استقبال سرد شهریوری
گروه اجتماعی
دیروز مدارس سوتوکور بود و استقبال سرد، دیروز مثل همهروزهای تقویم نبود، دیروز مدارس زیر سایه سنگین کرونای هزارچهره و مجموعهای از ناخرسندیها و استیصال والدین سال تحصیلی را آغاز کردند و پای دانش آموزان دوباره به مدرسه باز شد؛ البته نه پای همه. دیروز اتفاقات دیگری هم رخ داد که هرکدامش حدیث مفصل است و مجال پرداختن به تکتک آنها نیست. دیروز رئیس دولت که همواره با حضور دریکی از مدارس زنگ شروع سال را بهصورت نمادین مینواخت، بهصورت ویدئویی در این مراسم شرکت کرد تا ثابت کند دوگانه سلامت یا آموزش نادرست است… دیروز صدای جیغ و فریاد شادمانه دانش آموزان از درودیوار مدرسه به گوش نرسید، همه حیران بودند و بلاتکلیف انگار به جبر و زور از پایگاه خانه به پادگان مدرسه آمده بودند. دیروز روز مبارکی برای دانش آموزان و خانوادههای سرگردانشان نبود و تصور نمیکنم این روز برای وزارت آموزشوپرورش هم روز مبارکی بوده باشد و در یادها و خاطرها به نیکی ماندگار شود؛وزارتخانهای که حالا بسیاری از خانوادهها دلخوشی از تصمیمات شتابزدهاش ندارند و انگشت اتهام را به سویش نشانه رفتهاند. دیروز کم نبودند والدینی که سماجت و اصرار ورزیدند تا به تصمیم وزارتخانه «نه» جانانهای بگویند و بازگشایی مدارس را به فال نیک نگیرند بهاینعلت که تغییر موضع ناگهانی آموزشوپرورش، امکان برنامهریزی را از آنان سلب کرده بود و در دقیقه ۹۰ فرصتی نداشتند تا لباس فرم دانشآموز را تهیهکرده و برای ثبتنام سرویس مدارس اقدام کنند و تا همین چند روز قبل تصور رایج این بود که آموزشها برمدار مجازی استوار است. دیروز برخی مدیران مدارس هم سرگشته و وامانده بودند، بهاینعلت که بسیاری از نیروهای حقالتدریس خود را تعدیل کرده بودند و زمانی برای تهیه مواد ضدعفونی مدارس نداشتند. دیروز معلمان همزبان به گلایه گشودند و از عدم گروهبندی کلاسها گفتند و اینکه نمیتوان زمان رفتوآمد دانش آموزان را تخمین زد و بالطبع این موضوع اسباب دردسر و کلافگی والدین کارمند را در پی داشت. با این وصف معلمانی بودند که وقتی پایشان به مدرسه رسید، با دیدن صحنه دانش آموزان بدون ماسک، فرار را بر قرار ترجیح دادند و البته معلمانی هم از سر ناچاری به مدرسه رفتند اما با کلی دلشوره و نگرانی که مبادا نامشان در فهرست مبتلایان کرونا جا خوش کند. آنان برای ما روایت کردند که ترس از کرونا اغلب دانش آموزان را در خانهها نگهداشته و مدیران برخی مدارس را به اتخاذ یک تصمیم جدید وادار کرده است.
مدرسهای در هرمزگان: پروتکلهای بهداشتی رعایت نشد، حضور دانشآموزان کم تعداد بود
معلمی دریکی از مدارس هرمزگان به ما گفت؛ از هر کلاس فقط چند دانشآموز به مدرسه آمدند، بااینکه بچهها در مقطع تحصیلی متوسطه اول بودند و تقریبا درک بهتری از شرایط داشتند، بازهم خانوادهها با ابراز مخالفت، مانع حضور فرزندانشان در مدرسه شدند؛ نتیجه اینکه، کمتر از نصف دانش آموزان جرئت به خرج داده و به آموزش حضوری تن دادند.
