اهمیت سوادآموزی آبی در مدارس
سوادآموزی آبی باید در قالب آموزش مستمر و یک فرآیند دیده شود، آموزش براساس نیاز مردم در سطوح مختلف برای شناخت موقعیت و مسئولیتشان در قبال آب و باتوجه به گستردگی چالش ها در این حوزه، افزایش دانش و تغییر نگرشهای قبلی در این مورد و جایگزین کردن نگرشهای جدید ضرورتی حیاتی است.
سواد آبی نباید به توزیع بروشور و تبلیغات تقلیل داده شود، بی تردید فهم ارتباط بین دسترسی و استفاده عادلانه از آب، مشارکت در حفاظت از منابع و بحث و گفتوگو در مورد مسائل اجتماعی و فرهنگی مربوط به آب برای تحتتأثیر قرار دادن جامعه در جهت مصرف پایدار نقش مهمی دارد. برخی کشورهای جهان از سالها قبل برای آگاهی بخشی و مسئولیت پذیری شهروندان خود به منظور مصرف بهینه آب، به آموزش در همه سطوح در جهت سازگاری با کمآبی روی آورده و می کوشند سواد شهروندان خود را در این بخش ارتقاء دهند، اقدامی که بیش و کم در کشور ما با اجرای طرح سواد آبی در سطح مدارس اجرایی شده است.
به روایت محمد جواد سمیعی، نماینده مشاور ملی سواد آبی، هدف از طرح مذکور که در آغاز راه با عنوان داناب یا نجات آب دانش آموزی نامگذاری شده بود، این است که آموزش های پایه در حوزه آب به دانش آموزان در مقطع متوسطه منتقل شود.
این طرح ۱۵ سال پیش از سوی شرکت مدیریت منابع آب ایران به عنوان متولی بخش آب کشور و از زیرمجموعه های وزارت نیرو در کنار وزارت آموزش و پرورش به عنوان مسئول و مجری نظام آموزش های رسمی، در سطح ملی و با تکیه بر مبانی علمی، به طور یکسان و هماهنگ در تمامی نقاط کشور شروع شد. طرحی که به دنبال آموزش و ارتقاء آگاهی عمومی در زمینه مسائل و چالش های آب کشور است و برای دانش آموزان مقطع راهنمایی سابق یا متوسطه اول فعلی، تعریف شده؛ نوجوانانی که از یک سو، از دوران ابتدایی عبور کرده و درک بهتری از موضوعات انتزاعی مثل آب زیرزمینی دارند و از سوی دیگر هنوز به طور کامل درگیر موضوعاتی مثل کنکور و بازار کار نشده اند. قاعدتا این گروه، تنها بخشی از جامعه نیستند که باید با آب و نجات آن آشنا شوند، اما یکی از بهترین و مستعدترین افراد جامعه قلمداد می شوند.
سمیعی در گفت و گو با «رسالت» می گوید: «آموزش سواد آبی در سطح مدارس، پایه ای و اصولی هست و در نقطه مقابل اقدامات شعاری، مقطعی و سلیقه ای قرار دارد. معمولا در آغاز تابستان با شدت گرفتن کم آبی، چند بیلبورد با هدف صرفه جویی آب در سطح شهر نصب و تعدادی بروشور چاپ می شود اما این موارد، آموزش های پایه ای محسوب نمی شود و طبیعتا اثربخشی چندانی هم ندارد، حال اینکه در آموزش های اصولی به دانش آموزان بدون درک درست از منابع و مصارف آب، مباحثی تحت عنوان صرفه جویی ارائه نمی شود.»
