تب ایمنی و لرز زمین - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 36039
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : 04 دی 1399 - 8:08 |
در آستانه روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی بررسی شد؛

تب ایمنی و لرز زمین

ایران ما آبستن حوادث طبیعی است، زلزله، خشکسالی، آتش‌سوزی و سیل بیشتر از همه بلایا شناخته شده‌اند و بااین‌وجود دست‌وپایمان هنوز بسته است و اگر روزی یکی از این ۴ اتفاق روی بدهد، تسلیم بودنمان در برابر آن‌ها قطعی است.
تب ایمنی و لرز زمین

گروه اجتماعی 
ایران ما آبستن حوادث طبیعی است، زلزله، خشکسالی، آتش‌سوزی و سیل بیشتر از همه بلایا شناخته شده‌اند و بااین‌وجود دست‌وپایمان هنوز بسته است و اگر روزی یکی از این ۴ اتفاق روی بدهد، تسلیم بودنمان در برابر آن‌ها قطعی است. حتما بهرام عکاشه، استاد زلزله‌شناسی دانشگاه تهران را می‌شناسید، همانی که همواره به سخنانش استناد می‌شود و از بی‌دفاع بودن و ناتوانی شهرها و روستاهای کشور در مقابل زلزله سخن می‌گوید و از پایتختی که، ظرفیت وقوع زلزله‌های ۷ و ۸ ریشتری را دارد، او بارها اعلام کرده اگر روزی در تهران یا هر کلان‌شهر دیگری، زلزله‌ای بزرگ رخ بدهد، قادر به انجام هیچ اقدام دفاعی نخواهیم بود. ما همین چندسال پیش از زبان «عکاشه» شنیدیم که  روستاهایمان با زلزله ۵ ریشتری و شهرهایمان با لرزشی ۶ ریشتری ویران می‌شوند و اگر زلزله‌ای ۸ ریشتری تهران را بلرزاند، پایتخت برای ماه‌ها تعطیل خواهد شد. 
زلزله تهران یک حادثه بین‌المللی
ما می‌دانیم که شمالی‌ترین و جنوبی‌ترین قسمت‌های پایتخت و مناطق میانی، گسل‌های مهم و فعالی دارد که طبق آخرین مطالعات، هر ۳ هزارتا ۳۵۰۰ سال یک زلزله به بزرگی ۷ ریشتر در گسل شمال تهران رخ می‌دهد و آخرینش برمی‌گردد به ۳۲۰۰ سال قبل. بنابراین به قول « مهدی زارع»استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی که پیش‌تر با«رسالت» این موارد را در میان گذاشته، «گسل شمال تهران در آن پنجره زمانی قرار دارد که می‌تواند زلزله‌ای به بزرگی ۷ ریشتر را نشان بدهد و وقوع آن در هرلحظه از امروز تا ۵۰ سال دیگر ممکن است. در مورد سایر گسل‌ها ازجمله گسل «پردیسان»، بعضی از متخصصان و کارشناسان آن را یکی از گسل‌های بزرگ شمال تهران می‌دانند و براساس شواهد امروزی و مطالعات و پژوهش‌های سه‌بعدی، دارای شکستگی‌هایی است و باید به‌عنوان یک گسل فعال و لرزه‌زا تلقی شود، البته گسل‌های «جنوب تهران»، «ری» ، «ایوانکی» و «کهریزک» هم توانمند هستند.» پس با این تفاسیر، جای تعجب دارد که ما بار جمعیتی خود را روی گسل‌ها، جایابی و فعال کرده‌ایم! اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور از تهران به‌عنوان کلان‌شهری با گسل‌هایی متعدد نام‌برده که اگر خدایی نکرده بعضی از این گسل‌ها فعال شوند، متأسفانه طبق مطالعات جایکا، کار پیچیده و سخت خواهد شد. اگر زلزله‌ای با قدرت تخریب بالا بیاید ما در تهران یک حادثه بین‌المللی را شاهد خواهیم بود. 
