اعتراض یا مبارزه با نهاد قانون؟
گروه فرهنگی
دفاع نظام و مردم انقلابی از نتیجه انتخابات سال هشتاد و هشت دفاع از یک شخص نبود، دفاع از اصل انتخابات و قانون بود. دفاع امروز ما از نظام هم دفاع از اصل قانون است و نه صرفا قانون حجاب. اعتراضات اخیر هم نه تنها به سرعت مصادره شده و به اغتشاش تغییر ماهیت داد، از اساس معلوم نبود به چه اعتراض دارد؛ به مرگی دلخراش و مشکوک یا به اصل یک قانون یا به مجموعهای از قوانین یا به همهچیز. این اعتراضات بیشتر به یک واکنش عصبی میماند و همین آن را سؤال برانگیز میکند. اگر میشود قانون حجاب را با به خیابان ریختن و اغتشاش و آتش زدن تغییر داد، هر قانون دیگری هم زیر سؤالمیرود. هر رژیم سیاسیای هم که بر سر کار باشد، در این کشور نباید قانون محلی از اعراب نداشته باشد. آنچه این روزها در جریان است، مانور قانونگریزی و حمله به قانون است. در روزهای اول قاطبه مردم از مرگ دلخراش مرحومه امینی به راستی متأثر بودند اما در این روزها شاهد آنیم که چون عدهای با قوانین جاری مملکت حال نمیکنند، حق دارند خیابانها را ببندند و شهر را ولو در حد وسع اندک خود به هم بریزند. سپس زمینه را برای حضور اوباش حرفهای و اغتشاشگران بعضا سازماندهی شده فراهم کنند تا آنها نیز شرایط را برای عملیات تروریستها در استانهای مرزی مهیا کنند. اعتراض عادی را انتظامی کردن و سپس آغاز فاز نظامی، یعنی اجرای فرمول سوریه و لیبیسازی ایران. اگر کسی میخواهد قانونی تغییر کند، نباید با چیزی به نام قانون بجنگد. اگر میخواهی ماشین از مسیر دیگری برود، راهحل پنچر کردن آن نیست. نهاد قانون در کشور یک نهاد دائمی است، این دولت و آن حکومت نمیشناسد. این نکته بدیهی را تنها برای افراد کمدانش و هیجانزدهای میگوییم که میتوانند به فردای براندازی فکر کنند. اگر نهاد قانون تضعیف شود، نه فرقی میکند چه دولتی بر سر کار باشد و نه چه حکومتی. یک بازیگر محترم در این جنبش سلبریتیزده، گفته نمیتوان به مردم گفت با قانون مخالفت نکنید، چون در انقلاب ۵۷ این اتفاق رخ داده و مردم از قضا با مخالفت با قانون موفق به انقلاب شدهاند. هرگونه قیاسی بین نهضت ۵۷ با این اعتراضات، مطایبهآمیز است. اما ما مجبور به توضیح بدیهیاتیم. در سال ۴۲ طلاب را در یک مدرسه کشتند، حضور در مدرسه برای طلاب غیرقانونی است؟ آن قانونی که ملت، نه یک گروه خاص، بلکه ملت با آن جنگید قوانینی بود همچون کاپیتولاسیون که ملت را تحقیر میکرد. قوانینی بود که با دین خدا و فرهنگ تاریخی مردم مبارزه میکرد، به این قوانین اعتراض شد. حکومت نظامی هم یک قانون معمولی نیست، بلکه نوعی سرکوب است. امام و مردم در برابر این قوانین ایستادند، آن هم در مقیاس جمعیتی که میتوانی شبیهش را در اجتماعات انقلابی ببینی. اساسا انقلابی جماعت اگر بخواهد به خیابان بیاید، این مدعیان اعتراض غرق خواهند شد.
استمرار اعتراض و شرایط غیرعادی در کشور، الگویی است که در هشتاد و هشت هم تکرار شد و اگر قرار بود نتیجهای داشته باشد، در آن زمان میداشت. کاش افراد هیجانزده میدانستند با استمرار مبارزه با قانون، اصطلاحا جنبش خود را به مرگی تدریجی دچار کرده و تمام انرژی آن را تخلیه میکنند. همچنین با استمرار این وندالیسم بیهدف غیرمتعین، جامعه را نسبت به خود بیحس میکنند و مردم را هرچه بیشتر نسبت به خود بدبین میسازند.
همچنین لازم است نهادهای ذیربط با اقناع افکار عمومی، برای اعاده سرمایه اجتماعی تلاش کرده و از سرمایه اجتماعی قانونستیزان، هرچه بیشتر بکاهند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.