اخبار ویژه »
شناسه خبر : 25635
پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 01 مرداد 1399 - 1:33 |
نرخ باروری کل در بهترین حالت به 1.8 فرزند رسیده است؛
بحران جمعیتی
وقت آن فرارسیده که زنگ خطر را برای خود به صدا درآوریم و اصطلاح «ما خوبیم» را حداقل در مورد سیاستهای جمعیتی بهکار نبریم.
گروه اجتماعی
وقت آن فرارسیده که زنگ خطر را برای خود به صدا درآوریم و اصطلاح «ما خوبیم» را حداقل در مورد سیاستهای جمعیتی بهکار نبریم. چون خطر بیخ گوش ماست. لابد شنیدهاید که داریم پیر میشویم و آهنگ زادوولد آنچنان پایین آمده که قادر به جبران آن نخواهیم بود. این آهنگ نزولی در رشد جمعیت درصورتیکه ادامه یابد برای كشور نگرانکننده خواهد بود و البته مشكل بزرگ پیری جمعیت و عدم تولید نسل جدید و نیروی كار جوان، تهدید کمی نخواهد بود، بنابراین دولت باید بهگونهای برنامهریزی كند تا برای جلوگیری از این خطر بزرگ، آهنگ رشد جمعیت را افزایش داده و از كاهش آن جلوگیری نماید. البته باید به فراخور این اتفاق، رشد اقتصادی و فرصتهای جدید شغلی نیز جهت افزایش سطح رفاه این جمعیت بهتناسب افزایش یابد. و اما نکته حائز اهمیت نسخه کشورهای توسعهیافته است که سیاستهای کاهش جمعیت را در سالیان اخیر به کشورهای درحالتوسعه پیشنهاد دادهاند، این در حالی است که خود این کشورها سیاستهای کاهش جمعیت را درگذشته انجام داده و در حال حاضر دچار مشکلات فراوانی ازلحاظ جمعیتی شدهاند. هشدار بزرگ برای كشورهای پیشرفته، پیر شدن جمعیت و آهنگ رشد منفی آن در آینده است كه باعث شده تا سیاستگذاریها برای اعطای مشوق بهمنظور ازدیاد نسل آغاز شود و تصمیم گیران در این كشورها سعی کردهاند مردم را به بچهدار شدن ترغیب كنند.
در کشور ماهم پس از گذشت دو دهه اعمال سیاست نظارت و کنترل موالید، خطر کاهش و پیری جمعیت ابراز و وارد گفتمان عمومی کشور شد و پسازآن پژوهشهایی از سوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی انجام شد، به این دلیل که مسئله کاهش و پیری جمعیت بهعنوان نتیجه سیاست تحدید نسل، پیامدهای جبرانناپذیری را در پی دارد.
واداشتن برنامهریزان برای ارتقای نرخ زادوولد
اگرچه کنترل موالید تحت عنوان تنظیم خانواده در ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی اجراشده اما باید توجه داشت که این امر یک استثنا است و نباید بهصورت یک قاعده ساری و جاری باشد. در سالهای اخیر، کارشناسان جمیعت و دلسوزان جامعه در رأس آنها رهبر معظم انقلاب، زنگ خطر تداوم این برنامه را به صدا درآوردند. در تحقیقات و محاسبات دقیقی که از سوی اندیشمندان بهعملآمده چشمانداز خطرناکی برای روند فعلی نرخ زادوولد پیشبینیشده است که تأمل در اجرای برنامه کنترل زادوولد و بلکه سیاستگذاری برای افزایش جمعیت را ضروری میسازد. امروزه مشکلات ناشی از کنترل موالید ایران را نیز در برگرفته است تا آنجا که نرخ زاد و ولد در بهترین حالت، ۸/۱ دهم گزارش شده است. درحالیکه متوسط جهانی برای جلوگیری از منفی شدن تراز جمعیت معیار ۲٫۱ درصد است. پیشبینی میشود اگر سیاست جمعیتی ایران به همین صورت و بدون بازنگری ادامه یابد جمعیت کشور به وضعیت نامطلوبی منتهی شده و کاهش جمعیت آنهم با شیب تند را به دنبال دارد، بهگونهای که در ۸۰ سال آینده جمعیت ۳۱ میلیونی را تجربه خواهد کرد که ۴۷ درصد
آن را افراد سالمند بالای ۶۰ سال تشکیل خواهند داد. بنابراین، آسیبشناسی کاهش جمعیت خانوارها ازجمله فعالیتهایی است که برای توجیه افکار عمومی و توجه دادن آنها به خطرهای پیش رو، واداشتن برنامهریزان به تغییر روند گذشته و برنامهریزی برای ارتقای نرخ زادوولد ضروری است. از سوی دیگر نباید ازنظر دور داشت که سیاستهای کنترل جمعیت، با تركیب جمعیتی در ایران رابطه معكوس داشته و زمینهساز تغییر تدریجی ساختار سنی جمعیت کشور و سالخوردگی آن شده است.
