اخلاق‌مداری سیاسی لازمه تحقق فضای مجازی اسلامی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 41352
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۶:۵۰ |
الزامات توسعه فضای مجازی در کشور بررسی شد

اخلاق‌مداری سیاسی لازمه تحقق فضای مجازی اسلامی

قوت در فضای مجازی حیاتی است و امروز فضای مجازی بر زندگی تمام مردم دنیا حکومت دارد. این بیانات رهبر معظم انقلاب بیانگر اهمیت فضای مجازی و لزوم بسط تمام مباحثی است که در گذشته درباره زیست حقیقی انسان‌ها مطرح بوده‌و زندگی مجازی آن‌ها را نشان می‌دهد تا هردو ساحت زندگی صورتی صحیح به خود بگیرد.
اخلاق‌مداری سیاسی لازمه تحقق فضای مجازی اسلامی

علی رضا نیک منش
قوت در فضای مجازی حیاتی است و امروز فضای مجازی بر زندگی تمام مردم دنیا حکومت دارد. این بیانات رهبر معظم انقلاب بیانگر اهمیت فضای مجازی و لزوم بسط تمام مباحثی است که در گذشته درباره زیست حقیقی انسان‌ها مطرح بوده‌و زندگی مجازی آن‌ها را نشان می‌دهد تا هردو ساحت زندگی صورتی صحیح به خود بگیرد. سیاست، دین، سبک زندگی، اقتصاد و… مفاهیمی هستند که حکومت اسلامی باید در فضای مجازی تعریفی متناسب با اصول خود را برای آن‌ها ارائه دهد، اما فراتر از تمام آن‌ها اخلاق به‌عنوان پایه رفتارهای انسانی است. اخلاق به همراه هریک از مفاهیم فوق که قرار بگیرد، تولید معنایی مستقل خواهد کرد. اخلاق در دین، سبک زندگی، اقتصاد و سیاست قابل بازخوانی است. بسیاری از اختلافات، مجادله‌ها و مباحثه‌ها در فضای حقیقی و مجازی زندگی بشر به دلیل بی‌اخلاقی شکل می‌گیرد.گاهی برخی از مسئولان و کنشگران عرصه‌سیاست برای پیشبرد اهداف خود از هر وسیله‌ای بهره می‌گیرند که امری ناپسند در اسلام است.نظام معرفتی دین مبین اسلام چنین رفتاری را نمی‌پسندد
 مثال بارز آن نیز رفتار ائمه معصومین (علیه‌السلام) 
در طول حیاتشان است.حق ولایت آن‌ها بارها توسط غاصبین غصب شد اما امامان شیعه هیچ‌گاه برای مطالبه حق الهی خود از ابزار نامتعارف استفاده نکردند. رفتار این بزرگواران به فرموده پیامبر گرامی اسلام (ص) به همراه قرآن کریم دویادگار ارزشمند ایشان برای امت اسلام است که باید به‌عنوان چراغ راهی در مسیر سعادت ابدی از آن بهره بگیرند .
زیست سیاسی بشر نیز از این قاعده مستثنی نیست.
 شخصی که ولایت خداوند یکتا و به‌تبع آن ائمه معصومین علیه‌السلام را می‌پذیرد در علم سیاست نیز باید تابع دستورات آن‌ها باشد. البته صرفاسیاستمداران مشمول رعایت اخلاق سیاسی در جامعه نیستند، بلکه مردم نیز باید اخلاق سیاسی را در کنش‌های خود رعایت کنند.
