تغییر ریلگذاری در مقابله با کرونا
گروه اجتماعی
۶۸۴ یک عدد نیست، شمار جانباختگان روزانه است که با رکوردشکنی تازه، این پیام آشکار را به ما مخابره میکند که مسیر فعلی در مواجهه با کرونا، نیازمند اصلاح و بازبینی است و باید پاککن دست بگیریم وغلطهای گذشته را پاککنیم. گرچه فرصتهای طلایی را ازدستدادهایم اما هنوز هم برای تغییر مسیر و انجام اقدامات اصلاحی دیر نشده، منتها باید به برخی از شائبهها پاسخ داد و با مشخص کردن اولویتها موارد غیرضرور را از دستور کار خارج کرد. طی روزها و هفتههای گذشته ما نیز به همراه سایر رسانهها گزارشهای متعددی از کمبود سرم و رمدسیویر و فاویپیراویر و تشکیل صفهای طولانی مقابل داروخانههای دولتی در تهران و ایجاد بازار سیاه برای تهیه این داروها منتشر کردیم و از رنج و سرگردانی بیماران نوشتیم و همزمان در سلسله گزارشهایی به مسئله تسریع درروند واکسیناسیون و تأمین واکسن پرداختیم. حالا کارشناسان با دو نگرش متفاوت این مسئله را تبیین کردهاند. گروهی اعتقاددارند که در ریلگذاری جدید بهمنظور مواجهه مؤثر با کرونا باید واکسن، اکسیژن و دارو به یکمیزان موردتوجه باشد و هیچیک از این موارد نباید بر دیگری اولویت داشته باشد و گروهی دیگر تأکید میکنند بهجای تمرکز بر واردات داروهایی که تأثیر قطعی در درمان کرونا ندارد، باید وقت و توان خود را صرف واردات واکسن میکردیم و حالا هم دولت تازهنفس باید بر این روش تکیه کند. این گروه معتقدند ازجمله مسائلی که میتواند در پیمودن مسیر درست به ما کمک کند، پرداختن به مباحثی است که از زبان مصطفی قانعی- عضو کمیته ملی واکسن کرونا مطرحشده، قانعی با اشاره به هزینه پنجهزار میلیارد تومانی برای تهیه دارو رمدسیویر در کشور توصیه کرده که با توجه به شرایط تحریم و بحران کرونا در کشور این هزینهها بهتر است برای تأمین اکسیژن، داروهای ضد انعقاد و تختهای مراقبت ویژه، همچنین پرداخت حقوق کادر درمان اختصاص یابد.
بررسی تأثیر داروهایی که در حوزه کرونا مصرف میشود
«تأیید بیاثر یا کماثر بودن داروی رمدسیویر در درمان کرونا از سوی مراکز تحقیقاتی معتبر بینالمللی و اینکه این دارو تنها باید در مورد افرادی که دچار افت شدید اکسیژن شدهاند، استفاده شود» از دیگر محورهایی است که در سخنان «قانعی» به چشم میخورد و مشخص نیست که چرا این اظهارات زودتر مطرح نشده و حالا که مردم ساعتها برای دریافت دارو در صف میایستند و عمر دولت تدبیر و امید به پایان رسیده، گفتن این حرفها چه پیامی به جامعه القا خواهد کرد، جز اینکه اسباب بیاعتمادی بیشتر را فراهم میکند. البته این هم که«ما ۷۲۰ میلیون یورو خرج رمدسیویر کردیم و این پول را باید خرج واکسن میکردیم.» از گفتههای علیرضا زالی، رئیس ستاد مقابله با کرونای تهران است که ۲۱ مردادماه رسانهای شد و بعد هم اعلام کردند که این سخنان تقطیع شده و به هر ترتیب در رسانههای معاند بازتاب بسیاری داشته و هزینه و حاشیه دیگری را بهنظام سلامت ما تحمیل کرده است.
