بایسته های تحقق امنیت غذایی با توسعه کشاورزی
سامان زندی
جایگاه بخش کشاورزی به عنوان موتور محرک رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. بنابراین در همین راستا همه کارشناسان و فعالان بخش کشاورزی و منابع طبیعی اذعان دارند که هر چند شـاید در چنـد دهه گذشـته مهمترین وظیفه بخش کشـاورزی افزایـش تولید و درآمد کشـاورزان بود، اما با گذشـت زمان و مصرف برخی نهاده ها مانند کود و سم، کاهش آب و تخریب خاک، مهاجرت از روستا و کاهش جمعیت روستایی، پر رنگ شدن نقـش کشـاورزی در توسـعه صنعـت و ورود جهان بـه عصر هوشمندسـازی، وظایف بخش کشاورزی متفاوت از گذشته شد به طوری که به اعتقاد بنده در حال حاضر وظایفی همچون:
ارتقای امنیت غذایی (شامل کمیت، کیفیت و توزیع)، کاهش سریع فقر و افزایش درآمد بهره برداران
کشاورزی، حفاظت از منابع طبیعی و پایه تأمین موادخام صنعت و بازار برای محصو لات صنعتی، کمک به اشتغال و توسعه روستایی مدیریت هوشمند بخش، و موارد دیگری از این دست به عنوان اصلی ترین و مهمترین وظایف بخش کشاورزی می باشد. بنابراین باتوجه به تغییرات ایجادشده در وظایف بخش کشاورزی، به اعتقاد بنده بسیار ضروری و مهم است که بخش کشاورزی نیـز در رویکردها، برنامه ها و حتی سـاختار خود، تحولـی ایجاد کند که از عهده انجام وظایف برآید.
اگر این تحول در بخش کشاورزی با رویکرد محلی، منطقه ای، ملی و جهانی و با استفاده از متخصصان و صاحبنظران این بخش در کشور محقق و عملیاتی شود، یقینا علاوه بر تحول زیرساختی، تحول اجتماعی، تحول اقتصادی و تحـول زیسـت محیطی را نیز در پی خواهد داشت.
افزایش بهره وری نهاده ها و افزایش تولید
در گرو اجرای کشاورزی علمی و دقیق
استفاده از کشاورزی دقیق و علمی علاوه بر افزایش تولید باعث کاهش مصرف نهاده ها و در نتیجه افزایش بهره وری و کاهش آلودگی زیست محیطی به ویژه آلودگی های آبهای زیرزمینی می شود. سامان زندی، کارشناس ارشد مدیریت کشاورزی اظهار داشت: امروزه کمتر رشتهای را میتوان یافت که از ابداعات و دستاوردهای مدرن فناوری دور مانده باشد. صنعت کشاورزی یکی از بخشهایی است که با وجود منابع طبیعی محدود بیش از پیش نیازمند فناوری روز برای از میان برداشتن موانع تولید میباشد.
مدیریت و سیاستگذاری صحیح فناوری نقش بسزایی در توسعه آن دارد، زیرا میتواند محیط مناسب برای فناوری را ایجاد کند.
وی خاطر نشان کرد: این محیط میتواند هم در سطح ملی و هم در سطح بنگاهها ایجاد شود. ایجاد محیط مناسب در سطح ملی از وظایف دولتها است که به طور طبیعی شامل تدوین سیاست ها، برنامه ها، ترویج فرهنگ نوآوری، ایجاد نهادهای لازم و وضع قوانین و مقررات تسهیل کننده میباشد.
ایشان با اشاره به وظایف وزارت جهاد کشاورزی در این بخش، گفت: وزیر میتواند با تدوین و پیگیری سیاستگذاری صحیح بر عملکرد بنگاههای اقتصادی نیز تأثیر داشته و روابط بین نهادهای مرتبط با توسعه فناوری را تسهیل کند. بخش کشاورزی به عنوان بخش پایه و استراتژیک اقتصاد، تأمین کننده غذا و مواد اولیه برای سایر بخش هاست.
در صورت فعالیت مفید این بخش است که زمینه فعالیت و پیشرفت سایر بخشها تهیه شده و کشور به سوی توسعه سوق مییابد. آنچه مسلم است توسعه و رونق کشاورزی با توجه به افزایش جمعیت و مسئله امنیت غذایی با تأکید بر سلامت غذا و از طرفی حفظ منابع پایه، تنوع زیستی و محیط زیست بدون به کارگیری و استفاده از فناوریهای نوین و تکنولوژیهای جدید میسر نمیشود.
