بارشهای سیل آسا کمآبیها را جبران میکند؟
گروه اجتماعی
هرگاه برای مدتی از باران و برف خبری نیست، بیتوجه به برنامههای سازگاری باکم آبی چشم میدوزیم به آسمان و همینکه بارشها چند استان کشور را فرامیگیرد، تصور میکنیم دیو خشکسالی شکستخورده و ریاضت و صرفهجویی در مصرف آب به پایان رسیده است! پس از بارش برف و باران در ۱۸ استان کشور دوباره این تصور غالب ایجادشده که خشکسالی از کشور رخت بربسته و معمولا به دلیل ناکافی بودن سواد آبی در کشور، پیام بارشها و سیلابهای ناشی از آن را بهدرستی درک و دریافت نکرده و گمان میکنیم بارشهای چندروزه میتواند بحران آب ۵۰ ساله را جبران کند!
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی نیز با این عبارت که « بارشهای اخیر باعث رفع خشکسالی نمیشود» آب پاکی را روی دست همه میریزد. البته «احد وظیفه»، میزان بارش ماههای اخیر درتأمین نیاز آبی کشور را مؤثر میداند و حتی تأکید میکند: «بارشهای اخیر به شکل بیسابقهای در تأمین آب موردنیاز استانهای جنوبی کشور، حداقل در کوتاهمدت مؤثر بوده است. بارندگیهایی که بیشتر از حد نرمال هستند، در تغذیه سفرههای زیرزمینی و تأمین آب برای مصارف مختلف از آبهای سطحی بسیار مؤثر است و با توجه به بارشهای کم جنوب کشور در دو سال اخیر، این بارشها بسیارمهم و تأثیرگذار هستند.» با این حال،
در سخنان «وظیفه» که در گفتوگو با ایسنا مطرح کرده، یک «امای» بزرگ وجود دارد، اینکه «طی دو دهه اخیرخشکسالیها بهمراتب بیشتر از بارش نرمال و دوره ترسالی بوده و بااینوجود، برداشت آب از سفرههای زیرزمینی به شکل بیسابقهای افزایشیافته است. با توجه به میزان برداشت آب از سفرههای زیرزمینی، حتی دریافت بارش در حد نرمال در کشور نیز به معنی تأمین تمام آب موردنیاز برای مصرف در سطح فعلی نیست و تأمین آب موردنیاز در سطح فعلی تا حد زیادی به تخلیه پیوسته سفرههای زیرزمینی منجر میشود و حجم آب برداشتی بسیار بیشازحد مجاز یا توان اکولوژیک و تجدیدپذیری آبخوانهاست.»
نگاهی به میزان بارشهای کشور از ابتدای سال جاری تا سیام دیماه نشان میدهد، میانگین بارشها در کشور، از ابتدای سال آبی جاری ۹۸/۳ میلیمتر بوده است که ۴ درصد بیشتر از میانگین بلندمدت بوده است.
یا به عبارتی میانگین بارش کشور در محدوده نرمال است. «وظیفه» در تکمیل این آمار به میانگین بارش از ابتدای فصل جاری(زمستان) اشاره دارد که ۵۸/۴ میلیمتر و ۷۷/۵ درصد بیش از میانگین بلندمدت بوده است.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی درباره میزان بارندگی در دیماه مطرح کرده است: میانگین بارش تجمعی در پهنه کشور طی ماه اول زمستان ۵۸/۴ میلیمتر ثبت شد. این میزان ۷۷/۵ درصد بیش ازمیانگین بارش بلندمدت است. طی هفته آخر دیماه نیز بارندگی در کشور ۲۸/۶میلیمتر ثبت شد که حدود ۲۳۹ درصد بیش از میانگین بارش بلندمدت در بازه زمانی مشابه است.
توزیع بارش در کشور بیانگر آن است که میزان بارش در استانهای جنوبی تا جنوب شرقی کشور بیش از نرمال بلندمدت و در استانهای شمال شرقی، غرب تا جنوبغرب کشور در استانهای واقع در دامنههای جنوبی البرز ازجمله تهران و سمنان میزان بارش بین ۲۵ تا ۵۰ درصد کمتر از نرمال است. اینها از دیگر سخنان «احد وظیفه» است که تأکید دارد، برنامههای سازگاری باکم آبی باید در سطح کشور در اولویت قرار گیرد و تمام برنامههای توسعه مطابق با طرحهای سازگاری با کمآبی طراحی شود.