زالی عنوان کرده بود:«هزینه داروهای کرونا چند برابر واردات واکسن شده است اما اجازه خرید واکسن ندادند، چون فکر میکردند گران است.» درهر صورت، طرح این موارد، توجه افکار عمومی را به خود جلب و پرسشهایی را هم به ذهن متبادر کرده اما از همان ابتدا این موضوع مطرحشده بود که رمدسیویر درمان قطعی کرونا نیست و همانطور که بهتازگی عاطفه عابدینی- دبیر کمیته علمی کشوری کرونا توضیح داده، رمدسیویر برای درمان بیماران خفیف و یا خیلی شدید تأثیری ندارد. این دارو فقط برای افرادی است که بستری یا بستری موقت هستند و نیاز به اکسیژن مکمل دارند، اما حالشان خیلی بد نیست. همچنین به گفته عابدینی بیش از ۱۰ مطالعه درباره تأثیر داروی فاویپیراویر بر کرونا انجامشده و این داروی آسیای شرقی است و در همان کشورها مورداستفاده قرار میگیرد، اما در حال حاضر در دنیا در ۶ یا ۷ دستورالعمل درمانی در کشورهایی مانند هند، سنگاپور و…، وجود دارد.
او پیشازاین با اشاره به داروی رمدسیویر گفته بود، اگر این دارو در زمان مناسب تجویز شود روی بار ویروسی اثر خواهد گذاشت و ما مطابق دستورالعملهای بینالمللی پروتکلها را تدوین میکنیم، اما متأسفانه برخی پزشکان این دارو را خارج از اندیکاسیون تجویز میکنند و همین مسئله سبب شده تا به گفته محمدرضا شانه ساز- رئیس سازمان غذا و دارو، مصرف رمدسیویر در خردادماه ۶۰۰ هزار عدد باشد و در اواسط مردادماه به دو میلیون و ۲۵۰ هزار عدد برسد که این نشان میدهد گایدلاینها(راهنماهای بالینی) را برای تجویز دارو درست رعایت نمیکنیم.
شانه ساز بابیان اینکه اکنون افزایش ۴ برابری مصرف رمدسیویر را نسبت به خردادماه داشتیم، افزوده: دارو باید مطابق گایدلاینها تجویز شود و نظارت بر روی تجویز انجام شود. در هیچ کشوری در دنیا چنین الگوی مصرفی را نمیبینیم.
بهترین راه پیشگیری، واکسیناسیون است
باتوجه به مباحث پیشگفته، سید علی فاطمی- نایبرئیس انجمن داروسازان ایران در گفتوگو با «رسالت» بیان میکند:« بیماران کرونایی نیازمند اقدامات حمایتیاند و به اکسیژن نیاز مبرم دارند. اگر تشکیلات لازم برای تولید کپسولهای اکسیژن به کار گرفته شود اقدامی بسیار مؤثر است و میتوان اکسیژن را بهموقع و به میزان کافی به بدن بیمار رساند. اما داروهایی که در حوزه کرونا مطرح است، برای درمان قطعی این بیماری تجویز نمیشود و حتی در اغلب نقاط دنیا این داروها جزء پروتکلهای درمانی نیست چون بسیاری از کشورها بر بحث پیشگیری تمرکز کردهاند و بهترین راه پیشگیری، واکسیناسیون است. بسیاری از دلسوزان نظام سلامت بارها هشدار دادند که طبق مطالعاتی که سازمان بهداشت جهانی انجام داده باید توجهها بر اقدامات پیشگیرانه و نمایش حمایتی معطوف شود زیرا هنوز دارویی برای درمان کرونا مورد تأیید صددرصدی نیست و حتی فاویپیراویر که یک مدت بهصورت سرپایی تجویز میشد از پروتکل درمان خارجشده و پوشش بیمهای هم ندارد و بهطورکلی، واژه داروهای کرونایی غلط بوده و آنچه موجود است، داروهای حمایتی است و این ابهام هم وجود دارد که چرا برای واردات مواد اولیه این داروها با مشکل روبهرو نشدیم؟ در این زمینه رانت اقتصادی هم به وجود آمد و جیب مردم خالیتر و جیب دلالان و واردکنندگان پرپولتر شد و حتی بعضا گفته میشود به خاطر تجویز نادرست و خارج از اندیکاسیون، برخی بیماران جانشان را از دست میدهند و تقریبا رفتاری که ما با ویروس در پیشگرفتهایم به هیچکدام از کشورها شباهت ندارد.»
