تنها ماندم
گروه اجتماعی-ریرا رحمانی
یکی از معضلاتی که جامعه ما در دهه اخیر با آن مواجه شده، کاهش فرزندآوری است که این امر تا چند سال آینده ما را به کشوری سالمند تبدیل خواهد کرد. در این راستا اعظم السادات موسوی، رئیس انجمن علمی متخصصان زنان و زایمان ایران در یک نشست خبری با اشاره به کاهش نرخ موالید در کشور، اظهار داشت: «نگرانی از آینده، افزایش مشکلات اقتصادی، درآمد ناکافی، نداشتن مسکن، ترس از فرزندان بیشتر؛ ازجمله عوامل بازدارنده فرزند آوری است. از سال ۱۳۶۵ کاهش نرخ موالید در کشور را داشتیم بهطوریکه از نرخ ۳/۹۱ دهم درصد به کمتر از یک درصد در کشور رسیده است. در سال ۹۸،در میزان تعداد تولد، ۱۷۰هزار تولد کمتر داشتیم و در سال ۹۹نیز میزان تولد کاهش پیدا کرده است. بر اساس گزارش سازمانملل در سال ۲۰۱۸، تولد به ازای هر زن در سن باروری در ایران به ۲/۱۴دهم درصد رسیده و رشد کاهش جمعیت ایران در مقایسه با کشورهای دیگر منطقه بیشتر بوده؛بهطوریکه در سال ۲۰۱۹، میلادی به۱/۴ دهم درصد رسیده است.»
به عقیده کارشناسان، در صورت تداوم کاهش موالید، ایران تا ۲۵ سال آینده جزو پیرترین کشورهای دنیا میشود. البته آشفتگی اقتصاد و افزایش هزینههای زندگی در کنار سیاستهای غلط و بیتوجهی دولت به فرزندآوری است که رشد نرخ جمعیت کشور را نزولی کرده است. بر همین اساس است که آگاهان این عرصه، بیتوجهی مسئولان نسبت به اتخاذ سیاستهای کارشناسانه را اصلیترین عامل بازدارنده تلقی میکنند و برای بهبود نسبی اوضاع نیز خواستار توجه مسئولان هستند. طبق گزارشهای موجود متوسط نرخ رشد جمعیت کشور از سال ۱۳۶۵ به بعد کاهشی بوده و این روند در دهه ۹۰ به اوج خود رسیده است، بهطوریکه در دهههای گذشته میانگین ولادتها سالی بیش از ۲ میلیون نفر بوده که این نرخ اکنون در کشور به یکمیلیون و ۱۰۰ هزار نفر در طول سال رسیده است. با نگاهی به روند رشد جمعیت کشور طی ۴ دهه پس از انقلاب خواهیم دید که در دهه اول انقلاب به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۳۴ نفر به جمعیت کشور اضافه شده است، این در حالی است که این میزان در دهه چهارم به ازای هر ۱۰۰۰ نفر به حدود ۸ نفر تقلیل یافته است؛ کاهش جمعیتی که ناشی از بیتوجهیها به رشد جمعیت و همچنین سیاستهای غلط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این حوزه است. از طرفی نهادهای ذیربط در این زمینه هماهنگی لازم برای بازگشت به سیاستهای درست افزایش رشد جمعیت را نداشته و ندارند، بهطوریکه اخیرامعاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد آنقدری که نهادهای مختلف برای سیاستهای کاهش جمعیت و فرزندآوری با یکدیگر هماهنگ بودند برای افزایش جمعیت هماهنگیهای لازم در سیاستگذاری و اجرا را ندارند.
به عقیده کارشناسان، ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی چون مسکن، برخورداری از داشتن شغل و درآمدزایی مناسب موجب شده تا سن ازدواج در کشور افزایش یابد و رغبت چندانی برای فرزندآوری زوجین جوان یا ازدیاد فرزندان در جامعه ایجاد نشود. طبق گزارشهای موجود، هماکنون حدود ۳۰ درصد خانوادهها، تکفرزند یا بدون فرزند هستند، همچنین ۶۲ درصد خانوادهها، حداکثر دارای ۲ فرزند هستند. همچنین حدود ۸ درصد نیز بیش از ۲ فرزند دارند. والدین بهخوبی میدانند تأمین هزینه بسیار سنگینی که یک فرزند از دوران کودکی تا دانشگاه برای آنها ایجاد میکند بسیار سخت است، در چنین شرایطی خود را از داشتن فرزند بیشتر ناخواسته منع میکنند.
