بخت پریشان بختگان
مرضیه صاحبی
دبیر گروه اجتماعی
نگویید دریاچه بختگان، بگویید شورهزار نمک. نه حالا، بلکه از ۱۶ سال پیش دوستداران و مدافعان محیطزیست، مدام برای شوربختی این دریاچه بختبرگشته فریاد برآورده و به هر دری زدهاند تا حالوروزش را چنین نزار و پریشان نبینند. اخیرا هم مطالبه گر تخصیص حقابه زیستمحیطی بودهاند که جان چندین هزار جوجه فلامینگو را در آستانه خطر قرار داده و با راهاندازی کارزاری، نجات این پرندگان را در نامهای از سازمان محیطزیست و وزارت نیرو خواستهاند تا با رهاسازی آب از پیشامدی دلخراش جلوگیری شود. آنها خطاب به رضا اردکانیان، وزیر نیرو از اقدام عاجلی نوشتهاند که «اگر برای تالاب بختگان صورت نپذیرد، یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی ایران رقم میخورد» و از پنج تا ١٢ هزار جوجه فلامینگویی نوشتهاند که «در شرف مرگی دردناک بر اثر تشنگیاند» و از همه مهمتر حقابه بختگان که «حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب در سال است و متأسفانه این آب عمدتا یا پشت سدهایی چون سد درودزن مانده است یا سرازیر زمینهای کشاورزی بالادست تالاب میشود.»
سدهایی که تالاب را از پای درآورد
تاریخ دوباره تکرار شده و واقعه غمانگیز امسال، یادآور سال ۹۶ است و حتی سالهای قبل از آنکه تلاشهای مردمی عملا به شکست منتهی شد و فلامینگوهای بالغ با رویگردانی از این تالاب، به سوی مقصد تازه بر فراز آسمان به پرواز درآمدند اما جوجه فلامینگوها با آن رنگ خاکستری، جان سالم به در نبردند و نمکسود شدند، دیگر نه آوازی، نه پروازی و نه رقصی. سراسر تالاب به جای آب، یکپارچه از بلورهای نمک پوشانده شده بود. سالیان پیش آنچه از بختگان بر جای ماند، شوره زاری بود که با هر وزیدن باد، رسوبات را به مناطق اطراف که بيشتر زمینهای کشاورزی بود، پراکنده میکرد. در شرایط حال حاضر هم وضعیت به همین ترتیب است.
یادمان باشد بختگان نگونبخت را که روزی روزگاری چهارمین تالاب وسیع ایران بود و دومین دریاچه بزرگ کشور، نهفقط بخل آسمان بر زمین که توسعه نامتوازن و زراعت غیراصولی و سدهای «ملاصدرا» و «سیوند» و «درودزن» از پای درآورده و پیش از اینها ارومیه و هامون و کارون نیز به همین سرنوشت تلخ دچار شدهاند و آنان که قلبشان برای محیطزیست میتپد، با چارهجویی رسیدهاند به اصولیترین راه نجات پرندگان مهاجر که تخصیص حقابه تالاب است. حمید ظهرابی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان فارس مکاتبات و مذاکرات متعددی با سازمان آب داشته و به رغم درخواست پیشگیری از این اتفاق به وسیله رهاسازی آب، هنوز اقدامی صورت نگرفته است. ظهرابی میگوید:«اگر حقابه تالاب بختگان تخصیص نیابد و تلفات پرندگان مهاجر تکرار شود این ادارهکل بهناچار از مسیر حقوقی موضوع خسارت به محیطزیست را پیگیری میکند.»
حقابه ۵۵ میلیون مترمکعبی، لب بختگان را هم تر نمیکند
سال گذشته، پربارشی آسمان و رهاسازی بخشی از حقابه، سبب شد تلفات فلامینگوها کاهش چشمگیری داشته باشد اما امسال «ظهرابی» تأکید میکند: « با وجود رهاسازی حقابه، به دلیل کاهش شدید بارندگی که در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بوده و در برخی شهرستانهای مجاور تا حدود ۸۰ درصد کاهش بارندگی هم ثبت شده است، وقوع بحران قابل پیشبینی بود.» این اظهارات مدیرکل حفاظت محیطزیست استان فارس و هشدارهایی که داده، موجب رهاسازی آب از منابع بالادستی نشده است و«حمیدرضا دهقانی» مدیرعامل آب منطقهای فارس میگوید: «حقابه تالاب بختگان به میزان ۵۵ میلیون مترمکعب در پاییز رهاسازی شده» که این مقدار لب بختگان را هم تر نکرده است. دهقانی تخصیص حقابه بیشتر را به اماواگرها گره میزند:«اگر در شرایط مناسب آبی به سر میبردیم و با مشکل بحران آب روبهرو نبودیم، با توجه به اهمیت محیطزیست، دوباره حقابه دیگری را به تالاب بختگان اختصاص میدادیم.»
