تأملی برریشه‌های حیوان‌آزاری - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 86401
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۶:۵۴ |
لزوم فرهنگ‌سازی و آموزش برای چگونگی رفتار با حیوانات

تأملی برریشه‌های حیوان‌آزاری

گربه‌های لگدخورده، بچه‌‌گربه‌هایی که با تفنگ‌های ساچمه‌ای کشته می‌شوند، ماهی قرمزهایی که داخل کیسه‌های پلاستیکی به دست بچه‌ها آن‌قدر پیچ‌وتاب می‌خورند تا بمیرند، جوجه‌خروس‌هایی که با مواد شیمیایی رنگ‌آمیزی می‌شوند تا جلب مشتری کرده و به خانه این‌وآن راه پیدا کنند و درنهایت هم یا خوراک گربه محله شوند یا به خاطر انواع عفونت‌ها بمیرند، جوجه اردک‌هایی که تن نرم و لطیفشان هوس فشرده شدن در دست را در بچه‌ها زنده می‌کنند و آن‌قدر آن‌ها را فشار می‌دهند تا سنکوپ کنند، لاک‌پشت‌ها و سنجاب‌های بیچاره‌ای که به دست مردم خریده می‌شوند، اما به خاطر آلودگی یا گرسنگی می‌میرند،
تأملی برریشه‌های حیوان‌آزاری

گربه‌های لگدخورده، بچه‌‌گربه‌هایی که با تفنگ‌های ساچمه‌ای کشته می‌شوند، ماهی قرمزهایی که داخل کیسه‌های پلاستیکی به دست بچه‌ها آن‌قدر پیچ‌وتاب می‌خورند تا بمیرند، جوجه‌خروس‌هایی که با مواد شیمیایی رنگ‌آمیزی می‌شوند تا جلب مشتری کرده و به خانه این‌وآن راه پیدا کنند و درنهایت هم یا خوراک گربه محله شوند یا به خاطر انواع عفونت‌ها بمیرند، جوجه اردک‌هایی که تن نرم و لطیفشان هوس فشرده شدن در دست را در بچه‌ها زنده می‌کنند و آن‌قدر آن‌ها را فشار می‌دهند تا سنکوپ کنند، لاک‌پشت‌ها و سنجاب‌های بیچاره‌ای که به دست مردم خریده می‌شوند، اما به خاطر آلودگی یا گرسنگی می‌میرند، سگ‌هایی که به خانه‌ها راه پیدا می‌کنند، اما چون صاحبانشان پول کافی برای تغذیه آن‌ها را  ندارند، با همان حال سوءتغذیه رها می‌شوند تا چه سرنوشتی پیدا کنند همه و همه حکایت مظلومیت حیوانات در کشورمان را روایت می‌کند.
شیرها و ببرها که تک‌تکشان در طول تاریخ به دست مردم کشته‌شده‌اند، پلنگ‌ها هم که دارند راه شیرها و ببرها را طی می‌کنند و سالی نیست که خبر شکار آن‌ها به دست شکارچیان یا چوپانانی که از هول نجات گله به آن‌ها حمله کرده‌اند، منتشر نشود. یوزپلنگ‌ها هم مقتولان همیشگی جاده‌ها هستند؛ همان‌هایی که با اغماض بسیار، تعدادشان شاید به ۴۰ قلاده برسد. اوضاع حیوانات خانگی و حیات‌وحش ایران سال‌هاست که به این شکل می‌لنگد و پیش می‌رود. 