دراینباره احمد نادری عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز گفت: «تبعیت از برداشتهای غلط نهادهای جهانی بهویژه غربیها با شعار «زندگی بهتر با فرزند کمتر» از اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ در کشور باعث شد فرزندآوری در ایران مسیر نزولی را در پیش گیرد، بهطوریکه اوج کاهش جمعیت و زادوولد در دهه اخیر بهویژه در دوره ریاستجمهوری روحانی اتفاق افتاده است. از طرفی وضعیت نامناسب اقتصادی جامعه و پیروی از سیاستهای نولیبرالی دولت نیز بر این موضوع تأثیرگذار بوده است.
علاوه بر این، پیروی از سبک نادرست زندگی غربیها و اعتقاد پوچ آنها بهراحتی در نداشتن فرزند یا تکفرزندی در این سالها باعث کاهش زادوولد در کشور شده است. از طرفی دولت در این زمینه آنگونه که باید نتوانست با سیاستگذاریهای خاص کارشناسانه مردم را به فرزندآوری تشویق و درنهایت رفاه نسبی را برای عموم آنگونه که بتوانند به فرزندآوری ترغیب شوند مهیا کند. بهطوریکه خیلیها اکنون بهجای فرزندآوری به داشتن حیوانات خانگی رو آوردهاند.»
گفتنی است که تصاویر سلبریتیهای غربی با بیش از پنج فرزند در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی برای تشویق خانوادههای اروپایی و آمریکایی به فرزندآوری بهراحتی میچرخد اما در شبکههای اجتماعی که ایرانیان فعالند، سلبریتیها با سگ و گربه خانگی در حال نمایش خود هستند. این سؤال ممکن است مطرح شود که سلبریتیهای غربی بهخاطر مکنت مالی فرزند بیشتری اختیار میکنند اما در میان مردم این کشورها چنین خبری نیست! پاسخ تنها یک پژوهش ساده است تا ببینید خانوادههای چند ۱۰نفری در میان آمریکاییها بهچهمیزان است. متأسفانه کمترین نرخ باروری به ایران تعلق گرفته و سایر کشورهای جهان وضعیت بهتر از ما دارند!
تسنیم در تشریح این موضوع اینگونه نوشته است: «برای کاهش نرخ باروری و فرزندآوری در میان خانوادههای ایرانی دلایل مختلفی میتوان در نظر گرفت؛ متأسفانه تاکنون بیشتر حول بحث اقتصادی برای توجیه این چالش بزرگ ملی مانور داده شده است، این جای خود ولی فرهنگسازی برای افزایش جمعیت کجاست؟ روزگاری همینکه از در خانه بیرون میآمدید، شعار نحس «فرزند کمتر، زندگی بهتر» بر درودیوار شهرها نقش بسته بود؛ روی محصولات غذایی و خوراکی، در کتابهای درسی، در تبلیغات صداوسیما، در سریالها و فیلمهای سینمایی و… بهروشهای مختلفی سیاست کاهش جمعیت تبلیغ میشد ولی حالا که بعد از چند دهه فهمیدیم که چه خیانت و جنایتی علیه کشورمان انجام دادهایم، همه انگشتبهدهان ماندهاند که چه کنند، چرا از یک دهه که رهبر عزیزمان، خواهان افزایش جمعیت شدهاند، کار تبلیغی و فرهنگسازی جدی در این مسیر صورت نگرفته است؟ چرا شاهد برنامهها، سریالها و فیلمهایی در همین صداوسیمای ملی هستیم که به ضدتبلیغ برای فرزندآوری تبدیل شدهاند؟ بهچهدلیل خانوادههای بدون فرزند یا تکفرزند در سریالها به نمایش گذاشته میشوند؟
محمدمهدی تندگویان، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز دراینباره گفته است: «در حال حاضر با شیوع ویروس کرونا در کشور، افزایش مرگومیر و کاهش فرزندآوری، کاهش نرخ رشد جمعیت تشدید و احتمالا در سالهای آتی کشور، رشد منفی جمعیت را تجربه میکند. به گفته وی، یکی از سیاستهای اشتباه در این زمینه به همراه سیاست کاهش جمعیت، تمرکز صرف بر مشوقهای ازدواج است؛ این مشوقها ازجمله کاهش مالیات و افزایش حقوق بهصورت دائمی باید بر فرزندآوری تعلق گیرد. برخی از کشورهای توسعهیافته ازجمله بلژیک به ازای هر فرزند علاوه بر افزایش حقوق، ۲۵ درصد از مالیات معاف میشوند و این طرحها بهطور حتم سبب افزایش فرزندآوری و رشد جمعیت خواهد شد.»