«مسعود امیرزاده» در قامت فعال و کنشگر محیطزیست، بارشهای اخیر را چندان امیدوارکننده نمیداند، چراکه معتقد است نباید بهمحض وقوع بارشهای سیلآسا، این تصور غلط در ذهن جامعه شکل بگیرد که وارد دوره ترسالی و پربارشی شدهایم.
آبهای زیرزمینی نیازمند روند ترمیمی بسیار طولانی
«امیرزاده» در گفتوگو با «رسالت» عنوان میکند: «اصل موضوع خشکیدگی سرزمین ما، مربوط به بخش آبهای زیرزمینی است، یعنی دشتهایمان که محل استراتژیک آب هستند، دچار درهمفشردگی یا فرونشست شدهاند. به این دلیل که در طول چند دهه اخیر منابع آبی خود را بیپروا استفاده کردهایم و ساخت آبخوانهایمان را برهم زدهایم.
از سویی، بارشهای ما چه ازلحاظ میزان و چه نوع بارش تغییر کرده و باید در فصل زمستان برف ببارد اما بارانهای سیلآسا اتفاق افتاده و اینها نرمال نیست، حتی اگر نرمال هم باشد نمیتوان به پرآب شدن آبخوانها چندان امیدوار بود. شاید مقداری در حوزه آبهای سطحی مؤثر باشد اما بهطورکلی نباید تصور کرد که با چند بارش سیلآسا، مشکل کمآبیها جبران میشود. ضمن اینکه میزان بارشها خوب نبوده است و سطح آبهای زیرزمینی باید روند ترمیمی بسیار طولانی را طی کند. اگرچه در ادبیات رایج مسئولان ذیربط از احیای سطح آبهای زیرزمینی صحبت میشود، اما از آن عزم ملی در حاکمیت و میان مردم خبری نیست، درحالیکه باید اتحاد و اعتماد اجتماعی قوی ایجاد شود تا این مهمترین مسئله کشور حل شود.»
پسرفت در الگوی بارشی
واقعیت آن است که حدود ۴۰ سال و شاید هم کمی بیشتر، وارد دوره خشکسالی شدهایم و بخش مهمی از آن به تغییر اقلیم ارتباط دارد؛ این موضوع در سطح جهانی اتفاق افتاده، به این مفهوم که گرمایش جهانی موجب شده به افزایش دما دچار شویم و برون داد این افزایش دما، کاهش بارشهاست. ازاینرو «امیرزاده» تأکید میکند: «در نظر داشته باشید که بارشها به سمت باران رفته و درواقع الگوی بارشی ما نیز پسرفت کرده است و موضوع مهمتر آن است که حتی اگر بارشهای خوبی هم بهصورت برف داشته باشیم، این افزایش دما باعث میشود تبدیل به رواناب شده و دیگر فرصتی باقی نماند تا روی زمین بماند و بهتدریج به داخل زمین نفوذ کند. افزایش دما چه در محیطهای انسانی و چه طبیعی تأثیر دیگری هم دارد، اینکه مصرف آب را افزایش میدهد، یعنی آبی که کمتر باریده، مشتری بیشتری هم پیداکرده است و این خلاصهای از وضعیت سرزمین ما در دوران تغییر اقلیم است.»