دریغ و صد افسوس که« با این میزان حقابه، تأثیر شگرفی را شاهد نخواهیم بود.» رسول حاجیباقری، فعال محیطزیست و عضو انجمن نجات بختگان در استهبان با بیان این جمله به ما میگوید:«اگر همین مقدار هم از رودخانه کر بگذرد و با اقدامات نظارتی، مانع برداشت کشاورزان شویم، فقط میتواند دهانه ورودی تالاب را کمی تا قسمتی برای مدت محدودی متأثر سازد و برای تنوع زیستی و تثبیت ریزگردها هم خوب است اما نمیتوان به نجات بختگان دلخوش بود.»
آبی که نصیب تالاب نمیشود
نخستین اولویتها در تأمین آب، برای شرب است و دومین اولویت، محیطزیست و این موضوع مشخص میکند که تالابها در جایگاه دوم اهمیت قرار دارند و وزارت نیرو موظف است بعد از شرب، آب تالابها را تأمین کند اما به گفته حاجیباقری
تمام آبهایی که در حوضه آبریز تالابها و رودخانههاست را جهاد کشاورزی یا منابع طبیعی برای طرحهای آبخیزداری و وزارت نیرو نیز باهدف احداث سازهها مسدود کردهاند و عملا هیچ آبی نصیب تالابها نمیشود. سماجت و پیگیری اگر نباشد، بختگان احیا نمیشود و اگر دیر دست بجنبانیم، فرصت را از دست میدهیم و احیا دشوارتر خواهد بود. هنوز بعد از گذشت ۱۶ سال دیر نشده، منتها راهکارهایی که عضو انجمن نجات بختگان در استهبان به آن اشاره دارد اینهاست: «دریافت حقابه به هرشکل ممکن و ممانعت از گسترش بیضابطه کشاورزی و ایجاد محدودیت و قانونی کردن برداشت آب. اکنون در محدوده اطراف بختگان بعید میدانم که درصد زیادی از چاهها به کنتور هوشمند مجهز شده باشند که این اقدامات میتواند ما را یکقدم به هدفمان نزدیکتر کند.»
سال ۸۵ بود که تشنکامی دومین دریاچه شور این سرزمین، توجهها را جلب کرد که یکی از عمدهترین دلایل آن، بند آوردن شاهرگ حیاتی آب با ساختن سه سد در بالادست تالاب است و دورنمای احداث هریک از این سازهها طوری ترسیمشده تا پاسخگوی مصارف کشاورزی و تأمین آب شرب باشد و این وسط، سهمی از حقابه نصیب بختگان نشده. حقابه ای که ۷۰۰ تا ۱۲۰۰میلیون مترمکعب در سال است. بهمن ایزدی، رئیس هیئتمدیره کانون سبز فارس با توضیح این قانون که آب موجود در سدها ابتدا باید به تأمین آب شرب شهرهای مرودشت، زرقان و دیگر شهرهای اقماری شیراز اختصاص یابد و سپس حقابه زیستی دریاچهها و تالابها ازجمله بختگان تأمین شود، در گفتوگو با ما تأکید میکند: «این مهم رعایت نشده است و درواقع حقابه بختگان را ربودهاند و آبی که به صورت معمول بایستی وارد تالاب میشده را از بالادست به صورت غیراصولی به زمینهایی اختصاص دادهاند که بخش گستردهای از آن اراضی تا سالهای قبل، جزء اراضی منابع ملی و مرتع بوده و سابقه کشت نداشتهاند و یا اگر زمین کشاورزی هم بودهاند، به شکل دیم کشت میشدند و پیشینه کشت فاریاب نداشتهاند،اما با توجه به اینکه در سالهای متمادی مدیریت امور اراضی جهاد کشاورزی برخی از زمینها و زیراشکوبهای جنگلهای حوزه بالادست را واگذار کرده و زیر کشت برنج رفته است، اوضاع حوضه بختگان را بدتر کرده است» و ادامه این روند مخرب ، تعادلات اقتصادی و اجتماعی را در آیندهای نهچندان دور بحرانیتر میکند.
