بالاتر از تمام معجزه‌ها - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 91448
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۶:۰۸ |
پیامبر ما مهم‌ترین نشانه خدا بود، بالاتر از تمام معجزه‌ها، محکم‌تر از تمام برهان‌ها و زیباتر از تمام حکمت‌ها

بالاتر از تمام معجزه‌ها

می‌گویند برای شهید شدن، باید پیش از شهادت، شهیدانه زیست. هرکس شهید باشد شهید می‌شود. شهدا جوری‌اند که وقتی به شهادت می‌رسند کسی تعجب نمی‌کند. چراکه راه و روش زندگی آن‌ها و نور چهره‌شان پیشتر از شهادت‌شان خبر داده بود.
بالاتر از تمام معجزه‌ها

می‌گویند برای شهید شدن، باید پیش از شهادت، شهیدانه زیست. هرکس شهید باشد شهید می‌شود. شهدا جوری‌اند که وقتی به شهادت می‌رسند کسی تعجب نمی‌کند. چراکه راه و روش زندگی آن‌ها و نور چهره‌شان پیشتر از شهادت‌شان خبر داده بود. وقتی مسئله‌ای همچون شهادت نیاز به یک زیست به خصوص دارد، مسئله‌ای همچون رسالت و نبوت و بعثت چگونه است؟ آیا نه اینکه یک پیامبر برای مبعوث شدن، نیاز به پیامبرگونه زیستن دارد؟ رسول خدا، حضرت خاتم المرسلین، می‌خواست بزرگ‌ترین ادعای ممکن را مطرح کند.

ادعایی که پذیرفتن‌اش برای مردم پر از هزینه و عواقب بود و هرگز کسی به راحتی آن را نمی‌پذیرفت. پیامبر می‌خواست به مردم بگوید به یک دین جدید وارد شوید و باورهای پیشین‌تان را بالکل دور بریزید. نه تنها باورها، که امنیت‌تان را. چراکه در صورت پذیرفتن دین جدید ظلم و جور قدرتمندان قریش متوجه شما خواهد بود. جان‌تان، مال‌تان، اعتقادتان و حتی مسکن‌تان با خطر رو به رو خواهد شد. در عوض رستگاری و راه درست زندگی کردن را به دست می‌آورید. برای چنین ادعای سنگینی، پیامبر خدا اولین و مهم‌ترین بینه‌اش حیات و صداقت خودش بود. آیا شما محمد را می‌شناسید و به درستکاری و راستگویی‌اش شهادت می‌دهید؟ «اگر من به شما خبر دهم که پشت این کوه، لشکر دشمن حرکت کرده و قصد سرکوب شما را دارد آیا حرف مرا تصدیق می‌کنید؟» مردم حرف پیامبر را باور می‌کردند.

سخت است کسی چهل و اندی سال طوری زندگی کند که با ارائه مهم‌ترین اخبار به مردم، آن‌ها سریع حرفش را باور کنند و از او منبعی، شاهدی یا گواهی نخواهند. چنین شخصیتی حتی اگر دینی نیاورد پیامبر مردم می‌شود. رسول خدا پیش از بعثت طوری زندگی کرد که برای مهم‌ترین ادعاها نیازی به دلیل و مدرک نداشته باشد؛ خودش منبع و مصدر باشد، خودش حجت باشد. او مهم‌ترین دلیل حقانیت خودش بود. او، مهم‌ترین نشانه خدا بود، بالاتر از تمام معجزه‌ها بود، محکم‌تر از تمام برهان‌ها بود، زیباتر از تمام معرفت‌ها و حکمت‌ها و سخن‌ها بود. معجزه خواستن از او، بی‌حرمتی به او بود. چه او خود سراپا اعجاز بود، مکتبش نیز.

کسی که معجزاتی به این روشنی را نبیند چگونه می‌خواهد با معجزاتی پایین‌تر ایمان بیاورد؟ کسی که ماه روی زمین را نبیند، چگونه می‌تواند با شق القمر به راه راست هدایت شود؟ این ویژگی مکتب حق است که شاهدمثال ادعاهایش نقد است، روی زمین است. پیامبر ما آن‌همه نازنین بود که حقانیت اسلام را بدیهی ساخت؛ چنان از مردم دل می‌برد که عقل فرصت نمی‌کرد در اثبات حقانیت او عرض اندام کند. بحثی است بر سر اینکه حضرت خیر خلق الله شهید شد یا وفات یافت. او خود مصد شهود بود؛ همه به واسطه او به شهادت می‌رسند. گذشته از این او بارها به شهادت رسید.

باری در کوچه بنی‌هاشم، باری در مسجد کوفه، باری با زهر جعده، باری، بلکه بارها در کربلا، باری هم در کاخ مأمون. امیرالمؤمنین نفس پیامبر بود اما تمام ائمه تکه‌ای از جان او بودند. خود فرمود پاره تنم در خراسان مدفون است و تیرهایی که به تابوت امام مجتبی خورد روح رسول‌الله را مجروح کرد. اما نام و مرام و مکتب او، هر روز جهانی‌تر و درخشنده‌تر می‌شود. از هزار و چهارصد سال پیش موج نهضت اسلام متوقف نشد و تا صبح قیامت، عصر ما عصر محمد نام دارد.

|
برچسب ها
,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.