بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران!
گروه فرهنگی
مسئله فضای مجازی و آسیب خوردن کسبوکارها بعد از فیلترینگ پلتفرمهای پرکاربر، این روزها در گفتار برخی مسئولان بسیار ساده تبلور مییابد. درواقع رویکرد مسئولان امر چیزی شبیه به این بیان است که اگر مشکل مردم کسبوکار است؛ خب بیایند در پلتفرمهای داخلی کسبوکارشان را راه بیندازند. این سخن ما را به یاد یکی از لطیفترین و سوزناکترین ابیات شیخ شاب شیراز میاندازد: «سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل؛ بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران». کاربران به پلتفرمهای فیلترشده عادت داشتند و با آنها خو گرفته بودند. حتی اگر تنها مقوله ساده عادت را در نظر بگیریم، کافی است تا انتقال کاربران به یک پلتفرم داخلی را امری دفعی و ناگهانی قلمداد نکنیم. نسبت بسیاری از کاربران با این پلتفرمها چیزی شبیه انس بود و قطع این انس و الفت، ناراحتکننده و پسزننده است. اما در این میان، ادلهای محکمتر و قابل تأملتر نیز وجود دارد.
اکبر نصراللهی در فرهیختگان نوشت: تامین امنیت و آرامش مردم حتی با فیلترینگ قابلدرک است و در کشورهای دیگر هم سابقه دارد؛ هیچ کشوری هم نتوانسته است رؤیای اینترنت بدون فیلتر را محقق کند. با این وجود ادامه فیلترینگ و یا تصور کوچ اکثریت کاربران ایرانی به پلتفرمهای داخلی بهدلایل مختلف، هم نادرست و هم «پرهزینه، غیرممکن و رؤیای غیرقابل تحقق» است.
۱٫ «برندسازی»، سرمایهگذاری و جذب مشتریان و کاربران، آنی اتفاق نمیافتد؛ زمانبر و پرهزینه است، به همین دلیل ادامه فیلترینگ بعد از پایان اغتشاشات، ظلم به همه فعالان این حوزه بهویژه جوانانی است که طی سالهای گذشته اغلب ناامید از پیدا کردن شغل موردعلاقه به اینستاگرام روی آوردهاند.
۲٫ کوچ مردم به پلتفرمهای داخلی حتی اگر ادعاهای گردانندگان این پلتفرمها بهلحاظ فنی و ظرفیت پذیرش حدود ۵۰ میلیون کاربر ایرانی صحیح باشد، به «اعتماد کاربران» نیاز است که با «دستور و تصمیم اداری» محقق نمیشود.
۳٫ حکمرانی قوی، حرفهای و مسئولانه در حوزه فضای مجازی به «صبر استراتژیک» نیاز دارد؛ آیا با فرض تأمین شرایط فنی و کوچ مردم به پلتفرمهای داخلی، میپذیرند که همه کنشگران فرهنگی، هنری و سیاسی خاص بهویژه رهبران گروهها و جناحهای سیاسی در پلتفرمهای داخلی آزادانه فعالیت کنند؟
۴٫ مردم بهویژه کارشناسان و فعالان رسانهای، دیکتاتوریرسانهای اینستاگرام، برخوردهای دوگانه و زیانهای فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی کشور از فعالیت در این پلتفرم را میدانند و مکرر آن را تجربه میکنند، اما به این دلیل آن را انتخاب کردهاند که برندهای داخلی ایران دیر به میدان آمدهاند و مردم به فعالیت در اینستاگرام و واتساپ عادت و سرمایهگذاری کردهاند، جایگزین داخلی معتبر و برابر بهلحاظ فنی را نمییابند، اعتماد به برندهای موجود داخلی ندارند و افراد حقیقی و حقوقی بینالمللی در اپهای داخلی نیستند و به آنها نخواهند پیوست.
۵٫ و کلام آخر اینکه فیلتر دائمی شبکههای اجتماعی خارجی که حدود ۵۰ میلیون کاربر و میلیونها نفر از آن ارتباط ارتزاق میکنند در حرف کار سختی نیست، اما بدانیم که اولا ارتباط و تکنولوژیهای ارتباطی را نمیتوان فیلتر کرد، ثانیا اگر هدف مدیریت نسل z است، فیلترشکنهای آنها همیشه روشن است، علل همه اغتشاشات هم شبکههای اجتماعی نیستند. بنابراین برای خروج از محاصره تبلیغاتی کشور، اتخاذ استراتژی کنشگری فعال و آفندی، اجرای راهبردهای همعرض و تقویت رسانهها و پلتفرمهای داخلی، تولید محتوای بهموقع، غنی و اقناعکننده نوجوانان و جوانان در محیط رقابتی، استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود، استفاده از سلاح رسانهای دشمنان علیه خودشان همانند دفاع مقدس و تحقق راهبرد بازدارندگی رسانهای در حوزه شبکههای اجتماعی همانند بازدارندگی در حوزه های دفاعی با عملیات معکوس، تأمینکننده امنیت ملی است، نه ربط دادن همه کمکاریها و غفلت و خالیبندیها به شبکههای اجتماعی.
اینستاگرام , پیام رسان های داخلی , فضای مجازی , فیلترینگ
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.