به غصههایمان میخندیم!
گروه اجتماعی
ما مردم عجیبی هستیم، مردمانی که به دردها و غصههایمان خو گرفتهایم و به آنها میخندیم، البته نه از سر امیدواری و سرخوشی، بلکه میخندیم چون چاره دیگری نداریم و کاری جز این از دستمان برنمیآید. در تلخترین حوادث هم کلی جوک و شوخی در آستین داریم، شاید به این خاطر که آنقدر اتفاقات متعددی در کشور رخ میدهد که جز خندیدن، کاری نمیشود کرد. یک روز نان گران میشود، روز دیگر هویج. قطعی برق و نحوه مدیریت کرونا هم دستمایهای شده برای خندیدن و لطیفه ساختن. جوک ساختن از ویروس کرونا بهنوعی تخلیه عصبانی و نگرانی عمومی است که با مسخره گرفتن وقایع تلخ بهنوعی باعث التیام روحی فرد و جامعه و به خصوص جمعیت قربانی میشود. ساخت جوک و خندیدن یک نوع سلاح برای شکستن جو وحشت حاکم بر فضای جامعه است. اما مگر نباید در موقعیتهای غمانگیز، غصه خورد؟ آیا این نوع برخورد، مواجهه درستی با مسائل و بحرانهاست؟
آب از سرمان گذشته
بیتردید این مواجهه درستی نیست اما خندیدن و جوک ساختن در شرایط بحرانی و ملتهب، واکنش طبیعی انسان برای افزایش روحیه خود و اطرافیان است. ما برای مدیریت و مرتفع کردن یک بحران نیاز داریم که روحیه داشته باشیم. بدون روحیه قطعااز پیش بازندهایم. از سوی دیگر، وقتی تکرار اتفاقات و حوادث پشت سر هم باشد، آدمها چیزی برای ازدستدادن ندارند، بنابراین میخندند، یعنی گزینه دیگری باقی نمیماند و به همان نقطهای میرسند که میگویند آب از سرمان گذشته.
به قول سعید معیدفر – جامعهشناس « درواقع این روش بیشتر برای تخلیه روانی است؛ یعنی طنز به عنوان فضایی مورداستفاده مردم جامعه قرارگرفته تا خود را تخلیه روانی کنند. اتفاقی که ما حتی در طنز افرادی شبیه به عبید زاکانی هم میبینیم. او اتفاقات و مصائب اجتماعی را در قالب طنز بیان میکند، کمی جلوتر نوبت به سیاهبازها میرسد، آنها هم از زبان طنز برای بیان مشکلات استفاده میکردند و داستانهایشان را با سیاهبازی به گوش مسئولان وقت میرساندند.»
جوکهایی با اثرات مثبت و یا منفی بر افکار جامعه
در سالهای اخیر ساخت و انتشار جوکهای برخاسته از حوادث و موضوعات ناخوشایند جامعه به یک پدیده اجتماعی در ایران تبدیلشده و سیده فهیمه پارسائیان در فصلنامه مطالعات رسانههای نوین با تمرکز بر رویدادهای اخیر، به بررسی محتوایی جوکهای ساختهشده
در خصوص حادثه سیلاب گسترده در فروردینماه ۹۸ پرداخته، سیلابی که به لحاظ گستره جغرافیایی و فجایع و خسارات مالی و جانی تأملبرانگیز بوده است. درحالیکه بسیاری از مردم در غم از دست دادن خانه و کاشانه و خانواده و دوستان به سوگ نشسته بودند و شبکههای خبری خصوصا شبکههای مجازی در حال رصد وقایع و انتشار تازهترین حوادث بودند و اخبار ناگوار به ترس و وحشت و حزن و اندوه عموم مردم دامن میزد، شبکههای سرگرمی و طنز در فضای مجازی و شبکههای موبایلی در کنار ابراز تأسف و همدردی و بازتاب اخبار به ساخت و انتشار لطیفه یا جوک و متنهای طنزآمیز از این حوادث میپرداختند. پارسائیان