تحریم در حوزه واردات واکسن و عدم تحریم در رابطه با داروی رمدسیویر!
مواضع مهدی اسفندیار- پژوهشگر در حوزه نظام سلامت هم قابلتأمل است. او بهمنظور تغییر ریل حرکتی در حوزه مقابله با کرونا در گفتوگو با «رسالت» به تشریح این مسئله میپردازد که «دولت دوازدهم عملکرد درستی نداشته و نکتهای که حائز اهمیت بوده این است که ما در حوزه دارو و تجهیزات یا تحریم بوده ایم یا نبودهایم. ما تحریم بودیم و بهرغم این مسئله رمدسیویر را زودتر از سایر کشورهای جهان از یک شرکت آمریکایی وارد کردیم درحالیکه حساسیت مقام معظم رهبری در بحث واردات از آمریکا را تا حد امکان میدانستیم. در بحث رمدسیویر به لحاظ مأخذ و جایگاه تولید اگر مورد مقایسه با واکسن آمریکایی قرار بگیرد، دو رویکرد متفاوت را میبینیم، یک رویکرد در مورد واکسن است که به عقیده عقلا، اهم و اولا بر داروست و در مواجهه با آن قبل از بیانات رهبری، عدهای از کارشناسان بهاصطلاح مستقل هشدار دادند و رهبری حتی در بحث رعایت پروتکلها فرمودند که مطیع امر متخصصین هستم و بیتردید مواضع ایشان در موضوع واکسن هم برآیند نگرانی همان متخصصان خاص بوده که سعید نمکی در سخنانش در مازندران صراحتا میگوید، عدهای به نزد ایشان رفتند و نگرانشان کردند و رهبری هم از سر نگرانی گفتند که از آمریکا واکسن وارد نکنیم. آن متخصصان باید امروز پاسخگو باشند که چطور در برابر واکسن آمریکایی میتوانند واکنش داشته باشند اما در مورد داروی آمریکایی نه. در همان موقع هم که این بحث مطرح شد، برخی از کارشناسان دلسوز گفتند که ما بهواسطه چندین قرن واکسنسازی در مؤسسات پاستور و رازی این صلاحیت راداریم که واکسنها را راستی آزمایی کرده و مورداستفاده قرار دهیم. بحث دوم در مواجهه با دارو این است که آقایان ادعا کردند ما اجازه نمیدهیم که ایرانیها در رابطه با واکسن حتی در سطح چند ده هزار نفر وارد مطالعات آزمایشگاهی شوند. اما کاری که ما در حوزه رمدسیویر با مخارج بسیار گزاف و وسعت بسیار سنگین انجام دادهایم، مصداق همین کار است و درواقع بازهم دو رویکرد متفاوت را در اینجا میبینیم. ما چگونه تحریم هستیم که نمیتوانیم پول را برای واکسن انتقال دهیم اما برای رمدسیویر و فاویپیراویر و تجهیزات «های تک» این امکان راداریم؟ اینها تضادهایی است که افکار عمومی میبیند.»