 البته ماهیت فضای مجازی و برخی ویژگی‌های آن مانند «اصالت نداشتن هویت» باعث شده که بی‌اخلاقی‌های سیاسی در این فضا از زندگی حقیقی بیشتر باشد. می‌توان مهم‌ترین کنش اخلاقی ممکن برای سیاستمداران در فضای مجازی را همان طور که پیش‌تر اشاره شد
بهره نگرفتن از هر ابزاری برای نیل به اهداف دانست اما مردم باید موارد بیشتری را رعایت کنند. نپذیرفتن هر خبری در فضای مجازی بدون کسب اطلاع از صحت‌وسقم آن، پرهیز از انتشار مطلبی که از جزئیات آن اطلاع ندارندو امثال آن از رفتارهایی است که انتظار می‌رود مردم در فضای مجازی رعایت کنند. مسئله حائز اهمیت دیگر لزوم شکل‌گیری مباحثه مفید بین گفتمان‌های مختلف است. تضارب آرا، عادت دادن جامعه به پرهیز از فحاشی و رفتار هیجانی کلید حل بسیاری از مشکلات در فضای مجازی و خنثی شدن رفتارهای تاکتیکی دشمن در این فضا است. کنترل هیجان اجتماعی باعث می‌شود تا بسیاری از شایعات در فضای مجازی دامنه پیدا نکنند و آثار منفی آن‌ها بر جامعه بروز پیدا نکند. البته این امر محقق نمی‌شود مگر با افزایش سطح سواد رسانه‌ای عموم مردم که می‌توان آن را  به‌عنوان اصلی‌ترین وظیفه حاکمیت تلقی کرد.
اهمیت موضوع اخلاق سیاسی در فضای مجازی باعث شد تا در حاشیه ۲۹۲ نشست کارشناسی جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی که توسط اندیشکده
 فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا و با مشارکت دانشگاه جامع امام حسین علیه‌السلام منتشر می‌شد از محمدعلی شایسته نیا بپرسیم.
 مهم‌ترین مؤلفه تحقق اخلاق‌مداری در سیاست و به‌طور خاص «اخلاق‌مداری سیاسی» در فضای مجازی چیست؟
معتقدم اخلاق دو شاخصه بنیادی دارد، نخست آن‌که زندگی انسان را نیکو می‌کندو در وهله دوم علت کمال و رشد انسان می‌شود.به‌زعم بنده جامعه اخلاقی ورای جامعه دینی است، یعنی امکان دارد یک اجتماع انسانی دینمدار نباشد اما در رفتار خود اصول اخلاقی را رعایت کند، چراکه قدمت مباحث اخلاقی از مقوله دینمداری بیشتر است. مثال عرض می‌کنم؛ «اخلاق تااندازه‌ای
 در زندگی بشر اهمیت دارد که برخی انسان‌ها حتی بعد از عمل اشتباهی مانند سرقت نیز تلاش می‌کنند که اصول اخلاقی را رعایت نمایند. گاهی شنیدیم که سارقان پس از سرقت، اموال مسروقه تلاش می‌کنند تا آن‌ها را به مساوات بین یکدیگر تقسیم کنند، بنابراین «انصاف» در رفتار یک مطالبه عمومی در جامعه انسانی است. گاهی اخلاق با آداب اشتباه گرفته می‌شود. در حقیقت هر آنچه در مسیر تعالی و پیشرفت انسان را یاری کند، مشمول حوزه مباحث اخلاقی است. هر چیزی که انسان را از این مسیر دور کند نیز ضد اخلاق محسوب می‌گردد. ما در آموزه‌های دینی خودداریم که «هر چیزی را برای خود می‌پسندی، برای دیگران نیز بپسند»بر همین اساس که می‌گوییم انصاف یکی از شروط اصلی اخلاق‌مداری است، معنای «انصاف»
نداشتن معیارهای دوگانه برای تشخیص حق از باطل است، در حقیقت فرد اخلاق مدار فقط معایب دشمنان و رقبای خود را نمی‌بیند، رفتار او در مواجهه با اشتباهات جریان موافق و مخالف خود یکسان است.
مثال واضح آن امواج خبری است که گاهی در فضای مجازی شاهد آن هستیم. گذاره‌ای منفی در خصوص فرد یا جریانی مطرح می‌شود. افراد زیادی متأثر از این جو هیجانی شروع به نکوهش آن فرد یا جریان می‌کنند، بعد از گذشت مدت‌زمانی مشخص می‌شود که موضوع صحت نداشته است، اما چگونه می‌توان اتهاماتی را که مطرح شده از اذهان عمومی پاک کرد؟ تبعات منفی چنین اتفاقی باعث شده تا ارزش دادن به نشر اخبار صحیح و تقبیح کردن نشر مطالب باطل از اصول اساسی «اخلاق عملی» در جامعه باشد. حفظ حقوق سایرین و پرهیز از تضییع حق دیگران یکی دیگر از اصول مهم اخلاقی است که باید جامعه نسبت به آن توجه جدی داشته باشد. 