سالهاست کشاورزی توسعهنیافته را چنان گسترش دادهاند که انگار نه انگار ما روی کمربند خشک کره زمین جای گرفتهایم و انگار نه انگار که فارس، استانی خشک است و نباید منابع آب زیرزمینی را حیفومیل کنیم.
براساس آمار موجود، ۸۰۰ هزار حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق در کشور موجود بوده که آمار واقعی بیش از اینهاست اما همین رقم هم این واقعیت را علنی میسازد که در فاصله هر دو کیلومتر زمین را حفر و با تخلیه آب، سرزمینمان را به یک آبکش بزرگ تبدیل کردهایم و مولود این اقدام نامبارک را از زبان «بهمن ایزدی» رئیس هیئتمدیره کانون سبز فارس بشنوید که به غیر از خشک شدن دریاچه بختگان و دربهدر شدن پرندگان مهاجر از هجرت آدمهایی میگوید که به شکل ژنتیکی مولدند و سرمایههای اجتماعی این کشورند و امروز به مزارع خشکیده خود در مناطق کربال، خرامه و بختگان مینگرند، آه میکشند و دشوارترین لحظات عمرشان را سپری میکنند.
مکیدن شیره جان زمین
طبق برخی از شنیدههای آماری، با کشت ۴۰ هزار هکتار گندم و برنج در بالادست تالاب، شیره جان زمین مکیده میشود. استان فارس هم سال گذشته رتبه دوم را در تراز منفی آب داشته و به لحاظ قانونی و برنامههای استاندارد بینالمللی، باید به نحوی از سفرههای زیرزمینی آب برداشت کرد که ۸۰ درصدش به عنوان ذخیره بماند. اکنون این قضیه بالعکس شده و فقط
۲۰ درصد آب در سفرههای زیرزمینی کشور موجود است. «رسول حاجی باقری» فعال محیطزیست و عضو انجمن نجات بختگان در استهبان میگوید: «مسئولان ما طی سالهای قبل اعلام کردهاند که شاید ۸۰ درصد و حتی بیشتر از منابع آب زیرزمینی استخراج کرده باشند، از آنسو وقتی به تولیدات کشاورزی نگاه میکنیم با رویههای سنتی و غیرمکانیزه، فقط در ۳۵ درصد تولیداتمان بهرهوری داریم و عملا ۶۵ درصد به هدر میرود و اینها منابع غیرقابلجبراناند.» بنابراین یکبار برای همیشه باید با اصلاح روشهای مدیریتی خود و تغییر شیوههای آبیاری و کشت محصولاتی که آب بر نیستند، مانع برداشت بیحساب و کتاب از چاههای زیرزمینی شویم و تقصیر خشکیدگی بختگان را به گردن آسمان و بارانی که نباریده نیندازیم.
بارندگی بیتأثیر است
بسیاری تمام همت خود را به کار گرفتهاند تا خشکسالی و کاهش بارشها را متهم کنند، اما سالهای ۹۵ و ۹۷ که در محدوده بختگان بیش از آمار سالانه، آسمان سخاوت به خرج داد و باران بارید، هیچ تأثیری روی آبگیری تالاب بختگان نداشت و «بهمن ایزدی» همین را میگوید، اینکه نباید نگاهمان به آسمان باشد و از عامل اصلی که سدها هستند غافل شویم. سد درودزن حدود نهصد وشصت میلیون مترمکعب آب را ذخیره میکرد اما وزارت نیرو حدود پانزده سال پیش بازهم در بالادست جلگه کامفیروز، سد ملاصدرا را با گنجایش ذخیره حدود چهارصد و چهل میلیون مترمکعب بنا به تقاضای وزارت جهاد کشاورزی احداث کرد و پسازآن بر روی رودخانه سیوند در شمال استان فارس که در ناحیه بند امیر به رودخانه کر میریزد، سد سیوند را ساخت و عملا با هدایت آب سرشاخههایی که رود کُر را تشکیل میداد به سوی دریاچه ذخیره گاهی، موجبات عدم فعالیت رود کر و متأثر از آن خشک شدن دریاچههای طشک و بختگان را از سال هشتاد فراهم کرد.