بعید هم نیست که چنین باشد، چون بر سکوی یکی از زلزله‌خیزترین کشورهای دنیا جا خوش کرده‌ایم، زلزله به حدی بیخ گوش ماست و به‌قدری سایه به سایه‌مان ایستاده که روزی نیست که گوشه‌ای از این سرزمین نلرزد وعده‌ای را هراسان نکند. بااین‌وجود، ما آماده رویارویی با زلزله نیستیم، نه اکنون و نه هیچ‌وقت دیگر! اگر روزی اسیر خشم زمین شویم، باید دوباره زیر آوارها بمانیم و اجساد دوست و آشنا را از زیر سنگ و آجر بیرون بکشیم، این را تجارب زلزله‌های گذشته به ما نشان می‌دهد، پس دعا کنید که زلزله نیاید، البته اگر بیاید فقط طبق طبیعتش عمل کرده، لرزش‌هایی که ذاتشان ویرانگری است، اصلا زلزله‌ها چه کوچک و چه بزرگ کار خودشان را می‌کنند و راه خودشان را می‌روند و از قوانین زمین فرمان می‌گیرند، اما این ماییم که آماده نیستیم و هیچ‌وقت هم نبوده‌ایم، بنابراین کاملا مشخص است که عملکرد ضعیف سازمان‌ها و نبود تفکر مبتنی بر مدیریت بحران که اجرا نشدن آیین‌نامه مقاوم‌سازی ساختمان‌ها در برابر زلزله از مثال‌های مشهود آن است، باعث آسیب‌پذیر شدن کشور در مقابل زلزله می‌شود و طبق اظهارات رئیس سازمان مدیریت بحران، اقدامی به‌منظور پیشگیری صورت نپذیرفته است.اسماعیل نجار تأکید کرده، «براساس قانون جدید بحران، ۵ هزار میلیارد تومان برای پیشگیری پیشنهاد داده‌ایم که تنها با ۳۰۰ میلیارد تومان آن موافقت شده است و این در حالی است که همه فریاد پیشگیری سر می‌دهیم، ولی بودجه آن را ۳۰۰ میلیارد تومان از ۵ هزار میلیارد تومان تخصیص می‌دهیم و با این بودجه طبیعی است که آن هماهنگی و انسجام لازم برای مدیریت بحران و پیشگیری از بحران به وجود نمی‌آید.»
مخرب‌ترین زمین‌لرزه‌های کشور
بدون تردید زلزله بخشی از هویت و واقعیت روزمره زندگی ماست، نمی‌توان نادیده‌اش گرفت و حواس‌ها را به‌سوی موضوعات دیگری پرت کرد. ما زمین‌لرزه‌های بزرگی را پشت‌سر گذاشته‌ایم، زلزله ۴/۷ ریشتری رودبار و منجیل در استان گیلان که حتی  زنجانی‌ها و تهرانی‌ها و قزوینی‌ها و اردبیلی‌ها و اهالی آذربایجان شرقی هم آن را احساس کردند. سال ۱۳۶۹ در آخرین روز بهار رخ داد، درست وقتی‌که عقربه‌های  ساعت از ۳۰ دقیقه بامداد گذشته بود. زلزله‌ای که ۳۵ تا ۳۷ هزار جان‌باخته و ۵۰ تا ۶۰ هزار مجروح و حدود نیم میلیون بی‌خانمان بر جای گذاشت. سال‌ها قبل‌تر از آن، زمین‌لرزه بوئین‌زهرا با شدت ۷٫۶ ریشتر در سال ۱۳۴۱ سبب شد ۱۰ هزار نفر جانشان را از دست بدهند.  سال ۱۳۴۷ لرزشی ۷٫۴ ریشتری دشت بیاض در خراسان را لرزاند و باعث‌وبانی مرگ ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر و تخریب ۶۱ روستا بود و باز در سال ۱۳۵۱ هم منطقه قیر در استان فارس با وقوع زلزله‌ای به قدرت ۶٫۹ ریشتر، چهار هزار نفر را به کام مرگ کشاند. در سال ۱۳۵۶ خورگو در استان هرمزگان لرزشی ۷ ریشتری را تجربه کرد و به مرگ ۱۲۸ نفر منجر شد. زلزله طبس نیز سال ۱۳۵۷ با شدت ۷ ریشتر، ۱۹ هزار و ۶۰۰ کشته برجا گذاشت و تخریب ۱۶ روستا را در پی داشت. سال ۱۳۵۸ شهرستان قائن در خراسان جنوبی ۱۳۰ نفر براثر زلزله ۱/ ۷ ریشتری جان باختند. سال ۱۳۶۰ در سیرچ استان کرمان، زمین‌لرزه‌ای با قدرت ۷٫۴ ریشتر به وقوع پیوست و حاصلش، یک هزار و ۳۰۰ نفر کشته بود و تخریب۸۵ درصدی شهر. بعدازآن هم باز زمین لرزید و در سال ۱۳۷۶ زلزله‌ای با قدرت ۳/۷ریشتر اتفاق افتاد و یک هزار و ۵۰۰ نفر کشته بر جای نهاد. در سال ۱۳۸۱ آوج در استان همدان براثر زمین‌لرزه‌ای ۶٫۶ ریشتری با چند صد کشته و مجروح و خسارات بسیار مواجه شد. 
