بحرانسازی گروسی
گروه بینالملل
تصویب قطعنامه ضد ایرانی اخیر در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بار دیگر درروند احیای برجام موانعی را ایجاد کرده است. تصویب قطعنامه اخیر شورای حکام، درحالی صورت گرفت که هیچگونه دلیل موجه فنی یا فوریت پادمانی در قبال فعالیتهای هستهای کنونی ایران وجود نداشته است. بهانه صدور قطعنامه ضد ایرانی اخیر، عدم پاسخدهی «معتبر ایران به لحاظ فنی» به آژانس در مورد آثار اورانیوم یافت شده در سه سایت اعلامنشده بوده است. آژانس در این خصوص خواستار جمعآوری نمونهها، دسترسی به سایتها و تجهیزات و ارائه توضیحات در خصوص ادعای وجود ذرات اورانیوم در مکانهای ذکر شده گردیده است.شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی این قطعنامه را هفدهم نوامبر( ۲۷ آبان ماه ) را به بهانه «عدم همکاری ایران» با این نهاد تصویب کرد. ۲۶ عضو از ۳۵ عضو این آژانس با متن ارائهشده توسط آمریکا و تروئیکای اروپا (بریتانیا، فرانسه و آلمان) موافقت کردند. روسیه و چین به پیشنویس این قطعنامه رأی مخالف دادند، پنج کشور نیز رأی ممتنع دادند و دو عضو دیگر شورا غایب بودند.
خطای جبرانناپذیر آژانس
طی روزهای اخیر، مناسبات ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد رصد و تحلیل بسیاری از کارشناسان حوزههای هستهای و راهبردی در جهان قرار گرفته است. صدور سومین قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام آژانس علیه ایران طی ۳ سال اخیر، به مصدر منازعات حقوقی، فنی و سیاسی جدیدی میان طرفین تبدیل شده است. در این میان سیاسیکاری رافائل گروسی مدیرکل آژانس و وابستگی مطلق وی به لابیهای ضد ایرانی در شورای حکام، چشمانداز تعامل مؤثر با این سازمان را طی روزهای آتی تیره ساخته بود. در چنین شرایطی تنها یک تصمیم و اقدام میتوانست معادلات را در راستای افزایش قدرت چانهزنی ایران پای میز مذاکره تغییر دهد : آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی در فردو.
سازمان انرژی اتمی کشورمان در واکنش به قطعنامه شورای حکام اقدام به تولید اورانیوم تا غنای ۶۰ درصد در سایت فردو کرد و آن را به سطح پایدار« سطح ثابت » رساند.بهاینترتیب، اکنون غنیسازی ۶۰ درصدی نسبت غالب را از بعد «درصد و غنای اورانیوم»پیدا خواهد کرد .فراتر از آن، آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی پایدار در سایت فردو،مترادف با گذار رسمی ایران از سیاست «مدارا با غرب »در «مدار غنیسازی ۲۰ درصدی »محسوب میشود. این اقدام هم به لحاظ فنی -محیطی و هم به لحاظ راهبردی دارای پیامهای آشکاری برای غرب میباشد.
پیام قاطعانه ایران
به لحاظ فنی ، بازیگران غربی بهوضوح آگاه هستند که آغاز رسمی غنیسازی ۶۰ درصدی در فردو چه معنا و پیامی برای طرف مقابل دارد.سایت فردو ضریب ایمنی و متعاقبا اثربخشی بیشتری در حوزه غنیسازی اورانیوم دارد و موقعیت جغرافیایی و مکانی خاص آن، دشمنان را نسبت به هرگونه دسترسی بالقوه به آن نیز دور ساخته است. طی ماههای گذشته و زمانی که واشنگتن و تروئیکای اروپایی تاکتیک« خرید زمان»در مذاکرات را در پیش گرفتند جمهوری اسلامی ایران برخی تجهیزات و سانتریفیوژهای پیشرفته خود را از مؤسسات تحقیقاتی و حتی برخی نیروگاهها به فردو منتقل ساخت.علیرغم شانتاژ رسانههای غربی ، این روند ادامه پیدا کرد و امروز به آغاز رسمی غنیسازی ۶۰ درصدی در این سایت مهم ختم شد.
آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی در فردو در بعد فرامتنی و راهبردی، پاسخی قاطعانه به کارشکنیهای مکرر غرب در تقابل مطلق با جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. صدور قطعنامه اخیر در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آنهم با لحنی تهدیدآمیزتر نسبت به قطعنامههای قبلی، بهوضوح بیانگر اصالت نگاه سیاسی آژانس « در برابر مسئولیتهای ذاتی آژانس»میباشد. این سومین قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران پس از اجرایی شدن برجام و بسته شدن پرونده مسائل ادعایی پادمانی است که با فشار رژیم صهیونیستی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر میشود. سیام خرداد ۱۳۹۹ و هجدهم خرداد ۱۴۰۱ هم قطعنامه مشابهی توسط سه کشور اروپایی عضو برجام و حمایت آمریکا پیشنهاد و تصویبشده بود، اما قطعنامه سوم نسبت به دو قطعنامه قبلی لحن تأکید و تندتری علیه ایران و همکاریهایش با آژانس داشت.قطعا صدور این قطعنامه، در بدترین زمان و به بدترین بهانه ممکن صورت گرفته و همین مسئله، بار دیگر ناکارآمدی رافائل گروسی در مسند مدیر کلی آژانس و عدم استقلال وی در این مسند را به اثبات میرساند.
رمزگشایی از نقشه آمریکا-اروپا
بازی واشنگتن، تروئیکای اروپایی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال ایران و برجام، کاملا با یکدیگر هماهنگ است. به عبارت بهتر، باید بپذیریم که آژانس یکی از قطعات پازل دولت بایدن در راستای اعمال استراتژی فشار هوشمندانه علیه کشورمان محسوب میشود. باید در این معادله «آژانس» را نه بهعنوان یک «بازیگر مستقل»، بلکه بهعنوان یکی از اجزای اصلی بازی ضد ایرانی کاخ سفید و تروئیکای اروپایی بپذیریم. بدون شک میان این قطعه پازل و دیگر قطعات آن ارتباطی مستقیم وجود دارد.
نمیتوان رفتار آژانس را در چارچوبی غیر از بازی تروئیکای اروپایی در برجام مورد تجزیهوتحلیل قرارداد. در جریان تصویب قطعنامه ضد ایرانی علیه ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی ( سال گذشته) نیز همپوشانی استراتژیک –تاکتیکی دولت ترامپ، تروئیکای اروپایی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران کاملا مشهود بود.
نکته دوم، به بازی خاص تروئیکای اروپایی
در قبال کشورمان بازمیگردد. صورتبندی بازی اروپائیان در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، چندان پیچیده به نظر نمیرسد. سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه بهخوبی آگاه هستند که صدور قطعنامهای جدید علیه ایران آنهم در شرایطی که مجادله بر سر نحوه بازگشت آمریکا به برجام بالاگرفته است، تا چه اندازهای میتواند صحنه منازعه میان ایران و غرب بر سر توافق هستهای را پیچیدهتر سازد.این پیچیدگی همان مؤلفهای است که اروپائیان به دنبال آن هستند. آنها معتقدند که «پیچیده سازی صحنه بازی» منجر به ایجاد فضای مجهول و مبهمی خواهد شد که در قالب آن، میتوانند ایدههایی مانند «بازگشت مشروط به برجام»،بازگشت پوچ به برجام و انعقاد توافق موقت بهجای بازگشت به برجام را پیاده سازند. ازاینرو رفتار اخیر اروپائیان در آژانس ، در ارتباط با متغیری مهمتری به نام برجام قابل تفسیر است.
رافائل گروسی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.