ادامه حکومت کمدیهای میلیاردی بر گیشه
فیلم «هتل» اکنون دومین فیلم پرفروش ایران است. از کارگردانی پرفروش که در کارنامه خود انفرادی، دینامیت، تگزاس و بخارست را دارد. نیمه دوم دهه ۹۰ گیشه سینمای ایران در تسخیر ژانر کمدی بود؛ تا آنجا که حتی کارگردانی مثل مهدویان که فضای فیلمسازیاش اصلا کمدی نبود، دست به ساخت «شیشلیک» زد؛ فیلم مذموم و با استانداردهای سینمای کمدی یک دهه اخیر. اتمسفر سینمای کمدی یک دهه اخیر چند شاخصه اصلی دارد: شوخیهای بیپرده جنسی، توجه به عبارات و اتفاقات کمدی در فضای مجازی، استفاده از موسیقی در جهت تزریق هرچه بیشتر هیجان و شادی مبتذل، استفاده از مؤلفههای ثروت، بهرهگیری طنزآمیز از اختلاف میان قشر مذهبی و غیر مذهبی، شوخیهای سیاسی، استفاده افراطی از ستارهها و بازیگران مطرح، گریم و آرایش خاص و جذاب بازیگران زن و مؤلفههای دیگری که میتوان به آنها اشاره کرد. این مؤلفهها آنقدر در آثار کمدی این چند سال اخیر تکرار شدهاند که میتوان آنها را «فرمول فروش فیلمهای کمدی» عنوان کرد. در ابتدای دهه ۱۴۰۰ نیز دو فیلم کمدی فروشی فوقالعاده را تجربه کردند و حاکمیت این ژانر را بر گیشه استمرار بخشیدند: «فسیل» و «هتل».
هر دوی این فیلمها از فرمولی که شاخصههای آن در بالا ذکر شد پیروی کردهاند. هتل هم برای دستیابی به بالاترین حد کمدی به طور خلاصه از شناعت بهره میگیرد. شاید در مواجهه با آثار کمدی گفته شود نباید چندان روی داستان فیلم تمرکز و تدقیق کرد؛ چراکه داستان تنها دستمایه و دستاویزی برای خندیدن است و جدی نیست؛ بلکه اصل در یک کار کمدی خود خندیدن است و نه به «چه» خندیدن. اما داستان چه کمدی باشد و چه تراژدی، پیشفرضهایی دارد، برخی مفاهیم را جدی میگیرد، با برخی شوخی میکند و برخی دیگر را تمسخر میکند. مثلا در فیلم «هتل»، در پایان داستان قرار میشود در زمینی یک پروژه صوری، به شکل نمایشی کلنگ بخورد. اما ناگهان سر و کله ماشینی پیدا میشود که مثلا متعلق به اداره محیط زیست است و شخصی که از آن پیاده میشود میگوید این زمین محل تخمگذاری لاکپشتهاست. این نوع از اغراق، بیشتر تمسخر دغدغههای زیستمحیطی و در دل خود نسبت به حساسیت فعالان محیط زیست نسبت به افتتاح پروژههای عمرانی گوناگون در مناطق حساس، نوعی انتقاد در بر دارد. همین فیلم با مسئله دروغ هم شوخی میکند، اما این انتفاد پنهان را در آن نمیبینیم. سرتاسر فیلم حول محور دروغ میچرخد؛ اما دروغ در این فیلم خندهدار و «باحال» است و دغدغههای محیط زیستی خندهدار و «مضحک و ابلهانه».
چنین فیلمهایی وظیفه دارند که «بترکانند» و «مخاطب را از خنده منفجر کنند» و «سالن سینما را ببرند روی هوا». هرچه سالن سینما بیشتر برود روی هوا، گیشه هم بیشتر صعود میکند. سازندگان هتل ادعا کردهاند هدفشان، «خوب کردن حال مردم» و «برونرفت مردم از شرایط» است. چقدر عالی. سینما اصلا کارش همین است که حال مردم را بهتر کند. نه فقط سینما، که اساسا هنر. ما هم در صدد این نیستیم که ثابت کنیم ادعای سازندگان این فیلم غلط است؛ بلکه انگاره ذهنی آنها از اساس مشکل دارد. اولا ما نمیتوانیم از راه سینما ثروتهای میلیاردی به جیب بزنیم و ادعا کنیم هدفمان فقط بهتر کردن حال مردم است. چراکه میتوانیم با کسری از درآمدمان حال بخشی از مردم را چنان خوب کنیم که طرف سینماها نیایند و حالشان هم خوبِ خوب باشد. از آن گذشته سینما با ارائه داستانِ زیبا و خندههایِ زیبا حال مردم را خوب میکند. با شوخیهای مثبت هجده که در اینستاگرام هم حالمان خوب میشود و در همان لحظه، همهچیز را فروش میکنیم و غرق در صفحهنمایشهای هفت هشت اینچی گوشیهایمان میشویم. آن حال خوبی که از هنر حاصل میشود احساسش تا مدتها و رسوب احساسش شاید تا همیشه با ما میماند. این غلط است که حال مردم را خوب کردن منحصر شود در ساخت فیلمهای کمدیِ شنیع و میلیاردی. ما در سینمای ایران درام نداریم؛ یا کمدی داریم یا فیلمهای زهرآلود اجتماعی. درامی که همچون زندگی تلخ و شیرین باشد و تاریخ مصرفش با پایان فیلم نباشد، جایش خیلی در گیشه ما خالی است.
آری هتل میخنداند. نگارنده همین متن خشک را هم خنداند؛ اما حال کسی را بهتر کند؟ عمراً!
فیلم هتل
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.