بدون تعارف، كدام مردم؟!
|محمدكاظم انبارلويي|
از اول پيروزي انقلاب و حتي قبل از آن يك جريان نيرومند رسانهاي در خارج و داخل وجود داشت كه حاضر نبود صداي ملت ايران را بشنود. اين جريان حاضر نبود كسي كه به نمايندگي از اين ملت مطالبات حقه آن را بيان ميكرد، به رسميت بشناسد. اين ملت در راهپيماييهاي قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، سه كلمه حرف حساب داشت؛ ۱- استقلال ۲- آزادي ۳- جمهوري اسلامي.
دشمن همواره در مسير ملت در رسيدن به استقلال طي يكصد سال اخير اخلال به وجود آورد. يكي از عظيمترين كارهايي كه امام خميني(ره) در روزهاي نخستين انقلاب انجام داد، رفراندوم جمهوري اسلامي بود تا به مردم جهان اعلام كند وقتي ما از يك ملت سخن ميگوييم، منظور چه كساني هستند، حرف آنها چيست و چه دربرگيري را شامل ميشود.
۲/۹۸ درصد اعلام كردند ما ملت ايران هستيم و نوع حكومت خود را آگاهانه مستقل از دخالتهاي بيگانه، جمهوري اسلامي ميدانيم.
۸/۱ درصد ملت كه به جمهوري اسلامي راي ندادند، اغلب آنها ساكت بودند يا قانع و راضي به جمهوري اسلامي شدند. اما درصد ناچيزي از آنها كه اسناد وابستگي و همبستگي آنها به آمريكا و غرب از لانه جاسوسي درآمد، بنا را گذاشتند به جنگيدن با مردم و سربازي براي آمريكا و رژيم صهيونيستي!
بارها ملت در ۴۰ سال گذشته در راهپيماييهاي بزرگ اعلام كردهاند ما ملت ايران و مردم ايران هستيم و هنوز پاي آرمانهاي انقلاب، امام و اسلام ايستادهايم و از بذل جان و مال خود دريغ نداريم.
اما آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي ميگويند نه، ملت ايران همان منافقين، سلطنتطلب و ضدانقلاب هستند كه ما حمايت مالي و تسليحاتي آنها را به عهده داريم.
طي چند روز گذشته در سراسر كشور، ملت ايران به خيابانها ريختند و اقدامات آشوبگرانه و شرارتآميز عمال آمريكا و سرويسهاي جاسوسي امنيتي دشمن را محكوم كردند.
اين براي هزارمين بار است كه طي ۴۰ سال گذشته مردم به صحنه ميآيند و خود سخنگويي دفاع از تماميت ارضي و امنيت كشور را در راهپيماييهاي چندميليوني به عهده ميگيرند.
تهران ديروز قيامت بود. در يك روز مياني هفته مردم در ميدان انقلاب تجمع كردند و مواضع صريح خود را با شعارهاي انقلابي و آتشين اعلام كردند.
- مرگ بر آمريكا
– مرگ بر انگليس
– مرگ بر اسرائيل
ميدان انقلاب و تمامي خيابان هاي اطراف آن ، مملو از جمعيت بود.صدها هزار نفر فرياد مي زدند؛ «مرگ بر فتنه گر» گويي جمعيت بر پر ملائکه پرواز مي کردند و بي مهابا فرياد مي زدند: «ما آمريکا را زير پا له مي کنيم.»
آمريكاييها ۴ دهه است سفارت خود را يا بهتر بگوييم جاسوسخانه خود را بستند و رفتند. اكنون انگليس اين نقش را در دشمني با ملت ايران ايفا ميكند. شنيده شد سفير انگليس به همراه چند سفير اروپايي اغتشاشات چند روز گذشته را رصد ميكرد. او يك ديپلمات نيست، يك مامور باسابقه امنيتي سرويسهاي جاسوسي انگليس است. مردم در سال ۷۸ و ۸۸ و ۹۶ با آشوبطلبان و اشرار سلطنتطلب و منافق چند بار در خيابانها دست و پنجه نرم كردند، اما شرارت و فتنه جديد يك تفاوت با شرارتهاي قبلي داشت و آن استفاده از اراذل و اوباش بود و براساس مدلي كه در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آمريكا، شاه را برگرداند و بر گرده ملت سوار كرد.
رسانههاي دشمن در ادبيات اطلاعرساني خود، اراذل و اوباش را “مردم” ناميدند.
