ایران در عطش آب
گروه اجتماعی
پس از هر بارش به تصور عادی شدن اوضاع نفسی آسوده میکشیم و دغدغهها را لااقل تا ظهور دوباره بحران فراموش میکنیم، حتی دغدغهای به بزرگی خشکسالی را. باران برای ما مثل یک قرص آرامشبخش است که دردمان را دوا نمیکند، اما ما را در خلسهای دوستداشتنی فرومیبرد تا فراموش کنیم در کشوری خشک و نیمهخشک زندگی میکنیم که مراقبت از آب در آن وظیفهای دائمی است. وقوع سیلابهای گسترده و بارشهای فراوان در چند سال اخیر، این گمان را تقویت کرد که خشکسالی از کشور رخت بربسته است و ما برای قبول این فرضیه، نگاهمان به آسمان و میزان بارشها بود. متوسط بارندگیهای کشور ما در سال آبی ۹۸- ۹۷ با ثبت ۳۴۲ میلیمتر، این سال را به رکورددار پربارش ترین سال در ۵۰ سال گذشته تبدیل کرد و پسازآن در سال ۹۹-۹۸ میانگین کمتری ثبت شد و میزان بارشها ۳۱۷ میلیمتر بود، با این حال در مقام مقایسه، بازهم بارندگیها فراوان بوده است. اما امسال مطابق آماری که رئیس سازمان مدیریت بحران ارائه کرده، بارشها در سطح کشور ۵۴ درصد کاهشیافته و حتی برخی از استانها با کاهش بیش از ۹۰ درصدی مواجه بودهاند و بهاینعلت هشدارهای خشکسالی از چند سو شنیده میشود. وزیر نیرو هم اردیبهشتماه امسال گفته است، باید خود را برای شرایط خشکسالی آماده کنیم و با این شرایط سازگار شویم و برنامهریزیها و درک و آگاهی خود را با این وضع منطبق کنیم، به هر میزان که به این درک و معنا برسیم و آن را به رسمیت بشناسیم، میتوانیم بر امنیت پایدار آب و برق متمرکز شویم.
«خط خشکسالی جدی است»، «ایران چهارمین کشور در معرض خشکسالی»، «تبدیل بخشهای وسیعی از ایران به بیایان مطلب» و… تیترهای خبری است که در سالهای گذشته در بسیاری از رسانههای مکتوب و خبرگزاریها به نقل از متولیان و مدیران مدیریت منابع آب بیان و منتشرشده است که هر کدام از آنها دلایل و نشانههای خاصی را دال بر صحبتهای خود ارائه میدادند و حالا وقتی به آمارها نگاه میکنیم، درمییابیم طبق آنچه مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی اعلام کرده، مهرماه سال گذشته تا اواخر اسفند ۹۹ در کشور بهطور میانگین، حدود
۱۰۰ میلیمتر بارش رخ داده که این میزان نسبت به میانگین بلندمدت ایران حدود ۳۴ درصد کمتر است و از آنسو به گفته احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از ابتدای مهرماه تاکنون در کشور حدود ۱۳۰ میلیمتر بارش داشتهایم و این میزان نسبت به میانگین بلندمدت کشور بیش از ۴۰ درصد کمتر است. «وظیفه» درحالیکه میگوید، خشکسالی تا ابتدای زمستان ادامه دارد، این احتمال را میدهد که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد بارشهای پاییز کمتر از نرمال باشد و از سوی دیگر، مقدار بارندگی تابستانی در ایران را بسیار ناچیز و کمتر از ۱۰ درصد بارش سالانه دانسته و میگوید، نباید تصور کرد که بارشهای تابستانی میتواند خشکسالی را در برخی مناطق از بین ببرد.
تنش آبی در خوزستان/ نگاهی به وضعیت ذخایر سدها
او بدون تعارف هشدار داده است که آب نیست و بر محسوس بودن تنش آبی در بسیاری از استانها بهویژه استانهای جنوبی مانند خوزستان تأکید کرده و گفته علاوه بر این، بارش برف در ایران طی زمستان نیز بسیار کم و دمای هوا بالاتر از حد نرمال بود. ازاینرو ذخایر برف کاهش یافت و آورد رودخانهها نیز نسبت به سال گذشته کاهش پیدا کرد و از طرفی، تالابها و دریاچههای کشور و سدها نیز شرایط خوبی ندارند.