این کارشناس ارشد حوزه آب از گروه مهندسی- اجتماعی آبانگاه با استناد بر نتایج پژوهش ها عنوان می کند: «وضعیت سواد آبی در جامعه ما چندان تعریفی ندارد. چند سال قبل نتایج یک نظرسنجی عمومی نشان می داد، اولویت نخست شرکت کنندگان برای حل مسئله آب، بارورسازی ابرها و انتقال آب از دریا بوده است، درصورتی که از منظر کارشناسی اینگونه راه حل ها اولویتی در مسئله آب ایران ندارند. بنابراین ارائه تصویر درست و اصلاح باورهای نادرست بسیار حائز اهمیت است. یکی از باورهای نادرست این است که سهم بزرگی را برای وقوع بارش در نظر می گیریم، به این مفهوم که پس از ورود به دوره ترسالی و بارش های نرمال، مسئله آب را خاتمه یافته تلقی می کنیم.
امسال مطابق پیش بینی کارشناسان، پاییز پربارشی خواهیم داشت و نباید مشکل کم آبی کشور را حل شده قلمداد کرد، چراکه مسئله کلان تر و عمیق تر از تصور ماست. ماهیت اقلیم ایران خشک و نیمه خشک است و وقوع بارش های خوب مقطعی نباید ما را به توهم پرآبی دچار کند. متأسفانه برخی مسئولان به دلیل نگرش نادرست و اولویت های فوری، مسئله کم آبی را رها کرده و با دانش ناکافی در حوزه آب سرمایههای عظیمی را به بهانه اشتغالزایی در بخش صنعت، خرج انتقال آب بین حوضهای، سدسازی و آب شیرین کن میکنند، و برای آبهای زیرزمینی که معمولا مورد استفاده کسب و کارهای خرد و متوسط کشاورزی و تأمین امنیت غذایی میلیونها نفر است خود را کنار کشیده و نجات اشتغال این بخش را وظیفه خود نمیدانند. منابع آب زیرزمینی در معرض خطرند و باید درک کرد این منابع بیانتها نبوده و از بین رفتنیاند و بی توجهی به این مسئله موجب هدر رفت منابع عظیم آبهای زیرزمینی در بخشهای مختلف کشاورزی میشود. این چالش خود مصداق بارز بی سوادی یا کم سوادی آبی است، در اینجا آگاهی جامعه مهم است، جامعه ای که به مسئولان اجازه ندهد، عوامانه اقدام کنند. طبیعتا در بخش هایی که جامعه آگاه شده، مسئولین دست به عصا حرکت می کنند. برهمین اساس در طرح داناب و سواد آبی قرار نیست دانش آموزان اعداد و ارقامی را در رابطه با میانگین بارندگی و تعداد دشت های ممنوعه حفظ کنند. هدف این است که در ابتدا یک تصویر درست علمی در ذهن آنان شکل بگیرد تا بدانند با چه مسئله ای مواجهیم و سپس مباحث مربوط به مصرف صحیح در تمامی بخش ها مطرح شود.»
تداوم آگاهی، مستلزم استمرار
میزان اثربخشی این طرح موضوع دیگری است که سمیعی با اشاره به آن بیان می کند: «سالانه یک نمونه تصادفی آماری در ابتدا و انتهای طرح انتخاب و پیش آزمون و پس آزمون برگزار می شود تا میزان اثربخشی آموزش ها سنجیده شده و به عنوان مثال مشخص شود دانش آموزان چقدر با چالش های آب زیرزمینی آشنا و مفهوم آب مجازی را درک می کنند و بینش آنها درباره محدودیت آب تا چه حد ارتقاء یافته است. در حال حاضر بخش بزرگی از مسئولین و تصمیم گیران ما تصویر درستی از محدودیت آب ندارند و به این موضوع به چشم یک نهاده محدود نمی نگرند، به همین علت صنایع، کشاورزی و شهرها را بیهوده توسعه می دهند، این پارامترها در قالب طرح سواد آبی به دانش آموزان منتقل شده و نتایج ارزیابی ها نشان می دهد که سالانه به طور میانگین نزدیک به ۱۰ درصد آگاهی و بینش دانش آموزان ما نسبت به آب افزایش یافته، اما تداوم این آگاهی، مستلزم استمرار است. گاه در برخی از نقاط کشور و یا در سطح ملی، این طرح به علت سلیقه و نگرش مدیران در اولویت نبوده و کار به شکل مقطعی و محدوده ای کمرنگ شده است. هر چند دوباره، پا گرفته و به رشد خود ادامه داده است.»