به اعتقاد این کنشگر محیطزیست، راهکار اصلاح این وضعیت آن است که گرمایش جهانی متعادل شود و از سویی، کنفرانسهای جهانی که سالیان سال است برگزارشده به نتیجه مشخص و روشنی نرسیده و هنوز برای رهایی از گرمایش به راهحلی عمومی دست نیافتهاند؛ به همین علت است که همچنان به سمت بدتر شدن وضعیت درحرکتیم:
« در داخل سرزمین ما با شرایط کنونی باید
به دنبال مباحث ترمیمی بود، اقدامی که نسبت به آن بیتوجهی شده است، حالآنکه این بارشها در صورتی به داخل زمین نفوذ کرده و یا منجر به رواناب و یا احیای آبهای سطحی و چشمهها میشود که بنیاد سرزمین سالم باشد، این مسئله به معنای سالم بودن پوشش گیاهی و خاک است ولی تخریب سرزمین که تحت عنوان توسعه انجام میشود، ازجمله معدنکاوی و سدسازی و راهسازی افسارگسیخته و شهرسازیهای نامناسب در دشتها باعث میشود که حتی بهرغم بارشهای مناسب برف و باران نتوانیم از منابع آبی بهدرستی بهرهمند شده و اجازه تغذیه آبخوانها را بدهیم. لذا از همه جنبهها به سمت بدتر شدن درحرکتیم، یعنی درست در شرایطی که طبیعت احتیاج به ترمیم و ملایمت دارد، ما خشونت و تجاز و تعدی به طبیعت را در پیشگرفتهایم. درگذشته پوشش گیاهی قوی بوده و بنیانها و اندامهای طبیعت سالم بودهاند، بنابراین سیلابهای وحشتناکی رخ نداده است. در حال حاضر ۲ ساعت بارش، در گیلان و گلستان و مازندران کافی است برای آنکه دچار سیل شویم! توده گیاهی جنگلی که خاصیت اسفنجی دارد، اگر سالم باشد باید آنچنان قابلیت جذب آب را دارا باشد که اجازه ندهد تندآبها جاری و ساری شوند. ولی متأسفانه ما جنگلهایمان را پاکتراشی کرده و خاکمان را با دستاندازی از بین بردهایم و کاربری تمام طبیعت را تغییر دادهایم.»
کاهش میانگین بارشها در دو دهه اخیر
«محمدجواد سمیعی»- کارشناس آب از دیگر صاحبنظرانی است که به تحلیل وضعیت بارشها و تأثیر آن بر منابع آبی پرداخته و به «رسالت» میگوید: «معمولا پس از وقوع بارشها تصور ترسالی و یا پایان خشکسالی در ذهن جامعه شکل میگیرد که این موضوع به خاطر نبود سواد آبی و محیط زیستی کافی است و رسانهها باید کمک کنند تا جامعه تصویر درستی از بارشها داشته باشد. برای فهم این مسئله که در یک دوره خشک به سر میبریم یا خیر ، به یکسری شاخصها و معیارها نیاز داریم و شاید یکی از سادهترین این شاخصها، میانگین بارشی است که در طول یک دوره دریافت میکنیم. بنابراین نمیتوان به یک هفته و یا یکماه استناد کرد، معمولا بازههای زمانی، یکساله است که از ابتدای مهرماه آغاز و تا پایان شهریورماه ادامه دارد که به آن سال آبی میگوییم. ممکن است یک هفته وضعیت بارشها خوب باشد، اما به مفهوم آن نیست که وارد دوره ترسالی شدهایم. این فهم از مسئله بارشها بسیار اشتباه و خطرناک است، چون فکر میکنیم مسئله حلشده است. متأسفانه آمارها حاکی از آن است که میانگین بارش در دو دهه اخیر، مرتب کاهش پیداکرده، ممکن است در یک دوره بهصورت نوسانی بالا رفته باشد اما بهطور متوسط، مقدار میانگین بارش ما کم و کمتر شده است. متوسط بارشها در بلندمدت نشان میدهد برخی استانها طی یکسال چقدر بارش داشتهاند. طبق آخرین گزارشی که مربوط به ۲۶ دیماه است، در تمام نقاط کشور بهجز چند نقطه محدود کشور، هنوز با میانگین بلندمدت فاصله زیادی داریم. چون پاییز بسیار خشکی را پشت سر گذاشتهایم.»
در برخی استانها همچون خراسان رضوی فقط ۱۰ میلیمتر در طول سه ماه اول سال آبی، بارش اتفاق افتاده که این میزان، بسیار نگرانکننده است. «سمیعی» تأکید میکند:
« بهغیراز میانگین، الگوی بارش هم مهم است. اگرچه در برخی استانها، برف خوبی باریده اما فراموش نکنیم که فرق است میان بارشهایی که به شکل مقطعی و شدید میبارد و میانگین بارشها ظرف یک یا دو روز تأمین میشود بازمانی که طی ۱۰ تا ۱۵ بارش این اتفاق میافتد. چراکه در خیلی مواقع این بارشهای مقطعی شدید تبدیل به سیلاب شده و ضمن شسته شدن خاک، آب از دسترس ما خارج میشود و کمکی به تأمین منابع آبی نمیکند.»
