افزایش مشارکت در انتخابات و ضربهفنی دشمن
مصطفی هدایی
راهبرد اصلی نظام جمهوری اسلامی در انتخابات بهطورکلی مشارکت بالا توسط مردم است. مشارکت فعال، با بصیرت و هوشمندانه بهترین خروجیها را برای مردم ایران به ارمغان آورده و توانسته دشمنان را برای سالها ناامید سازد.
جریان اصلی حیات نظام جمهوری اسلامی، انتخابات و مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی کشور است. این فعل سیاسی بهمانند خون در رگهای نظام عمل میکند و اندام را برای رزم و حضور میدانی درصحنههای مختلف آماده میسازد. اهمیت مشارکت در انتخابات تا به حدی بالاست که رهبر معظم انقلاب اقتدار و قدرت نظام را به آن منوط کردهاند و پارادایم سیاسی ایشان بر مبنای حقوق عامه و ملت همیشه در صحنه استوار است.
ایشان در سخنرانی نخستین روز قرن ۱۵، ورود ایران به قرن جدید را با انتخابات ارزیابی کردند، درحالیکه در قرن گذشته سرنوشت کشور به کودتای انگلیسی گرهخورده بود. یک قرن ایران با انواع و اقسام تحولات و پیشامدهای خوب و بد آزموده شد و در نیمه دوم قرن چهاردهم عنایات الهی بر کشور ایران باعث شکلگیری انقلاب اسلامی شد تا ایران برای دههها و قرنهای آینده، استوار بر انقلابی الهی باشد. گام دوم انقلاب اسلامی در قرن جدید جاری و ساری خواهد شد و در دوران بلوغ نظام جمهوری اسلامی، شاهد تحولات عمیق تاریخی خواهیم بود.
ایران در مرکز بسیاری از تحولات جهانی قرار دارد. موقعیت استراتژیک و راهبردی کشور و دارا بودن ثروت انسانی و طبیعی بینظیر، علاوه بر فرصتها، تهدیداتی را از سوی رقبا و دشمنان به همراه داشته که در اینجا نقش مردم برای صیانت از این گنجینه و ثروت چند برابر میشود.
سرنوشت سیاسی ایران در قرن جدید به آرای مردمی گرهخورده که نزدیک به یک دهه مدیریت اجرایی را تجربه کردهاند که تا حد زیادی مسئول و باعث مشکلات اساسی در اقتصاد و معیشت بوده است. تیمهای اجرایی که در چهار دهه قبل تجربهشدهاند، هر یک بهنوعی خدمات و ضعفهای داشتند و حاصل تمامی عملکردها و کارنامهها، چارچوب بسیار مناسبی در اختیار میگذارد تا مردم با نگاهی به عقب و سنجش و ارزیابی عملکردها، تیم جدید اجرایی را با مؤلفهها و شاخصهای قابلاندازهگیری و رصد، انتخاب کنند. موضوعی که در گرو حضور و مشارکت حداکثری و آگاهانه است.
انتخاب دولت جدید؛ کاری سهل و ممتنع
رهبر معظم انقلاب اسلامی، جایگاه ریاست جمهوری در قانون اساسی ایران را بسیار مهم و حیاتی ارزیابی کردند. رئیسجمهور، مدیر اجرایی با اختیارات بسیار زیاد است که علاوه بر ریاست کابینه وزیران، ریاست بسیاری از سازمانها و نهادهای مهم ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی امنیت ملی و … بر عهده وی است. بودجه کل کشور با سیاستهای دولت مدیریت میشود. بهطورکلی پاستور، مرکز سیاسی و مدیریتی کلان در کشور است و فردی که وارد آن میشود، میتواند بسیاری از معادلات را در داخل و خارج از کشور تغییر دهد. هرچند بازیگران سیاسی سعی دارند با تعریفهای انحرافی از جایگاه ریاست جمهوری، عملکرد ضعیف کابینههای موردحمایت را توجیه کنند ولی آنچه در دولتهای مختلف و نتایج حاصله برای مردم مشاهده میکنیم، گویای واقعیتی است که بهراحتی نمیتوان از کنار جایگاه ریاست جمهوری گذشت. کسانی که بیشترین هجمهها را نسبت به جایگاه ریاست جمهوری در قالب نداشتن اختیارات کافی دارند، بیشترین تلاشها را برای دستیابی به این جایگاه نیز به کار میگیرند. تلاشی که در مواقعی همراه با سیاهنمایی، دوقطبیسازی و بازیهای ناجوانمردانه سیاسی نیز بوده است.