این طرح به دنبال ایجاد یک تصویر منسجم از مسئله آب و راه های کمک به نجات آن در ذهن دانش آموزان است. از آن جایی که موضوعات آبی در نواحی و استان های مختلف، متفاوت است، در کنار مسائل عمومی، موضوعات آموزشی طرح داناب در هر استان، تنظیم و بومی سازی می شود. موضوعاتی مثل آب های زیرزمینی و یا آب مجازی، از مهمترین محورهایی است که تقریبا در تمامی کشور دنبال می شود. از سال ۱۳۹۷ نیز، هر سال، یک موضوع در میان موضوعات متنوع آبی، به عنوان موضوع کلیدی سال انتخاب و در هر نقطه از کشور، متناسب با مثال های محلی، مورد آموزش عمیق تر قرار می گیرد. سمیعی در این رابطه توضیح می دهد: «یک چارچوب کلی و ملی در طرح داناب و یا سواد آبی طراحی شده که مسائل کلان آب را ترسیم می کند و بعد شرکت های آب منطقه ای یعنی بخش آب هر استان موظف می شوند تا در تعامل با آموزش و پرورش، مسائل را برای همان استان به صورت بومی – محلی، پیاده سازی کنند. به عنوان نمونه بسیاری از استان های ما با مسئله فرونشست درگیرند (موضوعی که به عنوان محور آموزش های طرح در سال تحصیلی ۰۳-۱۴۰۲، انتخاب شده است) اما در بعضی استان ها پررنگ تر است و باید به شکل جدی تری مورد توجه قرار گیرد. بنابراین آموزش ها شامل یک بخش عمومی و یک بخش بومی – محلی است که دانش آموزان هر استان با مسئله آبی مختص به منطقه خود آشنا می شوند.»
بحران فرونشست زمین بهدلیل برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی بسیار جدی است و نهتنها آثار باستانی و تاریخی، که حیات روزمره و زندگی شهروندان را تهدید میکند، ازجمله در منطقه مرودشت فارس که محوطه های تاریخی نقش رستم و تخت جمشید در آن واقع شده است. به گفته کارشناسان این دشت یکی از ۴ منطقه دارای خطر بالای فرونشست در کشور است. حدود ۵۰ سال قبل سطح آب های زیرزمینی در این منطقه کمتر از ۲۰ متر بوده است، اما بررسی های میدانی در دو ماه گذشته از آن منطقه نشان می دهد، اکنون سطح آب های زیرزمینی در این دشت به ۱۲۰ متر رسیده و این در نوع خود یک چالش بزرگ است. مریم قربانی، نماینده اداره کل آموزش و پرورش در طرح داناب و مسئول اجرای آن در استان فارس با اشاره به ارتقاء سواد آبی در میان دانش آموزان این استان، از فرونشست زمین به عنوان موضوع محوری در ارائه آموزش به محصلان یاد کرده و در گفت و گو با «رسالت» می گوید: «مهمترین عامل فرونشست در استان فارس، کشاورزی و استخراج آب از ذخایر آب زیرزمینی است و راهکار برون رفت از آن مدیریت برداشت و حداقل ثابت نگه داشتن سطح آب زیرزمینی است، برای اصلاح این روند و تغییر در باورها و نگرش ها، آموزش سهم بسزایی دارد. شاید اگر مدیران ارشد در زمان نوجوانی به خوبی آموزش دیده و آگاه می شدند، اکنون مسئله فرونشست زمین به نقطه فعلی نمی رسید.»