نزول شیب باروری به روایت مرکز آمار
آنطور که مرکز آمار گزارش کرده است، در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ «میزان باروری کل» به روش مستقیم برای کل جمعیت (اعم از جمعیت ایرانی و اتباع غیر ایرانی مقیم کشور) به ترتیب برابر ٢/١ ، ٢/٠ و ١/٨ محاسبه شد. همچنین این شاخص برای جمعیت ایرانی در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ به ترتیب برابر ٢/١، ٢/٠ و ١/٧ فرزند محاسبه شد.
بر همین اساس، حداقل میزان باروری کل مربوط به استان گیلان (برای کل جمعیت) در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ به ترتیب با ارقام ١/٤، ١/٣ و ١/١ فرزند و حداکثر آن مربوط به استان سیستان و بلوچستان با مقادیر ٣/٧، ٣/٥ و ٣/٤ فرزند است.
این شاخص برای استان تهران (برای کل جمعیت) در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ به ترتیب برابر ١/٧، ١/٦ و ١/٣ فرزند محاسبه شد.استان گیلان حداقل میزان باروری و استان سیستان و بلوچستان بالاترین میزان باروری را در کشور به خود اختصاص دادهاند. در سه سال اخیر میزان باروری کل در همه استانهای کشور کاهشیافته است.درمجموع، در سالهای ١٣٩٦ و ١٣٩٧ میزان باروری کل در ١٧ استان بالاتر از میانگین باروری کل کشور بوده و در سال ١٣٩٨ تعداد ١٦ استان باروری بالاتر از میانگین کشوری قرار داشتهاند.الگوی سنی باروری نشاندهنده کاهش میزان باروری در همه سنین ازجمله گروههای سنی ٢٠-٢٤ و ٢٥-٢٩ و ٣٠-٣٤ ساله است. این تغییر بیانگر کاهش باروری بهویژه در میان گروه سنی جوان است که بهنوبه خود سهم بسزایی در کاهش میزان باروری کشور داشته است.
پیامد پیری جمعیت
مسئله کاهش نرخ باروری و پیر سالی نشان میدهد، اهتمامی نسبت به سیاستهای کلی خانواده و جمعیت وجود ندارد، حالآنکه پیری جمعیت خود یکی از دهها آفت کاهش جمعیت و ازجمله تهدیدات بخش سلامت ایران در دهه آینده است. کشورهای پیر فاقد تحرک، پویایی، خلاقیت و ابتکار و شادابی هستند و برخلاف کشورهای جوان که روزبهروز پویاتر و شکوفاترند، دائما دچار کمبود و یکنواختی میشوند. بهعلاوه دولتمردان و صاحبان سرمایه نیز احساس خطر میکنند، چراکه نیروی فعال برای کار، اندک و در مقابل جمعیتی که نیاز به مراقبت و دریافت خدمات بیشتری دارند افزایش خواهند یافت. درنتیجه تضعیف نیروی دفاعی کشور، کاهش جمعیت جوان و نخبه، برهم خوردن تعادل جمعیتی، تضعیف جایگاه ایران بهعنوان یک کشور شیعی، خطر سیاسی و امنیتی، خطرات اقتصادی، خطرات فرهنگی و اجتماعی بخشی از عوارض پیری جمعیت است.