این سیاستهای بسیار غلط و غیرکارشناسی اگر در حوزه توزیع مدیریت منابع آب نبود، موقعیت زیستی تالاب به خطر نمیافتاد و آب رود کر که حقابه دریاچه بختگان را منتقل میکرد، به بهانه گسترش مزارع کشاورزی و کشت برنج در کامفیروز و نواحی همجوار با ایجاد چند سد مسدود نمیشد و فراتر از اینها در حوزه کربال که از مناطق اجتماعی بختگان محسوب میشود، آب در بالادست جلگه کامفیروز به کشت برنج اختصاص نمییافت.
عدم اجرای مصوبه هیئت دولت برای ممنوعیت کشت برنج
آمارهای رسمی حکایتگر آن است که در این حوزه، ۱۲ هزار هکتار کشت برنج انجام میشود که در هر هکتار حدود ۱۴ هزار مترمکعب آب موردنیاز است. فراموش نکنیم که به دلیل بحرانهای حاکم در منابع آب و خاک و متأثر از آن به هم خوردن تعادلات اجتماعی در لوای اجرای طرحهای کشت برنج در حوزه داخلی کشور، آبان ماه سال ۹۷ طبق مصوبه هیئت دولت به غیر از استانهای مازندران و گیلان، کشت در سایر نقاط کشور ممنوع شد و به وزارت جهاد کشاورزی سه سال مأموریت دادند که کشت جایگزین با آب بری کم و یا به صورت دیم را در مناطق برنجکاری شده حوزه داخلی کشور ازجمله کامفیروز اجرایی کرده و عدم کشت برنج در اراضی داخلی کشور را مدیریت کند. این مصوبه مطابق گفتههای «بهمن ایزدی» «بسیار کارشناسانه بود که میتوانست در صورت اجرا به برونرفت کشور از شرایط بحرانی کنونی کمک کند و در این صورت نهتنها بختگان بلکه سایر تالابها و رودخانهها از این فلاکت نجات پیدا میکردند و با تعمیم دادن همین شیوه مدیریت آب و خاک، موفق به کاهش بحرانهای اقتصادی- اجتماعی در تمامی نقاط کشور میشدند.»
اما ناباورانه در بهمنماه سال گذشته کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی جلسهای برگزار و مصوبه آبان ماه ۹۷ را ملغی و مصوب کرد که کشت برنج در حوزه داخلی کشور همچنان استمرار یابد. پیرو این تصمیم بسیاری از کارشناسان به مصوبه مذکور اعتراض کردند و کمیسیون تلفیق هم روی این موضوع دست گذاشت که بر اساس مصوبه دولت ، وزارت جهاد کشاورزی سه سال مأموریت داشته کشت جایگزین را در کشتزارهای برنج حوزه داخلی کشور معرفی و اجرا کند و چون این دستورالعمل را انجام نداده به معنای آن است که دولت در اجرای مصوبه خویش ناتوان است و باید کشت برنج در داخل کشور ادامه یابد.
هویت بختگان دیگر وجود عینی ندارد
به هر تقدیر دخالتهای غیراصولی در عرصه منابع آب و خاک به ویژه از سوی وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی موجب شده هویت طبیعی بسیاری از تالابهای استان فارس ازجمله دریاچههای بختگان و پریشان وجود عینی نداشته باشند و به عبارت سلیس و روان، بختگان را باسیاستهای اشتباه در توزیع عادلانه منابع آب و عدم اختصاص حقابه زیستی خشکاندهاند و «بهمن ایزدی» تصریح میکند، «دراینباره مدیریت کلان منابع آب و خاک به قوانین طبیعی و قوانین توزیع عادلانه آب توجهی نکرده و موجب ایجاد بحران در حوضه بختگان و نواحی اجتماعی آن به ویژه بخش کربال و خرامه شده است.»