در این مقاله اشاره میکند که شوخطبعی و جوک سازی در خصوص یک تراژدی، پدیده جدیدی در ایران نیست و قطعا بدین جا ختم نخواهد شد و آنچه در این پژوهش مطرح میشود آن است که شبکههای مجازی خصوصا کانالهای سرگرمی به علت ماهیت جذبکننده فراگیر خود نقش مؤثری را در ایجاد، تثبیت و عادیسازی انگارههای ذهنی و باورها در قالب جوکها و هجوها دارند. هرچند این دست جوکها غالبا حیاتی کوتاه مدت دارند، بیان مسائل اجتماعی، سیاسی، مذهبی و دینی در ژانر طنز با کارکردها و کژکاردهایی همراه است و بیشک اندیشههایی را بنا میگذارد که در طولانی مدت اثرات مثبت و یا منفی بر افکار جامعه بر جای خواهند گذاشت. اگر بخواهیم از دیدگاه کاربردشناسی به این موضوع بپردازیم، جوکها به سه دسته سفید (که در ضمن فرح بخشی و نشاطآوری با کنایه به زشتیها و بدیها جنبه اخلاقی و آگاهی بخشی دارند)؛ جوکهای خاکستری (که صرفا جنبه مزاح و سرگرمی و تفنن دارند و سازنده و هشداردهنده نیستند) و جوکهای سیاه (که جنبه تخریب، توهین و تمسخر افراد و چارچوبهای ارزشی و اخلاقی را دارند، همچون جوکهای رکیک قومی، زبانی و جنسیتی) است. محققین بیان میکنند که این ویژگیها سبب شده است انواع مختلف جوک در جامعه پدیدار شود اما بهطورکلی فضای مجازی، جوک سازی را به بی تشخصترین و عمومیترین وضعیت خویش رسانده تا جایی که در آن جوکها توسط افراد به سمت سایرین پرتاب میشوند. نه مقصود و مخاطب، نه فضای گوینده، نه فضای دریافتکننده، هیچیک بهطور مشخص شفاف نیست. جوکهایی که درباره حوادث ساخته میشود، نوعی مکانیسم دفاعی برای مقابله با اثرات روانی حوادث غمبار رسانهای شده هستند.
جوک بخشی از طنزآلود شدن غمهای مردم است
دکتر امیر لطفی حقیقت، روانشناس و آسیبشناس بالینی- تجربی و جامعهشناس ارتباطات در توضیح این مسئله از روایت اجتماعی میگوید، اینکه روایت اجتماعی یعنی آن چیزی که به صورت آموزه از نسلهای قبلی ما به عنوان فرهنگ گفتاری و ادبیات زبان به دستمان رسیده است. لطفی حقیقت در گفتوگو با «رسالت» تشریح میکند: «ما دو زبان آشکار و پنهان داریم، به عبارتی زبانی آشکار و درونی. زبان آشکار همانی است که با یکدیگر تکلم میکنیم و زبان درونی همانی است که به وسیله آن مفاهیم عمیقتر را به یکدیگر میرسانیم. مسئله اینجاست که ایرانیها همواره در یک شرایط خاص قضا و قدری شدن قرار دارند یعنی تقدیر برای آنها عنصری بسیار مهم است که نخبگان برای این موضوع تلاش کردهاند ولی توده مردم زیاد اهل تلاش نیستند، بیشتر دنبالهرو هستند و این مسئله در ساختن جوک و لطیفه سازی بسیار تأثیرگذار بوده است و جوک درواقع بیان انتقادی افراد از شرایط است. جوک بخشی از طنزآلود شدن غمهای مردم است و میخواهند غمها و ناراحتیهایشان را بیان کنند اما روایت اجتماعی در ذهن افراد این مسئله را جا انداخته که نمیتوانی با صراحت صحبت کنی. برای آنکه مسئله را باز کنم، اینگونه باید مطرح کنم که ما از یک ناهوشیار اجتماعی یا جمعی برخورداریم، «کارل یونگ» در باب بحث ناهوشیار