اثبات ناکارآمدی نظام لیبرالدموکراسی
معصومه پورصادقی- دبیر گروه سیاسی
این روزها غالبا در هر کوی و برزن سخن از انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست؛ انتخاباتی که روز سهشنبه هفته قبل برگزار شد و هنوز نتیجه آن اعلامنشده است. حتی اگر اعلام شود هم تأثیر قابلتوجهی در امور داخلی کشورمان نخواهد داشت، چراکه اقتصاد فعلی ما از بیماری بیتدبیری رنج میبرد و متأسفانه برخیها در داخل فضا را به سمتی برده و ذهنها رو طوری شرطی کردهاند که شاید افکار عمومی اینطور تصور میکنند بهصرف روی کار آمدن دموکراتها(پیروزی بایدن) مشکلات ما حل میشود.
اما هرگز گفته نمیشود که دموکرات یا جمهوریخواه هیچ فرقی باهم ندارند و شاید تنها در تاکتیکها با یکدیگر متفاوت باشند، مثلا جمهوریخواهان به برخورد چکشی معتقد باشند و دموکراتها به دنبال سربریدن با پنبه باشند، اما درنهایت هر دو زائیده نظام لیبرال دموکراسی هستند. نظامی که از یک قرن قبل بهعنوان الگوی تمدن ساز معرفی و به شرق و غرب گسیل داده شد و حتی برخی غربیزدههای داخلی برای اجرای آن در داخل نیز تلاشهای زیادی کردند.
نظام معرفتی لیبرالدموکراسی مؤلفههای مختلفی دارد که چندی پیش پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب در قالب مجموعه یادداشت دستگاه محاسباتی توحیدی و غربی، مهمترین آنها را بهقرار زیر برشمردند: «جدایی از اعتقاد به خدا، سکولاریسم، تحول انحرافی انسان و انزوای معنویت و اخلاق انسانی، انسانمحوری مادی، حاکمیت هواهای نفسانی و خودخواهیهای انسان، تفکّر سودمحور، حاکمیت لذتگرایی، سرمایه محوری و پولپرستی، حفظ ثروت شخصی، استعمارگرایی و استثمارمحوری، نهیلیسم، پوچگرایی و معنویتزدایی، جهتگیری غلط علوم انسانی و ….»
با نگاهی به مؤلفههای نظام لیبرال دموکراسی پی میبریم که باوجود حتی فقط یکی از آنها، هرگز نمیتوان این نظام را بهعنوان نظامی الگو در نظر گرفت چراکه سرمایهمحوری و پولپرستی یا استعمارگرایی و استثمارمحوری هرکدام بهتنهایی قادر به انحطاط کشاندن یک مملکت هستند.
در حال حاضر نیز، فرآیند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا این لحظه نشان داده است که حتی نظام لیبرال دموکراسی برخلاف اسم بیمسمای آن نه به آزادی اعتقاد دارد و نه به مردمسالاری، چراکه اگر به آزادی اعتقاد داشت حتی به بیانیه استقلالنامه آمریکا توجه میکرد که حدود ۲۵۰ سال قبل مدعی شده است «برابری، حقی همگانی است و آن را خدا به انسانها داده است» و یا اینکه در ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریحشده است «تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق باهم برابرند.»
اما در نظامی که اساس آن سرمایه محوری و پولپرستی است، حتما استعمارگرایی و استثمارمحوری به وجود میآید و برای چاپیدن اموال ملتها روی به استثمار آنها میآورند. در کشور خودمان چندین سال قبل، یعنی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی همین رویه حاکم بود و ضمن غارت اموال ما، حتی حکومت مصدق را نیز برنتافتند و آن را با هزینه پولهای بادآورده نفتی خودمان سرنگون کردند.
حال در کشوری که یک قرن شعار فریبنده لیبرال دموکراسی سر میداد و با استناد به همین شعارها، حکومتهای مستقل را سرنگون کرده و دستنشاندههای خود را منصوب میکردند، ورق برگشته است و از لابهلای صفحات قطور انتخابات پر از خشونت، دروغ و تزویر آمریکا میتوان به ناکارآمدی نظام لیبرال دموکراسی پی برد، نظامی که از حل مشکلات داخلی آمریکا عاجز است چگونه میتواند الگویی برای سایر کشورها معرفی شود؟
بحث اصلی انتخابات آمریکا مشخص شدن رئیسجمهور نیست چراکه انتخاب بایدن یا ترامپ تازه آغاز راه است و پسازآن باید شاهد درگیریهای خیابانی این دو نماد تفکر لیبرال دموکراسی باشیم که نتیجه را برنخواهند تافت و طبق چند روز گذشته به جان هم افتادند، رویهای که از چندی قبل با افزایش خریدوفروش اسلحه در آمریکا تشدید شده و میرود تا به یک بحران تبدیل شود.
آمریکایی که روزگاری برای دیگر کشورها نسخه فتنه و آشوب میپیچید، امروز با نسخه داخلی آشوب و درگیری خیابانی مواجه شده و باید منتظر باشیم و ببینیم فرجام این فتنهگریهای سالیان سال آمریکا چه خواهد بود.
ختم کلام آنکه به فرموده رهبر معظم انقلاب، تفاوت نظام معرفتی لیبرالدموکراسی دروغین پایدرگِل غربی و نظام معرفتی توحیدی اسلامی مسئله تقابل دو حرکت است؛ تقابل حق و باطل:« جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعید.»
آمریکا , انتخابات آمریکا , معصومه پورصادقی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.