اصلاح‌طلبان رودررو با مرگ سیاسی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 60382
  پرینتخانه » سیاسی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۶:۴۸ |
تخریب‌های اخیر علیه دولت سیزدهم از کجا نشئت می‌گیرد؟

اصلاح‌طلبان رودررو با مرگ سیاسی

حیات سیاسی. آن چیزی که این روزها برای چپ‌گرایان کشور اهمیت دارد صرفا ادامه دادن به حیات سیاسی و جلوگیری از مرگ و از دست دادن قدرت است. 
اصلاح‌طلبان رودررو با مرگ سیاسی
حانیه مسجودی
حیات سیاسی. آن چیزی که این روزها برای چپ‌گرایان کشور اهمیت دارد صرفا ادامه دادن به حیات سیاسی و جلوگیری از مرگ و از دست دادن قدرت است. 
اکنون عبور روزها به‌مرور به عمر دولت سیزدهم اضافه می‌‌کند و همین امر باعث شده است تا بهانه خوبی دست جریان اصلاح‌طلب بیفتد و سیل انتقادات ازهرجهت و به هر بهانه‌ای روانه عملکرد دولت شود. هرچند بحث ما با انتقاد سازنده جریان موافق یا حتی مخالف، متفاوت است. مبحثی که درشرایط فعلی قصد داریم به آن بپردازیم حملات و تخریب‌های جریان اصلاح‌طلب علیه دولت سیزدهم و حتی نظام است. 
متأسفانه شاهد هستیم که هنوز ۶ ماه کامل از عمر دولت نگذشته و سیاست تخریبی اصلاح‌طلبان نیز به‌جای روند کاهشی، مسیر افزایشی و پرفشاری را به خود گرفته است. اما علت چیست!
 دو علت تخریب دولت سیزدهم ازسوی اصلاح‌طلبان
در ادامه می‌توانیم به دو علت امر مذکور اشاره‌کنیم؛ نخست ترس اصلاح‌طلبان از مرگ حیات سیاسی، دوم عدم تشریح شرایط واقعی اقتصاد که از دولت‌های روحانی به رئیسی و تیمش ارث رسیده ازسوی رئیس‌جمهور برای مردم.
تقریبا می‌توان گفت سال‌ پایانی دولت دوازدهم بود که جریان اصلاحات به‌واسطه اشتباه محاسباتی که در حمایت از دولت یازدهم روحانی داشتند، متوجه شدند که شانس و اقبال آن‌ها بین مردم و حتی جریان‌های سیاسی کشور کاسته شده و اعتبارشان زیر سؤال رفته است. آن‌ها که بیش از ۳ دهه از انقلاب را در رأس قدرت بوده‌اند برایشان سخت بود که با چنین شکست مفتضحانه‌ای روبه‌رو شوند. اما کارِ سخت‌تر این بود که درعین‌حال که خودشان دول روحانی را حمایت کردند و بالا آوردند، حال که هوا را پس و گرفته دیده‌اند تبدیل به منتقد دولت شوند، همان دولتی که ساخته‌وپرداخته و دست‌پخت خودشان بود. اما جریان چپ همواره مرد اقدامات عجیب‌وغریب و سخت بوده‌اند!
 اصلاحاتی که دست پیش را گرفته‌اند تا پس نیفتند
اصلاح‌طلبان در شرایط مذکور و تقریبا در اواسط عمر دولت دوم روحانی این سیاست را سرلوحه کار خویش قراردادند و به‌نوعی دست پیش را گرفتند که پس نیفتند! دیگر زمان آن شده بود که خودشان را از تمام مشکلات و سوءمدیریت‌ها مبری کنند و گام‌های عقب‌نشینی را بردارند تا بتوانند در انتخابات پیش رواقبال مردمی داشته باشند. هرچند همان زمان نیز کارشان خنده‌دار و مضحک بود اما از این کار دست نکشیدند و همچنان باوجود تَلی از خاکستر که دولت روحانی در حوزه اقتصاد و بین‌الملل به‌جا گذاشته بود، امید داشتند که دولت سیزدهم را نیز خودشان بسازند و مدیریت کنند.