این معلم از حضور کم تعداد دانش آموزان استقبال میکند، چون در مدرسهای که او آموزگار است، رسما خبری از رعایت پروتکلهای بهداشتی نیست و اصلا میز و نیمکتها بهگونهای چیده نشده تا مطابق باقاعده فاصلهگذاری اجتماعی باشد. این معلم نگران است، نگران جان بچهها، نگران خودش و نگران مدیران مدارس که در برابر تهاجم ویروس بیدفاعاند. او هرمزگان را به لحاظ رعایت شیوهنامههای بهداشتی بد توصیف میکند و میگوید در همان بازه زمانی اردیبهشت تا خردادماه که مدارس بازگشایی شدند، کارشناسان آموزشوپرورش بازدیدی نداشتند و فقط کارشناسی از اداره بهداشت، به مدرسه سر زد و به دلیل اینکه چند دانشآموز فاقد ماسک بودند، تیک منفی را در پروندهای درج کرد و بعد هم کل بازدیدها و نظارتها به همین مسئله ختم شد، درحالیکه حتی فاصله میز و صندلیها هم یک متر یا دو متر نبود و کارشناسان بهداشت برای بار بعد به مدرسه مراجعه نکردند تا ببینند این پروتکلها رعایت شده یا خیر.
گویا دیروز که نخستین روز سال تحصیلی بود مدیران این مدرسه هرمزگانی که منطقه زرد است و آموزشها در آن ترکیبی اعمالشده، در هر کلاس ۳۰ نفره، ۱۵ دانشآموز را جایدادهاند و خانوادهها بهرغم اطلاع از این تصمیم بازهم با آموزش حضوری موافقت نکردهاند برای همین است که بهجای ۱۵ دانشآموزی که باید در کلاس درس میبودند، فقط ۶ نفر آمدند و معلوم نیست این ۶ نفر هم روزهای بعد تصمیمشان برآمدن باشد یا نباشد.
این معلم هرمزگانی سپس به نکته درستی اشاره میکند، اینکه پیش از آغاز آموزشهای حضوری، باید شیوه رعایت مسائل بهداشتی را به معلمان و مدیران میآموختند و بعد با توجه به حساسیت و دغدغه خانوادهها مدارس باز میشدند. آنهم در وضعیتی که برخی مدارس ضدعفونی نشدهاند، مثل همین مدرسه در هرمزگان که معلم اش به این مسئله اشاره دارد و از عدم شفافسازی آموزشوپرورش برای هزینه در حوزه بهداشت این استان سخن میگوید و بسیار گلایهمنداست از تصمیمات متناقض و ناگهانی وزارت آموزشوپرورش که مسئول مستقیم تعلیم و تربیت است و بدون اینکه هفتهها قبل بهدرستی اطلاعرسانی کرده باشد، به فاصله چند روز تا آغاز سال تحصیلی، اعلام میکند که اولویت، آموزش حضوری است. خب خانوادهها حقدارند بترسند و تردید داشته باشند، تردید نسبت به مدارس و مدیرانشان که آیا میتوانند حامی و حافظ جان فرزندانشان باشند؟ آخر با تدوین کدام پروتکل و تصمیم درست؟ همه اینها سبب شد که امروز دانش آموزان زیادی غایب باشند، چون کسی انتظار نداشت که ناگهان در بر پاشنه آموزش حضوری بچرخد.
