شناسه خبر : 33283
پرینتخانه » بین الملل, سیاسی, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 24 آبان 1399 - 7:32 |
«رسالت» سفرهای دیپلماتیک وزیر خارجه به شرق و غرب عالم را بررسی میکند؛
از لاپاز تا اسلام آباد
در شرایطی که چندین ماه است سفرهای دیپلماتیک مقامات سیاسی عالی رتبه کشورها به ندرت انجام میشود و جهان شاهد عصری جدید از مناسبات و تعاملات سیاسی و دیپلماتیک در بستر اینترنت و فضای مجازی است، در دو هفته گذشته وزیر امور خارجه دو سفر دیپلماتیک مهم داشت که تحت تأثیر انتخابات آمریکا و بحران قرهباغ دیده نشد و رسانهها آنگونه که باید به آن نپرداختند.
معصومه پورصادقی-دبیر گروه سیاسی
در شرایطی که چندین ماه است سفرهای دیپلماتیک مقامات سیاسی عالی رتبه کشورها به ندرت انجام میشود و جهان شاهد عصری جدید از مناسبات و تعاملات سیاسی و دیپلماتیک در بستر اینترنت و فضای مجازی است، در دو هفته گذشته وزیر امور خارجه دو سفر دیپلماتیک مهم داشت که تحت تأثیر انتخابات آمریکا و بحران قرهباغ دیده نشد و رسانهها آنگونه که باید به آن نپرداختند.
سفر به آمریکای لاتین در هر زمان و در هر دولتی که انجام بشود و تحت شرایطی که صورت گیرد برای سیاست خارجی ایران که مبنای آن را استقلال و عدم پذیرش سیاستهای یکجانبهگرایانه و زورمدارانه آمریکا قرار داده ، دارای مزیتهایی است که نمیتوان از آن به سادگی عبور کرد.
روابط ایران با آمریکای لاتین که در ۵ دهه گذشته فراز و نشیبهای زیادی را تحت تأثیر تحولات سیاسی داخلی ایران و این کشورها به خود دیده ، در مدار و مبنای مقابله با امپریالیسم و سلطه جهانی یک ابرقدرت بنا نهاده شده است.
چه در دوران قبل از انقلاب که با به قدرت رسیدن فیدل کاسترو در کوبا، برخی جریانهای مبارز داخلی ایران به سوی آمریکا روانه شدند و چه با انقلاب اسلامی که بلافاصله در شهریور ۱۳۵۸ منجر به سفر هیئتی از وزارت امور خارجه به هاوانا و اعلام پیوستن ایران به جنبش غیرمتعهدها شد، خشت خشت مناسبات ایران و آمریکای لاتین آنگونه نهاده شده است که هر سفری را میتوان استحکام بخش به کلیت سیاست خارجی کشور دانست.
حتی وقتی در اجلاس هفتم عدم تعهد در هند در سال ۱۳۶۱، یار دیرین انقلاب اسلامی یعنی کاسترو نیز در صف ۵۳ حامی عراق در جنگ با ایران قرار گرفت و ایران را با سوریه، الجزایر و کره شمالی تنها گذاشت، باز ایران پرونده رابطه با آمریکای لاتین را نبست و همچنان با صبوری و متانت تحولات این منطقه را زیر نظر داشت و نه از مناسبات اقتصادی برای تأمین مایحتاج دوران جنگ غافل بود و نه از بهره برداری از فرصت ها برای توسعه و تعمیق روابط سیاسی.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در شرایط انزوا و عدم تحرک دیپلماتیک عملا خاصیت ذاتی و وجودی خود را از دست می دهد. امری که در ۴ دهه گذشته واشنگتن به دنبال آن بوده است اما هر سفر دیپلماتیک هیئتهای عالی رتبه ایرانی، نشانهای بر بیاثری این سیاست شکست خورده واشنگتن است. محمولههای بنزین ایران در دو ماه اخیر به ونزوئلا نشان داد، ایران دستبردار آمریکای لاتین نیست و دوستان خود را با وجود فشارهای حداکثری فردی چون ترامپ در کاخ سفید تنها نمیگذارد.
انتخابات در بولیوی که یک سال پس از کودتا علیه مورالس رئیسجمهور پیشین این کشور، قدرت را به جناح او و رفیق و هم حزبیاش، «آرس» برگرداند و در واقع «نه» قدرتمندی از سوی اکثریت قاطع مردم به دخالتهای آمریکا در امور داخلی این کشور بود، فرصت خوبی برای سفر دیپلماتیک وزیر امور خارجه به این منطقه فراهم کرد.