اگرچه آمار قابل اتکایی از حیوان‌آزاری در دست نیست، اما نمونه‌های بارز حیوان‌آزاری در رسانه‌ها، خبر از افزایش میزان ‌آزار و اذیت حیوانات می‌دهد. مثل ‌آزار و اذیت سگ شکاری از سوی شکارچی در کردکوی، رنگ‌کردن سگ‌ها و عکس سلفی‌گرفتن با آن‌ها، خفه‌کردن گربه، شکنجه و به دار آویختن یک بزمجه در میمه، سوزاندن سگ‌ها در زباله‌های اهواز و سنگ‌باران وحشیانه توله خرس از سوی چند نفر در سواد‌کوه که منجر به مرگ آن حیوان شد. چنین اتفاقاتی در کشور ما کم نیست و یکی از دلایل نشر گزارش‌های بیشتر در این زمینه، حضور و فعالیت انجمن‌های حمایت از حیوانات است که در چند سال اخیر، در گوشه و کنار کشور پا گرفته‌اند و می‌کوشند تا با اطلاع‌رسانی، چنین مواردی را یادآور شوند. 
 لزوم آموزش از کودکی
مادامی‌که «تمامی انسان‌های دوست‌نداشتنی اطرافمان را با عبارت‌هایی مانند «الاغ»، «جغد شوم»، «کفتار پیر»، «روباه مکار» و «سگ‌صفت» خطاب  می‌کنیم یعنی مجوز افزایش خشونت و آزار علیه حیواناتی که ازنظر ما بی‌ارزش هستند را صادر می‌کنیم بنابراین باید از خودمان شروع و در رفتار و ادبیاتمان تجدیدنظر کنیم.» فعالان محیط‌زیست در سال‌های اخیر نسبت به این موضوع اطلاع‌رسانی کرده و به کار بردن نام بسیاری از حیوانات باهدف تحقیر و تمسخر را بخشی از فرهنگ غلطی می‌دانند که در جامعه رواج دارد. اما همه این موارد در سایه یک خلأ بزرگ و یا حلقه گمشده‌ای به نام آموزش رخ می‌دهد که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذر کرد.
گاهی رفتارهای خشونت‌آمیز با حیوانات در افراد نهادینه‌شده و کودکان به ناگزیر از این رفتارها تقلید می‌کنند، به‌طور مثال به‌جای مسدود کردن لانه مورچه‌ها آن‌ها را می‌کشیم، گربه‌ها را در خیابان می‌زنیم، گنجشک‌ها را با تفنگ شکاری مورد اصابت قرار می‌دهیم، وقتی به این حد ساده‌انگارانه با موضوع برخورد می‌کنیم قطعا فرهنگ حیوان آزاری را به کودکانمان هم القا کرده‌ایم. این درحالی است که فعالان حقوق حیوانات می‌گویند در مهدکودک‌ها و مدارس سهم کمی از فضای آموزشی به شیوه رفتار با حیوانات و حفظ محیط‌زیست اختصاص داده می‌شود و آموزش‌وپرورش تنها فن و شیوه تست‌زنی را به دانش آموزان مدارس ابتدایی یاد می‌دهد و این تأسف‌آور است. سرفصل‌های بسیار محدود آموزش‌های محیط زیستی و اقلیمی که به‌صورت تلفیق‌شده با سایر دروس به دانش آموزان
تدریس می‌شود نشان از کم‌توجهی به این موضوع در آموزش‌وپرورش دارد. اگرچه شعار توسعه پایدار از شعارهای بنیادین تمامی دولت‌ها بوده است اما در سیستم آموزش عالی هیچ‌گونه واحد درسی با محتوای آموزش‌های عمومی حفظ محیط‌زیست (به‌ویژه در رشته‌های فنی) به دانشجویان ارائه نمی‌شود.
دوستداران و حامیان حیوانات تأکید می‌کنند: «لازم است فرصت و مجالی فراهم کرد تا کودکان و حتی بزرگسالان عاشق طبیعت و سرزمینشان شوند و ما این مهم را در مدارس طبیعت دنبال می‌کردیم اما آن‌ها را تعطیل کردند؛ انتظار می‌رود مهدکودک‌ها، آموزش‌وپرورش، رسانه‌ها، صداوسیما و کارگردانان و تولیدکنندگان این فضای خالی را پر کنند تا شاهد نسلی باشیم که به‌تمامی موجودات سرزمینشان احترام می‌گذارند.» 
