از صحرای طبس تا عصر جديد
|حسين قدياني|
همان شن که در دهه ۶۰ و در صحراي طبس سرباز خدا شد و باعث رسوايي سپاهيان ابرهه، چند دهه بعد در دست بانويي از خيل بيشمار بانوان هنرمند ايراني، موجب خلق چنان هنري شد که توانست در کوران يک رقابت داغ، دل اغلب ايرانيها را ببرد و فرد پيروز عصر جديد لقب گيرد، آنهم در زمانهاي که دشمن، مکرر بنا دارد دست و بازوي زن ايراني را محدود و ناتوان نشان دهد؛ به جرم عفاف يا حجاب يا وقار يا وزانت که اين همه، هنرهاي اول بانوي ايراني است! چند دهه قبل، شنهاي صحراي طبس، مأمور خدا شدند تا فرو در چشم متجاوز طيارههاي آمريکايي بروند و شبهايي که گذشت، همان شنها در دست يک زن ايراني سببساز هنري شدند که واقعا بهتآور بود و گويي در چشم همه بدخواهاني فرو رفت که تنها عامل موفقيت زن ايراني را در دروغي آشکار، افتراق او از متانت ذاتي دختران حوا ميخوانند! اينکه خانمي قادر باشد با شن، هم نقاشي کند و هم قصه بگويد و بهخصوص آن قصه مادر که آخرين اجرايش بود، الحق تحسينبرانگيز بود! انتخاب مردم نيز تحسينبرانگيز بود، چرا که از بين کارهاي همه فيناليستها، کار خانم فاطمه عبادي تقارب بيشتري با معني و مفهوم «هنر» داشت! بگذريم که در ميان جمع منتخب، جز ايشان، گروه ديگري هم از خيل کثير دختران هموطن بودند که البته هنرنماييشان نيز گروهي بود! از سويي ديگر، همين چند روز پيش بود که موفقيت آسيايي واليباليستهاي زن ايراني، باز هم تجلي توفيق بانوان جامعه شد و اضافه شد به آن پرچم زيباي منقش به نام «الله» که توسط کيميا عليزاده به بلنداي آسمان رفته بود! اين دختران و زنان و بانوان از همان نسل مادراني هستند در «دا» وصف دلاوريشان را بارها خواندهايم يا حکايت خانم معصومه آباد که زمان جنگ حتي به اسارت دشمن هم درآمد ليکن خم به ابروي غرورش وارد نياورد و محکم ايستاد تا زنده بماند! و با عزت، زنده بماند! دشمن بنا دارد با استناد افراطي به برخي ظواهر بهخصوص با بهره از مجازستان، زن ايراني را بيقيد و بيبند و بار و اقلا بيهنر بخواند و مفاهيم مقدسي چون عفاف و حجاب را مخل رشد بانوان بنامد اما همان خدايي که شن صحراي طبس را به سربازي خود گرفت، همان شن را اسباب خلق هنر زني از زنان ايران عزيز قرار داد! خوب است غافل از اين نکات نباشيم! و چشم بر اين حقايق نبنديم! عزم دشمن بر تفرق است؛ تقسيم مرد و زن جامعه بر اساس ظاهرشان و ايجاد جنگ و جيغهاي ظاهري ليکن ما همه يک ملت واحديم که دشمن واحدي داريم! شکي نيست که حجاب، هم حکم شرع و هم حکم قانون است و بيحجابي و بدحجابي، هم ناهنجاري ديني و هم ناهنجاري قانوني ليکن زبان مواجهه با اين عصر جديد، همان لسان زمان قديم نيست، لذا به شدت بايد مراقب زبان امر و نهي خود باشيم!
اساسا پر و بال دادن به توفيقات اينچنيني خوب است و مخل نقشه دشمن، گيرم حالا فلان زن موفق که سکويي را هم فتح کرده، دقيقا آن حجاب مدنظر شرع يا قانون را نداشته باشد! بله! اما او سرباز ايران خودش است و با هر ظاهري که دارد، دلبسته اين آب و خاک! دل او در هواي اين آبادي است و هرگز اهل وطنفروشي يا پيوستن به کمپينهاي کذا نيست! غربزده نيست! با دشمن نيست! همين جا زاده ميشود، همين جا رشد ميکند، همين جا مفتخر به هنري ميشود و همين جا هم خواهد مرد، در همين خاک! اهتمام ما بايد بر حفظ باشد؛ جذب، نه طرد! درست در همان روزهايي که دشمن دارد زن ايراني را عاري از هر هنري نشان ميدهد و او را آدم خود معرفي ميکند و مخالف وقار و عفاف مينامدش، هر چند روز شاهد توفيق بانوان ايراني در عرصهاي هستيم! اينها را اولا بايد ديد، ثانيا بايد نوشت! اشتباه است با تنگنظري گمان بريم که اين موفقيتها ربطي به ما ندارد! نه! ما بايد حريص باشيم در حفظ حتي يک دختر ايراني! و آنچه دشمن را عصباني ميکند، همين حرص و جوش از سر عقلانيت ماست! زن ايراني آنقدر منزلت دارد که امامجمعهاي و سرداري جلويش خم ميشود تا لوح افتاده او را، خودش از زمين برندارد! زن ايراني آنقدر داراي اهميت است که حاجقاسم حتي دختران آنچناني را هم مثل دختر خودش بخواند! و باز زن ايراني چنان قابل است که رقابتهاي سخت را از جنس مخالفش ببرد، آنهم با رأي تودهها و هم با آراي داوران! اين عصر جديد ايران و عصر جديد جمهوري اسلامي است اما خدا هنوز هم گاه با زبان شن، با ما سخن ميگويد! و دشمن بداند که اختلافي بين مردم ايران نيست! اين متن يک فرزند شهيد دهه ۶۰ درباره فرزندان دهههاي بعدي است! خيابان انقلاب، مملو از دختر و پسر موفق است که دخترش حتي با شن هم قادر به خلق هنر است! اين همان شن صحراي طبس و همان شن ريگستان فکه و همان ذرهذره خاک خوزستان قهرمان است که عطر شهيدان دارد! و حالا شده سببساز نقش و نگارهاي يک بانو! اين خاک در همين خاک، بدل به هنر ميشود! اين همان خاکي است که حججي شهيد رفت تا پاي اجنبي، طراواتش را لکهدار نکند!
تا خاک ما دست اغيار نيفتد! بايد هم با اين خاک و با اين شن، هنر آفريد! و بايد هم قصه مادر را تعريف کرد! احسنت به دستان توانمند فاطمه عبادي که با همان خاکي که بهنام محمديها و حسين فهميدهها و محسن حججيها حفظ کردند، هنر ميآفريند! اين همان خاکي است که محل رشد و پرورش فرشچيان و سميعي بوده! و سعدي و حافظ و مولانا! و سلمان و بوعلي! و ملاصدرا و صياد! و شيرودي و شيخ بهايي! و همت و ميرزاکوچک! و بلباسي و کمالالملک! و نصيريان و پروين اعتصامي! برخيز از خواب گران، پروين! زمانه، شعر تو را ميخواهد! ساز کن سرودهات را! بخوان! آري! اين، عصر جديد فتوحات زن ايراني در لواي نام مقدس خداوند است… .
جمهوري اسلامي , حسين قدياني , صحراي طبس , عصر جديد
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.