سفری که علاوه بر بولیوی، ونزوئلا و کوبا را هم در بر گرفت
و در واقع «تازه شدن نفس» روابط ایران و آمریکای لاتین بود.روابط ایران با این سه کشور آمریکای لاتین تنها در کانال دوجانبه قابل تعریف نیست. تعاملات و همکاری و حمایتهایی چهار کشور از مواضع یکدیگر در مجامع و سازمانهای بینالمللی دارند، مقوم و مکمل مناسبات دو جانبه است. حمایت و اشتراک مواضعی ارزشمند که در کنار حضور روسیه، چین و برخی دیگر از کشورها مانند پاکستان، نیکاراگوئه و در موضوعاتی مالزی و الجزایر و مصر، بلوکی مؤثر و قدرتمند از مقابله با تحمیل یک سویه آنچه که جریان غرب در سازمانهای بینالمللی به دنبال آن هستند را تشکیل داده است.
ظریف بعد از آمریکای لاتین و دیدار با مقامات سه کشور ونزوئلا، کوبا و بولیوی، راهی اسلامآباد در همسایگی ایران شد. سفری که همیشه و در هر شرایطی مهم است. ظریف سفر خود را با یادآوری سالروز تولد اقبال لاهوری آغاز کرد. نشانی بر ریشههای فرهنگی عمیق و ناگسستنی دو ملت و کشور.
با تمام چالشها و برخی اعمال نفوذهای طرف ثالث برای بر هم زدن تعادل در مناسبات تهران و اسلام آباد اما، در هر دو کشور برای همسایگی جغرافیایی و ریشههای تاریخی فرهنگی بین ملتهای خود احترام قائل هستند و همین باعث میشود، حتی اگر مشکلی هم باشد و گاهی آسیب و خسارتی از خاک پاکستان و توسط گروههای تروریستی به ایران وارد شود، باز انتخاب اول و آخر برای حل و فصل مسئله، گفتوگو و افزایش همکاریهاست. ایران و پاکستان به موازات افزایش چالشها، همکاری را گسترش داده اند و این الگویی است موفق در مدیریت روابط دو جانبه بین
دو کشور و عاقلانهترین انتخابی است که بدیلی ندارد و نشان داده است که میتواند آرامش را به میدان روابط دو کشور بیاورد و منافع دو کشور را در منطقهای پر آشوب و پر تلاطم و پیچیده، تأمین کند.
در شرایطی که چندین ماه است سفرهای دیپلماتیک مقامات سیاسی عالی رتبه کشورها به ندرت انجام میشود و جهان شاهد عصری جدید از مناسبات و تعاملات سیاسی و دیپلماتیک در بستر اینترنت و فضای مجازی است، در دو هفته گذشته وزیر امور خارجه دو سفر دیپلماتیک مهم داشت که تحت تأثیر انتخابات آمریکا و بحران قرهباغ دیده نشد و رسانهها آنگونه که باید به آن نپرداختند.
سفر به آمریکای لاتین در هر زمان و در هر دولتی که انجام بشود و تحت شرایطی که صورت گیرد برای سیاست خارجی ایران که مبنای آن را استقلال و عدم پذیرش سیاستهای یکجانبهگرایانه و زورمدارانه آمریکا قرار داده ، دارای مزیتهایی است که نمیتوان از آن به سادگی عبور کرد.
روابط ایران با آمریکای لاتین که در ۵ دهه گذشته فراز و نشیبهای زیادی را تحت تأثیر تحولات سیاسی داخلی ایران و این کشورها به خود دیده ، در مدار و مبنای مقابله با امپریالیسم و سلطه جهانی یک ابرقدرت بنا نهاده شده است.
چه در دوران قبل از انقلاب که با به قدرت رسیدن فیدل کاسترو در کوبا، برخی جریانهای مبارز داخلی ایران به سوی آمریکا روانه شدند و چه با انقلاب اسلامی که بلافاصله در شهریور ۱۳۵۸ منجر به سفر هیئتی از وزارت امور خارجه به هاوانا و اعلام پیوستن ایران به جنبش غیرمتعهدها شد، خشت خشت مناسبات ایران و آمریکای لاتین آنگونه نهاده شده است که هر سفری را میتوان استحکام بخش به کلیت سیاست خارجی کشور دانست.