علاوه بر اینکه سالمندی، افزایش مخارج دولتی را به دنبال دارد، در سوی مقابل، درآمدهای دولت را نیز بهصورت منفی تحت تأثیر قرار میدهد. بهعبارتدیگر با کاهش پایههای اقتصادی تأمین مالیات دولتی، منابع درآمدی دولت با افزایش پیری جمعیت محدودتر خواهد شد. بنابراین پیری جمعیت، توازن بودجه را بر هم زده و سایر بخش های هزینهای دولت را تحت تأثیر قرار میدهد و یکی دیگر از آثاری که سالمندی بر بودجه دولت خواهد داشت، اثر برونرانی هزینههای مربوط بهسلامت و بازنشستگی بر هزینههای مربوط به سرمایهگذاری دولت در زیرساختها است. با توجه به ایجاد محدودیت در منابع درآمدی دولت و افزایش هزینههای سالمندی، کاهش سرمایهگذاری دولت در زیرساختهاست که منجر به کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی و انباشت سرمایه و درنهایت رشد اقتصادی خواهد شد. آنچه کشورهای مختلف تجربه نمودهاند گویای این موضوع بوده و در دهههای اخیر ترکیب بودجه دولت بهشدت تغییریافته است. همزمان با این موضوع، سهم هزینههای دولت در امور زیرساختها و آموزش در این کشورها نیز ثابت بوده و یا حتی کاهشیافته است. این موضوع سبب شده تا کشورهای مختلف برای کاهش فشار بر منابع بودجه دولت، برنامههایی را در راستای افزایش سن بازنشستگی و یا کاهش مزایای بازنشستگان تدارک دیده و به اجرا بگذارند. اثرات پیری جمعیت بر سیاستهای مالی و پسانداز ملی، موضوعی است که موردبررسی قرارگرفته و نشان میدهد که پیری جمعیت و عدم توازن بودجه در بلندمدت، نرخ پسانداز ملی را کاهش خواهد داد.
برنامههای مجلس برای رشد جمعیت
بر همین اساس نگاه مجلس یازدهم به مسئله جمعیت، راهبردی و فراتر از هشدار و گوشزد است و نمایندگان تصمیم دارند، علیرغم پیگیری «طرح تعالی خانواده» و اصلاح بار مالی آن، طرحهای زودبازده و جزئیتر را هم در دستور کار قرار دهند. آنان بنا دارند، با تشکیل کمیسیون ویژه جمعیت و خانواده از ادامه رویههای ضد جمعیتی جلوگیری کرده و موضوعات خانواده، پایین آمدن سن ازدواج، فرزند آوری، جلوگیری از سقطجنینهای گسترده، بیمه و مشکلات ناباروری و مسائل معیشتی زوجهای جوان را پوشش دهند.
وقت آن فرارسیده که زنگ خطر را برای خود به صدا درآوریم و اصطلاح «ما خوبیم» را حداقل در مورد سیاستهای جمعیتی بهکار نبریم. چون خطر بیخ گوش ماست. لابد شنیدهاید که داریم پیر میشویم و آهنگ زادوولد آنچنان پایین آمده که قادر به جبران آن نخواهیم بود. این آهنگ نزولی در رشد جمعیت درصورتیکه ادامه یابد برای كشور نگرانکننده خواهد بود و البته مشكل بزرگ پیری جمعیت و عدم تولید نسل جدید و نیروی كار جوان، تهدید کمی نخواهد بود، بنابراین دولت باید بهگونهای برنامهریزی كند تا برای جلوگیری از این خطر بزرگ، آهنگ رشد جمعیت را افزایش داده و از كاهش آن جلوگیری نماید. البته باید به فراخور این اتفاق، رشد اقتصادی و فرصتهای جدید شغلی نیز جهت افزایش سطح رفاه این جمعیت بهتناسب افزایش یابد. و اما نکته حائز اهمیت نسخه کشورهای توسعهیافته است که سیاستهای کاهش جمعیت را در سالیان اخیر به کشورهای درحالتوسعه پیشنهاد دادهاند، این در حالی است که خود این کشورها سیاستهای کاهش جمعیت را درگذشته انجام داده و در حال حاضر دچار مشکلات فراوانی ازلحاظ جمعیتی شدهاند. هشدار بزرگ برای كشورهای پیشرفته، پیر شدن جمعیت و آهنگ رشد منفی آن در آینده است كه باعث شده تا سیاستگذاریها برای اعطای مشوق بهمنظور ازدیاد نسل آغاز شود و تصمیم گیران در این كشورها سعی کردهاند مردم را به بچهدار شدن ترغیب كنند.