اگر رودخانهای میمیرد، اگر تالاب و دریاچهای میمیرد، آژیر قرمزی برای از بین رفتن شاخصهای سلامت زیستی ماست و تا دیر نشده باید برای نجات بختگان آستینها را بالا زد و تمامی بذل و بخششهای بدون حسابوکتاب که تاکنون در حوزه مدیریت حفاظت و بهرهبرداری از منابع آب در بالادست انجامشده را اصلاح کرد. اگر دیرتر اقدام کنیم، بختگان تشنهتر خواهد شد و فلامینگوها از بستر این دریاچه قهر و یا هجرت میکنند و خود را از مهلکه کویرهای نمک زا نجات میدهند و اما جوجهها که توان پرواز ندارند، راهی برای رهایی نمییابند و نفسهای آخر را میکشند.
راهی برای نجات جوجه فلامینگوها
«بهمن ایزدی» رئیس هیئتمدیره کانون سبز فارس مثل بسیاری از فعالان محیطزیست نمیخواهد شاهد این اتفاق رقتآور باشد. او از فلامینگوهای بالغ میگوید که تا دو ماه به جوجهها خوراک میدهند و پسازآن، منقار و پاهایشان قوی میشود و قادرند از درون تالاب ، مواد غذایی موردنیاز خود را بیابند و در ثلث آخر، بالهایشان قوی و آماده پرواز و مهاجرت است اما آنچه «ایزدی» را نگران میکند این است که در حال حاضر جوجه فلامینگوها در تالاب خشکیده بختگان روزهای سختی را میگذرانند و والدین آنها مجبورند دهها کیلومتر سفر کنند و از راههای دور و آبگیرهای دریاچه طشک و تالاب کمجان و تالاب مهارلو که در جنوب شرق شیراز واقع شده و بیش از صد کیلومتر فاصله هوایی تا دریاچه بختگان دارد، خود را تغذیه کنند و برای جوجه ها با بالهای خسته غذا ببرند. تمامی سفرها و رفتوآمد فلامینگوهای بالغ به دلیل بهره بردن از خنکای هوا اغلب در طول شب انجام میشود اما باتوجه به سختی این پروازها و طولانی بودن بُعد مسافت، والدین در طول روز کمتر در کنار جوجهها هستند و در طول شبانهروز این جوجهها یک وعده غذا میخورند و شرایط پرفشاری را در کنار خشکی دریاچه و دمای پر شدت محیط تحمل میکنند. به همین دلیل میان برخی تشکلهای غیردولتی محیطزیستی که بعضا برای نجات فلامینگوها در شرایط همگون سال ۹۷ نقش داشتهاند و جامعه محلی حاشیه دریاچه بختگان و دانشگاه شیراز و متولی دریاچه که بهطور مشخص سازمان حفاظت محیطزیست است، همکاریای شکلگرفته و در ابتدا گروهی با نام «ستاد هماهنگی نجات بخشی پرندگان بختگان» تشکیل شد تا با انسجام بیشتر، فعالیت مشترک و واحدی انجام بپذیرد و بدین ترتیب، روزهای نخست به مطالعه میدانی پرداختهاند تا با توجه به گفتههای «بهمن ایزدی» ببینند آیا بوم ناحیههای غرب یا شرق دریاچه میتوانند بستر لازم را برای ایجاد حوضچههای آبگیر مهیا کنند و با تأمین آب موردنیاز پرندگان ، جوجهها نجات یابند و تلفات به حداقل ممکن برسد؟ رئیس هیئتمدیره کانون سبز فارس میگوید:«در غرب دریاچه کلونی فلامینگوها وجود نداشت و با پیمایش محیطی در شرق دریاچه، به این نتیجه رسیدیم که در نزدیکی کوه مَنَک خشک که تقریبا زیستگاه فلامینگوها در آن حوالی است، به نجات بخشی جوجهها اقدام کنیم، بنابراین در اسرع وقت با مشارکت و تلاش جدی دهدار و اهالی روستای بِسترُم چشمه انجیر بهطور شبانهروزی کار شروع شد و حوضچهای را با مساحت بیش از یک هکتار آماده سازی کردیم و در فاصله ۶۰۰- ۵۰۰ متری کانالهای عرضی و موازی باهم از غرب به شرق حفر و نقطه انتهای آنها را به کانال اصلی شمال به جنوب متصل و آب موردنیاز را از همان بستر دریاچه تأمین و به حوضچه اصلی منتقل کردیم.»