کشیدن چک بیمحل در حوزه منابع آبی
این نکته نیز بسیار درخور توجه است که مسئله آب ما وابستگی چندانی به بارشها ندارد و «سمیعی» با تأکید بر این نکته میگوید: «گرچه بارش درشدت و ضعف آن اثرگذار است، منتها مسئله اصلی ما این است که مقدار زیادی صنعت و کشاورزی بارگذاری و در نقاطی که پتانسیلی نداشته، جمعیت گستردهای را تعریف کردهایم. متأسفانه همچنان اصرار داریم که در این نقاط، جمعیت افزایش یابد و این باعث شده که حتی در بخشی از سالهای ۹۷ و ۹۸ که بارش خوبی اتفاق افتاده، با پدیده شوم «کسری مخزن سالانه» در حوزه آبهای زیرزمینی روبهرو شویم، یعنی برداشت ما به نسبت ورودی این منابع، بسیار بیشتر است و سالانه برای ۵ تا ۶ میلیارد مترمکعب از منابع چک بیمحل کشیده و مصارفی را تعریف کردهایم که متأسفانه منابع ندارند، بنابراین صرفا بارشهای خوب، مسئلهای را حل نمیکند؛ زیرا مصارف خود را متناسب با شرایط آبی کشورمان تعریف نکردهایم.»
در ادامه «ناصر خلقی»- کارشناس و پژوهشگر منابع آب به واکاوی میزان تأثیر بارندگیها و نزولات جوی در ۱۸ استان کشور بر منابع آب سطحی و زیرزمینی پرداخته و به این پرسش پاسخ داده که آیا اصولا چنین تأثیری مثبت است یا منفی؟ «خلقی» در گفتوگو با «رسالت» تبیین میکند: «چه در ایران و چه در هرکجای دنیا، وقتی بارندگیها از حد نرمال و طبیعی فراتر رود، مسلما باتوجه
به ویژگیهای زمینشناسی و هیدرولوژیکی در حوضههای آبریز، ممکن است به سیلاب تبدیل شود. هر حوضه آبریزی یکزمان تمرکز خاصی دارد که از ابتداییترین و بالاترین تراز توپوگرافی، جریان آب شروع میشود تا به آن مرکز ثقل برسد که این زمان تمرکز باتوجه
به ویژگیهای توپوگرافی، ژئومورفولوژیکی، زمینشناسی، خاکشناسی و رسوبشناسی حوضه آبریز متفاوت است، معمولا در مناطق خشک و نیمه خشکی مانند ایران که بخش اعظمی از کشور ما را تشکیل میدهد، بسیاری از دشتها و حوضههای آبریز متأسفانه زمان تمرکز پایینی دارند. پایین بودن زمان تمرکز از این نقطهنظر میتواند اهمیت داشته باشد که بلافاصله با یک بارندگی خارج از نرمال
به ناگهان سیلاب عظیمی در یک مسیل خشک و یا یک آبراهه خشکی که آبی در آن جریان نداشته، به وجود میآید. در بارندگیهای دیماه امسال طبق آنچه مسئولان مطرح کردهاند، چیزی در حدود ۵ میلیارد مترمکعب سیلاب به وجود آمده که این رقم قابلتوجه است. اما برای چگونگی کنترل این سیلابها، بهترین کاری که میتوان توصیه کرد، مطالعات و عملیات آبخیزداری و آبخوانداری است، البته آبخیزداری باید بهگونهای باشد که تغییر زیادی در ساختار و پیکره حوضه آبریز ازنظر محیط زیستی به وجود نیاید و به نظر میرسد چیزی در حدود ۱۲۵ تا ۱۲۷ میلیون هکتار از اراضی کشور نیازمند پروژههای آبخیزداری هستند و در حدود ۲۵ تا ۲۶ میلیون هکتار آن حالت بحرانی دارند. در بسیاری از شهرها و استانها با مشکل سیل مواجه هستیم و شاید بتوانیم بگوییم چیزی در حدود ۴۷۰ شهر و حدود ۹ هزار روستای ما در معرض خطر سیل قرار دارند و در اینجا پروژههای آبخیزداری اهمیت دارد اما باید براساس یک کار درست و منسجم باشد و بتوانیم از شدت و حدت جریان آبهای سطحی در بالادست جلوگیری کرده و بهمرورزمان سرعت این آبی که با شدت تحت یک شیب هیدرولیکی به جریان میافتد را کاهش دهیم و به نفوذ آن درون زمین کمک کنیم. تمام فلسفه عملیات آبخیزداری همین است و البته بهشرط آنکه منطقهای ازنظر رسوبشناسی، جنس و بافت رسوبات، درشتدانه باشد، میتوان عملیات آبخوانداری را هم انجام داد.»