رمدسیویر ۶۰ هزارتومانی چطور به قیمت ۶ میلیون تومان رسید؟
اسفندیار تأکید میکند: «دولت دوازدهم در بحث واردات دارو و تجهیزات و ملزومات پزشکی و هرچه در آن رانت و دلالی مطرح است بهشدت موفق بوده و اتفاقا سریعترین کشور در واردات دارو بوده ایم و در بحث واردات واکسن مدام سخن از محدودیتها و تحریمهاست و این نشان میدهد که رویکرد ما واردات دارو بوده است و به بدترین شکل ممکن عمل کردهایم و رمدسیویری که ۵ عدد آن را مردم میتوانستند ۶۰ هزار تومان تهیه کنند، چطور به قیمت ۶ میلیون تومان رسید؟ چرا این داروها باید در برخی از داروخانههای منتخب و خاص توزیع شود؟ اگر این دارو، بیمارستانی است چرا در بیمارستان استفاده نمیشود؟ چرا مطالعه نمیکنیم که سایر کشورها چگونه عمل کردهاند؟ چطور مایی که به دنبال اداره اقتصاد در شرایط تحریم هستیم و از اقتصاد مقاومتی سخن میگوییم از کشورهایی الگو نمیگیریم که بدون رمدسیویر توانستهاند این بیماری را کنترل و مدیریت کنند. آلمان بدون این دارو توانست تعداد قربانیان کرونا را به صفر برساند و اینجا به همان بحث همیشگی تعارض منافع میرسیم. این مسئله در ساختار نظام سلامت ما اجازه نداد که تصمیمات درست را اتخاذ کنیم. فرآیند کنونی نیازمند اصلاح است و نهادهای امنیتی و قضائی باید ورود کرده و جزء رفتارها در حوزه مقابله با کووید را بررسی و رصد کرده و در صورت لزوم برخورد کنند. این تراژدی باید از دست دلالان و ذینفعانی که میتوانند اکتمرا، رمدسیویر و فاویپیراویر وارد کنند خارجشده و برای تغییر این مسیر، مواجهه درست داشته باشیم. وقتی اپیدمی در کشوری شکل میگیرد، تمام اضلاع یک نظام سیاسی باید پایکار بیاید. اولین اتفاق این است که دریچه ورودی اطلاعات نهادهای نظارتی- امنیتی و سیاسی باید باز شود و ما متأسفانه باکسانی که این روزها را پیشبینی کرده بودند، برخورد کردهایم و باید طیفی از کارشناسان مستقل که دلسوز نظام هستند شکل بگیرد و نقدهای آنان شنیده شود. ما دیگر نمیتوانیم با رویکرد فعلی پیش برویم و باید با نقد شرایط موجود به دنبال راهکار باشیم و این را هم باید بپذیریم که از اساس و بنیان، تفکرات تمامی عوامل مؤثر در مبارزه با کووید دچار اشکال است و راه مبارزه با کووید این نیست. ما نسبت به ۱۸ ماه پیش در نقطه بدتری ایستادهایم و مردم خسته شدهاند و هزینههای گزافی هم به ما تحمیلشده و داروهایی مثل رمدسیویر و غیره به دلیل مصرف نادرست، احتمالا عوارضی در آینده خواهد داشت. اولازهمه باید مطالعهای با حضور نخبگان و اندیشمندان داشته باشیم و از اشتباهاتمان درس بگیریم و بعد به سراغ آدمهای متخصصی برویم که در جریان مبارزه با کووید حرفهای اینها شنیده نشده است و نخبگان و سرمایههای اجتماعی را پایکار بیاوریم تا بتوانیم مردم را با تصمیمات خود همراه کنیم. ما با ویروس منحوسی مواجه هستیم که عاقبت کار را او تعیین میکند نه ما. با یک پدیده منطقی روبهرو نیستیم که بتوانیم تصمیمات آنی بگیریم و باید رفتارمان را در قطع زنجیره انتقال از انتخاب بین اقتصاد و سلامت یا اقتصاد و کووید به انتخاب بین اقتصاد و جان برسانیم. اگر مسئولان به این مسئله توجه داشته باشند بیتردید رویکردها تغییر خواهد کرد.»