جمعی صحبت میکند یعنی یک احساس و نگاه و بعد عمیقی که افراد از نیاکان و اجداد خودشان عاریه گرفتهاند و به یک نوع نگاه و نگرش عمومی مردم نسبت به یک پدیده تبدیل شده است، بهعنوانمثال همه افراد نسبت به تاریکی و مبحث روح احساس تقریبا مشترک دارند، بخشی از اینها به ناهوشیار جمعی و نگاهی بازمیگردد که افراد به یک پدیده مشخص دارند و از طرفی اتفاقی هم در تمامی جوامع وجود دارد، جوامعی که در آنها رسانه به صورت آزاد فعالیت نمیکند و در اینجا آن ناهوشیار جمعی میگوید که شما باید به حق خود برسید و نسبت به یک مسئله ابراز ناراحتی کنید، ابراز ناراحتی کردن در شرایطی که افراد ابزار لازم را ندارند و بهنوعی هم دچار یأس عمومی هستند و این یأس بر آنها غلبه کرده با زبان طنز بیان میشود، کما اینکه در پژوهشهای متعددی که در سطح کشور و جهان انجامشده، مردم ما غمگین و آسیبپذیر و سرخوردهاند و این مسائل در کنارهم، این احساس را در افراد ایجاد میکند که باید حرفشان را بزنند، منتها مبتنی بر همان آموزههایی که از نسلهای گذشته و یا در طول تاریخ به آنها رسیده و آموختهاند که یا باید سکوت کنند و یا حرفشان را در لفافه و استعاره بیان کنند. اینجاست که از یک بعد بسیار مهم شاهد این مسئله هستیم که جوک جای امور واقعی و بیان صریح را میگیرد.»
این جامعهشناس ارتباطات ادامه میدهد: «در اینجا نکته دیگری هم مطرح است که چرا افراد با بیادبی و بیربطگویی سخنان خود را مطرح میکنند، این به خشمهای اجتماعی برمیگردد و سرخوردگی هرچه بالاتر باشد، ناکامی افراد برای رسیدن به خواستهها و تمناهای عاطفی و عدم آموزش لازم و تربیت اجتماعی و آموزش و پرورش ضعیف و رسانههای ضعیف و درعینحال ساختار تربیتی- اجتماعی ضعیف باعث میشود که افراد از کلام منفی و هیجانهای منفی برای خنداندن دیگران استفاده کنند. اینجاست که در جامعه ما جوک سازی با یک نوع بیادبی و بیاخلاقی کردن و هنجارشکنی همراه شده است و حتی برخی از جوکها دارای مفاهیم جنسی و بخشی دیگر مفاهیم اجتماعی دارند. هر دو این مسائل به خشم برمیگردد، خشمی که ناشی از سرکوب نیازها در افراد ایجادشده و با یک رفتار تکرارشونده روبهرو هستیم و خندههایی که در پشت آن غم نهفته است.»
مردم میدانند در موقعیتهای تراژیک باید چگونه رفتار کنند
لطفی حقیقت در پاسخ به این پرسشها که آیا ما میدانیم در موقعیت تراژیک چطور رفتار کنیم و آیا فرهنگ غلبه بر غم را بلد نیستیم؟ میگوید: «معلوم است که مردم این فرهنگ را بلدند و حتی میدانند در موقعیتهای تراژیک باید چگونه رفتار کنند اما وقتی دچار درماندگی میشوند، حرفهای خود را در قالب طنز مطرح میکنند. بعد هم باید به این سؤال پاسخ داد که غم تا به کی؟ آیا این غمهایی که مردم متحمل شدهاند و میشوند، انتهایی دارد؟ متأسفانه در کشور ما طی سالهای اخیر این غم انتها نداشته و به این خاطر افراد دچار درماندگی شدهاند و مردم مثل تمام ادوار گذشته میخواهند که بر احساسات و هیجانهایشان غلبه کنند اما این فضای غم تمامشدنی نیست.