او میگوید؛ «بچههای این استان از آموزش مجازی بیشتر استقبال میکنند، چون به سیاستهای نظام آموزشی اطمینانی ندارند. در حال حاضر مهمترین مشکل اطمینان نداشتن به فضای مدرسه است و فاصلهگذاریها اغلب رعایت نمیشود و آبخوریها و سرویس بهداشتی، وضعیت مناسبی ندارند. بالطبع اگر این موارد رعایت شود، آموزش حضوری بهتر است، هم برای معلم و هم دانشآموز و کسانی که امروز به مدرسه آمدهاند، چون فاقد امکانات مجازی هستند از آموزش حضوری استقبال میکنند اما مسئله بزرگتر آن است که نمیتوانیم به خانوادهها اطمینان بدهیم که حداقل در فضای مدرسه، برای دانشآموز مشکلی پیش نمیآید. حتی برای ۳۵ دقیقه هم نمیتوانیم این اطمینان را به خانوادهها بدهیم. برای تأمین تجهیزات بهداشتی دچار مشکل هستیم و نظارتی هم صورت نمیپذیرد که بودجه این بخش بهدرستی توزیع شود. درواقع به دلیل عدم نظارت و ضعف مدیران، چالشهای مدارس در ایام کرونا پررنگتر شده و مدیران مدارس از تعطیلی مدارس استقبال کرده و تعمدا موارد بهداشتی را رعایت نمیکنند تا دانشآموزان به مدرسه نیایند.»
مدارسی که هیچ دانشآموزی در آن حضور نیافت!
فارغ ازآنچه این معلم راوی آن است، برخی مراکز آموزشی دلشان نمیخواهد مشتی نمونه خروار باشند و نامشان در رسانهها درج شود، حتی تمایل دارند نام منطقه و استانی که در آن حضور دارند، پنهان بماند. بااینحال دیروز در چند مدرسه این سرزمین، هیچ بچهای به آموزش حضوری روی خوشنشان نداد و کادر مدرسه خودشان بودند و خودشان. یکی از معلمان به ما گفت اینجا همه از کرونا وحشت دارند و میبینند بیماری چطور دارد به پر و پایشان میپیچد و جانشان را میگیرد، مگر دیوانهاند که خودشان را قربانی تصمیمات لحظهای و فکر نشده نظام آموزشی کنند؟
مدرسهای در کاشان؛ خانوادهها به مراکز آموزشی اطمینان ندارند
اما بودند مدارسی که دانشآموزان در آن حضور یافتهاند اما نه به تعداد روزهای قبل از کرونا، معلمی کاشانی به ما گفت؛ استقبال از نخستین روز سال تحصیلی گرم نبوده و دانشآموزان زیادی نیامدهاند. این معلم تأکید میکند که تمامی پروتکلهای بهداشتی رعایت شده و همه دانش آموزان ماسک و دستکش دارند، حتی در ردههای درس فاصلهگذاری رعایت شده و دانشآموزان یک متر از یکدیگر فاصلهدارند، پیش از کرونا در
هر کلاس درس ۳۰ تا ۴۰ دانشآموز و هماکنون ۱۶ تا ۲۰ دانشآموز قرار دارند و مدتزمان آموزش هم فقط ۳۵ دقیقه است. بااینحال تصور نمیکند که طی روزهای آینده خانوادهها اطمینان پیداکرده و فرزندانشان را راهی کلاس درس کنند. میپرسم چرا؟ و پاسخ میشنوم که معلمان زیادی ابراز داشتهاند که تمایل ندارند فرزندانشان به مدرسه بیایند و به همین علت بنا دارند در پیامرسانی داخلی بهغیراز شبکه شاد، جریان آموزش را دنبال کنند و هر دانشآموز میتواند در صورت تمایل یا در کلاس درس حضور پیدا کند و یا از طریق این پیامرسان داخلی همراه درس و مدرسه باشد. این معلم، علت حضور کمرنگ دانشآموزان در مدرسه را با اظهارات متناقض وزارت آموزشوپرورش و تصمیمات غیر شفاف این وزارتخانه پیوند میدهد و تأکید میکند: خانوادهها ترسیدهاند و سخت میتوانند به نهاد مدرسه و رعایت پروتکل در آن اعتماد کنند. او تصور میکند که اعلام نظر ناگهانی آموزشوپرورش نسبت به بازگشایی مدارس، بر قضاوت خانوادهها دلالت دارد، اینکه خانوادهها فکر نکنند، آموزشوپرورش نسبت به درس و مدرسه بیخیال است و دانش آموزان را به حال خود رها کرده است.