«خلقی» توضیح میدهد: «عملیات آبخوانداری این است که ما بتوانیم در احجام بسیار بالا ، آب را به بخشهای صاف و مسطح بیاوریم و بهمرورزمان در دل زمین نفوذ دهیم. ما برای تحقق این کار به یکسری مطالعات زمینشناسی و هیدرولوژی نیاز داریم و مطالعاتی دقیق که باید ازنظر فیزیوگرافی صورت بگیرد. مطالعات نشان میدهد سیلابها ممکن است ازنقطهنظر آبهای سطحی، منابع آبی قابلتوجهی را به وجود آورد اما اگر نتوانیم پروژهها و تمهیداتی را درزمانی که هنوز سیلابی وجود ندارد، تعریف کنیم، فایدهای ندارد. ما نباید سیل را در یک نقطه جمع کرده و منابع پاییندست را از نفوذ آب محروم کنیم، این اقدام غلط است و باید بتوانیم بهنوعی سرعت آب را کاهش داده و نفوذ آب درون زمین را افزایش دهیم. این پروژهها میتواند مناسب باشد، بدون آنکه به پایداری سرزمین و اراضی پاییندست هم صدمه وارد کند لذا اگر بخواهیم از آب سیلاب استفاده کنیم، راهکارش این نیست که تازه به هنگام سیل به فکر «چه کنیم؟» بیفتیم.»
با یک یا چند سال بارش برف نمیتوان ذخایر آبرفتی را تجدید کرد
این پژوهشگر منابع آب، در تبیین این موضوع که سیلابها تا چه حد میتوانند در ذخایر آبهای زیرزمینی مؤثر باشند، میگوید: « بسیاری از دشتهای ما که به دلیل نوع رسوبشناسی و جنس رسوبات آبرفتی خشک که میدانیم ابتدا یکقسمتی از آبرفت بهصورت زون هواده است و بعدازآن به سمت آب زیرزمینی میرسیم، اگر رسوبات، ریزدانه و یا بهصورت سیلتی رس و یا مخلوطی از ماسه و سیلتی رس باشد، احتمال اینکه به درون زمین نفوذ کند بسیار کم است و بهویژه در دشتهایی که سطح آب زیرزمینی آنها تا سطح زمین فاصله زیادی دارد و عمق سطح آب زیرزمینی زیاد است، ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم حجم آب بسیار زیادی که بهصورت جریان سیل بهسرعت از سطح زمین رد میشود، فرصت نفوذ به درون زمین داشته باشد. ایدهآلترین وضعیت برای نفوذ آبهای سطحی به درون آبهای زیرزمینی این است که بارشها بهصورت برف متراکم باشد و این برفها باید طی چندماه بر روی زمین بماند و در اثر تابش نور خورشید بهمرورزمان درون زمین نفوذ کند. ما امیدواریم در بسیاری از نقاط که بارشهای برف متراکم وجود دارد، بتوانیم تا حدی شاهد این مسئله باشیم ولی اینکه فکر کنیم با یک و یا چند سال بارش برف بتوانیم ذخایر آبرفتی خود را تجدید و اصلاحکرده و به تعادل برسانیم، طرز تفکر غلطی است.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.