ایستاده در غبار
گروه فرهنگی
اتفاقات و جریاناتی که این روزها در نوارغزه رخ می دهد، فجایعی فراتر از وحشیگری و ددمنشی قومی بی هویت را تداعی میکند که با هیچ ساختار فرهنگی و انسانی تطابق ندارد و می رود تا به نوعی نسل کشی تاریخی دیگری را رقم بزند.
رژیم غاصب صهیونیستی این روزها برای فرار از مشکلات ناشی از بی هویتی خود به دنبال کشتار زنان و کودکان فلسطینی است تا به نوعی خود را از گرداب منجلاب خودساخته نجات دهد. از سوی دیگر این رژیم با نابودی ساختمان رسانهای غزه نشان داد که برای هیچ حوزه ای ارزش قائل نیست و خونریزی در ذات آن نهادینه شده است.
در دنیای كنونی و در عصر ارتباطات اهمیت رسانه بر هیچكس پوشیده نیست، آنچنان كه اطلاعرسانی از طریق رسانه به ویژه نوع دیداری و شنیداری به بروز اتفاقات تلخ و شیرین در پی ایجاد موجهای خبری منجر شده است و یا در مواردی در نقطه مقابل با ایجاد جریانسازیهایی از سوی رسانههای بیدار اتفاقات تلخ و وقایع ضد بشری اطلاعرسانی شده و پایان یافته است.
آنچه كه ورای تمامی تحلیلها و گزارشهای مربوط به این یورش به صراحت میتوان به آن اشاره كرد، نقش برجستهای است كه رسانههای مستقل از غرب در بسیج افكار عمومی ایفا كردند و یک بار دیگر بر این نكته صحه گذاشتند كه تا چه میزان سرمایهگذاری برای تقویت یک رسانه میتواند ارزشمند باشد. به عقیده بسیاری از ناظران سیاسی، حمله رژیم صهیونیستی به غزه و برجسته بودن نقش رسانهها در كنار دیگر فعالان، این اقدام كه با مشاركت شهروندان حدود چند كشور جهان صورت گرفت تا چه میزان توانست موجب همصدایی مردم جهان در برابر جنایت رژیم صهیونیستی شود. گزارشهایی كه از حملات رژیم صهیونیستی به طور زنده به جهان مخابره شد، آخرین و مؤثرترین نمونه به كارگیری ارتباطات فناوری پیشرفته در امر خطیر خبررسانی در دنیای امروزی بود كه زمینه رسوایی هرچه بیشتر رژیمصهیونیستی را فراهم ساخت،اما مظلومنمایی و نقشه صهیونیستها، با اطلاعرسانی به موقع از سوی مراكز خبری حامی مقاومت خنثی شد و سكوت بیشتر رسانههای غربی در ساعات اولیه این حملات نیز ناخواسته موجب دامن زدن به ابهامات و طرح سؤالات زیادی از این ماجراجویی صهیونیستها نزد افكار عمومی جهانیان شد.برخلاف انتظار صهیونیستها بابروز نخستین حملات، موج بسیج افكار عمومی جهان را فرا گرفت، به طوری كه رژیم صهیونیستی به رغم تهدیدات اولیه خود خیلی زود تسلیم خواسته افکار عمومی جهان شد. از سوی دیگر با اطلاعرسانی به موقع از این ماجراجویی، دولتهای مختلف و نیز چهرههای سرشناس هنری و و رزشی نیز همسو با مردم فلسطین به این جنایات تاختند تا بی آبرویی صهیونیستها کامل شود،اما در سوی دیگر رسانههای غربی و رسانههای خط سازش برخورد دیگری با این حادثه داشتند؛ شبکه جهانی بی بی سی و شبکه سی ان ان در ساعات اولیه خیلی گذرا به اخبار این رویداد پرداختند و تنها در هنگامی که تب و تاب رسانهای آن اوج گرفت به توجیه رفتار اسرائیل پرداختند.