این معلم معتقد است که اگر خانوادهها به مدارس اعتماد کنند، حضور در مدرسه آنقدر که برخی گفتهاند، خطرناک نیست. البته بهشرط اینکه دانش آموزان تابع پروتکلها باشند و این راهم باید در نظر داشت که دانشآموزان مقطع متوسطه از عقل و درایت لازم برای رعایت پروتکلها برخوردارند و خانوادهها نباید خیلی نگران باشند.
مدرسه ای در اصفهان: جریان آموزش را نباید تعطیل کرد، پروتکلها رعایت شد
معلمی اصفهانی هم به کلاس ۳۸ نفره اش اشاره دارد که به سه گروه تقسیمبندی شدهاند و حتی برخی ردهها در چهار گروه تقسیمشدهاند. به این صورت که امروز گروه a و فردا گروه b و پسفردا گروه c در مدرسه حضور مییابند، بهاینترتیب از تعداد دانشآموزان هر کلاس کاسته شده است و برای هر دانشآموزی یک نیمکت و صندلی گذاشتهشده و درهرکلاس تقریبا بین ۱۲ تا ۱۳ نفر حضور دارند و در کلاسهای کوچکتر تقسیمبندی در چهار گروه صورت گرفته تا بین ۸ یا ۱۰ دانشآموز در کلاس حضورداشته باشند و مدیریت این مسئله با شورای آموزگاران و شورای مدرسه و انجمن اولیا و مربیان است، البته تصور رایج این است که به شوراها و انجمن اولیا ومربیان بهاداده میشود درحالیکه اینطور نیست و این بها در حد مدیریت آموزشوپرورش است و به مدارس در این حد بها داده میشود که آنچه ما گفتیم را اجرا کنید و مدارس بهندرت میتوانند روی تصمیمات خودشان مقاومت کنند، اگر به اختیار مدارس باشد میتوانند دوره اول و دوم را در دو شیفت صبح و بعدازظهر برگزار کنند و با این اقدام میتوان تعداد کلاسها را کمتر و حضور بچهها را در مدرسه کمتر کرد. او از بستن درهای ورودی میگوید و اینکه در هر کلاس اسپری الکل گذاشتهشده، پنجرهها باز است و تهویهها و کولرها هم کار میکنند و برخی دانش آموزان، دستکش هم دارند. نیمکتها از دو روز قبل ضدعفونی شده و باخانوادهها صحبت شده که اگر برایشان مقدور است برای دانشآموز دستمال مرطوب بگذارند که قبل از ترک کلاس، روی نیمکت خودش را با دستمال پاک کند. درعینحال بحث بودجهای که به مدارس داده میشود بسیار مهم است، چون مدارس تمایل دارند تمام پروتکلها را رعایت کنند و کادر مدرسه از جیب خودشان هزینه کردهاند و هنوز هیچ بودجهای دریافت نکردهاند. خیلی از مدارس در مناطق محروم قرار دارند و نمیتوانند برای تهیه وسایل بهداشتی از خانوادهها طلب کمک کنند، مگر خیرین کمک کنند. البته بخش نوسازی و تجهیزات مدارس میتوانند یاریگر باشند، چون بعضا اگر خود مدرسه اقدام کند، علیه مدرسه نامه میزنند که خطا کردهاند. از سوی دیگر وقتی مدارس تعطیل باشد و مدیر تقاضای بودجه کند، میگویند مدرسه تعطیل است، پس این پول را برای چه چیزی طلب میکنید؟ درصورتیکه مدرسه مخارج سنگینی دارد.
