اعجاز سخن
حجتالله آتشافروزمند
معجزه تنها زنده کردن مردگان، تبدیل کردن جامدات به جانوار عجیب و از این دست اعمال خارقالعاده نیست. معجزه گاهی یک عمل ظاهرا انسانی است که از فرط کمال، سر زدن آن از یک انسان عجیب به نظر میرسد. خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه و همچنین خطبه زینب کبری علیهاالسلام در کوفه و شام، معجزاتی به تمام معنایند که با حساب و کتاب عقلی جور در نمیآیند. چطور زنی ظاهرا کم سن و سال و داغدیده و در کوران شدیدترین التهابهای سیاسی و اجتماعی که مردان پرادعای عرب را ترسانده و بیاراده ساخته، میتواند خطبهای بخواند منظم و منسجم و معتدل و لطیف که سرشار از معارف الهی و علوم مختلف و آیات قرآن است و نه تنها مدعیان خلافت و فدک را قانع و مقر به حق اهل بیت میگرداند، صدای ناله و شیون مردمی که وجدانشان به درد آمده را بلند میکند؟ این خطبه، همچون خطبهای است که مدتها روی آن کار شده و برای یک برنامه از پیش برنامهریزیشده و قاعدهمند ایراد شده است؛ نه جدالی که رسما وسط یک دعوا و کشکمش سیاسی پیش آمده. از این رو خطبه فدکیه نه تنها از حیث اهمیتی که در استدلال برای فدک و خلافت دارد، بلکه از جهت علوم و معارف مختلف مطرح شده در آن و حتی چگونگی تدوین آن حائز بحث و بررسی است. تمرکز یادداشت پیش رو بر بحث است مربوط به نعمات که در ابتدای خطبه حضرت بیان شده است.
بیتردید خداوند متعال نعمتهای زیادی به انسان عطا داشته است؛ نعمتهایی که نمیتوان به هیچ شکلی شکرگزار واقعی آن بود؛ چراکه به هر شکلی بخواهیم شکر کنیم، باز با نعمتی از نعمتهای او شکر گفتهایم؛ چه شکر زبانی باشد و چه شکر عملی. اهلبیت علیهمالسلام، بالاترین مرتبه شکرگزاری را نسبت به پروردگار داشتند و همواره، حتی در سختترین حالات، شاکر او بودند. در این نوشتار، با توجه به فرازی از خطبه زیبای فدکیه، به کاوشی در مورد نعمتهای الهی از زبان حضرت صدیقه علیهاالسلام میپردازیم.
حضرت فاطمه علیهاالسلام اولین ویژگی نعمتهای الهی را نامحدودی این نعمتها از نظر کمیت بیان میکند: «جَمَّ عَنِ الإِحْصَاءِ عَدَدُهَا»؛ «نعمتهایی که تعدادشان از شماره بیرون است». این ویژگی در کلام حضرت، ریشه در این بیان قرآنی دارد: «و إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»؛ «و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را احصا کنید». گفتنی است که خاندان وحی همواره سخنانشان بر اساس قرآن و برگرفته از آن است. کوچکترین نعمت تا بزرگترین آن، که ولایت اهلبیت علیهمالسلام است، را نمیتوان شکر گفت؛ زیرا در هر شکری، باز شکری واجب است؛ چراکه بیان هر شکری با ابزاری است که خداوند به انسان بخشیده است.
از دست و زبان كه برآيد
كز عهده شكرش به درآید
البته باید توجه داشت که احساس شکرگزاری هنگامی در وجود ما پدید میآید که ما توجهی به جزئیات نعمتهای الهی داشته باشیم. ازاینرو وقتی فیلمهای مستند در مورد زیباییهای طبیعت، زندگی جانوران و شگفتیهای خلقت انسانها را میبینیم، پی به شکوه و جلال خلقت خدا برده، زبان به ستایش او میگشاییم. کافی است اندکی به خلقت چشم توجه کنیم. چشم از چندین بخش و هر بخش از میلیونها سلول تشکیل شده که امروزه هر بخشی از آن، متخصص خاص خود را دارد. اگر یکی از بخشهای چشم (مانند شبکیه یا عدسی) معیوب شود، انسان عظمت این نعمتی که رایگان به او هدیه شده را در مییابد. تفکر و تأمل درباره نعمتهای الهی و درک جزئیات آنها موجب میشود انسان عظمت خدا را درک کند.
حضرت زهرا علیهاالسلام ویژگی دوم نعمتهای الهی را جبرانناپذیر بودن آنها معرفی میکند: «نَأَی عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا»؛ «نعمتها دورتر از آن است كه بتوان جزای آن را داد». نعمتهای الهی بههیچوجه قابل مقایسه با لطف دیگران در حق ما نیست. اگر کسی به ما مالی دهد، میتوانیم لطف او را به نحوی جبران کنیم؛ چراکه همانند خودمان موجودی است که کمبودهایی دارد و ما در زمان نیاز به او کمک میکنیم یا به گونهای است که با عطای مال خوشحال میشود و حس خوبی پیدا میکند؛ اما این مورد درباره خداوند بیمعناست؛ چراکه او بینیاز مطلق و هر آنچه غیر اوست، مخلوق و ملک اوست. حال چگونه میتوان نعمت اینچنین پروردگاری را جبران کرد. حتی همین شکر زبانی نیز با نعمت زبان، اراده و تفکر، انجام میشود که هر کدام نیز نیازمند شکری دیگر است. برترین بانوی خلقت، ویژگی سوم نعمتهای الهی را ابدی بودن این نعمتها میداند: «وَتَفَاوَتَ عَنِ الإِدْرَاک أَبَدُهَا»؛ «انتهای آن نعمتها از ادراک انسانها خارج است». بهراستی انسان محدود، چگونه میتواند این نعمتهای نامحدود را تصور کند! هر بار که تحقیقی درباره انسان یا جهان منتشر میشود، به نظر میآید بشر به تمام نکتهها دست یافته است؛ ولی چندی بعد زوایای دیگری از آن پدیده به دست میآید.
به تعبیر علامه مصباح یزدی هرگاه بخواهیم نامتناهی را تصور کنیم، نخست مفهوم متناهی را به تصور درآورده، سپس یکی از حروف نفی را نیز به ذهن میآوریم و در کنار مفهوم متناهی قرار میدهیم و با این کار، گمان میکنیم مفهوم نامتناهی را تصور کردهایم؛ درحالیکه مفهوم نامتناهی را تصور نکردهایم؛ بلکه مفهوم متناهی را تصور، و آن را نفی کردهایم. بنابراین ذهن ما توانایی درک مفهوم نامتناهی و درنتیجه درک حقیقت صفات خداوند سبحان را ندارد؛ چراکه صفات الهی بیحدوحصرند. ازآنجاکه نعمتهای الهی نیز پایانی ندارند، ذهن محدود ما را یارای درکی کامل از آنها نیست.
خطبه فدکیه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.