زلزله بم هم که در فاجعه‌بار بودن سرآمد است، سال ۱۳۸۲ با قدرت ۶٫۵ ریشتر رخ داد و به مرگ ۴۱ هزار نفر منجر شد و تمامی این شهر را با خاک یکسان کرد، اما این‌ها، خاتمه پرونده‌های لرزش زمین نیست، می‌توانیم هنوز هم نام ببریم، کمی پرش می‌زنیم و به گل‌درشت‌ترین‌ها اشاره می‌کنیم و در این لیست بلندبالا، زمین‌لرزه شامگاه یک‌شنبه در نزدیکی ازگله کرمانشاه با قدرت ۷٫۳ ریشتر را قرار می‌دهیم که فقط به مدت ۳۰ ثانیه رخ داد و موجب از دست دادن ۶۲۰ هم‌وطن و بی‌خانمانی ۷۰هزار نفر و زخمی شدن ۹۳۸۸ نفر شد. زمین‌لرزه‌ ۵٫۲ ریشتری هم در ۳ کیلومتری شهرستان ملارد تهران، ۲۹ آذرماه ۹۶ به وقوع پیوست. گرچه خسارات و تلفاتی نداشت اما پس‌ازاین زلزله، اظهارات مدیران نمایان کرد که پایتخت آمادگی لازم برای مواجهه با این رخداد مهیب را ندارد. علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران از این‌که یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از شهروندان تهرانی در بافت فرسوده سکونت دارند، خبر داده بود و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم اعتراف کرده بود که آمادگی تهران در برابر زلزله‌ بزرگ، بسیار ناچیز است. پای زمین‌لرزه دیگری نیز در اردیبهشت‌ماه امسال با قدرت‌ ۱/۵ ریشتر به پایتخت باز شد و دو نفر به دنبال تبعات ناشی از زلزله جانشان را از دست دادند.«مهدی زارع» استاد‌تمام پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر در تحلیل این زلزله گفته که براثر فعال شدن گسل مشاء اتفاق افتاده و ازآنجایی‌که این گسل پیش‌ازاین زلزله‌های بزرگ‌تری را ایجاد کرده است عجیب نیست.
او تأکید کرده، گسل مشاء ۱۹۰ سال پیش زلزله ۷ ریشتری را ایجاد کرده که معروف به زلزله دماوند است بنابراین این مسئله برای ما مسجل است که این گسل توانایی لغزایی بالاتری را هم دارد و نمی‌توان مدعی شد زلزله با بزرگای ۵ ریشتر باعث تخلیه کامل انرژی آن شده است.
این استاد زلزله‌شناسی با بیان این‌که فعال شدن گسل مشاء می‌تواند موجب فعال شدن گسل‌های پیرامونی هم بشود، ابراز داشته: نباید فراموش کنیم که این گسل همچنان ظرفیت ایجاد زلزله بزرگ‌تری را هم دارد و یا با تَلاقی با گسل شمالی تهران که ۲۰ کیلومتر با این گسل فاصله دارد، شمال شرقی تهران را تحت تأثیر قرار دهد.
بعد هم نوبت رسید به اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور که بگوید، درصورتی‌که زلزله ۷ ریشتری در تهران اتفاق بیفتد بر ۲ میلیون نفر تأثیر مستقیم دارد و یک فاجعه بین‌المللی رخ خواهد داد. او در گفت‌وگو با فارس، همان هشدارهای همیشگی را تکرار کرده است، مبنی براین‌که با توجه به جمعیت بیش از ۱۰ میلیون نفری تهران و با توجه به بافت فرسوده و ساختمان‌های بلندمرتبه‌ای که بر روی گسل‌ها ساخته شده‌اند اگر پیشگیری‌های لازم صورت نگیرد با بحران غیرقابل جبرانی مواجه خواهیم بود.
