود و آنها نسبت به هزینههای گزافی که متحمل خواهند شد که یکی از آنها نابودی اسرائیل است، واقفاند. ازاینرو بهجز درگیریهای نیابتی یا کمهزینه، جنگی را شاهد نخواهیم بود. سیاست خارجی دولت جدید ایران در منطقه علاوه بر بهبود روابط با کشورهای همسایه بهویژه در خلیجفارس، حمایت کامل از گروههای مقاومت را شامل میشود و تقویت این گروهها، تضمینکننده امنیت ملی ایران و محور مقاومت است تا هزینه هر نوع درگیری خارج از محاسبات دشمنان و غافلگیرکننده باشد.
رژیم صهیونستی , مصطفی هدایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.