اخبار ویژه »
شناسه خبر : 46456
پرینتخانه » بین الملل, سیاسی, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 12 تیر 1400 - 7:01 |
جزئیات گفتوگوهای ایران و ۱+۴ واکاوی شد
ابهامات جدی برجام
اکنون و پس از برگزاری6 دور مذاکره با ۱+۴ در مورد احیای برجام، به گفته سید عباس عراقچی، همچنان «مسائلی باقیمانده که مذاکره درباره آنها بهاندازه کافی صورت گرفته و کشورهای مقابل باید تصمیمات سخت خود را بگیرند. ایران قبلا با ماندن در برجام، تصمیم سخت خود را گرفته است.»
عابداکبری، کارشناس اروپا
اکنون و پس از برگزاری۶ دور مذاکره با ۱+۴ در مورد احیای برجام، به گفته سید عباس عراقچی، همچنان «مسائلی باقیمانده که مذاکره درباره آنها بهاندازه کافی صورت گرفته و کشورهای مقابل باید تصمیمات سخت خود را بگیرند. ایران قبلا با ماندن در برجام، تصمیم سخت خود را گرفته است.»
این اظهارات، در کنار سخنان رئیس مجلس پیرامون عدم تمدید توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نشان از پیچیدهتر شدن مذاکرات و رسیدن به مراحل حساس است. بهنظر میرسد به دلیل جدی بودن اختلافات، موضوع تمدید توافق با آژانس، حتی برای زمان کوتاهتر اکنون در اولویت ایران نیست و تهران منتظر اقدام عملی برای لغو تحریمها فارغ از برچسبهای آنها است.
همچنین میتوان گفت که علیرغم به محاق رفتن برگزاری دور هفتم در وین، در صورت آمادگی طرفین برای اخذ تصمیمهای سیاسی، دور هفتم مذاکرات میتواند دور پایانی آن باشد. از اظهارات رئیس تیم ایرانی شواهدی استنتاج میشود که نشان میدهد ایران نیز باید تصمیماتی بگیرد. عراقچی گفته بود: «زمان تصمیمگیری برای همه طرفهای برجام است.» از سوی دیگر آمریکا تأکید کرده که فرصت مذاکره با ایران در مورد احیای برجام نامحدود نیست و ایران نیز بر لغو «همه» تحریمهای آمریکا بهصورت قابل راستیآزمایی اصرار دارد. احتمالا ارزیابی طرف آمریکایی این است که ایران به دلیل مسائل سیاست داخلی و فشار اقتصادی، برای توافق و احیای برجام عجله دارد؛ به همین دلیل نیز رابرت مالی گفته بود چون به احیای برجام امیدوار است به وین میرود. درمجموع میتوان گفت پس از ۶ دوره مذاکره فشرده، پیشرفت قابلتوجهی حاصل شده، اما موضوعات کلیدی باقیمانده است که میتواند تمام پروژه احیای برجام را با خطر جدی مواجه کند. اختلافنظر جدی طرفین در مورد همین موضوعات کلیدی نیز برگزاری دور هفتم را متوقف کرده است. «تواناییهای هستهای، سطح لغو تحریمها و ترتیب اقدامات طرفین در خصوص راستیآزمایی»، این سه حوزه بسیار مهم هستند.
همچنین سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرده است که روسیه انتظار دارد مذاکرات احیای برجام در وین تا روز ۲۳ تیر که ششمین سالروز حصول برجام است، به نتیجه موردنظر طرفهای مذاکرهکننده برسد.
حوزههای اختلافات
۱.اختلاف کلیدی اول در مورد تعهدات برجامی ایران و توانایی هستهای آن است. بهنظر میرسد همچنان مسئله ماشینهای نسل جدید هستهای تهران یک موضوع کلیدی است. از دید طرف مقابل اگر ایران از نابود کردن سانتریفیوژهای پیشرفته خودداری کند، زمان گریز این کشور کوتاهتر خواهد بود، مگر اینکه این کشور بپذیرد که به میزان معادل این ماشینها، سانتریفیوژ نسل اول را خرد کند. این اقدام، از دید ایران تحقیرآمیز و فراتر از حوزه برجام است.به نظر میرسد طرف غربی اعتقاد دارد که تهران به این سانتریفیوژها به چشم اهرم فشار در مذاکرات نگاه میکند. این نگاه طرف مقابل، زمانی معنادار خواهد شد که به خبر حمله اخیر به مرکز سازمان توسعه سانتریفیوژ ایران (تسا)- فارغ از نوع حمله و میزان موفقیت آن- توجه شود. لذا میتوان گفت دستور کار اصلی اروپا و آمریکا در این حوزه همچنان مخالفت با غنیسازی در داخل ایران (نگاه حداکثری) و کاهش سطح آن و ادامه نظارت فراپادمانی آژانس همراه با نابودی سانتریفیوژهای پیشرفته (طبق برجام- نگاه حداقلی) است.
