سيد محمد بحرينيان
اين روزها احتمال قرارگرفتن نام سپاه در فهرست سازمان‌هاي تروريستي قوت گرفته است. رئيس جمهور سبک مغز آمريکا و حلقه مشاوران او که چندين بار از سوي مقام معظم رهبري، «احمق هاي درجه يک» لقب گرفته اند، نپختگي و کم عقلي را به جايي رسانده اند که روند تضعيف و تحديد جايگاه و هيمنه جهاني آمريکا که از دوران جورج بوش پدر آغاز شده و در دولت بوش پسر، سرعت گرفته بود، روي دور تند بيفتد.
۱٫ ترامپ، پمپئو و بولتون، پيش از اين هم نشان داده اند که کوته انديشي و کم خردي در عرصه سياسي و بين الملل را با قيل و قال مي پوشانند. امروز کمتر کارشناس سياسي حتي در دنياي غرب پيدا مي شود که اقداماتي از جنس انتقال سفارت آمريکا در فلسطين اشغالي به شهر بيت المقدس را به ضرر منافع ملي آمريکا نداند. دولت آمريکا با اين کار، غير از آن که سود و منفعتي به دست نياورده و تنها عده‌اي صهيونيست تندرو را راضي کرده، عملا اسرائيل را به سمت پرتگاه سقوط هل داده است. جالب تر آن که هيچ کشور موثري در عرصه بين الملل هم در اين عرصه با آمريکا همراهي نکرده است.
۲٫ اينک سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که نيرويي ميهني و ملي و در طراز ارتش هاي کشورهاي ديگر است، از سوي دولت آمريکا، تهديد به قرارگرفتن در فهرست سازمان هاي تروريستي مي شود. بايد دقت کرد که اين مسئله به معناي تحريم نيست، چه اين که نام عده اي از مقامات سپاه پيش از اين هم در فهرست تحريم ها آمده بود و البته اهميت چنداني هم نداشت، اما تروريست خواندن يک نيروي نظامي رسمي با تشکيلات وسيع و يگان هاي متعدد و متنوع، عملا به اين معني است که دولت فعلي آمريکا، ارزشي براي جان سربازان خود در منطقه غرب آسيا قائل نيست؛ چه اين که اگر ارتش آمريکا، سپاه را تروريست خطاب کند، جمهوري اسلامي نيز ارتش آمريکا را نيرويي متجاوز و مزاحم در منطقه اي هزاران کيلومتر دورتر از مرزهايش مي داند و عملا هر سرباز ارتش آمريکا، هدفي متحرک براي نيروهاي مسلح ايران خواهد بود.
۳٫ ايالات متحده، در ابتدا داعش را به راه انداخت و از آن حمايت اطلاعاتي، تسليحاتي و مالي کرد. حتي هيلاري کلينتون، وزير پيشين خارجه آمريکا در کتاب خاطراتش نوشت که ما مي خواستيم داعش را در مصر راه اندازي کنيم اما در نهايت به عراق و سوريه رسيديم.
حالا پس از چند سال که دولت هاي رسمي سوريه و عراق با حمايت‌هاي جمهوري اسلامي بر داعش فائق آمده اند، آمريکا هم داعيه مبارزه با تروريست ها پيدا کرده و در ائتلاف مضحکي موسوم به ائتلاف عليه داعش، تلاش دارد براي خود چهره اي ضد تروريستي بسازد. جالب تر آن که مهد تامين مالي اغلب تروريست هاي منطقه يعني عربستان سعودي هم عضوي از اين ائتلاف ضد تروريستي است.
۴٫ تحليل نگارنده آن است که فضاسازي براي قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان هاي تروريستي، صرفا جنگ رواني است و اين همه سر وصدا، از شدت استيصال دولت آمريکا در منطقه است. کيست که نداند طبل هرچه صدايش بلندتر باشد، توخالي تر است و حتي اگر چنين اتفاقي براي سپاه بيفتد، اين به معناي آن نيست که در عرصه واقعي، خطري متوجه اين نهاد مقدس است. عرصه درگيري نظامي، قواعد و اقتضائات خاص خودش را دارد و اگر دولت آمريکا توان چنين رويارويي در منطقه با سپاه را داشت، پنهاني دعوت به مذاکره
نمي‌کرد و با ارسال پيام هاي متعدد به سپاه قدس، به دنبال تامين امنيت و حفظ جان سربازانش نبود.
۵٫ و اما بند پاياني تبريکي است به فرماندهان ارشدي همچون سرلشکر جعفري و سرلشکر سليماني و خداقوت به يکايک نيروهاي پاسدار که آن قدر در عرصه هاي مختلف خوش درخشيده اند که دشمن را به اين درجه از دريوزگي و استيصال رسانده اند. امروز چه در مسئله تامين امنيت داخلي، چه در حوزه اقتدار منطقه اي، چه در عمران و سازندگي، چه در حوزه هاي علم و فناوري و چه در حوزه امدادرساني به مردم در بلاياي طبيعي، نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مي درخشد.