لازم به ذکر است واژه کشاورزی دقیق (Precision Agricalture) برای اولین بار در دهه ۸۰ میلادی در آمریکا عنوان گردید، این تعریف بر پایه تقاضاهایی بنا شده تا مسائل زیست محیطی را که نتیجه فعالیت کشاورزی همچون استفاده از آفت کشها و کود بود را حل نماید و علاوه بر آن با افزایش بهره وری از منابع آب و خاک و کاهش ضایعات آن، ضریب بهینه محصولات کشاورزی را افزایش دهد.
چرا برای ایجاد امنیت غذایی در کشور باید در بخش کشاورزی تحول ایجاد کنیم؟
بررسـی تجارب و روند تاریخی توسعه اقتصادی کشورها حاکی از آن است که اکثر کشورهای
توسعه یافته دنیای امروز، کشاورزی را به عنوان بخش زیربنایی توسعه اقتصادی خود انتخـاب نموده و بـا اسـتفاده از ظرفیت هـای فـراوان این بخـش توانسـته اند علاوه بر تأمیـن نهاده هـای مناسـب برای رشـد سـایر بخش ها، به توسـعه سـایر بخش ها نیز دسـت پیدا کنند؛ به بیان دیگر به اعتقاد بنده بخش کشـاورزی در روند رشـد و توسـعه اقتصادی کشـورهای مختلف نقش هـای متعـدد و بسیار مهمی را برعهـده دارد کـه از جملـه مهمتریـن آنها می توان بـه تأمین امنیت غذایـی، تأمین مواد خام و اولیه مورد نیاز صنایع بالا دسـتی، تأمین نهاده هایی ماننـد نیـروی کار، مصـرف تولیـدات سـایر بخش هـای صنعتـی از قبیـل کودهـا و سـموم شـیمیایی و ماشین الات کشـاورزی، ارزآوری برای کشـور و تأمین مالی سایر بخشهـای زیربنایـی و مواردی از این دست اشـاره کرد.
علاوه بر مزیت های فوق موقعیـت ممتـاز جغرافیایی و تنـوع آب وهوایی ایـران برای کاشـت محصولات مختلف بخش کشـاورزی، وجود نیروی کار مناسـب در روستاها و مراکـز تولیـد، وجود نیـروی تحصیلکرده
کافی در رشـته های مرتبط با کشـاورزی، وجود مزیت های نسبی خدادادی در زمینه محصولات با ارزشی از قبیل زعفران، پسته، گیاهان دارویی، محصولات صنایع غذایی و صنایع دسـتی مرتبط با بخش کشاورزی و نظایر آن از جمله مزیتهای موجود بخش کشـاورزی کشور اسـت که در صورت تحول در آن می تواند علاوه بر توسعه کشور و تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی و راهبردهای بیانیه گام دوم انقلاب، امنیت ملی و غذایی را در کشور در پی داشته باشد. بـرای ایجاد تحول در بخش کشـاورزی به نظر بنده الزام و ضروری اسـت که، تولیدکشـاورزی هر کشـور به عنـوان درصـدی از کل تولیـد ناخالص داخلـی آن ارتقا پیدا کند. لذا همان طور که پیش تر
نیز عرض کردم کشـاورزی در هسـته کاهـش فقـر، امنیت غذایـی و بهبـود تغذیه قـرار دارد و ایجاد اشـتغال در مناطق روسـتایی عمدتا بـه وسـیله بخـش کشـاورزی انجام می شـود.
بنابراین در پاسخ به سؤال اصلی این بخش باید اذغان نمود که یکی از اهـداف اصلی سیاسـتگذاری در بخش کشاورزی برای اکثر کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ایران تقویت امنیت غذایی ملی و توسعه پایدار از طریق بهبود بهره وری در بخش کشاورزی است که بـرای تحقـق بهره وری پایدار در کشـاورزی، نیـاز فوری به تحول سیسـتمهای فعلی و استفاده از متخصصان و صاحبنظران این بخش به ویژه حوزه امنیت غذایی می باشد.