پس از آبرسانی و آمدن جوجه فلامینگوها، اعضای «ستاد هماهنگی نجاتبخشی پرندگان بختگان» خوشحال شدند که طرح به بار نشسته و بارقهای از امیدواری برای نجات جوجهها در دل آنها زنده شد ولی در روزهای بعد، شدت دما با خود افزایش تبخیر را به همراه داشت و موجب شد از تاب آوری جوجه فلامینگوها در آب موجود حوضچه که شوری بسیاری پیدا کرده بود، کاسته شود. بنابراین از نظر علمی این موضوع موردبررسی قرار گرفت تا ستاد هماهنگی نجات بخشی پرندگان بختگان متوجه شدند جوجهها در شرایط بسیار سختی قرار دارند و در کویر نمکاند و غذای مکفی هم ندارند. «بهمن ایزدی» میگوید:«تصمیم گرفتیم با استخرهای قابلحمل در حوضچه ساختهشده، آب شیرین را انتقال دهیم و غذاهای متناسب و مغذی تهیه کنیم که فلامینگوهای بالغ هم بتوانند از این غذا استفاده کنند اما شروع طوفان و بادهایی که مکرر با خود نمکهای خشک بستر دریاچه بختگان را حمل میکرد و تا ارتفاع حدود ۱۰۰ متر به هوا میبرد، باعث شد فلامینگوها در شرایط سختتری قرار بگیرند و متأثر از آن، دستههای پراکنده جوجه فلامینگوها به سمت شمال غرب و غرب دریاچه حرکت کنند و ما نیز ناچار شدیم که برای نجات جوجهها، دوباره در نواحی نمکزار غرب دریاچه، بستر نجات بخشی جوجهها را در مسیرشان ایجاد کنیم، اما از این عملیات به دلیل گستردگی دریاچه و پراکندگی افواج جوجهها، توفیق چندانی حاصل نشد.» برهمین اساس هفته گذشته برای مطالعات علمی درباره رفتارشناسی فلامینگوها، پرواز هوایی پایش دریاچه انجام شد تا از موقعیت جدید جوجه فلامینگوها مطلع شوند که دریافتند، جوجهها با پراکندگی در منابع آبی کرانههای دریاچه که بیشتر زه آبهای کشاورزی و مزارع غربی دریاچه به آنجا میرسد، شرایط خوبی ندارند، اما در ادامه مطالعات خود، در بازدید از کلونی فلامینگوها که بستر باتلاق نمکی، به سختی اجازه حرکت عادی و متعادل را به آنها میداد، مشاهده کردند در بسیاری از لانهها، تخمهای فلامینگوها موجود است اما شدت تبخیر که سطح آب دریاچه را به مراتب کم و کمتر و غلظت شوری نمک، آب را فراگرفته بود، سبب شد کلونی عظیم فلامینگوها حدود یک ماه پیش بهناچار، لانهها ، تخمها و جوجههای چندروزه خود را رها و به دریاچه مهارلو و سایر آبگیرهای اطراف چشمه گمبان، تالاب کمجان و دیگر آبگیرها مهاجرت کنند و بهاحتمالزیاد بخشی از این فلامینگوها مهاجرت را به سمت سیبری ادامه دادهاند چراکه تخمگذاریشان را انجام داده بودند و شرایط تخمگذاری مجدد برای آنان فراهم نبود. اکنون در قسمت غرب دریاچه با پمپاژ آب از تلمبههای کشاورزی اطراف، آب را به همان بستری بردهاند که فلامینگوها هستند و تلاش شده آب شیرین موردنیاز را برای جوجههایی که پراکنده شدهاند تأمین کنند.
«بهمن ایزدی» پیشنهاد میدهد با توجه به شرایط موجود، برای سالهای آینده با حفر چاه در کوه منک و انتقال آن به برکهها و تالابهایی که در حاشیه مساعد قسمت شرقی دریاچه ایجاد میکنیم، ایستگاهی را برای گذر از شرایط سخت پیش رو داشته باشیم و حتی آن را به مرکز بازپروری پرندگانی که در تالابها و استانهای مجاور دچار سرنوشت همگون میشوند اختصاص دهیم.
دریاچه بختگان , مرضیه صاحبی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.