نجار ضمن بیان این آمار ناامیدکننده که تنها ۲۰ درصد با تمامی امکانات و تجهیزات آمادگی برای مقابله با بحران زلزله داریم، خاطرنشان کرده، ما تاکنون حوادث طبیعی ازجمله زلزله را در شهرهای کوچک تجربه کرده‌ایم و تاکنون تجربه چنین حوادثی را در کلان‌شهرها و یا شهرهایی با جمعیت زیاد نداشته‌ایم. عمده حوادث طبیعی ما ازجمله زلزله در بم، رودبار، بوئین‌زهرا و یا سر پل ذهاب بوده است که جمعیت آن‌ها کم بوده و توانسته‌ایم بلافاصله نسبت به امدادرسانی و ارائه خدمات لازم اقدام کنیم، ولی تجربه حادثه‌ای بزرگ در شهری با
 ۱۰ میلیون نفر جمعیت را تاکنون نداشته‌ایم و همین موضوع می‌طلبد که بیشتر درباره حادثه در تهران آمادگی داشته باشیم.
شانس آورده‌ایم، کانون زلزله‌های ما نزدیک به یک شهر پرجمعیت نبوده است
این موضوع سبب شد با «مهدی زارع»  استاد‌تمام پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله گفت‌وگو کنیم. زارع در این مصاحبه تأکید می‌کند، «فاجعه‌بارترین حادثه طبیعی ازنظر انسانی، زلزله بم در۵ دی‌ماه ۱۳۸۲ بود و طبق آمار رسمی، ۲۶ هزار و ۲۷۱ کشته برجای گذاشت که طی قرن گذشته در هیچ حادثه‌ای به این اندازه گسترده تلفات نداشته‌ایم، اما این‌که چرا تبدیل به فاجعه شد، به این خاطر بود که زلزله در کنار شهر ۱۰۰ هزارنفری رخ داد. بنابراین در سال‌های قبل از زلزله بم، یعنی از ۳۰ خرداد ۱۳۶۹ که در منجیل و منطقه کانونی آن، حدود ۱۴۰ هزار نفر زندگی می‌کردند، تا بعد از زلزله بم، مثل زمین‌لرزه کرمانشاه، هیچ‌گاه کانون لرزش‌های مهم ما در کنار محدوده شهری پرجمعیت نبوده است و این ازنظر علمی، به‌نوعی خوش‌شانسی بوده است. مثلا زلزله ورزقان در منطقه‌ای آمد که کانون آن، تقریبا در منطقه‌ای روستایی و کشاورزی و خالی از سکنه بود و چون در چهار بعدازظهر اتفاق افتاد، اغلب مردم بیرون از خانه بودند و تعداد تلفات ۳۰۶ نفر بود. زلزله سرپل ذهاب هم به بزرگای ۷٫۳ در ۹:۴۸ دقیقه شب و هنگام بیداری مردم رخ داد و کانون لرزش در کنار سرپل ذهاب قرار داشت و نسبت به بم کم‌جمعیت‌تر بود، به همین دلیل شاهد تلفات گسترده نبودیم. بم ۱۰۰ هزار جمعیت و سرپل با حومه آن ۴۰ هزار نفر جمعیت داشت و در مقام مقایسه، زلزله سرپل ذهاب عمیق‌تر بود و حدود ۲۰ کیلومتر عمق داشت ،درحالی‌که بم عمقش کمتر بود و نزدیک به سطح زمین قرار داشت، بنابراین فاکتورهای مختلفی دخالت داشته تا در زلزله‌های بعد از بم، تلفات عمدتا قابل‌ملاحظه‌ای را شاهد نباشیم. اگر مشابه همین زلزله‌ای که در کرمانشاه اتفاق افتاد، در نزدیک یک شهر ۵۰۰- ۴۰۰ هزارنفری رخ می‌داد، فاجعه بود و فاجعه‌بارتر این‌که چنین زلزله‌ای با این مختصات در نزدیکی تهران به وقوع بپیوندد در شب حدود ۱۰ میلیون نفر در آن ساکنند و در روز حدود ۱۳ و نیم میلیون نفر. متأسفانه از زلزله بم تا به امروز، نه‌تنها به این موضوع توجه نشده، بلکه در دولت‌های پی‌درپی، تمرکز جمعیت در مراکز بیشتر شده است و این یک گرفتاری بزرگ است، چون ۸۰ درصد مراکز استان‌ها، در بخش‌هایی هستند که خطر زلزله بسیار بالاست. بنابراین از ۳۱ مرکز استان، ۳۱ محل با تمرکز بسیار بالای جمعیت داریم و اگر زلزله نزدیک این مراکز اتفاق بیفتد، تعداد تلفات می‌تواند چند ده هزار نفر و حتی بیشتر باشد. شماری از شهرهای ما در حال حاضر، وضعیتشان از بد هم بدتر است، مثل تهران، مشهد  ، تبریز و نیشابور که قبلا هم زلزله‌های بزرگی را تجربه کرده‌اند و در گذشته