اعلان جنگ دولت سوئد علیه جهان اسلام
فخرالدین اسدی
تحلیلگر حوزه روابط بینالملل
اقدام هتاکانه اخیر یک فرد شیطانصفت در آتشزدن قرآن کریم در مقابل مسجدی در شهر استکهلم پایتخت سوئد،نقطه آشکارساز اعلانجنگ این کشور اروپایی به دو میلیارد مسلمان در جهان محسوب میشود. اعطای مجوز قضائی برای فرد هتاک و حمایت از اقدام وی توسط پلیس ، بیانگر عمق فاجعه در سوئد میباشد. سران غرب ازجمله دولتمردان سوئد در حالی از کلیدواژه تهی شده از معنای آزادی بیان بهره میگیرند که در این کشورها حمایت از اسلام و مسلمانان و یا سؤال درباره هولوکاست و یا زیر سؤال بردن ارزشهای غربی جرم تلقی شده و با شدیدترین برخوردها و محکومیتها همراه میشود.حذف پستهای اسلامگرایانه و یا حتی تصویری از سرداران مقاومت در شبکههای مجازی همچون توییتر و اینستاگرام نیز نمودی از این استبداد فرهنگی و مخالف آزادی بیانِ ادعایی است.سرنوشت «روژه گارودی» اندیشمند و مورخ بزرگ فرانسوی که تنها به جرم سؤال کردن درباره هولوکاست بازداشت و مجازات شد و حتی در دادگاه مورد تعرض و حمله فیزیکی قرار گرفت چیزی نیست که جهان آن را فراموش کند.
تناقض آشکار در غرب
میان ادعای آزادی بیان و هتک حرمت به مقدسات مسلمانان در غرب تناقض آشکاری وجود دارد. در کشورهای اروپایی و خصوصا حوزه اسکاندیناوی مانند دانمارک و سوئد که هتک حرمت به قرآن تشدید شده، دستگاههای امنیتی به خیال خود درصدد کنترل جریانات افراطگرا هستند و در این مسیر به آنها اجازه تشکیل حزب را داده و حتی زمینه حضور آنها در پارلمان را فراهم میکنند. راسموس پالودان، شهروند دانمارکی – سوئدی که به دلیل انجام مکرر اقدام موهن قرآن سوزی شناخته شده است، یکی از مهرهای بازی وقیحانه غرب در این معادله محسوب میشود. پالودان در ظاهر دارای یک حزب و عضو یک جریان رسمی قدرت است و ۶ کرسی از ۱۷۶ کرسی پارلمان دانمارک را در اختیار دارد؛ حزب ضد اسلام و قرآن ستیز پالودان، با این هدف قدرت مانور یافت تا اسلامستیزی سیستماتیک در غرب ترویج پیدا کند.
اسلامستیزی سیستماتیک در غرب
این درواقع نگرانی غرب از رشد جریانات اسلامگرای واقعی و انطباق آموزههای فکری اسلام با فطرت بشری، دلیل استقبال کشورهای اروپایی از اسلامستیزی سیستماتیک است. ازاینرو این کشورها با هدف مقابله با اسلام و کنترل احزاب افراطگرای خود، این احزاب را جزءجریانات رسمی قدرت در کشورهای خود کردند، اما واقعیت امر این است که همیشه انجام و آغاز یک بازی به معنای به فرجام رساندن آن نیست.
قطعا دستگاههای امنیتی سوئد و کشورهای اسکاندیناوی و حتی کشورهای اروپایی که به جریانات اسلامستیز بهای زیادی دادند، به آنها وزن سیاسی و وزن اجتماعی داده و میدهند، از بومرنگ این شرارتها در امان نخواهند ماند و شاهد آسیبهای آنان به امنیت خود خواهند بود. این جریانها خصلتشان بهگونهای است که حتی اگر در قدرت قرار بگیرند و اگر به ادعای مقامات امنیتی غرب کنترل شوند، باز درنهایت شرارت خود را خواهند داشت و بهزودی کشورهایی که اکنون قرآن ستیزی را نماد آزادی بیان میدانند، متوجه این خطای دیدگاه و خطای محاسباتی خودشان خواهند شد اما آن زمان بسیار دیر است! قطعا دولت و پلیس سوئد هزینه بسیار هنگفتی بابت اقدام وقیحانه خود در حمایت از قرآن سوزی اخیر و موارد مشابه پرداخت خواهند کرد.