در همین زمینه باید به سخنان گروسی مدیرکل آژانس توجه ویژه کرد. زمینهسازیهای وی با پوشش مسائل فنی، بیان نکات در مورد دادههای ضبطشده توسط دوربینها و تأکید او مبنی بر عدم پاسخ ایران به نامه آژانس در مورد تمدید تفاهم دوجانبه با آژانس و اصرار بر محدودشدن دسترسی آژانس در ایران؛ همزمان با اتمام مهلت تمدید توافق در ۲۴ ژوئن، حکایت از همکاری آژانس با طرف ناقض برجام دارد. درواقع، گروسی سعی میکند برای مقاصد سیاسی طرف مقابل، پوشش فنی و نگرانیهای مشروع ایجاد کند. طرف مقابل با همکاری آژانس سعی دارد این خط خبری و تحلیلی را در رسانهها و البته مذاکرات پررنگ کند که «به دلیل عدم تمدید توافق ایران با آژانس، اطلاعات این نهاد روزبهروز از میزان و توانایی غنیسازی ایران کاسته، بازگشت به برجام را دشوارتر کرده و زمان گریز هستهای ایران را به کمتر از یک سال رسانده است.» هدف نهایی این تلاش مشترک نیز مشخص است: «ایجاد تردید و هراس در تهران از بحرانی شدن رابطه با آژانس، تشدید تنش با آمریکا و اروپا و درنتیجه رضایت به دستورکار طرف مقابل در حوزه راستیآزمایی، توالی اقدامات و تعلیق تحریمها.»
انتظارات انریکه مورا نماینده اتحادیه اروپا در کمیسیون مشترک برای توافق آژانس و ایران در خصوص ادامه نظارت بر فعالیتهای هستهای، هشدار آنتونی بلینکن و ژان ایو لودریان به تهران در مورد فرصت محدود برای بازگشت به اجرای تعهداتش مطابق برجام و سخنان بلینکن که گفته بود «پیشرفت در برنامه هستهای ایران، بازگشت به برجام را دشوارتر میکند»؛ همه و همه در این چارچوب یعنی انداختن توپ در زمین ایران قرار میگیرند تا ایران- به دلیل اصرار بر لغو تحریمهای دوره ترامپ، راستیآزمایی اقدامات آمریکا و نگرانی از تکرار اقدام ترامپ در آینده- مقصر شکست و یا کُندی مذاکرات قلمداد شود.
تهدید تهران با اهرم ارجاع پرونده به شورای امنیت
از سوی دیگر، باید به تهدید تهران با اهرم ارجاع پرونده به شورای امنیت نیز اشاره کرد. گروسی ۴ تیر در گزارشی به شورای حکام آژانس و شورای امنیت ضمن اعلام اتمام مهلت یک ماهه تمدید شده، تأکید کرد که ایران به درخواستهای آژانس پاسخی نداده که این تفاهم فنی را مجددا ادامه دهد و تمدید کند. درواقع، آژانس از یک تصمیم سیاسی ایران برای تسهیل مذاکرات، حقوقی را برای خود نتیجهگیری کرده و ظاهرا قصد دارد تمدید این توافق را جزء تعهدات ایران حساب کرده و در صورت عدم تمدید، پای شورای حکام و شورای امنیت را به میان بکشد تا فشار بر ایران برای پذیرش طرحهای آمریکا افزایش پیدا کند. آژانس باید به این نکته توجه کند که اگر مذاکرات احیای برجام نبود، تفاهم سهماهه فنی و تمدید آن نیز وجود خارجی نداشت. لذا در صورت عدم پیشرفت مذاکرات، این تفاهم نیز بیارزش خواهد شد. توافق برای ایران به معنای لغو تحریمها ارزش ذاتی دارد و زمانی که این امر میسر نشود، تفاهم فنی نیز اولویتی نخواهد داشت.