یکی از راهکارهای مهم در تحقق امنیت غذایی، توسعه روستایی است
تعهد بخش دولتی برای ارتقای توسعه کشاورزی و ارتباطات برای توسعه روستایی و امنیت غذایی ضروری است. چشم انداز جدید و گسترده ا ی از نقش بخش دولتی با توجه به امنیت غذایی، توسعه روستایی و توسعه کشاورزی به تأخیر افتاده است.
زندی، سه توصیه اصلی به دولت ها پیشنهاد داد: ۱) تهیه برنامه سیاستی جدید ترویج توسعه کشاورزی و ارتباطات برای توسعه روستایی. ۲) اتخاذ یک استراتژی ملی متنوع و متکثر برای ترویج توسعه کشاورزی و ارتباطات برای توسعه روستایی و ۳) ایجاد بستری برای گفتوگو و همکاری با نهادهای مربوطه که شامل انواع
ارائه دهندگان خدمات توسعه کشاورزی چند بخشی است که در اکثر کشورها وجود دارد.
وی اشاره نمود که هدف از این توصیه ها پیشبرد معیشت، یعنی امنیت غذایی و درآمدزایی، برای افراد فقیر در مناطق روستایی است. استراتژی توسعه کشاورزی با مفهوم سازی و سرمایه گذاری مجدد همراه با استراتژی ارتباط با همه بخش ها برای توسعه روستایی و توسعه تنظیمات چند بخشی
برای ارتقای امنیت غذایی، می باشد. آموزش مروجین دولتی و خصوصی، توسعه استراتژی ها
، برنامه ها و سیاست های صحیح و تنظیمات نهادی است که توسعه را تسهیل می کند. این استراتژی ها و سیستم های حاصل از آن برای پیشرفت معیشت مردم فقیر در بخش روستایی به شدت مورد نیاز است.
ایشان در پایان اظهار داشت: توصیه نهایی این است که دولت ها شبکه های چندبخشی از ارائه دهندگان خدمات را سازماندهی کرده و در پشتیبانی همه بخش های درگیر در کمک های ترویجی و فنی کمک کنند. ترویج و توانمندسازی راهکار مهمی برای کمک به فقیران روستایی در جهت افزایش معیشت آنها است.
آمایش سرزمین، توسعه منطقه ای و ملی یكی از مسائل مهم و كلیدی در كنار برنامه ریزی های كلان و بخشی، برنامه ریزی آمایش سرزمین است كه زیربنای امر سازماندهی توسعه منطقه ای و ملی است. آمایش سرزمین می تواند با بهره برداری بهینه از امکانات در راستای بهبود وضعیت موجود و در قلمرو جغرافیایی خاص در راستای توسعه منطقه ای عمل نماید.
سامان زندی به سه فاكتور مهم در آمایش فعالیت انسان، انتخاب مکان های تولید و همچنین حفاظت و توسعه محیط زیست در آمایش سرزمین اشاره نمود. اقداماتی كه در خصوص آمایش سرزمین در بخش كشاورزی صورت گرفته از برنامه های آمایش كشور و سایر بخش ها مجزا نمی باشد. وی همچنین مهمترین موضوع آمایش سرزمین در بخش كشاورزی را ایجاد زیرساخت های تشكیلاتی، آمار و اطلاعات و مدیریت طرحها و پروژه های آمایشی بخش كشاورزی برشمرد.
توسعه کشت دیم یکی از مهم ترین راهکارهای تحقق امنیت غذایی
حدود ۴۹ درصد از سطح زیرکشت محصولات زراعی کشور مربوط به کشت دیم می باشد در حالیکه سهم تولید محصولات زراعی از اراضی دیم کمتر از ۱۰ درصد می باشد. بهره وری پایین از عوامل تولید در کشت دیم، یکی از مهمترین چالش های موجود در بخش کشاورزی می باشد.
زندی در این رابطه اظهار داشت: توسعه سطح زیرکشت و تکنولوژی کشت دیم می تواند باعث تحقق امنیت غذایی شود. توصیه می شود قبل از اجرای مراحل کشاورزی شامل خاک ورزی و کاشت، دو مرحله مهم جمع آوری اطلاعات اراضی کشاورزی و هوشمندسازی کشاورزی صورت گیرد. لازم به ذکر است جمع آوری اطلاعات اراضی کشاورزی از دو درگاه مشخصات بهره بردار و مرکز خدمات کشاورزی قابل استحصال است.