مانور آزادانه شیاطین در غرب
آنچه امروز در سوئد و برخی کشورهای اروپایی دیگر از آن سخن میگوییم، «اسلامستیزی سیستماتیک» نام دارد. در این روند، پلیس و محافل امنیتی انگلیس مسیر ارتکاب جرائم نژادپرستانه و اسلامستیزانه را در این کشور باز گذاشتهاند، تا حدی که حتی اقدام به قتل مسلمانان نیز در این کشور ریسک و هزینه پایینی دارد!در این خصوص، سوئدیها نقش بازیگری پیشتاز را ایفا کردهاند، حالآنکه در دیگر کشورهای اروپایی نیز چنین وضعیتی حاکم است.
آمار منتشرشده رسمی در این دو کشور نشان میدهد که میزان حملات اسلامستیزانه علیه مهاجرین و پناهجویان در سال ۲۰۲۲ میلادی( سال میلادی گذشته) بیش از ۵۰ درصد نسبت به سال ۲۰۲۱ میلادی افزایش یافته و اسلامستیزان، اکنون با صراحت و وقاحت بیشتری به مقدسات دین مبین اسلام توهین کرده، پیروان آخرین دین آسمانی را هدف انواع هجمهها و آزارهای لسانی و فیزیکی خود قرار میدهند. سیاستمداران و نمایندگان پارلمان کشورهای اروپایی تا چندی پیش، مدعی بودند این موارد مصداق بارز «آزادی بیان» در غرب محسوب میشود، اما اکنون دامنه این آزادی ادعایی و دروغین تا آتش زدن مسلمانان در قلب شهرهای اروپایی پیش رفته است!
سکوت وقیحانه سازمان ملل متحد
سکوت وقیحانه سازمان ملل متحد در این خصوص، هرگز قابل توجیه نیست! بدون شک سازمانهای بینالمللی یکی از اصلیترین بازندگان و بازیگران مردود در حادثه قرآن سوزی اخیر در استکهلم محسوب میشوند. اسلامهراسی سیستماتیک در غرب مدتهاست در قالب یک سیاست امنیتی و فرهنگی نهان و عیان وجود داشته است، اما اکنون شاهد نمادهای آشکارتری از آن، در قلب اروپا هستیم که جان و سلامت مسلمانان را تهدید میکند. آیا زمان آن نرسیده است که سازمانهای بینالمللی نسبت به این رویکرد ضد بشری که مغایر با اصول حداقلی مندرج در منشور ملل متحد و حق حیات انسانهاست، ورود پیدا کنند؟! به نظر میرسد افکار عمومی جهان از تکرار استانداردهای دوگانه در خصوص آزادی، حقوق بشر و … کرخت شده و از خود نمیپرسد، چرا در یکجا خشونت مجاز و در جای دیگر حرام است؟ چرا درجایی، جانها عزیز است و در جای دیگر، ذلیل؟ چرا در یکجا رعایت حقوق اقلیتها واجب است و در جای دیگر مباح؟ چرا باید برخی دولتها پاسخگو باشند و برخی دولتها بینیاز از پاسخ؟ رسانههای آزاداندیش، کجای این معادلات ایستادهاند؟
آنچه این رویکرد وقیحانه و ضد بشری را تقویت میکند، سکوت سازمانهای بینالمللی ازجمله کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد و همچنین نهادهای پُرادعایی مانند اتحادیه اروپاست، نهادی که نهتنها اساسا قرابتی با حقوق بشر ندارد، بلکه خود کانون تولید نفرت و خشم علیه مسلمانان ساکن اروپا شده است.اکنون پلیس و دستگاههای امنیتی غرب، قدرت مانور نژادپرستان و مهاجرستیزان را در مواجهه با مسلمانان دوچندان کردهاند، حتی اگر آنها قصد جان مسلمانان و قتل آنها را داشته باشند.سوزاندن کتاب پیروان آخرین و کاملترین دین آسمانی نیز در همین چارچوب قابلتحلیل و بررسی است. گرچه با بیتفاوتی مقامات غربی نسبت به موضوعاتی چون آتش زدن قرآن توسط «راسموس پالمودان» سیاستمدار اسلامستیز سوئدی-دانمارکی، قابل پیشبینی بود که چنین ماجرایی دوباره در خاک اروپا ( و در سایه حمایت رسمی پلیس) رخ دهد! در سایه همین رویکرد غیرانسانی کشورهای غربی، گروههای افراطیِ اسلامستیز و قرآنستیز نهتنها قدرت مانور اجتماعی مطلق در جوامع غربی پیداکردهاند، بلکه به اشکال مختلف وارد ارکان رسمی قدرت شدهاند.بدون شک غرب نتیجه این بازی پرهزینه خود را در آیندهای نزدیک دریافت خواهد کرد.
سوئد , فخرالدین اسدی , هتاکی به قرآن
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.