تندگویان همچنین معتقد است: «تداوم روند کاهش فرزندآوری در سالهای آتی جمعیت جوان فعال را کاهش داده و سبب فشار بر نیروی کار بهمنظور تأمین نیازهای جمعیت خردسال و سالمند میشود این کاهش جمعیت فعال همچنین زیرساختهای اقتصادی کشور را در درازمدت تخریب و مانع از ازدواج، کارآفرینی، اشتغال و توسعه میشود.»
به طورحتم کاهش فرزندآوری در درازمدت مناسبات اجتماعی را هم تحت تأثیر قرار میدهد. حجم مناسبات اجتماعی پایدار و غنی بهتدریج کاهش و حمایتهای اجتماعی تقلیل میرود و این امر در درازمدت برای کلیت نظام اجتماعی یک جامعه آسیبزا خواهد شد. یکی دیگر از پیامدهای منفی کاهش و نیز کنترل جمعیت، آسیبهای اخلاقی و تربیتی است. این موضوع به واقعیتی غیرقابلانکار اشاره دارد؛ زیرا ما در مباحث جمعیت شناختی، غالبابه آسیبهایی توجه میکنیم که از ترکیب فقر و پرجمعیتی خانوادهها به وجود میآید. در این زمینه از یکسو، از آسیبهای اخلاقی و تربیتیای که متوجه خانوادههای کمجمعیت، بهویژه تکفرزندی است، غافل میشویم و از سوی دیگر، به منافع و فوایدی که در خانوادههای پرجمعیت وجود دارد، توجه نکردهایم؛ زیرا ترکیب رفاه و تکفرزندی، خود مقولهای است که میتواند موجب بروز مشکلات فراوانی شود؛ زیرا کودکان در خانوادههای کمجمعیت، بهویژه تکفرزندی، همواره با سلسله خواستها و انتظارات بیپایانی رشد میکنند که همه یا اکثر آنها برآورده میشود. ازاینرو، فرزندان در چنین خانوادههایی با مفاهیم ارزشی و اخلاقیای نظیر قناعت، ایثار، گذشت، کمک به همنوعان، صبر، شکیبایی، تحمل، مدارا و. . . بیگانه خواهند بود.
از سوی دیگر، به دلیل اصالت رفاه و لذت والدین نیز فرزند بیشتر را «مزاحم» تلقی میکنند اما غافل از آنند که معضلات روحی و روانی نسل آینده به دلیل بهرهمند نبودن از موهبتهای اجتماعی خویشاوندی (شامل برادران، خواهران، عمهها، خالهها، عموها، داییها
و … کم نخواهند بود. در بررسی این موضوع «رسالت» به گفتوگو با امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس به گفتوگو پرداخت.
سیاست جمعیتی، بیانگر حال و آینده هر جامعه
امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی در تشریح این موضوع ضمن بیان اینکه سياست جمعيتی درواقع طرز تفكری است كه درباره جمعيت حال و آينده هر جامعهای وجود دارد و بهطورکلی ۴ نظريه و سياست كلی درباره جمعيت در طول تاريخ وجود داشته است، به خبرنگار «رسالت» گفت: «مقوله جمعيت، موضوعی نوین نیست و تاریخچه آن به ۵۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد. نخستین کسی که دراینباره صحبت کرد، افلاطون بود و در نظریههای خود موضوع دخالت دولت در امر باروری و ازدواج را نیز مطرح کرد. او براین باور بود که برای افزایش نرخ باروری و ازدواج، دولت مهمترین عامل و میبایست شرایط کافی را مهیا سازد.»
وی افزود: «نخستین نظریه افلاطون به تئوری «ثبات جمعيت» مشهور و در اين نظريه رقم ثابت جمعيت ۵ هزار و ۴۰ نفر اعلام شد. بنابراین در آن زمان، این میزان رقم «جمعيت ثابت» تلقی میشد.