وی با اشاره به اهمیت هوشمندسازی کشاورزی که مکمل پایگاه اطلاعات اراضی در کشاورزی نوین می باشد، پایش چهار عامل را در تحقق این امر مؤثر شمرد: منابع خاک، اقلیم، بهره بردار و بازار. با پایش هوشمند این عوامل، اجرای کشاورزی دقیق و الگوی صحیح کشت آسان خواهد شد. پس از تعیین الگوی کشت مناسب با استفاده از پایش های انجام شده، استفاده از سیستم های کشت مرسوم یا حفاظتی با توجه به شرایط اقلیم و خاک قابل اجراست. اجرای صحیح این مراحل منجر به حفاظت از منابع پایه و محیط زیست، جذب سرمایه در بخش کشاورزی، امنیت شغلی و تأمین رفاه اجتماعی، کشاورزی دانش بنیان، تنظیم واردات و صادرات، مدیریت بحران، افزایش بهره وری، افزایش تولید و عملکرد و … می شود که نتیجه آن تحقق امنیت غذایی می باشد.
بـرای تحقـق بهره وری پایدار در کشـاورزی و ارتقای امنیت غذایی در کشور چه باید کرد؟
همان طور که پیش تر هم اشاره شد ما برای تحقق امنیت غذایی و دستیابی به توسعه پایدار نیـاز فوری به تحول سیسـتمهای فعلی داریم. ایجاد این تحول در بخش کشاورزی نیاز به استراتژیهای چندمنظوره جدید، رویکردهای نوآورانه، مدل های تولیدی کارآمدتر و پایدار، فناوری های پیشرفته، کاهش تلفات موادغذایی در طول زنجیره ارزش غذایی و مواردی از این قبیل دارد.بنابراین اگـر بتوانیم سیسـتم های فعلی تولیـد و بهره برداری از واحدهای تولید کشـاورزی را بهبـود ببخشیم و تحـول بنیـادی و جهش در بخـش ایجاد کنیم ایـن تحـول بـه افزایـش بهره وری پایدار در کشـاورزی و امنیت غذایی کمک خواهدکرد، باعث افزایش رقابت شـده و تقویت توسـعه فراگیر در مزرعه، تجارت و صنایع غذایی کوچک و متوسـط روستایی را نیز به همراه خواهد داشت.
بهره وری پایین بخش کشاورزی کشور مهمترین چالش این بخش می باشد. بخش کشاورزی به علت داشتن نقش اصلی در تحقق امنیت غذایی کشور و توسعه پایدار، به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصاد ایران مطرح است و افزایش بهره وری در این بخش می تواند ما را در دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی عنوان شده در برنامه های توسعه یاری کند. رشد اقتصادی در یک بخش مستلزم افزایش توان تولید در آن بخش است، در همین راستا بنابر نظریه های تولید و عرضه، رشد تولید از دو طریق افزایش تولید با بهکارگیری عوامل تولیدی بیشتر و مؤثرتر و افزایش تولید با استفاده از فناوری پیشرفته و کارآمدتر ممکن خواهد شد؛ شاید بتوان مهمترین تفاوت موجود بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را میزان بهره وری مناسب از منابع دانست. یکی از دلایل چنین ضعفی در این کشورها را باید تقلید این کشورها از الگوهای کشورهای توسعه یافته بدون در نظر گرفتن مسائل و مشکلات بومی خودشان در زمینه حل مشکلات و سپردن امور به دست افراد غیر متخصص دانست.
فقدان الگوی کشت مشخص در کشور، عدم بهکارگیری فراگیر از سیستم های نوین کشاورزی، کوچک بودن مالکیت اراضی کشور و عدم یکپارچگی اراضی، عدم دانش کافی اغلب کشاورزان در استفاده از روش های علمی در کشاورزی و غالب بودن دیدگاه های سنتی در میان آنان، و استفاده از ادوات و ماشین الات فرسوده که باعث افزایش ضایعات کشاورزی در زنجیره تولید شده است تنها بخشی از دلایل و چالش ها و به بیانی دیگر از عوامل پایین بودن بهره وری تولید در بخش کشاورزی است که با بررسی های کارشناسی برای رفع هر کدام از
چالش های فوق راهکارهایی عملیاتی و متناسب با وضع موجود کشور وجود دارد که در صورت اجرای آن می توان علاوه بر رفع چالش ها به توسعه پایدار و امنیت غذایی دست یافت.
بخش کشاورزی , سامان زندی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.