آمارهای اعلامی از سوی وزارت نیرو، نشان میدهد ذخایر سدها در کشور خوب نیست و حتی از قول احد وظیفه مطرحشده، در برخی از مناطق آب پشت سدها نسبت به سال گذشته حدود ۴۰ درصد کمتر شده است.
شرکت مدیریت منابع آب ایران، ورودی آب به مخازن سدهای کشور اعلام کرده از ابتدای سال آبی جاری (مهرماه ۹۹) تا پایان ۱۸ تیرماه ۲۷ میلیارد و ۲۹ میلیون مترمکعب بوده و این در حالی است که در سال آبی سال گذشته (مهرماه ۹۸ تا آخر شهریور ۹۹) کل آبی ورودی به مخازن سدها ۵۱ میلیارد و ۷۰ میلیون مترمکعب بوده که کاهش ۴۷ درصدی را نشان میدهد.
حجم خروجی آب از سدهای کشور نیز از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ تیرماه ۲۸ میلیارد و ۸۶ میلیون مترمکعب بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال آبی پارسال که رقم ۴۴ میلیارد مترمکعب ثبت شده از کاهش ۳۴ درصدی برخوردار شده است.
حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ تیرماه به عدد ۲۵ میلیارد و ۵۶ میلیون مترمکعب رسیده و این در حالی است که این میزان در سال آبی پارسال ۳۶ میلیارد و ۱۱ میلیون مترمکعب بوده است.
حجم موجودی آب مخازن سدهای کشور نسبت به سال آبی پارسال ۲۹ میلیارد کاهش یافته است.
خشکسالی و معضل هجوم ریزگردها
کشور ما در قسمتی از منطقه خشک و نیمهخشک جهان قرار گرفته است و خشکی جز فطرت و صفت ذاتی آن است و خشکسالی نیز به عنوان یک عارضه موقت هرچند سال یکبار در این مناطق حادث میشود و درنتیجه مشکلات خاص این مناطق را حادتر میکند. پدیده خشکسالی متأسفانه طی اعصار و قرون گذشته همواره در کشور ما رخ داده و آثار و پیامدهای نامطلوب خود را بر ساکنین کشور تحمیل نموده است. به تعبیری میتوان گفت که تاریخ کشور ما با وقوع خشکسالی های وحشتناک عجین بوده است. متأسفانه کشور ما برای مقابله با این پدیده شوم طبیعی برنامه جامع نداشته و هنوز به صورت انفعالی در زمان وقوع این پدیده با آثار و پیامدهای آنها مقابله میشود. اکنون بخش گستردهای از کشور با خشکی مواجه است که باعث میشود وضعیت تأمین آب و مدیریت منابع آبی دچار مشکل شود. خشکسالی و کمبود آب میتواند موجب بروز بحرانهای جدی در زندگی انسانها شود. ازآنجاییکه خشکسالی دارای یک اثرگذاری ممتد و تدریجی است و در دوره زمانی به نسبت طولانی رخ میدهد و مشخصههایی مانند دمای بالا و رطوبت نسبی و باد شدید بهطورمعمول با این پدیده همراه میشوند و برشدت آن میافزایند، بایستی با ایجاد طرحهای آمادگی برای مدیریت آن، تا اندازهای از دشواریهای ناشی ازآن کاست. تاکنون خشکسالی بهاندازه سایر بحرانهای طبیعی از قبیل سیل، زلزله، طوفان و رانش زمین موردتوجه قرار نگرفته است. یکی از دلایل آن این است که اکثر بلایای طبیعی طی دورهای کوتاه، خسارات سنگین مالی و جانی به جامعه وارد کرده، اما خسارات سنگین ناشی از بحران خشکسالی، به صورت تدریجی و در مدتی طولانی بروز میکند. خشکسالی را میتوان یک دوره خشک غیرعادی دانست که بهاندازه کافی دوام داشته باشد تا عدم تعادل در وضعیت هیدرولوژیکی مختلف ایجاد شود و یا کاهش بارندگی در یک دوره خاص است. بههرروی، با تمامی اینها نیاز است که مسئولان از تمامی روشهای مدیریت منابع آبی در کشور استفاده کنند، چراکه خشکسالی پیامدهای بسیار گستردهای دارد و این پدیده در سالهای اخیر منجر به تغییرات قابلتوجهی در عناصر هواشناسی و درنتیجه وضعیت منابع سطحی و زیرزمینی تأمین آب در نقاط مختلف شده است. خشکسالی از طریق کاهش تغذیه سفرههای آب زیرزمینی از منابع آب سطحی، افزایش برداشت از طریق چاههای عمیق جهت مصارف کشاورزی، افزایش دما و تبخیر و تعرق و تغییر نوع بارش درنتیجه کاهش میزان تغذیه از بارشهای جوی بر منابع آبهای زیرزمینی مؤثر است. بررسی گسترش مکانی خشکسالی در مدیریت خطرخشکسالی اهمیت دارد. خشکسالی از مزمنترین پدیدههای طبیعی است که باعث ایجاد خسارت فراوان به جوامع انسانی میشود.