تعداد جمعیتشان به این نسبت نبوده است. اهواز و شیراز و کرمان هم، جمعیت بسیاری را در پیرامون خود جمع کرده‌اند. اتفاق دیگری هم که نامناسب بوده، انبوه‌سازی گسترده است که به امر کیفیت توجه نشده و بسیاری از مراکز درمانی ما یا فرسوده‌اند و یا بی‌کیفیت. در زلزله ورزقان، بیمارستان ورزقان و اهر و هریس که سال قبل از زلزله تحویل داده شده بودند، بسیار تخریب شدند. در زلزله کرمانشاه به‌طور مشخص بیمارستان سرپل ذهاب و اسلام‌آباد غرب به‌شدت تخریب شد و بیمارستان قصر شیرین هم بسیار خسارت دید. درحالی‌که ۶ ماه پیش از زلزله افتتاح‌شده بودند. بیمارستان‌ها یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌های یک شهر در برابر زلزله‌اند، این را علم مدیریت بحران می‌گوید که اگر زیرساخت‌های اصلی یک شهر مثل بیمارستان، آتش‌نشانی، مرکز اورژانس، پاسگاه پلیس و نیروهای امنیتی و مراکز تجمعی مهم مثل مراکز خرید و مراکز نگهداری مواد غذایی و مجتمع‌های مسکونی مهم تخریب نشود، شهر می‌تواند به‌رغم آسیب‌ها و تخریب منازل، خودش را به وضعیت عادی برگرداند، اما ما در زلزله‌های گذشته دیده‌ایم که بیمارستان‌ها و مجتمع‌های مسکونی تخریب شده‌اند.» 
 در مورد زلزله تهران،اغراق نکنید پایتخت ویران نمی‌شود
زارع در ادامه اظهاراتش در مورد پیش‌بینی وقوع زلزله ۷ ریشتری تهران و میزان خسارات و تلفات احتمالی آن‌هم می‌گوید، «نباید مردم را بترسانیم، چون آن‌ها با شرایط سختی در حوزه اقتصادی و بیکاری روبه‌رو هستند و درست نیست که فشار مضاعفی به لحاظ روانی به آنان تحمیل کنیم اما این را هم نمی‌توان انکار کرد که در تهران، احتمال زلزله با بزرگای ۷ وجود دارد، هرچند برخی مواقع، صاحب‌نظران این‌طور مطرح می‌کنند که کل تهران ویرانه می‌شود، حال‌آنکه قسمت‌های مختلف پایتخت، مقاومت و تاب‌آوری‌های زیادی دارد و تقریبا غیرممکن است که زلزله‌ای شدید بیاید و کل شهر نابود شود. این تقریبا غیرممکن است. البته اگر زلزله بسیار بزرگی اتفاق بیفتد، آسیب عظیمی به‌کل مملکت وارد می‌شود اما این‌که آن زلزله مفروض، بر کدام بخش از شهر، چه اثری را می‌گذارد، می‌توان در موردش کار کرد تا ریسک قسمت به قسمت این شهر پایین بیاید. به لحاظ علمی هم برخورد درست همین است، ولی متأسفانه اغراق، نتیجه خوبی به بار نمی‌آورد. همین شهر تهران در صورت وقوع زلزله شدید هم تمامش ویران نخواهد شد. برخی معتقدند که ساختمان‌های ایجادشده بر روی گسل‌ها را تخلیه کنیم اما امکان تحقق این مسئله سخت است، چون مهم‌ترین گسل ما، گسل شمال تهران است و بر روی آن ساخت‌وساز صورت گرفته، ولی به‌تدریج می‌توان این را در اقدامات شهرسازی قرار داد تا طی یک برنامه ۲۰- ۱۰ ساله مناطقی که نزدیک گسل است را خلوت کرد و بعدهم اجازه ساخت‌وساز جدید نداد و یا ساختمان‌ها را در فضای باز احداث کرد تا تجمع در این نقطه کم شود و این برنامه درازمدتی است که به نظر می‌رسد مسئولان به دنبال اجرای آن هستند؛ از نشانه‌های بارزش، تصویب حریم گسل‌هاست که سال ۱۳۹۴ شورای عالی معماری و شهرسازی، مصوبه ساخت‌وساز را روی حریم گسل‌های فعال برای تهران تصویب کرد. البته تصور می‌کنم این مصوبه برای ساختمان‌های خاص است و همچنان ساخت آپارتمان انجام می‌شود اما به‌هرروی این هم قدمی مثبت است.»

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای تب ایمنی و لرز زمین بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.