این معلم در ادامه سخنانش از آموزش حضوری دفاع میکند از این نظر که زمان خاتمه کرونا مشخص نیست و آموزش مجازی به دلیل عدم زیرساختهای لازم، آن کیفیتی که آموزش حضوری دارد را نخواهد داشت و شبکه شاد هنوز بهروزرسانی نشده و نمیتوان از این طریق محتوایی را ارسال کرد، لذا اینکه همه اقشار و جامعه پزشکی در حوزه آموزشوپرورش اظهارنظر میکنند و بهزعم خود نظرات کارشناسی ارائه میدهند، قابلپذیرش نیست، چون هر حوزه متخصصین خودش را دارد و ما بهعنوان معلمین مدارس این صلاح را برای دانشآموز میبینیم که در مدرسه حاضر باشند و اصلا در مدرسه است که دانشآموز میتواند بیاموزد که چگونه با این بحرانها کنار بیاید و آن را مدیریت کند. حتی باعث میشود که سیستم آموزشی هم این مسئله را بهعنوان یک سرفصل قرار بدهد و اگر تاکنون هم کمکاری در حوزه مدیریت بحران صورت پذیرفته، بعدازاین چنین روندی اصلاحشده و بچههای ما در هر شرایطی بتوانند بحرانها را مدیریت کنند. اینکه ما بهصرف ترس، بچههایمان را از حضور در مدرسه منع کنیم، درست نیست. چطور میشود که دانش آموزان ما به همراه خانوادههایشان سفر رفتهاند و در عزاداریها و کوچه و بازار حضورداشتهاند اما در مدرسه حضور نداشته باشند؟ اگر قرار باشد این دانش آموزان مبتلابه کرونا شوند، حتی در صورت خروج از منزل هم ممکن است بهرغم رعایت تمام مسائل بهداشتی به این بیماری مبتلا شوند. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم که مدرسه فقط منشأآلودگی است.
او تأکید میکند که جامعه پزشکی اگر نگران سلامت دانشآموزان هستند، بهتر است توجه خود را روی بهداشت مدارس بالا ببرند و سایر گروهها هم به کمک بیایند به این دلیل که آموزشوپرورش، مدارس را در اختیار مراکز بهداشت گذاشت تا بیماران کرونا تست و غربالگری شوند اما تاکنون ارگانی به عینه از آموزشوپرورش حمایت نکرده است. اگر کمکی هم بوده صرفا تبلیغاتی بوده که این تبلیغات، هم به نفع دانش آموزان و هم آن مجموعه بوده است. در استان اصفهان کارخانههای متعدد و نهادهایی وجود دارند که میتوانند به کمک آموزشوپرورش بیایند. باز نبودن مدرسه و صرفا سپردن جریان آموزش به بخش مجازی و حضور دانش آموزان در فضای آنلاین، معضلی بزرگ و بحرانی جدید است و احتمال دارد بچهها در خانه از ناحیه خانواده با خشونت روبهرو شده و یا دچار کسلی و تنبلی شوند. از طرفی برخی خانوادهها به بچههایشان تلقین کردهاند که با حضور در مدرسه بیمار میشوند، اینها در خانه میمانند و از جریان علم دور میمانند. در بسیاری از کشورهای جهان، مدارس بازگشاییشدهاند و ما نباید از دنیا عقب بمانیم.این معلم با اشاره به نداشتن امکانات برخی خانوادهها برای بهرهمندی از آموزش مجازی میگوید: این سبک از آموزش ممکن است برای برخی از خانوادهها ایدهآل به نظر بیاید، چون درکنار این مسئله حتما از آموزشهای دیگری هم برخوردار خواهند بود اما در حال حاضر اکثریت جامعه ما متوسط به پایین هستند و اینها در صورت گسترش آموزش مجازی از درس بازمیمانند و طی ۵ سال آینده درصد این بازماندگان تحصیلی در سرشماریهایمان مشخص میشود. ما باید در اینطور مواقع مدیریت را به فرزندانمان بیاموزیم تا آنها با ویروس کرونا همزیستی داشته باشند، بزرگترین حسن حضور دانشآموز در کلاس درس این است که بچهها الگوپذیرند و حرف کادر مدرسه و معلم را بهتر میپذیرند و نکاتی که معلم گوشزد میکند را در منزل منتقل کرده و حتی همکلاسیها به یکدیگر نکات را گوشزد یا یادآوری میکنند و در مدرسه ذهن پویاتری داشته و مفاهیم آموزشی را سریعتر میآموزند.
آغاز سال تحصیلی , بازگشایی مدارس , مدارس , وزارت آموزش و پرورش
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.