به خاطر دارم که تحقیقی را دکتر محسنی تبریزی، سال ۱۳۷۹ انجام داده بودند که از بین حدود ۵۰ هزار نفر نمونهگیری کرده بودند و متوجه شده بودند که ۶/۹۰درصد مردم ایران در آن زمان شاد نبودهاند و این بسیار قابل تأمل است و اگر با زمان فعلی مقایسه کنیم، میبینیم که اکنون وضع به مراتب هم از لحاظ اقتصادی و هم اجتماعی بسیار بدتر است. این مردم خسته شدهاند و البته آموزش هم اهمیت دارد و از ضرورتهای جامعه ما این است که افراد بتوانند حرف بزنند و رسانهها به خیلی از مسائل بپردازند و باید فضایی قابل دفاع ایجاد کرد تا رسانهها بتوانند بازوی نظارتی باشند و حرفهای مردم را منعکس کنند تا باری از دوش جامعه برداشته شود و مردم بدانند صدایشان شنیده میشود و اینها باعث خواهد شد که خشم در جامعه فروکش کرده و جوک گوییهای منفی هم کاهش پیدا کند، چون بیان غمها با زبان طنز، رفتاری طبیعی نیست و بیانگر آسیبها در جامعه ماست.
اینکه بگوییم در کشورهای دیگر همچنین پدیدهای رواج دارد یا خیر، باید تأکید کنم که فرهنگ فکاهی همواره در جامعه ایرانی قویتر بوده، کشورهای دیگر در بحث شایعهسازی ید طولانی دارند اما نمیتوانیم لزوما بر این امر صحه بگذاریم. اینکه آیا این مسئله تأثیری در بهبود شرایط دارد یا خیر باید گفت که طبعا به بهبود شرایط منجر نخواهد شد، بلکه وسیلهای برای ابراز هیجان است و در ابراز هیجان اثرگذار است اما اینکه تأثیری درروند حرکتی مسئولان دارد، به نظر میرسد در کنار شبکههای اجتماعی بیتأثیر نبوده اما آنقدر تأثیرگذار هم نبوده است و شاید اگر رسانههای جمعی تقویت میشدند این حالت بهتر جواب میداد. البته به این پرسش هم باید پاسخ گفت، چرا مردم به دنبال اتفاقات بد به جای آنکه به دنبال مطالبه گری جمعی و مدنی باشند که یک زیربنای حقوقی صحیح دارد، یا جامعه گریز شدهاند و اصلا عکسالعملی نشان نمیدهند و یا به طنز و جوک متوسل شدهاند؟ اما مردم ما از چه مسیری این رفتار مدنی را میتوانند اعمال کنند؟ آیا ما رهبری مشخص و حزبی در کشور داریم، آیا رسانههای مستقل بهاندازه کافی وجود دارد یا اینکه رسانهها نیز وابسته
به محافلاند. بنابراین وقتی فضا به این صورت باشد، شاهد این مسئله هستیم. جوک سازی نوعی غرغر کردن و نق زدن طنزآلود است و باید بدانیم که آیا جامعه ما این امکان را دارد تا یک گزار ایجاد کرده و از فضای فعلی جامعه از نظر اجتماعی و فرهنگی به یک فضای بازتر برسیم، فضایی که در آن امکان نقد وجود داشته باشد. وقتی فلان طرح در مجلس تصویب میشود به جای آنکه مردم غرهای طنزآلود بزنند و جوک بسازند و آلودگی اطلاعاتی ایجاد شود باید فضایی وجود داشته باشد که موافق و مخالف بتوانند از حق خود دفاع کنند و رسانههایی باید باشند که حرف مردم را از منظر موافقت یا مخالفت منتشر کنند. چون غرغر کردن و جوک ساختن در شرایط فعلی صرفا به تخطئه روانی جامعه کمک خواهد کرد و در رویه مسئولان تغییری ایجاد نمیکند. اگر تأثیرگذار بود در این سالها ما اثرش را در عملکرد مسئولان میدیدیم.»
جوک , خنده , فضای مجازی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.