دانش آموزان در آینده تصمیمات درستی را اتخاذ میکنند
قربانی خاطرنشان می کند: «استان فارس پس از خراسان رضوی بیشترین جمعیت دانش آموزی را دارد و از نظر مناطق آموزشی، رتبه اول در کشور را به خود اختصاص داده و در تمام ۶۰ منطقه آموزشی این استان، به منظور آموزش سواد آبی، جشنوارهها و کارگاههای متعددی برگزار کردیم و مستندات و مشاهدات میدانی نشان می دهد، در فرهنگسازی مدیریت مصرف آب تغییرات مثبتی رخ داده و دانش آموزان همانند طرح های همیار پلیس و همیار بهداشت، توانسته اند خانوادهها را با خود همراه کرده و محدودیت منابع آبی را گوشزد کنند. البته این گونه طرح ها در بلندمدت نتیجه می دهد و دانش آموزان می توانند در بزرگسالی به هنگام تصمیم گیری و سیاستگذاری در سطح کلان دخالت داشته و سیاست ها و تصمیمات درستی را اتخاذ کنند.»
عبدالله اسکویی، مدیرکل اسبق روابط عمومی شرکت مدیریت منابع آب ایران نیز درباره این طرح و اهمیت اجرای آن به «رسالت» می گوید: «موضوع تربیت نسل ها از سنین کودکی به لحاظ علمی و تجربی امری به اثبات رسیده است و طرح دانش آموزی نجات آب با همین هدف آغاز به کار کرد، طرحی منحصر به فرد که به دنبال آموزش های مستمر و دائمی است و دانش آموزان در طول ۹ ماه حضور در مدرسه، با این طرح در ارتباطند. پیش از شروع آموزش ها، میزان آگاهی و اطلاعات دانش آموزان در این مورد که «آیا می دانند در یک منطقه خشک زندگی می کنند و منابع آب آنها محدود است»، «آیا راههای تأمین آب در منطقه خود را می شناسند و چگونگی تأمین آب منطقه آنها و آشنایی با راههای استفاده درست از آب» مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد، پس از آن، آموزش ها شروع می شود. نکته مهم این است که پس از آموزش نیز، میزان اطلاعات دانش آموزان اندازه گیری می شود، بنابراین طرح مذکور قابل اندازه گیری است، البته سنجش کارهای فرهنگی دشوار است، اما به هر ترتیب این اقدام را با همکاری مشاوران مختلف انجام دادیم و براساس آمارها بین ۵ تا ۷ درصد اطلاعات دانش آموزان درباره آب افزایش یافته و مشخصا با عدد و رقم قابل استناد است.»
لزوم تربیت نسلی آگاه و مسئول
اسکویی عنوان می کند: «آموزش ها در این طرح از حالت نمایشی و صرفا دولتی و بوروکراتیک خارج شده و از همان ابتدا به دنبال آموزش های عمیق بودیم و انتظار هم نداشتیم که بلافاصله در رفتار مصرفی دانش آموزان تغییری ایجاد کند، چراکه این مسئله در درازمدت محقق می شود، اما برای استفاده صحیح از آب، به دنبال تربیت نسلی آگاه و مسئول هستیم، باتوجه به اینکه مخاطبان ما در این طرح، دانش آموزان بالای ۱۵ سال هستند، آنها ۱۰سال بعد در گوشه ای از کشور، مسئولیتی را به عهده گرفته و می توانند بسیاری از مسائل بخش آب را حل کنند.»