نظریه دوم، نظریهای است كه مبتنی بر انديشه اصيل دينی است. این نظریه ابتدا در دوران یهود، سپس عیسیمسیح و اسلام مطرح شد. بر اساس اين نظريه، اعتقادات و باورهای دينی اديان موافق افزايش جمعيت بوده و عنوان میکردند که امت ما میبایست بیشتر باشد. بنابراین تأکید بر افزایش نرخ باروری از مهمترین اصول نظریه ادیان بود.»قرایی مقدم تصریح کرد: «نظریه سوم، سياست «مالتوس» نام گرفته است.
او معتقد بود افزایش جمعیت نادرست و میبایست از آن جلوگیری کرد. اين گروه به علت محدود بودن منابع آبی و غذایی، اعتقادی به افزايش جمعيت نداشته و بر اين باور بودند که منابع بهتناسب جمعيت افزايش نمیيابد. مهمترین جمله این نظریه اینگونه است: «بر سر سفره طبيعت، خداوند هیچ قاشق و چنگال اضافیای قرار نداده است.» بر اساس این نظریه، جمعیت با تصاعد هندسی افزایش مییابد و دو برابر میگردد. گفتنی است رقمی که در سیاست مالتوس بهعنوان رقمی خطرناک مطرح شد، هماینک جمعیت کره زمین است چراکه جمعیت کره زمین از ۷ میلیارد عبور کرده است.»
مبالغهگری و گرفتاری در مصائب دشوار جمعیتی
این جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی همچنین خاطرنشان کرد: «در اوایل دهه ۷۰ اوتانت، دبير كل سازمان ملل نيز به دنيا هشدار داد كه بايد كشورهای مختلف در جلوگيری از باروری اضافی تلاش كنند، با اين پیشفرض كه منابع حياتی محدود است.
او عنوان کرد که مایل نیستم مبالغهگر پنداشته شوم و تنها اطلاعات در دست را میگویم. اوتانت در نظریه خود بیان کرد که تمامی کشورهای دنیا تنها ۱۰ سال فرصت جلوگیری از باروری اضافی را دارند وگرنه به مصائب دچار خواهند شد.
دبير كل سازمان ملل در کنفرانس رم، کلیه جامعهشناسان را گرد هم آورد و بهاتفاق مسئله محدودیت آب را مطرح کردند. آنها بر این باور بودند از دریای مدیترانه تا کانال هند دچار کمآبی خواهد شد که البته این موضوع هم نیز اتفاق افتاد. همچنین عدهای عنوان میکردند گرسنگی، موجب افزایش مرگومیر و کاهش میزان جوانان خواهد شد. اما چندی بعد در آمریکای جنوبی، ژوزوئه دو کاسترو در کتاب انسان گرسنه نظریهای را تحت عنوان اینکه گرسنگی موجب افزایش غریزه جنسی و افزایش غریزه جنسی منجر به باروری و افزایش جمعیت خواهد شد. بدین ترتیب يكی از مشهورترين جمعيت شناسان آمریکایی نيز اعلام كرد كه داستان افزايش جمعيت برای بشر امروز مانند كسی است كه كفشی ۲ سايز کوچکتر از اندازه واقعی بپوشد.»
وی گفت: «نظريه چهارم درباره سياست «حد متناسب جمعيت» است که توسط یک فرد فرانسوی مطرح شد. بر اساس این تئوری نه جمعيت زياد و نه جمعيت كم بلکه جمعیت متناسب، ایدهآل جامعه است. لازم به ذکر است تا بگوییم اين تئوری مورد موافقت جمعيت شناسان است چراکه هميشه بايد اقتصاد از افزايش جمعيت جلوتر باشد. نظریه سیاست متناسب جمعیت معتقد میزان کار کافی، تأمین مالی و رفاهی مردم و نیازهای آموزشی و بهداشتی است.»
زنان جامعه، خواهان فرزندآوری نیستند
او یادآور شد: «از سال ۱۹۷۰، موضوع تنظیم خانواده مطرح و نتیجه آن شد که تنها راه مقابله با افزایش جمعیت، آموزشوپرورش است. بدین ترتیب در فضای آموزشی و کلاسهای درسی عنوان میشد که باید از افزایش جمعیت جلوگیری کرد. در این زمینه یکی از مهمترین شعارهای پیش از انقلاب نیز «فرزند کمتر، زندگی بهتر» بود. متأسفانه پس از انقلاب نیز این نظریه دنبال شد و در همان سالها در میدان نارمک تهران خوانده میشد؛ بچه که عمر و نفس است، یکی بس است دوتا بس است. رواج شعارهای جلوگیری از افزایش جمعیت موجب شد تا ذهنیت مردم دچار تغییر و دیگر خواهان فرزند آوری نباشند. این مسئله بر زنان جامعه اثرگذاری بیشتری داشت چراکه اساس باروری زنان و آنها تصمیمگیرنده هستند.»