در همین رابطه، علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس به این پرسش که آیا حیوان آزاری ربطی به آموزش در کودکی دارد یا خیر؛ این‌گونه پاسخ می‌دهد: «در باب تحلیل اجتماعی افزایش حیوان آزاری باید به این نکته اشاره کرد که در نسل جدید هیچ آموزشی نداریم به این دلیل که ارتباط زیادی با طبیعت وجود ندارد؛ ما در آپارتمان‌های دربسته هستیم، بچه‌ها سوار ماشین می‌شوند و به مدرسه و مهدکودک می‌روند، درنتیجه خیلی با طبیعت عجین نیستند و چون امکان ارتباط مستقیم با حیوانات و گیاهان وجود ندارد، بچه‌های ما در حالی بزرگ می‌شوند که بلد نیستند چگونه با حیوان و گیاه و محیط‌زیست اطرافشان برخود مناسب و صحیحی داشته باشند. سایر کشورهای جهان از کودکی حیوانات و گیاه را در اختیار بچه‌ها قرار می‌دهند تا به این شکل هم ارتباط با طبیعت و هم مسئولیت‌پذیری را به آن‌ها بیاموزند. مثلا یک گلدان به بچه می‌دهند و می‌گویند مسئول رسیدگی‌اش تو هستی و بچه مجبور است خودش به آن رسیدگی کند و آب و نور به آن بدهد و همین‌طور مسئولیت حیوانات را به بچه‌ها می‌دهند تا در مسیر رشد و تکامل یاد بگیرند با حیوانات چگونه برخورد کنند؛ ما در فرهنگ جدیدمان این را نداریم و برای اصلاح این رویه، باید بچه‌ها را به باغ‌وحش‌ها (که البته آن‌ها هم امروز وضعیت اسفباری در جامعه دارند) ببریم تا با طبیعت و حیوانات دوست شوند.» 
برمبنای پژوهشی که از سوی خبرگزاری دولت صورت پذیرفته، در فرهنگ‌عامه برخی از مناطق کشور این‌گونه جاافتاده که هر موجود زنده در حیات‌وحش، یا «باید کشته شود» یا «خورده شود»! تصوری که به‌اشتباه بخش عمده‌ای از حیات‌وحش و به‌نوعی اکوسیستم طبیعی ایران را به نابودی کشانده و نتیجه‌ این رفتار، جز تهدید زندگی انسان نبوده است، اگرچه در این زمینه نهادهای متعددی را می‌توان مقصر دانست، اما کمتر ذهنی به سمت آموزش‌وپرورش متوجه می‌شود. درحالی‌که واقعیت آن است که این مؤلفه مهم نقشی تعیین‌کننده در شکل گرفتن شیوه رفتار انسان با حیوانات دارد. 
این پژوهش مبتنی بر گفته «بوردیو» جامعه‌شناس معاصر فرانسوی، بر این مهم تأکید می‌کند که «آموزش‌وپرورش نقش اساسی در تعیین عادت‌واره‌های رفتاری در حوزه‌های مختلف دارد و فرهنگ عمومی یک جامعه را شکل می‌دهد.» اگر آموزش‌وپرورش از همان دوره ابتدایی مسائل محیط زیستی و اهمیت آن را برای افراد برونی‌سازی کند، به‌طور حتم در آینده با مردم، کارشناسان و مسئولانی مواجه خواهیم بود که در مواجهه با طبیعت چنین برخوردی ندارند. اما در کتب درسی کمتر به چنین مواردی پرداخته‌شده و نهادهایی مانند صداوسیما نیز در برنامه‌های پرمخاطب کمتر به آن توجه کرده‌اند. بنابراین تربیت درست کودکان و آموزش مهربانی با حیوانات که باید توسط نهادهای ذی‌ربط به‌شدت تقویت و تبلیغ شود، اجرای قانون‌های سخت‌گیرانه و قابل‌اجرا توسط دولت در رابطه با حیوان آزاری و تقویت بودجه‌های سازمان‌های حمایت از حیوانات و تجهیز مراکز حمایت و نگهداری به کاهش و پیشگیری از حیوان‌آزاری کمک می‌کند. 