پایه و اساس فرهنگسازی، آموزش در سطح مدارس است و اگر این اقدام به درستی شکل بگیرد، استفاده ما از منابع آب و انرژی بهینه شده و با همین منابع آب محدود می توانیم، مصارف موجود را تأمین و چالش های فعلی را کاهش دهیم. حمید رحمانی، معاون دفتر برقابی شرکت مدیریت منابع آب بر این عبارت تأکید و در گفت و گو با «رسالت» عنوان می کند: «آموزش در سطح مدارس، باعث فرهنگسازی شده و دانش آموزان آموزههای خود را به خانوادهها نیز منتقل می کنند، اقدامی که می تواند برای مدیریت و بهینه سازی مصرف آب در آینده مؤثر باشد. البته در مباحثی که با فرهنگسازی گره خورده، نمی توان در بازه زمانی کوتاه مدت تغییر مشخصی را در رفتار شهروندان برای بهره برداری از منابع آب مشاهده کرد. در طرح سواد آبی قرار بود شرکت های آب منطقه ای با حضور در مدارس و براساس یک برنامه مشخص، دانش آموزان مقطع متوسطه اول را به صورت ویژه با مباحث آبی آشنا کنند، این اقدام در ادامه به گنجاندن یک واحد درسی به نام انسان و محیط زیست در سال اول متوسطه دوم منجر شد تا مباحث مرتبط با منابع آب به ویژه منابع آب زیرزمینی به صورت رسمی تدریس و دانش آموزان بیشتر با این موضوع آشنا شوند.»
بالغ بر نیمی از آب مصرفی در کشور از منابع آب زیرزمینی است، از حدود یک میلیون و ۲۴ هزار چاه حفر شده برای استخراج آب زیر زمینی در کشور، مجموع چاههای غیرمجاز کشور به حدود ۴۲۲ هزار حلقه رسیده که از این تعداد ۱۶۰ هزار حلقه چاه بعد از سال ۸۵ حفر شده است. در این میان، سهم کشاورزی هم شایان توجه است و از مجموع حدود ۶۰۱ هزار حلقه چاه دارای پروانه و مجاز، ۵۰۰ هزار حلقه مربوط به بخش کشاورزی است. وزارت نیرو در گزارشی اعلام کرده ۸۷ درصد مصرف سالانه کشور از آبهای زیرزمینی به کشاورزی اختصاص دارد. هرچند در سالهای اخیر بارها و بارها از سوی پژوهشگران حوزه آب درباره استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی هشدار داده شد، اما با بینتیجه بودن این هشدارها، شاهد استفاده ۵۵ درصدی از این منابع هستیم؛ منابعی که کمبود آنها مدتها از جمله دلایل اصلی فرونشست زمین بوده است. این ها مواردی است که به گفته رحمانی برای دانش آموزان در قالب طرح سواد آبی تشریح می شود. معاون دفتر برقابی شرکت مدیریت منابع آب در ادامه توضیح می دهد: «بخش کشاورزی با راندمان ۳۴ درصدی مهمترین مصرف کننده آب است، وقتی آب را با چنین راندمانی مصرف می کنید، عملا حدود ۶۷ درصد آن را دور می ریزید. چنانچه بهینه سازی مصرف اتفاق بیفتد، حتی اگر ۱۰ درصد در مصرف آب کشاورزی صرفه جویی کنیم، حدود ۹ یا ۱۰ میلیارد مترمکعب آب کمتر مصرف می شود و از این طریق می توان بسیاری از کمبودها را در سایر بخش ها تأمین کرد.
در بهینه سازی و افزایش راندمان آب، بخش کشاورزی و سپس شرب بیشترین تأثیر را دارند. درست است که مصرف آب شرب ما حدود ۷-۶ میلیارد مترمکعب است و در سرجمع کشور چندان تأثیرگذار نیست، ولی منابع آب شرب محدودند. وقتی آب شرب کم است، باید همان را نیز بهینه مصرف کرد. شاید ۱۴۰ لیتر در روز سرانه مصرف هر شخص در مناطق شهری باشد، ولی اکنون در برخی از ساختمان ها این حجم به حدود ۴۰۰ لیتر در روز می رسد. از سوی دیگر شهرسازی، توسعه کشاورزی و صادرات و واردات محصولات ما باید منطبق بر منابع آبی باشد و همه بخش ها، نقش خود را در مصرف بهینه آب ایفا کنند.»