حال از آن زمان گذر کرده‌ایم، اصلاح‌طلبان همین مسیر را ادامه داده‌اند و اتفاقا با شکستی که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ داشتند خیال می‌کنند برای تخریب دستشان پرتر شده و زمان آن است که خون را به رگ‌ احزاب و جریان‌هایشان هدایت تا از مرگ خود جلوگیری کنند. اما این‌بار هم مانند سال ۱۳۹۲ دچار خطای محاسباتی شده‌اند، خطایی به بزرگی حمایت مطلق از حسن روحانی، خطایی به بزرگی شانه‌خالی کردن از اوضاع کشور طی ۸ سال دول روحانی. حال بازهم همان سناریو تکراری را اجرا می‌کنند و ژست منتقدانه به خود گرفته‌اند گویا فرض می‌کنند ملت دست‌گل ۸ سال اخیر و حتی ۳ دهه گذشته انقلاب را فراموش می‌کنند.
سران و افراد این جریان، سال‌های متمادی در رأس قدرت بوده‌اند و حال که هنوز حتی ۷ ماه هم از عمر دولت سیزدهم نگذشته می‌خواهند تقصیر بذرهای بار نداده هرچه ناکارآمدی و سوءمدیریت در کشور وجود دارد را به گردن رئیسی بیندازند. این علت اول.
 دولت سیزدهم باید ارثیه روحانی را برای مردم شرح می‌داد
اما علت دوم تخریب دولت همانی است که بالاتر به آن اشاره شد؛ یعنی عدم تشریح شرایط واقعی اقتصاد که از دولت‌های روحانی به آن‌ها ارث رسیده ازسوی دولت و رئیس‌جمهور برای مردم.
درکنار بازی تکراری و قدیمی اصلاح‌طلبان برای ماندن در جریانات سیاسی کشور و تخریب دولت جدید، می‌توان یک عامل دیگر را مؤثر دانست و آن این است که رئیس‌جمهور جدید باوجوداینکه بعد از تحویل گرفتن دولت و تکیه‌بر صندلی ریاست پاستور با حجم فوق‌العاده زیادی از بدهی، کسری بودجه، تورم و رکود و کمبود ارز روبه‌رو شد اما دراین میان شرح واضحی از میراث روحانی و سختی کار تیم اقتصادی‌اش برای مردم ارائه نداد. قطعا مبرهن است که آسیبی که طی سال‌های بعد از انقلاب بر بدنه اقتصاد کشور به‌واسطه مدیریت‌های نادرست واردشده را نمی‌توان در فاصله زمانی ۶ ماه یا حتی یک سال و ۴ سال حل کرد، بلکه می‌توان زیرساخت‌ها را اصلاح و مسیر‌های تخریب‌شده را ترمیم کرد. قطعا اصلاح سخت‌تر از ساختن است زیرا در این میان به بخش‌های مختلفی ازجمله حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بین‌المللی واردشده است. به‌نوعی که سوءمدیریت‌ها معیشت مردم را نشانه گرفته و به‌مرور قدرت خرید را کاهش و سفره مردم را کوچک‌تر کرده است، امید و اعتماد و نشاط اجتماعی را از مردم گرفته و باعث تأثیرگذاری حملات و نفوذهای فرهنگی شده است ازطرف دیگر روابط بین‌المللی ایران محدودشده و فرصت‌ها و بازارهای همسایه و شرق آسیا رهاشده و درکنار تمام این مسائل چنددستگی سیاسی در داخل کشور اتفاق افتاده که تمام این‌ها به سوءمدیریت و خودتحریمی مربوط است.لذا هرچند انتقادات به‌حقی به دولت سیزدهم وارد است و باید به آن‌ها رسیدگی شود اما درشرایط فعلی باید واقع‌بین باشیم و پیشنهادات و راهکارهای برون‌رفت از چاله‌ اقتصادی را در اولویت قرار دهیم.
نویسنده : حانیه مسجودی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.