کارشناسان محیطزیست میگویند، کاهش میزان بارش، منجر به کاهش آوردههای آبی در استانهای غربی و جنوب غربی میشود که این مسئله نیز فرسایش خاک و ناپایداری پوشش گیاهی را رقم میزند. درنهایت با تشدید این مسئله پدیده ریزگردها بحرانیتر میشود و دولت باید ردیف بودجهای جداگانه برای مقابله با کانونهای ریزگرد را در نظر بگیرد اما بودجهای برای مقابله با گرد و غبار در سال ۱۴۰۰ تخصیص نیافته است. هرچند عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست اواخر سال گذشته از اختصاص ۲۰ میلیون دلار برای مهار گرد و غبار در بودجه سال آینده کشور خبر داد اما شنیدهها حاکی از آن است که بودجهای برای این امر اختصاص نیافته است.
قدم گذاشتن تالابها به حجله مرگ
همچنین از دیگر اثرات خشکسالی روی منابع طبیعی و کشاورزی، کم شدن تعداد دام، کاهش محصولات کشاورزی، کاهش راندمان تولید در مراتع و همچنین افزایش آتشسوزی جنگل و مراتع و از بین رفتن تالابها و کم شدن آب دریاچههاست.
تصاویر ارسالی از سوی سازمان فضایی کشور که مربوط به وضعیت تالابهاست، نشان میدهد تقریبا عمده تالابهای ایران یا مثل هامون در سیستان و بلوچستان و بختگان و ارژن در استان فارس در حال خشک شدن کامل هستند و یا کامل خشک شدهاند. دادههای منتشرشده سازمان فضایی ایران نشان میدهد که از مجموع این تالابها، فقط سطح تغییرات آبی تالاب گاوخونی در اصفهان و تالاب چغاخور در استان چهارمحال بختیاری اندکی مثبت است.
سطح تالاب صالحیه در استان البرز، تالاب میانکاله در مازندران، تالابهای پریشان، ارژن، مهارلو، طشت و بختگان در استان فارس کاهش یافته و اکنون دریاچه پریشان از بزرگترین دریاچههای آب شیرین ایران و خاورمیانه بر اثر تداوم خشکسالی و کمآبی کاملا خشک شده است.
گفته میشود هزار حلقه چاه در اطراف پریشان مستقر است که یکسوم غیرمجاز و مابقی هم که مجاز است، اغلب مجهز به کنتور نیستند تا حجم مندرج در پروانه را رعایت کنند و هرچقدر بخواهند آب برداشت میکنند. زمینهای اطراف دریاچه تمام سال کشت میشود و هیچ استراحتی به تأسیسات و سفرههای آب نمیدهند، میزان برداشت آب بسیار زیاد است و در سالهای اخیر اضافه برداشت با خشکسالی همراه و سبب خشکیدگی تالابها شده که عمدهترین تبعاتش ایجاد کانونهای برداشت گرد و غبار است که در بختگان این اتفاق افتاده است. تالاب بختگان دومین تالاب بزرگ داخلی کشور است که با وسعت ۸۵ هزار هکتاری خود و ۴۱ هزار هکتاری طشک و ۴ هزار هکتاری کمجان در سالهای خوب به هم متصل میشدند و اقلیم بسیار خوبی را تشکیل میدادند اما اکنون بزرگترین انجیرستان دیم دنیا در استهبان بعد از خشکیدگی تالاب دچار آسیب جدی شده و در ورطه خشکیدگی و از بین رفتن است. معاون فنی محیطزیست استان فارس تأکید میکند، اگر بختگان را از دست بدهیم کویر سیرجان به داخل استان فارس نفوذ میکند که حتی تجسمش هم سخت است و امیدواریم به این نقطه نرسیم.