در کشور ماهم پس از گذشت دو دهه اعمال سیاست نظارت و کنترل موالید، خطر کاهش و پیری جمعیت ابراز و وارد گفتمان عمومی کشور شد و پسازآن پژوهشهایی از سوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی انجام شد، به این دلیل که مسئله کاهش و پیری جمعیت بهعنوان نتیجه سیاست تحدید نسل، پیامدهای جبرانناپذیری را در پی دارد.
واداشتن برنامهریزان برای ارتقای نرخ زادوولد
اگرچه کنترل موالید تحت عنوان تنظیم خانواده در ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی اجراشده اما باید توجه داشت که این امر یک استثنا است و نباید بهصورت یک قاعده ساری و جاری باشد. در سالهای اخیر، کارشناسان جمیعت و دلسوزان جامعه در رأس آنها رهبر معظم انقلاب، زنگ خطر تداوم این برنامه را به صدا درآوردند. در تحقیقات و محاسبات دقیقی که از سوی اندیشمندان بهعملآمده چشمانداز خطرناکی برای روند فعلی نرخ زادوولد پیشبینیشده است که تأمل در اجرای برنامه کنترل زادوولد و بلکه سیاستگذاری برای افزایش جمعیت را ضروری میسازد. امروزه مشکلات ناشی از کنترل موالید ایران را نیز در برگرفته است تا آنجا که نرخ زاد و ولد در بهترین حالت، ۸/۱ دهم گزارش شده است. درحالیکه متوسط جهانی برای جلوگیری از منفی شدن تراز جمعیت معیار ۲٫۱ درصد است. پیشبینی میشود اگر سیاست جمعیتی ایران به همین صورت و بدون بازنگری ادامه یابد جمعیت کشور به وضعیت نامطلوبی منتهی شده و کاهش جمعیت آنهم با شیب تند را به دنبال دارد، بهگونهای که در ۸۰ سال آینده جمعیت ۳۱ میلیونی را تجربه خواهد کرد که ۴۷ درصد
آن را افراد سالمند بالای ۶۰ سال تشکیل خواهند داد. بنابراین، آسیبشناسی کاهش جمعیت خانوارها ازجمله فعالیتهایی است که برای توجیه افکار عمومی و توجه دادن آنها به خطرهای پیش رو، واداشتن برنامهریزان به تغییر روند گذشته و برنامهریزی برای ارتقای نرخ زادوولد ضروری است. از سوی دیگر نباید ازنظر دور داشت که سیاستهای کنترل جمعیت، با تركیب جمعیتی در ایران رابطه معكوس داشته و زمینهساز تغییر تدریجی ساختار سنی جمعیت کشور و سالخوردگی آن شده است.
نزول شیب باروری به روایت مرکز آمار
آنطور که مرکز آمار گزارش کرده است، در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ «میزان باروری کل» به روش مستقیم برای کل جمعیت (اعم از جمعیت ایرانی و اتباع غیر ایرانی مقیم کشور) به ترتیب برابر ٢/١ ، ٢/٠ و ١/٨ محاسبه شد. همچنین این شاخص برای جمعیت ایرانی در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ به ترتیب برابر ٢/١، ٢/٠ و ١/٧ فرزند محاسبه شد.
بر همین اساس، حداقل میزان باروری کل مربوط به استان گیلان (برای کل جمعیت) در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ به ترتیب با ارقام ١/٤، ١/٣ و ١/١ فرزند و حداکثر آن مربوط به استان سیستان و بلوچستان با مقادیر ٣/٧، ٣/٥ و ٣/٤ فرزند است.
این شاخص برای استان تهران (برای کل جمعیت) در سالهای ١٣٩٦، ١٣٩٧ و ١٣٩٨ به ترتیب برابر ١/٧، ١/٦ و ١/٣ فرزند محاسبه شد.استان گیلان حداقل میزان باروری و استان سیستان و بلوچستان بالاترین میزان باروری را در کشور به خود اختصاص دادهاند. در سه سال اخیر میزان باروری کل در همه استانهای کشور کاهشیافته است.درمجموع، در سالهای ١٣٩٦ و ١٣٩٧ میزان باروری کل در ١٧ استان بالاتر از میانگین باروری کل کشور بوده و در سال ١٣٩٨ تعداد ١٦ استان باروری بالاتر از میانگین کشوری قرار داشتهاند.الگوی سنی باروری نشاندهنده کاهش میزان باروری در همه سنین ازجمله گروههای سنی ٢٠-٢٤ و ٢٥-٢٩ و ٣٠-٣٤ ساله است. این تغییر بیانگر کاهش باروری بهویژه در میان گروه سنی جوان است که بهنوبه خود سهم بسزایی در کاهش میزان باروری کشور داشته است.