قرایی مقدم میگوید: «حال که قریب به ۴۰ سال از آن سالها میگذرد و در باور تمامی مردم، فرزند کمتر بهتر است، سخت است بخواهیم صورتمسئله را دچار تغییر کنیم. در حال حاضر حتی دیگر مردم روستاها که از مشغله کمتری برخوردار هستند اما حاضر به فرزندآوری نیستند.»این آسیبشناس اجتماعی متذکر شد: «در جامعه امروز افزایش نرخ اجارهبهای مسکن، خوراک، پوشاک، افزایش میزان طلاق و آمار بیکاری دستبهدست هم داده تا مانع از فرزند آوری شوند. مردم امروز درنهایت امر به دو فرزند رضایت میدهند و اعطای وام یکمیلیون تومانی هم رضایتشان را جلب نمیکند چراکه بهطور حداقلی هزینه زایمان و تولد یک فرزند، ۵ میلیون تومان و هزینه تربیت یک فرزند تا سطح لیسانس، قریب به ۵۰۰ میلیون تومان است. بنابراین با تفکر جلوگیری از فرزند آوری و در شرایط معیشتی دشوار، مردم دیگر راضی به فرزند آوری نیستند و تنها به یک الی دو فرزند، بسنده میکنند.»
تجرد گرایی و همباشی، نقطه سیاه و مرگآفرین زندگی
وی افزود: «عامل دیگری که مانع از افزایش جمعیت در سطح جامعه میشود، تجرد گرایی است. اگرچه مقوله تجرد گرایی در میان زن و مرد افزایش یافته است اما بر اساس آمارهای رسمی، این موضوع در دختران مشهودتر است. از طرفی دیگر «همباشی سیاه» خود نیز یکی از عوامل خطر است. پدیده موسوم به ازدواج سفید یا همباشی شیوهای از زندگی مشترک زن و مرد تعریف میشود كه در آن افراد بدون ثبت هیچ سند دولتی، قانونی یا مذهبی، زندگی زیر یک سقف را تجربه میكنند. گفتنی است که پیام ازدواج سفید مرگآفرین و بسیار برای جامعه، خطرناک است.»او براین باور است که افزایش تجرد گرایی، همباشی سیاه و آزادی روابط دختر و پسر موجب شده تا دختران و پسران جامعه دیگر تمایلی به ازدواج و فرزندآوری نداشته باشند چراکه آیندهای را نمیبینند و در بستر مرگآفرین روابط آسيب زا، زندگی میکنند.
قرایی مقدم خاطرنشان کرد: «شرایط اقتصادی جامعه امروز برای گذران معیشت به کار و درآمد زن و مرد نیازمند است. شرایط همانند سابق نیست که تنها با درآمد مرد، زندگی تأمین و نیازها برآورده گردد. نیاز به شغل هر دو طرف برای کسب درآمد یکی دیگر از عوامل بازدارنده فرزندآوری است. باید گفت که در حال حاضر ازنظر رشد جمعيت در وضعیت طبیعی به سر میبریم و با رشد ۱/۶ و ۱/۸ جمعيت روبهرو هستيم. اینیک رشد طبيعی است، اما ما را با خطر پیری جمعيت در آينده مواجه میسازد.»
افزایش باروری مستلزم آینده خوب است
وی ادامه داد: «رهبر معظم انقلاب در اين زمينه سياستهای كلی را با توجه به اين خطر اعلام كردهاند. چراکه اگر جامعهای دچار پيری جمعيت شود، هزينههای آن بهشدت افزايش میيابد. بنابراين مسئله خطر پيری جمعيت بسيار درست و البته جدی است، چون تعداد مصرفكنندگان جامعه بر توليدكنندگان آن افزایشیافته و به عبارتی نيروی مولد و فعال كاهش میيابد.»