چاههای غیرمجاز و وضعیت نگرانکننده آبهای زیرزمینی
وضعیت آبخوانهای کشور نیز نگرانکننده است، آن هم در این روزها که سایه سنگین خشکسالی بر سرمان سنگینی میکند، نگاهی به آمارها و اظهارات مهدی زارع- رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم نشان میدهد، سال ۵۷با جمعیت حدود ۳۸ میلیون نفر، تعداد چاههای غیرمجاز و مجاز ایران، ۶۰ هزار حلقه بود و سال ۹۹ با بیش از ۹۳ میلیون نفر جمعیت تعداد چاههای کشور حدود ۸۰۰ هزار حلقه چاه در کشور است که ۴۸ درصد از آنها غیرمجازند (حدود ۳۸۰ هزار حلقه چاه کشاورزی غیرمجاز) این چاههای غیرمجاز سالانه بین ۵ تا از ۱۰ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی ایران را مصرف میکنند. میزان برداشت سالانه آب از چاههای ایران حدود ۴۵ میلیارد مترمکعب است. این اعداد با احتساب کاهش چشمگیر نزولات آسمانی حاکیست که وضعیت آبهای زیرزمینی طی این ۴۰ سال بهشدت افت کرده و این روند در دهه گذشته به دلیل افزایش خشکسالی ها بیشتر شده است.
از سال ۱۳۹۴ فرآیند اجرای «طرح احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی کشور» آغاز شد. این طرح طبق برنامه پیش نرفته و با کندی مواجه است. در خصوص یکی از بخشهای مهم تحقق این برنامه که محدودسازی چاههای غیرمجاز است، مدیرکل دفتر نظامهای بهرهبرداری و حفاظت آب و آبهای وزارت نیرو عنوان کرده: «از ابتدای اجرای طرح احیا در سال ۱۳۹۴ تا نیمه اول سال ۹۹، در مجموع ۴۴ هزار و ۵۷۲ حلقه چاه غیرمجاز با حجم برداشت معادل ۲ میلیارد و ۲۵۷ میلیون مترمکعب مسدود شده است.» این مقدار در مقایسه با حج برداشت سالانه ۵ تا ۱۰ میلیارد مترمکعب آب به صورت غیرمجاز از منابع زیرزمینی کشور توسط چاههای غیرمجاز، نمایانگر سرعت ناکافی این طرح در جلوگیری از غارت منابع ملی ایران است. براساس قانون برنامه ششم توسعه میبایست ۱۱ میلیارد مترمکعب از برداشت سفرههای زیرزمینی کاهش یابد و مجری طرح احیا و تعادل بخشی شرکت آب منطقهای تهران گفته: ۸۵۸ حلقه چاه غیرمجاز در استان تهران از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا نیمه آذرماه مسدود شد. جمعیت تهران در سال۹۹ ، حدود ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر برآورد شده و این در حالی است که بدون در نظر گرفتن جمعیت استان البرز، شهرستانهای واقع در شمال، شرق، جنوب و غرب تهران (در فاصله کمتر از ۶۰ کیلومتر از تهران) جمعیتی حدود ۴ میلیون و دویست هزار نفر را شامل میشود، در صورتی که رشد جمعیت در غرب تهران ۴ برابر رشد جمعیت در شهر تهران است:
۴% در غرب تهران و۱% در تهران. رشد جمعیت در حومه جنوب تهران ۳% و در حومه جنوب شرق تهران ۲% در سال برآورد میشود.
