فردین آقابزرگی، کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با خبرنگار« رسالت» درباره گره زدن بیش‌ازحد بازارهای مالی به برجام گفت: در دوره اول توافق برجام و قبل از شکل‌گیری آن درآمد سالانه نفت ایران به ۲۰ میلیارد دلار رسید که با توافق به ۱۰۰ میلیارد دلار هم نزدیک شد اما تحول جدی در اقتصاد کشور رخ نداد تا زمانی که موانع داخلی همزمان با موانع خارجی بر سر اقتصاد برداشته نشود نمی‌توانیم شاهد تحول در اقتصاد باشیم  و به عبارت دقیق‌تر بازارها را بیش از حد با توافق گره زده‌ایم. این کارشناس بازارهای مالی افزود: تنها موردی که می‌تواند با توافق صورت بگیرد آزادسازی منابع بوده که دولت می‌تواند سیاست‌های حمایتی برای قشر متوسط و ضعیف جامعه را دوباره اجرا کرده و یارانه هدفمند بیشتری را برای تولید و اشتغال در نظر بگیرد. 
آقابزرگی درباره وضعیت بازارهای مسکن و خودرو توضیح داد: حباب در بازار مسکن و خودرو به‌وضوح دیده می‌شود و دلیل آن‌هم معامله این دو بازار با نرخ دلار ۴۰ تا ۵۰ هزارتومانی است و یکی از دلایل آن نیز اعتماد ازدست‌رفته مردم به بازار سرمایه به دلیل عدم رعایت بی‌طرفی دولت و نحوه استفاده از تأمین مالی است، دولت با رفتن به تأمین مالی از طریق اوراق با درآمد ثابت و شبکه بانکی تأمین مالی از بورس را به‌کلی از یاد برد.
   ارتباط و تأثیر بازارها بر یکدیگر
این کارشناس در ادامه بابیان اینکه بازارهای بانک، مسکن و بورس سه بازار مکمل هستند و تا زمانی که نقدینگی به‌صورت جاری بانک‌ها در شرایط فعلی ۲۷ درصد است بانک‌ها توان وام ندارند، افزود: برای اینکه بانک‌ها بتوانند آزادانه وام بدهند باید پول در گردش بازارهای مالی به بالای ۶۰ درصد برسد ، متأسفانه نقدینگی جاری بانک‌ها در شرایط فعلی ۲۷ درصد است و پولی هم در بازار سرمایه نیست و با گردش پول در بازار سرمایه شبکه بانکی می‌تواند به‌راحتی بیشتری تأمین مالی کرده و وام بدهد و ارزش معاملات در بورس رابطه مستقیمی با دو بازار بانکی و مسکن از این طریق دارد و تا زمانی که پول در گردش نباشد و در دارایی‌های غیر مولد ذخیره شود نمی‌توان به رشد بازار سرمایه و همزمان افزایش ساخت‌وسازها در بازار مسکن امیدوار بود.
  آیا نرخ بهره واقعی هم‌اکنون منفی است؟
آقابزرگی در پاسخ به سؤال خبرنگار«رسالت» مبنی بر اینکه عده‌ای می‌گویند نرخ بهره هم‌اکنون نیز منفی ۲۰ درصد است و نباید بیش از این کاهش یابد آیا این فرضیه درست است؟، گفت: یکی از راهکارهای مبارزه با تورم در کوتاه‌مدت و میان‌مدت افزایش نرخ بهره است، اما افزایش نرخ بهره، توان تولید را خواهد گرفت و صرفا با جمع‌کردن نقدینگی نمی‌توان در بازار ایران، به کاهش نرخ بهره فکر کرد. مهم‌ترین راهکار کنترل تورم افزایش تولید و افزایش عرضه است ولی متأسفانه سال‌ها این روند باطل در اقتصاد کشور نهادینه‌شده و دولت‌ها برای کنترل تورم بلافاصله نرخ بهره را افزایش می‌دهند، اگر اکنون در اقتصاد آمریکا فدرال رزرو سیاست مبتنی برافزایش نرخ بهره را در پیش می‌گیرد به دلیل رشد اقتصادی و ثبات قوانین اقتصادی است ولی در کشور ما که رشد اقتصادی کمی را شاهد هستیم هرگونه افزایش نرخ بهره به تورم بیشتر در آینده منجر خواهد شد و توجیه آن با نرخ بهره منفی درست نیست.