بد مصرفی آب، لزوما در عدم آگاهی ریشه ندارد
رحمانی به این مسئله هم معتقد است که بیش مصرفی و استفاده ناصحیح از آب در کشور ما لزوما ریشه در عدم آگاهی ندارد. اغلب شهروندان از مسئله کمبود آب و چالش های کشور در حوزه محدودیت منابع آبی به خوبی آگاهند و آنهایی که در شهرهای محل سکونت خود به شدت با کمبود آب شرب مواجهند، می دانند وضعیت به چه صورت است، اما اطلاعات و آگاهی آنان تغییری در رفتار مصرفی شان ایجاد نکرده است و فعلا فرهنگسازی بیشتر در مرحله ذهنی انجام شده و به مرحله عملی نرسیده است.»
با این وجود، معاون دفتر برقابی شرکت مدیریت منابع آب از این مسئله ابراز خرسندی می کند که «وضعیت بغرنج آب به یک چالش ذهنی تبدیل شده و بخشی از دغدغه عمومی جامعه می تواند ناشی از اجرای طرح سواد آبی در مدارس باشد.»
تغییر در رفتار مصرفی دانش آموزان
موضوعی که مریم عابدینی، نماینده و رابط طرح سواد آبی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی آن را نقطه ای امیدوارکننده توصیف و در گفت و گو با «رسالت» مطرح می کند: «این طرح اثربخش بوده و با کمک دانش آموزان فرهنگسازی اصلاح الگوی مصرف آب و همچنین شناخت منابع آبی و حفظ و حراست از آن تنها در سطح مدرسه محدود نمانده، بلکه خانوادهها هم تا حدودی آگاه شده اند. بنابراین تهیه بسته های متنوع آموزشی و اطلاع رسانی موجب شده خانوادهها و دانش آموزان با آب و فرآیندهای آن آشنا شده و رابطه متقابل آن را با جامعه پیرامونشان درک کنند. در عین حال برخلاف مسئولان متوجه شده اند که سازگاری با کمآبی فقط اجرای پروژههای سدسازی و انتقال آب نیست، بلکه افزایش دانش و تغییر نگرشهای قبلی در مورد آب و جایگزین کردن نگرشهای جدید است.»
عابدینی تغییر در رفتار مصرف آب را نیز مهم دانسته و بیان می کند: «تحقیقی در خصوص شاخص ارزیابی سطح سواد آب شرب شهری در ۳۱ مرکز استان در چین انجام شده که نشان می دهد نمره سواد آب نسبتا بالا است، اما نمره رفتار آب نسبتا پایین است، از این رو سعی شده آموزش ها صرفا به شکل تئوری نباشد، تا در رفتار مصرفی دانش آموزان متناسب با سوادی که در حوزه آب کسب می کنند، تغییراتی ایجاد شود. نکته حائز اهمیت دیگر این است که به عنوان مثال در بسیاری از جوامع شهری، ۳۰ تا ۵۰ درصد از کل آب فرآوریشده برای آبیاری باغچههای خانگی مصرف میشود که مردم نمیخواهند از آن دست بکشند؛ سواد آبی در سطح آموزش به مردم یعنی انتقال دانش برای بهکارگیری تکنیکهای کاهش مقدار آب مصرفی برای آبیاری، آموزش برای جمعآوری آب باران و کاهش نیاز به آب شهری و استفاده از الگوی کشت و آموزش و مشارکت در حفظ منابع با استفاده درست است. از طرفی مردم در حالی به راحتی غذا را تبدیل به زباله میکنند که نمیدانند چگونه باعث اتلاف آب، افزایش انتشار گازهای گلخانهای و تسریع تغییرات آب و هوایی می شوند و این کار چگونه بر کل اکوسیستم تأثیر منفی میگذارد، خوشبختانه در کتاب های درسی موضوع آب پنهان ذکر شده و بازخوردهای مثبتی دریافت کرده ایم.»
دانش آموزان , سوادآموزی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.