حدود ۲۰ درصد مساحت ایران بیابان مطلق است. متوسط درازمدت بارندگی سالانه کشور ۲۴۳ میلیمتر عنوانشده است. طوری كه ۲۵درصد خاك ایران در مناطق فراخشک، ۴۰درصد در مناطقخشک و ۲۵درصد در مناطق نیمهخشک قرار دارد. منابع آبی در حدود یکسوم از مساحت كشور قرار گرفته و باید از این مناطق به دوسوم مساحت ایران كه جزو مناطق كم آب هستند، منتقل شود. بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و مخصوصا حفر چاههای غیرمجاز نهتنها مشکل کم آبی کشور را تشدید کرده، بلکه عواقبی نظیر فرونشست دشتها و آلودگی منابع آبهای زیرزمینی را نیز به همراه داشته است. سالانه دو متر سطح آبهای زیرزمینی ۶۰ دشت اصلی در مرکز ایران افت میکند. آمارها نشان میدهد که متوسط بارندگی سالانه در کل کشور حدود ۳۵ درصد متوسط بارندگی آسیا
( ۶۴۵ میلیمتر) و ۳۰ درصد متوسط بارندگی جهان ( ۷۵۰ میلیمتر) است. به این مسئله، توزیع ناهمگن بارش در سطح کشور را نیز باید افزود. ۵۶ درصد از مجموع بارندگی سالانه ایران، تنها در ۳۰ درصد از پهنه کشور میبارد؛ اگر جمعیت ایران در پایان
سال ۱۳۹۹ را ۹۳ میلیون نفر در نظر بگیریم ، سرانه آب کشور به ۱۳۰۰ مترمکعب در سال میرسد كه در مقایسه با جهان که برابر ۷۶۰۰ مترمکعب است، هنگامیکه این رقم کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب باشد، کشور با تنش آبی (هنگامیکه عرضه و مصرف آب سربهسر باشد و امکان ذخیرهسازی آب وجود نداشته باشد) مواجه است. بهطور متوسط سرانه آب استان تهران از میانگین کشوری پایینتر است، میزان حجم آب تجدیدشونده در استان تهران به ازای هر نفر ۳۵۰ مترمکعب آب در سال است. چنانچه میزان حجم آب تجدیدشونده بین ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ مترمکعب باشد در مرحله تنش آبی است و اگر کمتر از ۱۰۰۰ مترمکعب باشد در مرحله بحران آبی مزمن و چنانچه زیر ۵۰۰ مترمکعب آب در مرحله بحران مطلق آبی است. هماکنون استان تهران در مرحله بحران مطلق آبی است. از ابتدای سال آبی ۹۹-۹۸ تا پایان بهار ۹۹ مقدار ۳۲۱ میلیون مترمکعب آب در شهر تهران مصرف شد که در مقایسه با سال آبی قبل از آن (۹۸-۹۷) ۱۱ درصد افزایش داشت، چهبسا بخشی از این افزایش به همهگیری کرونا در ابتدای سال ۱۳۹۹ مربوط بوده است. با افزایش جمعیت بهطور طبیعی میزان سرانه آب کاهش مییابد؛ درحالیکه منابع تجدیدشونده ما ثابت بوده و ممکن است درنهایت با انجام طرحهای نمکزدایی آب دریا، یک تا دو میلیارد به منابع آبی کشور اضافه شود . اگر کشوری در شرایط اقلیمی ایران حداکثر ۴۰ درصد از منابع آب را استفاده کند، در وضعیت عادی است و استفاده بیش از آن ما را وارد مرحله تنش آبی میکند. بهطور طبیعی، ۶۰ درصد باقیمانده منابع آب تجدیدپذیر سهم محیطزیست و اکوسیستمها ست و باید در اختیار طبیعت برای تغذیه سفرههای زیرزمینی، حیات تالابها و رودخانهها قرار گیرد. در شرایط کنونی، ما به جای ۴۰ درصد، حدود ۸۳ درصد از منابع آب تجدیدپذیر را مصرف میکنیم. اگر میزان مصرف آب تجدیدپذیر را با قبول برخی ریسکها به دلیل قرار گرفتن کشور در منطقه خشک و نیمهخشک بین ۵۰ تا ۵۵ درصد بپذیریم، اکنون دستکم ۲۸ درصد بیش از میزان معقول بر منابع آبی کشور بارگذاری میکنند.
۵۱۷ شهر بزرگ و کوچک کشور با بحران کمبود آب شرب مواجه است که دلایل آن کاهش نزولات جوی و برداشت بیش از حد منابع آب سطحی و زیرزمینی است از سوی دیگر سرانه آب تجدیدشونده در ایران از سال ۱۳۳۵ تا سال ۱۳۹۲، بیش از ۵ برابر کاهش یافت. در کنار این نوار، افزایش رفاه در اثر توسعه و درنتیجه افزایش مصرف آب شهری و صنعتی، توسعه نامتقارن سامانههای تأمین و توزیع به ویژه سامانههای ذخیرهسازی در شبکه و پایین بودن تعرفه آب ازجمله عوامل تشدیدکننده کمآبی در کشور است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.