۲٫ اختلاف کلیدی دوم، در مورد دامنه تحریمهایی است که آمریکا باید آنها را لغو کند. عدم اکتفای ایران به تعلیق تحریمها یا صدور معافیتهای دورهای در مورد قوانین مصوب کنگره و همچنین لزوم ارائه ضمانت از سوی آمریکا برای عدم خروج مجدد از برجام و بازگشت تحریمها و اصرار آمریکا بر این نکته که «قرار نیست همه تحریمهای وضعشده بر ایران در دوره ترامپ لغو شود»، مذاکرات را بهطورجدی در معرض خطر قرار داده است.
ایران بهخوبی آگاه است که آمریکا در مورد تکرار رفتار ترامپ در آینده و یا افزایش فشار مجلسین بر دولت آمریکا در موردتوافق هستهای و تحریمهای بیشتر ضد ایرانی، نمیتواند و نمیخواهد که تضمین بدهد.
بهنظر میرسد هدف ایران در این مرحله، امتیازگیری بیشتر است، اما این مسئله نیاز اصلی ایران برای فروپاشی شاکله تحریمها را رفع نخواهد نکرد. ایران باید بهطورجدی لغو تحریمهای کلیدی را مطالبه کند تا مسائل داخلی و رقابتهای حزبی آمریکا کمترین تأثیر را بر انتفاع از برجام داشته باشد. مذاکرهکنندگان ایرانی بهخوبی آگاه هستند که اصل مناقشه بین ایران و آمریکا، تداوم خواهد داشت و حتی برفرض احیای برجام مطابق نظر تهران، فشارهای بعدی در حوزه منطقهای، توان دفاعی و حقوقبشر خواهد بود. اگر تحریمهای کلیدی فارغ از برچسب آنها در این مذاکرات لغو نشوند؛ آمریکا نهادها، افراد و برنامههای منطقهای و دفاعی ایران را ذیل برچسبهای مبارزه با تروریسم و… مجددا تحت تحریم قرار خواهد داد و چرخه مذاکره برای امتیاز دادن به آمریکا و انتفاع اقتصادی محتمل است؛ موضوعی که در کوران مذاکرات هستهای نیز بارها و بارها توسط طرف غربی تکرار میشود. لذا تأکید میشود که ایران باید فروش عادی نفت و تجارت و روابط بانکی نرمال را در سطح حداکثری مطالبه کرده و طرحهایی مانند «ذخیرهشدن پول نفت در یک حساب خارجی، برای خرید مواد غذایی و دارو» را با قطعیت رد کند.
۳٫ اختلاف کلیدی سوم در مورد تقدم و تأخر گامهای طرفین در اجرای تعهدات است. ایران بر راستیآزمایی اقدامات آمریکا و سپس بازگشت به تعهدات برجامی اصرار دارد و آمریکا نیز بهصراحت اعلام کرده این روند را نخواهد پذیرفت. سابقه آمریکا در برجام و عدم ارائه تضمین از جانب کاخ سفید، ایران را با تردیدهای جدی مواجه ساخته است. به همین دلیل باید توجه داشت که اصل، بازگشت آمریکا به برجام نیست؛ بلکه نکته فوقالعاده مهم خروجی مذاکرات در حوزه تحریم و توالی اقدامات است. ایران، بدون حضور آمریکا و بهشرط لغو تحریمها نیز میتواند طبق برجام تعهدات هستهای خود را اجرا کند. لذا تهران باید تعهدات هستهای را بهگونهای انجام دهد که اولا اصل هموزن بودن اقدامات و ثانیا بازگشتپذیری آنها در مدتزمان قابلقبول رعایت شود. پس تهران باید قبل از توافق، بر لزوم لغو تحریمها تأکید و آن را مطالبه کند. موضوع اخذ تضمین از آمریکا، باید اولویتهای بعدی باشد که قابلیت مذاکره نیز دارد. حتی میتوان گفت یکی از تصمیماتی که تهران باید بگیرد به همین حوزه ارتباط دارد و آن نیز اولویت نداشتن اخذ تضمین از آمریکا است.
این در حالی است که از سوی دیگر رژیم صهیونیستی تحرکات جدیدی را علیه فعالیتهای هستهای ایران آغاز کرده است.
