بعثت ایران
جواد شاملو
انقلاب اسلامی، مجموعهای تمام اعیاد برای ملت ایران بود. عید غدیر بود؛ بیعتی بود با اسلام سیاسی و حکومت الهی. بیعتی بود با راه امیرالمؤمنین علیهالسلام و نه تنها نام او. مطرح کردن دوباره مفهوم ولایت و ایستادن پای آن، لبیکی بود به عهد غدیر و تلاشی بود برای انتقام از رخدادهای تلخی که در سقیفه ریشه داشت. حق دزدیده شده آل پیامبر، با انقلاب اسلامی در حد و وسع امکان به آنان باز میگشت و روز غدیر احیا میشد. انقلاب اسلامی عید فطر بود. پس دهها و صدها سال شاهنشاهی و رعیت بودگی مردم،حالا آنان خود نظامی را انتخاب میکردند و خود آن را میساختند و خود قانون اساسیاش را قبول میکردند و پس از تاریخی دراز، حالا آنها به راستی به حساب میآمدند. آنها بدین ترتیب روزهای طویل را افطار میکردند. روزهای با طعم وابستگی به اجانب. روزی به هلندیها و انگلیسیها و پرتغالیها، روزی به روس و روزی به آمریکا. ایران صدها سال بود که همچنان بانویی به دفاع در گوشهای خزیده بود و هر که میرسید، چیزی از او غارت میکرد. ایران سالها بود که داشت آب میرفت؛ نفتش را میبردند و زمینش را میکندند و زمانش را میکشتند. این روز پر از عطش افطار شد. خلیج فارس جولانگاه استعماگران بود؛ اکنون ناموس ایران است و برای عبور و مرور در آن، لازم است بلد باشی به فارسی بگویی چشم. روسیهای که همواره به ایران چشم طمع داشت، نسبت به ایران احساس نیاز میکند و ایران رسما یک ضلع از مثلث قدرت شرق است. انقلاب اسلامی برای ملت ایران عید مبعث بود. یک رستاخیز که ملتی ستمکش را تبدیل به پیشقراولان ظلمستیزی گردانید. رستاخیزی که در آن کامرانها، سیدمرتضی آوینی شدند و شاهرخها، حرهای انقلاب اسلامی. باکریها، به جایی رسیدند که در لحظات آخر عمر خود را در بهشت دیدند و سیلمانیها، علمدار شدند و برای زینب سلامالله علیها و حججیها از خنجر برهنه گرگهای داعشی، خم به ابرو نیاوردند. احمدی روشنها علم و عقیده را با هم جمع کردند و عبدالله والیها، پیامبران مناطق محروم شدند. اینهمه بعثت نه از غار حرا، که همه از خانهها و مسجدها و مدرسههایی بود که انقلاب در آنها روزنهای به خدا گشوده بود. در این بعثت فراگیر، رجاییها معنای مسئولیت را تغییر دادند و صیادها نظم ارتش را با شوریدگی عرفان درآمیختند. انقلاب اسلامی برای ملت ایران عید قربان بود.
شهادت باغی بود که انقلاب دروازه آن را گشود. در انقلاب اسلامی، هیچ مدالی همچون شهادت زرین نیست. فقط اینها نیست؛ انقلاب نوروز ایران بود. بهاری بود که از پس زمستان استبداد و استعمار و استکبار سر بیرون آورد. نوروزی که فریادش «ما باید قوی شویم» و «ما میتوانیم» بود. نوروزی که چهره ایران را عوض کرد؛ نوروزی که زمین را برای بهار راستین، گرم میکند.
انقلاب , انقلاب اسلامی , پیروزی انقلاب اسلامی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.