اسیر بازی برجامی غرب نخواهیم شد
گروه بینالملل
خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات برجام، کاملا مشخص است . از سوی دیگر، مسیر بازگشت رسمی، حقوقی و منطقی واشنگتن به توافق هستهای نیز طی ۶ دور مذاکرات اخیر در وین ترسیم شده است. در جریان حضور همزمان وزرای امور خارجه ایران، آلمان، فرانسه، چین، روسیه و انگلیس در نیویورک، نشستهای دوجانبهای میان حسین امیر عبداللهیان و آنها برگزار شد اما این نشستها، منتهی به برگزاری نشست وزرای امور خارجه در نیویورک نشد. قرار است مذاکرات ایران و اعضای ۱+۴ بهزودی در وین از سر گرفته شود ، اما درصورتیکه دولت بایدن بر مواردی مبنی بر تعلیق محدود تحریمهای ضد ایرانی، عدم ارائه تضمین در خصوص آینده توافق هستهای ، گره زدن برجام به مذاکرات موشکی و منطقهای و عدم پذیرش راستی آزمایی در پروسه احیای برجام تن ندهد، اساسا استمرار مذاکرات بر سر احیای سند برجام معنایی نخواهد داشت. این مواضع بهگونهای شفاف برای طرف مقابل تشریح شده است که بایدن کارگروهی را در وزارت امور خارجه آمریکا با هدف ترسیم راهکارهای جایگزین احیای برجام مشخص کرده و آنها در حال ارائه مشاوره به کاخ سفید در خصوص آثار و تبعات عدم احیای توافق هستهای میباشند. در این میان، اکثر نزدیکان بایدن به وی هشدار دادهاند که «عدم احیای برجام» برای واشنگتن هزینههایی بهمراتب سختتر نسبت به گزینههای احتمالی دیگر خواهد داشت. بااینحال اعضای وزارت خارجه آمریکا در حال سنجش مدلهایی مانند « فریز در برابر فریز» و«اقدامات گامبهگام »هستند. بااینحال، دولت و وزارت امور خارجه کشورمان بهطرف مقابل ( واشنگتن و تروئیکای اروپایی) هشدار داده است که زمان برای بازگشت غرب به توافق هستهای محدود میباشد. بااینحال در جریان مذاکرات وین مشخص شد که طرف غربی همچنان در صدد خرید زمان به سود اهداف نامعقول خود در تقابل با کشورمان می باشد.
آسیبشناسی پروسه خروج آمریکا از برجام
آسیبشناسی پروسهای که منتج به انعقاد برجام و متعاقبا، خروج آمریکا از این توافق شد، بیش از آنکه مربوط به متن توافق هستهای باشد، معطوف به نوع نگاه کلان، میانمدت و کوتاهمدتی بود که از سوی دولتمردان سابق ما نسبت به توافق هستهای حاکم بود. اصلیترین خطایی که دولت ترامپ را در خصوص خروج از برجام و اصرار بر بازگشت تحریمهای یکجانبه کشورمان مصمم ساخت، قرار گرفتن توافق هستهای در «نقطه ثقل» معادلات سیاست خارجی و اقتصاد کشور بود. در آستانه انعقاد توافق هستهای، برخی تحلیلگران هشدار داده بود که برجام در بهترین وضعیت ممکن، یک «ظرفیت تاکتیکی محدود و ابطالپذیر » تلقی میشود. بااینحال، بزرگنمایی توافق هستهای از سوی دولت و دستگاه سیاست خارجی کشورمان و «ثابت تلقی کردن »آن سبب شد تا یک ظرفیت محدود و گذرا تبدیل به یک مبنای راهبردی در کشورمان شود.از همان ابتدا محرز بود که برجام نمیتواند حکم یک مرکز ثقل در سیاست خارجی و اقتصاد کشورمان داشته باشد، زیرا در محاسبات و معادلات دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی یک کشور، نقطه ثقل باید بهاندازهای ثابت و محکم باشد که حتی امکان تغییر بالقوه آن نیز وجود نداشته باشد.
تکیه و تمرکز مطلق دولت قبل بر استراتژی
برجام محور یا همان استراتژی مطلق رفع تحریمها از طریق مذاکره سبب شد تا دشمنان نهتنها اقدام به رفع این تحریمها نکنند، بلکه دیگر ابعاد استراتژی فشار همهجانبه و متعاقبا، استراتژی هزار زخم را علیه کشورمان تقویت کنند.
به گذشته بازنخواهیم گشت
امروز کشورمان در مدیریت استراتژیک میدان نبرد ترکیبی با دشمنان ، آنهم ناظر به استراتژی هزار زخمی که از سوی رقیب ترسیم شده است، باید نقطه ثقل یا نقاط ثقل مطمئن ، محکم و استواری را جایابی و مختصات آن را مشخص کند. بدیهی است که این نقاط ثقل باید مصدری داخلی داشته و از حداقل ضریب ابطالپذیری برخوردار باشند. بدون شک، بازتولید یا حتی بازتعریف همان نگاه بازدارنده تحریم محور در حوزههای گوناگون کشور ازجمله اقتصاد و سیاست خارجی ، ثمرهای جز تکرار ماجراهای تلخ سالهای اخیر نخواهد داشت. آنچه در برهه فعلی سرنوشتساز و تعیینکننده محسوب میشود، گذار از اقتصاد و سیاست تحریم محور و تغییر وزن پدیدههایی ازجمله «ّبرجام» از سوی مسئولین اجرایی کشورمان میباشد. در یک جمله کوتاه، لازم است زمین بازی تغییر کند. آری! بازگشت به گذشته اسفبار خواهد بود! عوارض اصرار بر دیدگاهی که امتحان خود را (بهصورت مردود شده) پس داده است، دیگر قاعدتا نباید نمود و جایگاهی در مواضع دولتمردان ما داشته باشد. درصورتیکه استراتژی مقاومت فعال به مبنا و الگوی ما در حوزه مالی و اعتباری و گردش سرمایه در داخل و خارج از کشور تبدیلشده و هرگونه پدیده قابلتغییر و متزلزلی مانند برجام در ذیل این ساختار تعریف گردد، ضمن بستن راه نفوذ دشمن خواهیم توانست پیروز این رقابت پیچیده و چندجانبه با دشمنان قسمخورده انقلاب باشیم.
پدافند غیرعامل، تبلور و مصداق همین مقاومت فعال محسوب میشود. یکی از ابزارها و مجاری ما در مواجهه با استراتژی هزار زخم دشمنان ، همین پدافند غیرعامل میباشد. منظومهای که رصد ، پیشبینی و مواجهه مؤثر با جنگ ترکیبی دشمنان را در ابعاد گوناگون موردتوجه و تطبیق با واقعیات و تواناییها قرار داده و در صورت لزوم، ظرفیتهای جدیدی را در این حوزه ( استراتژی مقاومت فعال) ایجاد میکند. بدیهی است که در ذیل استراتژی مقاومت فعال، دشمنان قدرت مانور در برابر کشورمان را تا اندازه بسیار زیادی از دست خواهند داد و حتی نسبت به آنچه امروز مشاهده میکنیم، بیشتر در برابرمان آسیبپذیر خواهند بود.
آمریکا , ایران و آمریکا , برجام , مذاکرات وین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.