 حیوان آزاری ریشه در اختلال روانی دارد؟
اما گروهی از روانشناسان، ریشه آزار حیوانات را فراتر و جدی‌تر از عدم آموزش و فرهنگ‌سازی ارزیابی و ارتکاب آن را هشداری برای سلامت روانی و اجتماعی می‌پندارند. آن‌ها لزوم چاره‌اندیشی برای مواجهه با این موضوع را بسیار حیاتی می‌دانند.
محمدحسین پورعبائیان اصفهانی، روانشناس با اشاره به همین مسئله بیان می‌کند: «حیوان آزاری
 یکی از مصادیق بیماری‌های روحی و روانی است، باید به افراد حیوان آزار با دیده ترحم نگاه کنیم، زیرا زیربنای هرگونه حیوان آزاری خشم است، درواقع ازنظر روانشناسی رفتار کودک یا بزرگسال حیوان‌آزار عادی نیست و نیازمند درمان هستند. اولین بارقه‌های حیوان آزاری در کودکی شکل می‌گیرد و در بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند، خانواده‌ها باید به رفتار کودکانشان دقت کنند و نشانه‌های حیوان‌آزاری را در آن‌ها تشخیص دهند، گاهی براثر داد کشیدن، بدرفتاری و طرد شدن کودک سعی خواهد کرد تا خشم خود را روی یک موجود ضعیف‌تر از خود خالی کند، برخی از بچه‌ها عروسک‌های خودشان را توبیخ می‌کنند اما بعضی دیگر به این مقدار بسنده نمی‌کنند و عقده‌های خشم خود را بر سر حیوانات خالی می‌کنند. آزار رساندن به حیوانات باعث تخلیه روانی زودهنگام و ایجاد حس کاذب قدرت در کودکان می‌شود، اما از طرف دیگر دایره خشم را تقویت می‌کند و کودک دفعات بعد بلایی بدتر بر سر حیوانات خواهد آورد، یکی دیگر از عوامل ایجادکننده این بیماری الگوهای رفتاری نادرست در برخی فرهنگ‌ها است.» وی با اشاره به برخی اختلالات روانی مربوط به حیوان‌آزاری، تصریح می‌کند: گاهی گونه‌ای از اختلالات روانی مانند افراد سادیستیک نیز اکثرا حیوان آزاری می‌کنند، این اختلال به دیگرآزاری نیز مشهور است و افرادی که در درون خود به مرز ازهم‌پاشیدگی روانی رسیده‌اند و تنها احساس بودن خود را با آزار دیگران تجربه می‌کنند دیگر آزار هستند و این افراد تنها زمانی هویت می‌یابند که موجودی را بیازارند.
این روانشناس با تأکید بر اینکه گونه‌ای دیگر از حیوان آزارها، شخصیت‌های ضداجتماعی هستند، اضافه می‌کند: «شخصیت‌های ضداجتماعی کلا جامعه گریز هستند و بی‌رحمانه با موجودات ضعیف‌تر از خود برخورد می‌کنند و برای آن‌ها حیوان و غیر حیوان مطرح نیست و حتی گاهی که قدرتشان به انسان‌ها نرسد با حیوانات مبارزه می‌کنند، این نوع رفتارها در برخی کشورها مانند نمونه بارز 
حیوان آزاری جمعی در اسپانیا به فرهنگی نابجا تبدیل‌شده است، همین‌طور هرساله هزاران نفر برای کشتن گاوهای بی‌گناه تحت عنوان مراسم گاوبازی گرد هم جمع می‌شوند و از کشته شدن یک موجود زنده لذت می‌برند، باید بدانیم عواقب حیوان آزاری به ضرر همه انسان‌ها تمام می‌شود.» 
