ایران حامی مظلوم است اما مظلوم کیست؟
سیدمحمد بحرینیان
مرتبا پرسیده میشود که چرا جمهوری اسلامی در مسئله افغانستان مداخله نمیکند. برخی از سیاسیونی که این اشکال را مطرح میکنند همانهایی هستند که علیه حضور مستشاری ایران در برخی کشورهای جریان مقاومت اظهارنظر کردهاند. فارغ از این مسئله، نکته اول آن است که در ستیز افغانستان، هیچیک از طرفها برنده نیستند و بهویژه سنگینترین شکست، سهم آمریکا بوده است. با فرار اشرف غنی، آمریکا مهرهای را در افغانستان از دست داد که با سفر هماهنگ نشده ترامپ به پایگاه بگرام افغانستان، فورا خود را به محل سخنرانی ترامپ میرساند و یک ساعت بهصورت ایستاده و در صف سربازان آمریکایی برای ترامپ دست میزد. نوشتار حاضر پاسخی به این سؤال است که ایران در مواجهه با نزاع افغانستان باید چه کند.
یک. واقعیت این است که شناخت اغلب ما از طالبان، به ۲۰ سال پیش بازمیگردد، همان سالهایی که امارت اسلامی افغانستان که ترکیبی از نحلههای مختلف طالبان بود، بر سرزمین همسایه ما حکم میراند و در عقبماندگی و خشونت زبانزد بود.
محدودیتهای فراوان اجتماعی بهویژه برای زنان و شدت عمل در مواجهه با اقوام و صاحبان ادیان مختلف بهویژه شیعیان، تمام آن چیزی است که از طالبان شنیدهایم. همان سالها، خالد حسینی رمان بادبادکباز را نوشت که شرح غم و غصه مردمان افغان در دوره اشغال شوروی و دوره تسلط طالبان بود. همان سالهایی که طالبان حتی بادبادکبازی را در افغانستان ممنوع کرده بود.
دو. سمت دیگر ماجرا، جبهه مقاومت در برابر طالبان موسوم به مقاومت دوم است که از چند دهه قبل، در ایالت پنجشیر مرکزیت یافتهاند. رهبر امروز این جریان، احمد مسعود، تنها فرزند پسر احمدشاه مسعود است که در دولت اسبق افغانستان وزیر دفاع بود و گروههای مسلحی که در برابر اشغال شوروی و حکومت طالبان ایستاده بودند را رهبری میکرد. احمدشاه مسعود بعدها لقب قهرمان ملی گرفت و از سوی القاعده ترور شد. از احمد مسعود پسر اطلاع چندانی در دست نیست اما به نظر میرسد او چندان قرابتی با پدر نداشته باشد. مسعود پسر، بهتازگی ۳۲ ساله شده و سالها خارج از افغانستان زندگی کرده است. او دانشآموخته مطالعات جنگ و سیاست بینالمللی از دو دانشگاه انگلیسی است و علاوه بر این، یک سال در آکادمی نظامی سلطنتی انگلیس دورهدیده است، همان مدرسه نظامیای که بسیاری از رهبران وابسته عرب در منطقه ما ازجمله ملک حسین اردن، امیر فعلی و سابق قطر و نخستوزیر امارات در آن آموزشدیدهاند. احمد مسعود چندی پیش از کشورهای غربی برای مقابله با طالبان درخواست کمک کرد و اخباری از تماس او با برخی مقامات آمریکایی منتشرشده است. او و برخی اطرافیانش مواضع مشکوکی دارند و حداقل آن است که میتوان گفت چندان قابلاعتماد نیستند.
سه. حال، درگیری بین دو گروه رخداده و هیچکدام هم نماینده مردم افغانستان نیستند. حتی اگر طالبان حکومتی انسانی شکل میداد و چنین سابقهای نداشت، نمیشد پذیرفت که گروهی با سلاح، از چند ناحیه به سمت پایتخت و شهرهای مهم حرکت کرده و دولت مرکزی را ساقط کنند، بهویژه آنکه پشتوانه مردمی چندانی هم ندارند و پشتیبان اصلی آنها در شرایط امروز، دولت پاکستان است، همانطور که اولین سفر یک مقام خارجی به افغانستان پس از تسلط طالبان در هفتههای اخیر، سفر رئیس دستگاه اطلاعاتی پاکستان بود. در سوی دیگر ماجرا، مبارزان دره پنجشیر هم نماینده مردم افغانستان نیستند و همانها هم در شیعه کشی، سابقه تاریکی دارند. رئیس دولت قانونی هم که با چند نفر از اطرافیان از کشور گریخته و بنا به آمار، او هم با رأی بسیار پایین و مشکوک، در این سمت مشغول بوده است.
چهار. تکلیف جمهوری اسلامی در این میانه چیست؟ ما طرفدار مظلومیم؟ آری. اما چه کسی مظلوم است؟ اشرف غنی، هبت الله آخوندزاده و احمد مسعود هیچیک مظلوم نیستند. مظلوم، مردم افغانستاناند که بیش از نیمقرن است که رنگ آرامش ندیدهاند و سرمایههای انسانی و طبیعی کشورشان دهههاست که غارت میشود. ما نه همچون دولت پاکستان با طالبان قرابت ایدئولوژیک داریم، نه میتوانیم به جریان پنجشیر اعتماد کنیم و نه همچون آمریکا و برخی کشورهای فرا منطقهای، از تجارت سلاح سودی میبریم که بخواهیم در این آتش بدمیم. آیا مداخله ایران به نفع یکی از طرفهای درگیر در ماجرای افغانستان، سودی برای مردم ما و حتی مردم افغانستان دارد؟
افغانستان , سید محمد بحرینیان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.