 متأسفانه گاهی افراد با ظاهری مذهبی در برخوردهای فردی یا اجتماعی خود بداخلاقی می‌کنند، به اعتقاد شما علت اصلی این موضوع چیست؟
یکی از علل اصلی آن غلبه هیجان بر منطق در رفتارهای ما است. بارها پیش‌آمده که در فضای مجازی پیامی برای ما ارسال‌شده است ولی ما بدون اطمینان از صحت‌وسقم آن، دست به انتشارش زده‌ایم! حال سؤال این است؛ اگر بعد از ارسال آن پیام به ۵۰ کاربر دیگر فهمیدیم که واقعیت نداشته است، آیا امکان جبران زیان‌های مادی و معنوی آن را داریم؟ امکان این را داریم که به هر۵۰ نفر بگوییم مطلب اشتباهی را به اطلاع آن‌ها رسانده‌ایم؟! آن‌ها چطور، می‌توانند تمام افرادی را که پیام را دریافت کرده‌اند از این اشتباه آگاه کنند؟ درست است که عده‌ای سیاست را دستیابی به اهداف با کمک هر ابزاری می‌دانند اما مبانی دینی ما این نظر را مردود می‌داند. بنابراین فکر می‌کنم که غلبه جریان بر منطق مهم‌ترین علت این مسئله باشد.اخلاق اسلامی مرحله‌ای فراتر از اخلاق غربی است. از دیدگاه اسلامی عالم محضر خداست، به همین دلیل مسلمان واقعی هیچ‌گاه در فضای مجازی نشر اکاذیب نمی‌کند. خالی از لطف نیست که مثالی از وارونه نمایی حقیقت و تقلب در فضای مجازی عرض کنم؛ «به خاطر دارید که رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله‌العالی اخیرا در بحث کرونا، صراحتا از ممنوعیت واردات واکسن کرونای انگلیسی و آمریکایی به کشور صحبت کردند ولی برخی رسانه‌ها مغرضانه به نحوی وانمود کردند که گویی جمهوری اسلامی ایران با واردات هر نوع واکسن به کشور مخالف است.بخشی از کاربران فضای مجازی نیز در این حرکت نادرست آن‌ها را همراهی کردند، حتی اگر فکر می‌کنند که انتقادات درستی به تصمیم نظام دارند اما اخلاقی نیست به تحریف سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی بپردازند، می‌تواند مستندات ادعای مفید بودن این واکسن را ارائه کنند.
راهکار مواجهه با این بداخلاقی‌ها چیست؟
پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌فرمایند: «اگر سخنی از قول من شنیدید که مغایر با عقل شما بود، آن را به دیوار بکوبید» (نقل به مضمون). این گذاره که هرچیزی در فضای مجازی منتشر می‌شود حقیقت صرف است، واقعیت ندارد، تفکری غلط است که جریان‌های رسانه‌ای به آن دامن زده‌اند. اشتباه ما این است که معیارها را با افراد می‌سنجیم، درحالی‌که باید افرادها را در ظرف معیارها مورد ارزیابی قرار دهیم. درباره اثر وضعی پخش شایعات عاری از حقیقت، خالی از لطف نیست که خاطره‌ای از شهید باهنر را مرور کنیم. ایشان در سمیناری گفتند؛ «اگر یک کسپول اکسیژن را که اشتباهابا گازهای مسموم ظرفیتش کامل شده است در یک سالن سرپوشیده باز کردید و فردی متوجه اشتباه شما شد، تذکر هم داد
 به‌طور طبیعی کپسول را از کار خواهید انداخت، اما سؤال این است که چطور می‌خواهید اثر گازهای سمی را که تا آن لحظه استشمام کرده‌اند از بدن افراد خارج کنید؟!