کارشناسان منطقهای بر این باورند که دلیل اصلی واکنش گسترده بینالمللی و افکار عمومی جهانی به این رویداد، اطلاع رسانی رسانههای مستقل بود که با شفافیت و بدون سانسور و جهتدهی خاص در مقایسه با رسانههای غربی، اخبار این رویداد ضد انسانی را پوشش داده و به روشنگری درباره آن پرداختند. پخش صحنههای دلخراش این یورش و اعتراضات وسیع مردمی موجب توجه و تمرکز افکار عمومی و مجامع بینالمللی به آن شد. در واقع باید گفت آنچه موجب انزوا و تنگنای اسرائیل شده و توان نظامی این رژیم یارای مقابله با آن را ندارد، اطلاعرسانی رسانههای حامی مقاومت است که رسانههای ایرانی در خط مقدم آن قرار دارند.به اعتقاد تحلیلگران در فاجعه بزرگ این حملات در غزه، نقش شبکههای اجتماعی در برانگیختن احساسات شدید افکار عمومی جهان علیه رژیم صهیونیستی نسبت به سایر رسانهها، بیهمتا بود تا جایی که انتشار صحنههای تکان دهنده حمله به غزه، جو ضد اسرائیلی در منطقه و جهان به راه انداخت که مقامات اسرائیل برخلاف هدف اصلی خود از آغاز تهاجم نظامی به غزه، حالا در بن بست چاره جویی برای توهمات جاهطلبانه خود قرار دارند.
از سوی دیگر دولتها همواره از رسانه برای گسترش نفوذ خود استفاده میکنند. نمونه بارز این فرآیند اقدامات اسرائیل در سرزمینهای اشغال شده فلسطین است. اسرائیل با استفاده از رسانههای داخلی و جهانی در تلاش است آنچه در سرزمینهای اشغالی رخ میدهد را در راستای منافع خود تفسیر کند و آن را به افکار عمومی جهان بقبولاند. در ۶۰ سال گذشته اسرائیل برای ادامه حیات خود و توسعه آن از یک استراتژی کلی که استفاده از سه عامل مؤثر است استفاده کرده است : ۱ – نظامیگری قدرتمند، ۲ – همپیمانان ژئوپلیتیکی ۳ – افکارعمومی. در این میان نقش رسانهها در پیشبرد اهداف اسرائیل در این عوامل کاملا مشهود است.
رژیم صهیونیستی با استفاده از رسانههای خارجی طرفدار خود از جمله رسانههای آمریکایی، مشروعیتی برای خود ایجاد کرده است تا جاییکه افکار عمومی مردم غرب منطق اسرائیل را پذیرفتهاند. وارونه منعکس کردن
اخبار فلسطین به خصوص اخبار مربوط به تحولات نوار غزه، نمونههایی از قدرت رسانههای خارجی است که متأسفانه امروز اکثر رسانههای مطرح و قدرتمند دنیا در اختیار قدرتهای غربی هستند و در راستای اهداف آنان قرار دارند. اسرائیل از بدو تأسیس بر دو محور نظامیگری و رسانهای استوار شده و حتی از توانمندی رسانهای برای بزرگنمایی و قدرتنمایی درحوزه نظامی هم استفاده کرده است. ایجاد شبکه گسترده رسانههای فراگیر و نفوذ در حوزه تبلیغات بینالمللی، این امکان را برای رژیم اسرائیل فراهم کرده است تا تصویر مورد دلخواه خود را به افکار عمومی بقبولاند.رسانههای وابسته به کشورهای غربی در جریان تجاوز اسرائیل به مردم غزه آشکارا در جبهه صهیونیستها و در مقابل مقاومت اسلامی صفآرایی کردند. ممانعت از ورود خبرنگاران به غزه، کنترل شدید تصاویر در مناطق اشغالی و سری نگه داشتن تعداد تلفات نظامیان اسرائیلی، نمونهای از پایبندی رهبران اسرائیل در جنگ رسانهای این رژیم در این جنگ نابرابر بود.
بدون شک موفقیت کشورهای اسلامی در راهاندازی رسانههای تأثیرگذار، عرصه را برای اقدامات اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی تنگ کرده است. موفقیت رسانههای منطقهای حامی مقاومت، منجر به آن شد که صدای تظلمخواهی فلسطینیها در کل جهان شنیده و با واکنش تأثیرگذار روبهرو شود.
رژیم صهیونستی , غزه , فلسطین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.