پیامد پیری جمعیت
مسئله کاهش نرخ باروری و پیر سالی نشان میدهد، اهتمامی نسبت به سیاستهای کلی خانواده و جمعیت وجود ندارد، حالآنکه پیری جمعیت خود یکی از دهها آفت کاهش جمعیت و ازجمله تهدیدات بخش سلامت ایران در دهه آینده است. کشورهای پیر فاقد تحرک، پویایی، خلاقیت و ابتکار و شادابی هستند و برخلاف کشورهای جوان که روزبهروز پویاتر و شکوفاترند، دائما دچار کمبود و یکنواختی میشوند. بهعلاوه دولتمردان و صاحبان سرمایه نیز احساس خطر میکنند، چراکه نیروی فعال برای کار، اندک و در مقابل جمعیتی که نیاز به مراقبت و دریافت خدمات بیشتری دارند افزایش خواهند یافت. درنتیجه تضعیف نیروی دفاعی کشور، کاهش جمعیت جوان و نخبه، برهم خوردن تعادل جمعیتی، تضعیف جایگاه ایران بهعنوان یک کشور شیعی، خطر سیاسی و امنیتی، خطرات اقتصادی، خطرات فرهنگی و اجتماعی بخشی از عوارض پیری جمعیت است.
علاوه بر اینکه سالمندی، افزایش مخارج دولتی را به دنبال دارد، در سوی مقابل، درآمدهای دولت را نیز بهصورت منفی تحت تأثیر قرار میدهد. بهعبارتدیگر با کاهش پایههای اقتصادی تأمین مالیات دولتی، منابع درآمدی دولت با افزایش پیری جمعیت محدودتر خواهد شد. بنابراین پیری جمعیت، توازن بودجه را بر هم زده و سایر بخش های هزینهای دولت را تحت تأثیر قرار میدهد و یکی دیگر از آثاری که سالمندی بر بودجه دولت خواهد داشت، اثر برونرانی هزینههای مربوط بهسلامت و بازنشستگی بر هزینههای مربوط به سرمایهگذاری دولت در زیرساختها است. با توجه به ایجاد محدودیت در منابع درآمدی دولت و افزایش هزینههای سالمندی، کاهش سرمایهگذاری دولت در زیرساختهاست که منجر به کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی و انباشت سرمایه و درنهایت رشد اقتصادی خواهد شد. آنچه کشورهای مختلف تجربه نمودهاند گویای این موضوع بوده و در دهههای اخیر ترکیب بودجه دولت بهشدت تغییریافته است. همزمان با این موضوع، سهم هزینههای دولت در امور زیرساختها و آموزش در این کشورها نیز ثابت بوده و یا حتی کاهشیافته است. این موضوع سبب شده تا کشورهای مختلف برای کاهش فشار بر منابع بودجه دولت، برنامههایی را در راستای افزایش سن بازنشستگی و یا کاهش مزایای بازنشستگان تدارک دیده و به اجرا بگذارند. اثرات پیری جمعیت بر سیاستهای مالی و پسانداز ملی، موضوعی است که موردبررسی قرارگرفته و نشان میدهد که پیری جمعیت و عدم توازن بودجه در بلندمدت، نرخ پسانداز ملی را کاهش خواهد داد.
برنامههای مجلس برای رشد جمعیت
بر همین اساس نگاه مجلس یازدهم به مسئله جمعیت، راهبردی و فراتر از هشدار و گوشزد است و نمایندگان تصمیم دارند، علیرغم پیگیری «طرح تعالی خانواده» و اصلاح بار مالی آن، طرحهای زودبازده و جزئیتر را هم در دستور کار قرار دهند. آنان بنا دارند، با تشکیل کمیسیون ویژه جمعیت و خانواده از ادامه رویههای ضد جمعیتی جلوگیری کرده و موضوعات خانواده، پایین آمدن سن ازدواج، فرزند آوری، جلوگیری از سقطجنینهای گسترده، بیمه و مشکلات ناباروری و مسائل معیشتی زوجهای جوان را پوشش دهند.
برچسب ها
پیری جامعه , جمعیت , مجلس
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=25635
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای بحران جمعیتی بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.