حتی وقتی در اجلاس هفتم عدم تعهد در هند در سال ۱۳۶۱، یار دیرین انقلاب اسلامی یعنی کاسترو نیز در صف ۵۳ حامی عراق در جنگ با ایران قرار گرفت و ایران را با سوریه، الجزایر و کره شمالی تنها گذاشت، باز ایران پرونده رابطه با آمریکای لاتین را نبست و همچنان با صبوری و متانت تحولات این منطقه را زیر نظر داشت و نه از مناسبات اقتصادی برای تأمین مایحتاج دوران جنگ غافل بود و نه از بهره برداری از فرصت ها برای توسعه و تعمیق روابط سیاسی.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در شرایط انزوا و عدم تحرک دیپلماتیک عملا خاصیت ذاتی و وجودی خود را از دست می دهد. امری که در ۴ دهه گذشته واشنگتن به دنبال آن بوده است اما هر سفر دیپلماتیک هیئتهای عالی رتبه ایرانی، نشانهای بر بیاثری این سیاست شکست خورده واشنگتن است. محمولههای بنزین ایران در دو ماه اخیر به ونزوئلا نشان داد، ایران دستبردار آمریکای لاتین نیست و دوستان خود را با وجود فشارهای حداکثری فردی چون ترامپ در کاخ سفید تنها نمیگذارد.
انتخابات در بولیوی که یک سال پس از کودتا علیه مورالس رئیسجمهور پیشین این کشور، قدرت را به جناح او و رفیق و هم حزبیاش، «آرس» برگرداند و در واقع «نه» قدرتمندی از سوی اکثریت قاطع مردم به دخالتهای آمریکا در امور داخلی این کشور بود، فرصت خوبی برای سفر دیپلماتیک وزیر امور خارجه به این منطقه فراهم کرد.
سفری که علاوه بر بولیوی، ونزوئلا و کوبا را هم در بر گرفت
و در واقع «تازه شدن نفس» روابط ایران و آمریکای لاتین بود.روابط ایران با این سه کشور آمریکای لاتین تنها در کانال دوجانبه قابل تعریف نیست. تعاملات و همکاری و حمایتهایی چهار کشور از مواضع یکدیگر در مجامع و سازمانهای بینالمللی دارند، مقوم و مکمل مناسبات دو جانبه است. حمایت و اشتراک مواضعی ارزشمند که در کنار حضور روسیه، چین و برخی دیگر از کشورها مانند پاکستان، نیکاراگوئه و در موضوعاتی مالزی و الجزایر و مصر، بلوکی مؤثر و قدرتمند از مقابله با تحمیل یک سویه آنچه که جریان غرب در سازمانهای بینالمللی به دنبال آن هستند را تشکیل داده است.
ظریف بعد از آمریکای لاتین و دیدار با مقامات سه کشور ونزوئلا، کوبا و بولیوی، راهی اسلامآباد در همسایگی ایران شد. سفری که همیشه و در هر شرایطی مهم است. ظریف سفر خود را با یادآوری سالروز تولد اقبال لاهوری آغاز کرد. نشانی بر ریشههای فرهنگی عمیق و ناگسستنی دو ملت و کشور.
با تمام چالشها و برخی اعمال نفوذهای طرف ثالث برای بر هم زدن تعادل در مناسبات تهران و اسلام آباد اما، در هر دو کشور برای همسایگی جغرافیایی و ریشههای تاریخی فرهنگی بین ملتهای خود احترام قائل هستند و همین باعث میشود، حتی اگر مشکلی هم باشد و گاهی آسیب و خسارتی از خاک پاکستان و توسط گروههای تروریستی به ایران وارد شود، باز انتخاب اول و آخر برای حل و فصل مسئله، گفتوگو و افزایش همکاریهاست. ایران و پاکستان به موازات افزایش چالشها، همکاری را گسترش داده اند و این الگویی است موفق در مدیریت روابط دو جانبه بین
دو کشور و عاقلانهترین انتخابی است که بدیلی ندارد و نشان داده است که میتواند آرامش را به میدان روابط دو کشور بیاورد و منافع دو کشور را در منطقهای پر آشوب و پر تلاطم و پیچیده، تأمین کند.
برچسب ها
محمد جواد ظريف , معصومه پورصادقی , وزیر امور خارجه
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=33283
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای از لاپاز تا اسلام آباد بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.