در خصوص شایعات فضای مجازی نیز همین‌طور است به این معنا که اگر شایعه‌ای بین ۵۰ نفر پخش شود، دیگر نمی‌توان تبعات منفی آن را به‌طور کل خنثی کرد .بنابراین حداقل میزان رعایت اخلاق سیاسی در فضای مجازی این است که پیش از انتشار یک مطلب، از صحت‌وسقم این مطالب اطمینان پیدا کنیم.انضباط ساختاری مسئله مهم دیگری است که باید برای تحقق اخلاق سیاسی در فضای مجازی به آن دست پیدا کنیم. البته نظم ساختاری در کنار ایجاد فضایی مناسب برای طرح دیدگاه‌های مختلف موضوعیت پیدا می‌کند. جامعه ایران باید به نقطه‌ای برسد که اعضای آن در فضای مجازی الفاظ ناشایست به یکدیگر نسبت ندهند. این‌که فردی در مورد شخص غائب صحبت کند، سپس آن فرد غائب در مکانی دیگر پاسخی به او بدهد، کار درستی نیست. روش صحیح مواجهه با تفکرات متفاوت، مباحثه اقناعی بین طرفین است.چراکه ما اعتقاد داریم، اندیشه اسلامی
بر حق است. بنابراین دلیلی ندارد با مخالف خود مباحثه کنیم. منافقین از کفار در فضای حقیقی همین‌طور فضای مجازی برای نظام اسلامی مخاطرات بیشتری دارند.
اشکالی ندارد که کسی با نظام اسلامی مخالف باشد، چراکه تکلیف آن فرد مشخص است.چالش اصلی زمانی پیش می‌آید که شخصی خود را به هیبت مسلمانی در می‌آورد اما در باطن رفتاری دارد که هیچ قرابتی با اندیشه اسلامی ندارد. تمیز دادن این دومفهوم در فضای مجازی فقط با افزایش سطح سواد رسانه‌ای عموم مردم ممکن خواهد بود، دانشی که عمق داشته باشد و مخاطب
 با کسب آن از سطحی‌نگری رها شود.
 فکر می‌کنید با جوانان ایرانی که در فضای مجازی به کنشگری می‌پردازند، اندیشه موافق یا مخالف چطور باید برخورد کرد؟
پیش از هر چیز باید بین دو عبارت «برانداز» و «منتقد» تفاوت قائل شویم. حضرت امام خمینی (ره) در نامه تاریخی خود به میخائیل گورباچف رهبر شوری می‌نویسند؛ «جوانان کمونیست در جست وجوی حقیقت بودند که از مسیر منحرف شدند» (نقل به مضمون). اگر جوانی امنیت، شغل یا آینده خوب خواست لزوما با کشور عناد ندارد. وی فقط منتقد شرایط است بنابراین ما باید تلاش کنیم تا او را نسبت به حقایق نظام و کشور آگاه کنیم. ممکن است برخی ظاهر موجهی ازنظر ما نداشته باشند اما برای اعتلای این کشور تلاش کنند، مانند برخی از نخبگان صنایع مختلف که در ظاهر با ما تفاوت دارند اما برآیند فعالیت آن‌ها در راستای اهداف انقلاب اسلامی است
 به ضرس قاطع می‌گویم؛ «بسیاری از این افراد اگر احدی به کیان ایران تعدی کند با جان خود مقابلش خواهند ایستاد.»سخن جوانان کشور باید شنیده شود، اساسارشد مطالبات جوانان از برکات انقلاب اسلامی است. حقیقتی که رسانه‌های معاند در فضای مجازی و حقیقی سعی در انکار آن دارند. بنابراین افسران «جنگ نرم» در کشور باید به این باور برسند که «در لحظه نبرد حضور دارند و باید مبارزه کنند.»نفوذ یکی از چالش‌های اصلی کشور است. برخی در ظاهر حرف انقلاب را می‌زنند اما در حقیقت
 به دنبال آسیب رساندن به این کشور و انقلاب هستند که مصداق عینی واژه «نفاق» است. اعتقاد من این است که دلیل رواج برخی بی‌انصافی‌ها در فضای حقیقی و مجازی کشور، حضور همین افراد است که در دل اعتقادی
به بنیان‌های این انقلاب ندارند .با توجه به فضای فعلی کشور به‌عنوان کلام آخر باید بگویم؛ «جناح‌های سیاسی باید تا جایی رقیب یکدیگر باشند که ابزار دشمن برای پیشبرد اهداف خود نشوند، باید بیاموزیم منافع ملی بر منافع جناحی ارجحیت دارد.»

نویسنده : علی رضا نیک منش |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.