او تشریح کرد: «طی سه سال گذشته بيش از ۱۷ ميليون دانشآموز داشتيم، اما در حال حاضر حدود ۱۲ ميليون دانشآموز داريم. این موضوع بیانگر آن است که رشد كلاسهای ابتدايی ما به شدت پايين آمده و تفكر مردم نسبت به فرزندآوری تغيير كرده است. ما هماكنون با پيری فزاينده روبهرو هستيم و مشكل كمبود آب و منابع را هم داريم بهطوریکه سازمان ملل اعلام كرده تا سال ۲۰۱۵ از مديترانه تا هند دچار قحطی آب میشود. نبايد برنامهریزیها بهگونهای باشد كه به جمعيت اضافه كنيم، اما ۴ ميليون بيكار و معتاد و بیخانمان را ناديده بگيريم. مسئله كيفيت جمعيت هم بسيار مهم است. مردم بايد از رفاه نسبی هم برخوردار باشند، يعنی جمعيت بايد با آموزشوپرورش، مسكن، بهداشت، اشتغال، رفاه اجتماعی و درمجموع اقتصاد در تناسب باشد.»
قرایی مقدم بابیان اینکه افزایش باروری مستلزم آینده خوب است، گفت: « رفع بیکاری، افزایش ازدواج، کاهش میزان طلاق و ایجاد چشماندازهای مناسب میتواند به کیفیت مطلوب افزایش جمعیت کمک کند در غیر این صورت تنها شاهد کاهش و پیری جمعیت خواهیم بود. به طورحتم کاهش جمعیت به کاهش منابع و نیروی انسانی نیز میانجامد. تصور کنید خانوارها روند کنونی را ادامه داده و مایل به فرزند آوری نباشند آنوقت در سیساله آینده دیگر کسی نیست که در ادارات کار کند یا آسیبهای اجتماعی را بشناسد و مقاله بنویسد.»
این جامعهشناس عنوان کرد: «نبود نیروی انسانی کارخانهها را تعطیل و سرمایههای اجتماعی را به خطر میاندازد. اهمیت فرزند آوری و رشد جمعیت بسیار و کاهش آن خطرات بسیاری دارد اما نباید فراموش کرد سیطره رفاه و زندگی درست، جمعیت باکیفیت و مطلوب را میسازد. فرزندآوری در شرایط نابسامان کار، مسکن، خوراک و پوشاک تنها موجب افزایش آسیبهای اجتماعی میگردد. دولت باید تلاش کند تا نرخ بیکاری را کاهش و عوامل رفاه نیز مردم را افزایش بخشد. آنوقت میتوان مردم را به فرزندآوری تشویق کرد. لازم است تا بگوییم فرزندآوری امری دستوری نیست و نیازمند شرایط مناسب است. بنابراین دولت و تمامی سازمانهای دولتی مرتبط با امر اقتصاد باید درصدد بهبود بسترها باشند. هنگامیکه مرد یا زن خانواده به دلیل مشکلات متعدد و مشغلههای کاری در شرایط نامطلوب اقتصادی به خانه میرسد، دیگر رمقی برای محبت به همسر خود ندارد. این امر خود یکی از عوامل بازدارنده فرزندآوری تلقی میگردد چراکه محبت و غریزهجنسی میان زوجین، به دلیل مشکلات فراوان از بین میرود.»
تورم و گرانی، دو عامل بازدارنده افزایش جمعیت
وی افزایش باروری را نیازمند تغییر فکری زنان دانست و بیان کرد: «درحال حاضر بیشتر زنان عنوان میکنند که یکبار به دنیا آمدهایم و میبایست زندگی کنیم. این تفکر نوین و در سالهای گذشته نبود. اگر به خاطرات مادربزرگهایمان رجوع کنیم خواهیم دید که شعارشان این بوده؛ هرآنکس که دندان دهد، ناندهد و خدا روزیرسان است. بنابراین شرایط امروز نیازمند تغییر فکری است و این تغییر فکری با بسترسازی مناسب و سیاستهای مطلوب رفاهی و اجتماعی رقم میخورد.»او در پایان این گفتوگو اظهارکرد: «در حال حاضر ۶۰ میلیون نیازمند تأمین معیشت و ۳۰ میلیون زیرخط فقر قرار دارند. به طورحتم چنین رقمی در وضعیت نیاز معیشتی، خواهان فرزند آوری نیستند و تفکرشان مخالف افزایش جمعیت است. حال چاره چیست؟ رفع گرانی و تورم که معیشت را دشوار ساخته است.»
تک فرزندی , جمعیت , خانواده , ریرا رحمانی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.