این پژوهشگر در حوزه سلامت با اشاره به مصرف غیرمنطقی داروی رمدسیویر عنوان میکند: «این مصرف غیرمنطقی را باید از مسئولانی سؤال کرد که اینها را وارد فارماکوپه دارویی کردهاند. داروی سووداک کجای دنیا استفاده میشد؟ چرا باید این دارو را که ورقی ۱۵ هزار تومان بود، به قرص ۱۵ هزار تومان و بعد به قرصی ۳۰۰ هزار تومان برسانیم و مردم را گرفتار کنیم؟ متأسفانه عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. اگر بدانیم عزیزمان در حال از دست رفتن است و به ما بگویند که باید از کوههای هیمالیا، فلان گیاه را بیاوریم، برای نجات جانش حاضریم تا کوه هیمالیا هم برویم و آن گیاه را تهیه کنیم. من از فردایی میترسم که عوارض مصرف بیرویه رمدسیویر و اکتمرا و فاویپیراویر از عوارض ویروس کووید بر نسل ایرانی بیشتر باشد. اعتقاددارم که دلیل عقبنشینی و اعلام دیرهنگام پروفسور قانعی این است که متوجه یک تراژدی در آینده شدهاند. رمدسیویر و تزریق آن باید بهشدت محدود شود و معتقدم بهجز در بیمارانICU که تزریق آن میتواند در صورت اثربخشی، سه چهار روز فقط مسیر را کوتاه کند، در سایر افراد کارآیی ندارد و نسبت به عوارض کبدی، کلیوی و عوارض ناشناخته این داروی ویژه ابولا نگرانم و هیچ کشوری مثل ما این دارو را تا به این حد بیرویه مصرف نمیکند.»
نمیتوانیم بیمار را بدون دارو به حال خود رها کنیم
اما صدیقه اعتماد سعید- مدیر رادیو سلامت دیدگاه متفاوتی دارد و اتفاقا معتقد است، واکسن، اکسیژن و دارو هرکدام در جای خود مؤثر است. او به «رسالت» میگوید: « من بهعنوان پزشک این داروها را بیاثر نمیدانم و در مراحل درمان هم دیدهام که مؤثر بوده است و بههرحال دکتر قانعی و کسانی که به این مسئله پرداختهاند باید بگویند مطالعات در چه مرحلهای انجامشده و چه کسانی حضورداشتهاند و ما نمیتوانیم صرفا براساس یک مطالعه، موضوعی را رد یا قبول کنیم. یکی از موضوعاتی که بارها از سوی برخی کارشناسان مورد تأکید قرارگرفته این است که در اروپا رمدسیویر را کنار گذاشتهاند ولی ممکن است برای یک مرحله این دارو را کنار گذاشته باشند و بعد هم در اروپا، PCR که مثبت میشود، فرد بیمار قرنطینه شده و تحت نظر پزشک قرار میگیرد و تمام اطرافیانی که ظرف یک هفته با بیمار تماس داشتهاند تست و قرنطینه میشوند. اما ما این اقدامات را انجام نمیدهیم، بنابراین نمیتوانیم بگوییم بین دارو و واکسن، واکسن واجبتر است و نمیتوانیم بیمار را بدون دارو به حال خود رها کنیم. هر دو این مسائل واجب است و ما باید در عین اینکه درمان را انجام میدهیم به فکر تأمین واکسن هم باشیم. الان اولویت نجات بیمار است و قبل از آن، اولویت این بود که فرد بیمار نشود و از طرفی، اکسیژن هم بسیار موردنیاز است و وقتی بیمار تنفسی وارد بیمارستان میشود، اولین چیزی که میگیرد اکسیژن است. تنگی نفس برای بیمار مسئله بزرگی است ولی برای آنکه نیازش به اکسیژن کم شود، باید دارو مصرف کند. بنابراین ما اکسیژن و دارو و واکسن را باید در کنار هم داشته باشیم و نمیتوانیم یک کدام از اینها را حذف کنیم ولی اصل مقابله با کرونا، پیشگیری است. هنوز هم میتوانیم در این مسیر حرکت کنیم.»