آتش زدن خانههاي مردم، مساجد و حتي قرآنسوزي را “انتقاد” تعريف كردند. تيراندازي به حافظان امنيت مردم و قمهكشي و چاقوكشي آنها را “اعتراض” ناميدند. آنهايي كه جلوي ماشينهاي مردم را گرفتند و با سنگ و پارهآجر شیشه ها را ميشكستند و با چاقو آنها را تهديد ميكردند را “معترضين مدني” ناميدند.
اما ظرف ۴۸ ساعت كه بساط آنها جمع شد و ميليونها نفر از مردم به خيابانها آمدند و از نظام و انقلاب دفاع كردند، نگفتند آن مردم كجا رفتند و اين مردم چه كساني هستند كه ۴۰ سال است شرافتمندانه، نجيبانه و بابصيرت، حافظ انقلاب هستند؟
لذا راهپيمايي مردم را سانسور كردند، به اصحاب رسانهاي خودشان در داخل هم گفتند شما هم سانسور كنيد تا اين نيز بگذرد!
واقعا تاسفبار است يك جماعتي خود را اصلاحطلب بدانند، اسم اشرار و قرآنسوزان را بگذارند، “مردم عاصي” و كار حافظان امنيت را كه با دست خالي براي مهار آشوبطلبان آمدهاند، “جنايت” توصيف كنند! و بيپروا بگويند به جاي تعقيب و مجازات اشرار، كساني كه براي مهار آشوب رفتهاند، بايد مورد تعقيب قرار گيرند! اين سخن را که حتي رسانههاي دشمن از گفتن آن پرهيز دارند و جرج سوروس هم كه آنها را مامور اين گويش كرده، به خنده افتاده است.
شب دوشنبه در اخبار ۲۰:۳۰ دوربين سيما سراغ خانواده شهيدي كه حافظ امنيت همين مردم بود، رفت. از او يك پسر هفتساله و يك نوزاد ۴۵روزه به جاي مانده است.
پدر و مادر و و همسر و حتي فرزند ۷سالهاش مثل كوه ايستاده بودند و به اين شهيد خود افتخار ميكردند. شهيد مرتضي ابراهيمي كسي بود كه بدون سلاح به ميان اشرار رفت، آنها را دعوت به آرامش كرد، از آنها خواست اموال مردم و اموال عمومي را به آتش نكشند، اما اشرار سر و سينه او را با قمه و چاقو شكافتند. كساني كه در داخل و خارج آشوبطلبان را بزك ميكنند و آنها را جزء “مردم” ميدانند، چه پاسخي براي اين جنايت و خشونت سازمانيافته دارند.
ملتي كه فرزندان آن در آسمان، دريا و زمين اجازه كوچكترين تعرضي از سوي دشمن خارجي نميدهد، آيا عاجز است در داخل مشتي تبهكار، جنايتكار، آشوبطلب و شرور را جمع كند؟!
قرار بود سازمان اشرار و فتنهگر در ديماه به بهانه انتخابات، در اردوكشيهاي خياباني ايفاي نقش كنند. در ذهن خود هم دوقطبيهايي را تعريف كرده بودند، اما خدا خواست سازمان اغتشاش و آشوب آنها به هم بريزد و سرتيمها و سرشاخههاي آموزشديده زير تيغ مكافات مردم و نيروهاي امنيتي قرار بگيرند.
ملت بصير، شجاع و زمانشناس ايران به ميدان آمدند و ختم غائله را اعلام كردند. حضور حماسي مردم تهران تير خلاصي به اين شرارت سازمانيافته و مشت محكمي به دهان ياوهگويان و صداهاي بيگانه بهويژه BBC و راديو آمريكا بود.
دشمن عصباني است، چشم ديدن ملت ايران و فريادهاي آزاديبخش آن را ندارد. دود اين آتش به زودي به چشم دشمنان خواهد رفت.
گرگهايي كه چند روز اول، فتنه و آتشافروزي كردند، در چنگال عدالت هستند و به زودي مجازات خواهند شد. در بالاي دار مكافات خواهند فهميد “اعتراض” چيست؟ “نقد” كدام است و از همه مهمتر، “مردم” چه كساني هستند؟
با تصاوير روشني که ديروز از تهران به همه دنيا مخابره شد، ملت ايران بار ديگر اقتدار خود را نشان داد.و جامعه جهاني باور کرد اين ملت زنده است و اين انقلاب ماندني است.
آزادي , استقلال , انقلاب , جمهوري اسلامي , محمدكاظم انبارلويي
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.