وی عنوان می‌کند: وجود هر حیوانی برای چرخه طبیعت لازم است و باعث تعادل چرخه حیات می‌شود، زمانی در چین کمونیست، گنجشک‌ها زیاد شده بودند و محصولات کشاورزی را استفاده می‌کردند، حاکم وقت حکم کشتن گنجشک‌ها را صادر می‌کند تا جایی که نابودی هر گنجشک جایزه داشت، این حکم به نحو چشمگیری باعث کاهش گنجشک‌ها شد و حمله ملخ‌ها که جمعیت آن‌ها توسط گنجشک‌ها متعادل می‌شد را به همراه داشت تا جایی که قحطی ماحصل از نابودی محصولات کشاورزی باعث مرگ هزاران انسان شد و چینی‌ها را مجبور به همه‌چیزخواری کرد، این تنها یک نمونه کوچک از جهان بدون حیوانات است.
 جای خالی قوانین بازدارنده
قوانین موجود در کشور ما در زمینه حمایت از حیوانات، ‌صرفا ناظر بر حفاظت از حیات‌وحش در چارچوب تعریف شکار و صید غیرمجاز است، به‌طوری‌که حیوان‌آزاری صراحتا و مستقلا جرم‌انگاری نشده است؛ درحالی‌که حیوان آزاری ازجمله اقداماتی است که می‌تواند جریحه‌دار شدن وجدان عمومی جامعه و اخلال در نظم عمومی را در پی داشته باشد. بنابراین جرم‌انگاری چنین رفتاری توسط مقنن ضروری است. شیرین یوسفی، دانشجوی دکترای حقوق جزا و جرم‌شناسی با تأکید بر این موضوع تشریح می‌کند: قانون‌گذار علاوه بر قانون شکار و صید در ماده ۶۷۹ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، کشتن، مسموم کردن، تلف یا ناقص کردن حیوان حلال‌گوشت متعلق به دیگری یا حیواناتی که شکار آن‌ها توسط دولت ممنوع اعلام‌شده را جرم‌انگاری کرده و برای مرتکب چنین رفتاری، مجازات حبس از۹۱ روز تا ۶ ماه یا جریمه نقدی از یکصد و پنجاه‌هزار تومان تا سیصد هزار تومان در نظر گرفته است؛ البته این میزان از مجازات نمی‌تواند واجد بازدارندگی لازم باشد.همچنین در ماده ۶۸۰ همان قانون نیز مقررشده که هرکس برخلاف مقررات و بدون مجوز قانونی اقدام به ‌شکار یا صید حیوانات و جانوران وحشی حفاظت‌شده کند به ‌حبس از سه ماه تا سه سال و یا جزای نقدی از یک و نیم میلیون ‌ریال تا هجده میلیون ریال محکوم خواهد شد.
یوسفی اضافه می‌کند: این مقررات صرفا شمول بر حیوان حلال‌گوشت متعلق به دیگری، حیواناتی که شکار آن‌ها توسط دولت ممنوع اعلام‌شده و جانوران و حیوانات حفاظت‌شده دارد و شمولی بر حیوانات بلاصاحب شهری و روستایی مانند سگ و گربه یا اسب و الاغ پیری که به حال خود رهاشده‌اند ندارد؛ بنابراین مراجع قضائی در مقام تعقیب و مجازات اشخاصی که مبادرت به شکنجه و اذیت و آزار حیوانات بلاصاحب و حفاظت نشده می‌شود با مشکل فقدان مستند قانونی مواجه هستند.
دانشجوی دکترای حقوق جزا و جرم‌شناسی با اشاره به‌ضرورت فرهنگ‌سازی در زمینه تعامل با حیواناتی که در گوشه و کنار شهر و روستا زندگی می‌کنند و مصداق حیوانات موذی نیستند، خاطرنشان می‌کند: پدیده حیوان آزاری صرفا با جرم انگاری و وضع قانون کیفری و مجازات از بین نخواهد رفت بلکه باید فرهنگ توده مردم درزمینه رفتار با حیوانات تغییر کرده و از همان دوران کودکی و در مدارس در این زمینه فرهنگ‌سازی شده و آموزش‌های لازم داده شود و الا تجربه ثابت کرده است که اقدامات قهری و مجازات به‌تنهایی مشکلی را رفع نخواهد کرد.

|
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.