اعتماد سعید در ادامه یکی از بحثهای مهم در رابطه با ویروسهای واگیردار را بحث شناخت رفتار ویروس دانسته و میگوید: « به این موضوع توجهی نشده و از طرفی بنا و اصل باید پیشگیری باشد که ما اصل را بر درمان گذاشتیم. وقتی پیشگیری از اولویت خارج میشود، نابسامانیهایی ایجاد خواهد شد که مسائل مختلفی به دنبال دارد. ما بهموقع تصمیم نگرفتیم و برای تصمیماتمان اعتماد عمومی را جلب نکردیم و در کنار این مسائل، یکی از اصلهای مهم پیشگیری، واکسیناسیون بود که این مهم را به علتهای مختلف به تعویق انداختیم و برخی از مسئولان ما آیندهپژوهی و آیندهنگری نداشتند که آیا موفق شدن در تولید واکسن، میتواند بهسرعت، تولید صنعتی واکسن را هم به دنبال داشته باشد یا خیر. مشخص بود که ما در کنار تولید باید به واردات هم توجه میکردیم. تولید داخلی باعث افتخار است اما باید همه جوانب را درنظر میگرفتیم تا موجب بیاعتمادی نشود. آن اوایل در بحث پیشگیری اصرار داشتیم که مردم را به این سمتوسو بکشانیم که سبک زندگی خود را تغییر داده و مراودات را کم کرده و شست و شوی دستها را انجام دهند اما مسئولان وزارت بهداشت و درمان مصاحبه میکردند که این موارد خیلی مؤثر نیست لذا در حوزه پیشگیری، مطالعاتی نداشتند و مردم پیامهای متناقضی دریافت کردند و اعتمادشان کاهش پیدا کرد و حالا هم هرچه توصیه کنیم بازهم تا حدود کمی میتوانیم این سطح اعتماد را بالا ببریم. در حوزه درمان هم باید بدانیم که با چه بیماریای دستبهگریبانیم، این بیماری در حقیقت یک مرحله نهفتگی و یک مرحله تکثیر ویروس و مرحله التهابی دارد و هرکدامش مراحل درمانی مجزایی را میطلبد و اگر درمانی که در مرحله تولید ویروس است را در مرحله نهفتگی انجام دهید، کار اشتباهی مرتکب شدهاید و اگر دارویی که مربوط به دوره نهفتگی است در مرحله التهابی تجویز کنید بازهم مرتکب اشتباه شدهاید. بههیچعنوان مراکز تحقیقاتی ما براساس الگوهای جهانی و عملکرد بومی اقدام نکردهاند تا بدانیم کدام داروها در کدام مراحل بر روی نژاد ایرانی اثرگذار بوده است و تکلیف پزشکان را مشخص کنند. اگر بیمار در مرحله تکثیر سلول است، داروی اکتمرا که التهابی است به درد نمیخورد. برخی از داروها هم که اف دی ای قبول کرده، وزارت بهداشت و درمان حتی اسمش را هم نیاورده است و میتوانم بگویم که هم کمیته علمی ستاد کرونا و کمیته سیاستگذاری و هم مراکز پژوهشی ما کمترین کار را در رابطه با هزینه- فایده کردن کاردرمانی انجام دادند و عملا پیشگیری را کنار گذاشتند و در رابطه با درمان هم کمترین کار را انجام دادند و این اشکال وارد است. ما نمیتوانیم بیماری که در مرحله تولید ویروس است و سطح تکثیر ویروساش بالاست رها کنیم و بگوییم دارو اثر ندارد. بههرحال بیمار از من پزشک انتظار کاردرمانی دارد و مهمترین اشکال این است که فازبندی بیماری را متوجه نیستیم و از طرفی تعداد تختهایمان کم است و بیماران در مراحل آخر به دستمان میرسند. ما پیشبینی پیک پنجم را کرده بودیم و به همه مسئولان التماس کردیم که بیمارستان صحرایی را قبل از اینکه تعداد بیماران زیاد شود راهاندازی کنند ولی صبر کردند تعداد بیماران به ۴۰ هزارتا برسد. اکنون هم نگران پیک ششم هستم. اولین مسئلهای که در حوزه کرونا اهمیت دارد، جلوگیری از برگزاری اجتماعات است. ما در حقیقت باید یک سطح اعتماد عمومی ایجاد کرده و از سرمایه اجتماعی گروههای مرجع استفاده کنیم تا مردم مراقبت کرده و پروتکلها را رعایت کنند. کادر درمان واقعا خستهاند، آنها تک گردانی هستند که از سال ۹۸ تاکنون با این بیماری مقابله کردهاند و خود و خانوادههایشان در معرض این بیماری هستند.»
بحران کرونا , کرونا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.