ریاست جمهوری بعد از انقلاب اسلامی که در دهه نخست شکل گرفت، جایگاهی بهمانند امروز نداشت و نخستوزیر اختیارات اجرایی بسیار بیشتری داشت. با تغییر قانون اساسی و افزایش اختیارات رئیسجمهور در سال ۶۸، مدیریت کلان اجرایی بهعنوان نفر دوم در ساختار سیاسی ایران تعریف شد. دولت هاشمی رفسنجانی با سیاستهای اقتصاد بازار آزاد پا به عرصه گذاشت و نتیجهای که حاصل شد تورم افسارگسیخته و استقراض خارجی بالا بود. این فرمول در دولت بعدی یعنی دولت سیدمحمد خاتمی با شیب ملایمتری ادامه پیدا کرد ولی بههمریختگیهای سیاسی و فتنههای جریان اصلاحطلب تندرو، فضای عمومی را از آرامش خارج ساخت. دولت محمود احمدینژاد با شعار عدالتخواهی و توزیع برابر ثروت پا به میدان گذاشت و علیرغم خدمات در دولت نخست، در دولت بعد وارد حاشیههای سیاسی و فسادهای اقتصادی شد و نتوانست بهطور کامل، خاطرهای خوب از عملکرد دولت برجای بگذارد. اما دولت حسن روحانی که با شعار نه به دولت قبل پا به میدان گذاشته بود، راه مذاکره و تعامل برای رفع تحریم و توسعه اقتصادی را اولویت قرار داد و نتیجه آن چیزی شده که در بازارهای مالی و کالاهای مصرفی شاهدیم.
عملکردها و کارنامهها بهصورت کلی در اختیار مردم است ولی کارشناسان میبایست بخشهای مختلف را برای مردم تحلیل کنند تا جزئیات امور نیز بار دیگر یادآوری شوند. انتخاب دولت جدید میبایست بر اساس کارنامههای دولتهای قبلی ارزیابی شود. مشاهده برنامه نامزدهای ریاست جمهوری نشان خواهد داد که تا به چه میزان با توفیقات دولتهای قبلی و شکستهای آنها نزدیکی دارد. آیا همان راهی است که قبلا پیموده شده و نتیجهای حاصل نشده؟ آیا در مسیر اصلاح برخی از راهحلها و بهکارگیری مجدد آنهاست؟ برنامه پیشنهادی تا چه اندازه به سیاستهای اقتصاد بازار آزاد، عدالتخواهی، تعامل یا اقتصاد مقاومتی و … نزدیک یا دور است؟ اگر برنامه نامزدی تعامل با دنیا برای رفع مشکلات اقتصادی است، چه تفاوتی با دولت کنونی دارد؟ و دهها سؤال دیگر که باید آگاهانه پاسخ داده شود تا انتخاب دولت جدید ولی کارآمد و حلکننده مشکلات میسر شود.
در کنار شناخت آگاهانه از برنامهها و نامزدهای انتخاباتی، یک رئیسجمهور قوی نیازمند پشتوانه رأی بسیار بالاست که این امر نیز از مشارکت بالا حاصل میشود. مشارکت بالا و آگاهانه حلال تمامی مشکلات کشور خواهد بود و مردم ثمرات آن را در یک سال نخست شروع دولت خواهند دید. ازاینرو نباید مردم فرصت را از دست بدهند و اسیر بازیهای سیاسی و جنگ روانی دشمنان شوند. دشمن تمام تلاشش را خواهد کرد تا تیم اجرایی ضعیفی در رأس ساختار اجرایی کشور قرار گیرد و هرآنچه در توان دارد برای از رونق انداختن انتخابات به کار خواهد گرفت. مشارکت بالا و آگاهانه رمز پیروزی مردم در برابر دشمنان قسمخورده ایران خواهد بود. دشمنانی که برای تکهتکه کردن این خاک برنامههای خطرناکی دارند ولی همواره از سوی مردم ناامید شدهاند.
انتخابات 1400 , مصطفی هدایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.