فرجام سخن
تشکیل کمیتهای در شورای عالی امنیت ملی برای بررسی مذاکرات وین، نشان از عزم تهران برای حل این مسئله دارد. اما تجربه برجام نشان داد که تعجیل در انجام تعهدات بدون توجه به هدف مذاکره (لغو تحریمها و بهرهبرداری مداوم اقتصادی از آن) درنهایت منجر به نقض تعهد طرف مقابل، فشار اقتصادی بیشتر و فرسایشی شدن مذاکرات مجدد شد. برای جلوگیری از این امر، مطالبه لغو تحریمها و سپس انجام تعهدات هستهای، ضروری است.ضمنا باید به این نکته توجه کرد احیای برجام، نباید تعهدات جدید و شرط و شروط تازهای برای ایران به همراه داشته باشد چراکه طولانی شدن مذاکرات، بههیچوجه به سود ایران نیست و باید هرچه سریعتر در مورد اقدامات آمریکا، در ایران نیز تصمیم گرفته شود. در مورد لغو عملی تحریمها موضع مستحکم مورد انتظار است و انعطاف در حوزههای فنی و اخذ تضمین از آمریکا قابلمذاکره است.
اکنون و پس از برگزاری۶ دور مذاکره با ۱+۴ در مورد احیای برجام، به گفته سید عباس عراقچی، همچنان «مسائلی باقیمانده که مذاکره درباره آنها بهاندازه کافی صورت گرفته و کشورهای مقابل باید تصمیمات سخت خود را بگیرند. ایران قبلا با ماندن در برجام، تصمیم سخت خود را گرفته است.»
این اظهارات، در کنار سخنان رئیس مجلس پیرامون عدم تمدید توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نشان از پیچیدهتر شدن مذاکرات و رسیدن به مراحل حساس است. بهنظر میرسد به دلیل جدی بودن اختلافات، موضوع تمدید توافق با آژانس، حتی برای زمان کوتاهتر اکنون در اولویت ایران نیست و تهران منتظر اقدام عملی برای لغو تحریمها فارغ از برچسبهای آنها است.
همچنین میتوان گفت که علیرغم به محاق رفتن برگزاری دور هفتم در وین، در صورت آمادگی طرفین برای اخذ تصمیمهای سیاسی، دور هفتم مذاکرات میتواند دور پایانی آن باشد. از اظهارات رئیس تیم ایرانی شواهدی استنتاج میشود که نشان میدهد ایران نیز باید تصمیماتی بگیرد. عراقچی گفته بود: «زمان تصمیمگیری برای همه طرفهای برجام است.» از سوی دیگر آمریکا تأکید کرده که فرصت مذاکره با ایران در مورد احیای برجام نامحدود نیست و ایران نیز بر لغو «همه» تحریمهای آمریکا بهصورت قابل راستیآزمایی اصرار دارد. احتمالا ارزیابی طرف آمریکایی این است که ایران به دلیل مسائل سیاست داخلی و فشار اقتصادی، برای توافق و احیای برجام عجله دارد؛ به همین دلیل نیز رابرت مالی گفته بود چون به احیای برجام امیدوار است به وین میرود. درمجموع میتوان گفت پس از ۶ دوره مذاکره فشرده، پیشرفت قابلتوجهی حاصل شده، اما موضوعات کلیدی باقیمانده است که میتواند تمام پروژه احیای برجام را با خطر جدی مواجه کند. اختلافنظر جدی طرفین در مورد همین موضوعات کلیدی نیز برگزاری دور هفتم را متوقف کرده است. «تواناییهای هستهای، سطح لغو تحریمها و ترتیب اقدامات طرفین در خصوص راستیآزمایی»، این سه حوزه بسیار مهم هستند.
همچنین سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرده است که روسیه انتظار دارد مذاکرات احیای برجام در وین تا روز ۲۳ تیر که ششمین سالروز حصول برجام است، به نتیجه موردنظر طرفهای مذاکرهکننده برسد.
حوزههای اختلافات
۱.اختلاف کلیدی اول در مورد تعهدات برجامی ایران و توانایی هستهای آن است. بهنظر میرسد همچنان مسئله ماشینهای نسل جدید هستهای تهران یک موضوع کلیدی است. از دید طرف مقابل اگر ایران از نابود کردن سانتریفیوژهای پیشرفته خودداری کند، زمان گریز این کشور کوتاهتر خواهد بود، مگر اینکه این کشور بپذیرد که به میزان معادل این ماشینها، سانتریفیوژ نسل اول را خرد کند. این اقدام، از دید ایران تحقیرآمیز و فراتر از حوزه برجام است.به نظر میرسد طرف غربی اعتقاد دارد که تهران به این سانتریفیوژها به چشم اهرم فشار در مذاکرات نگاه میکند. این نگاه طرف مقابل، زمانی معنادار خواهد شد که به خبر حمله اخیر به مرکز سازمان توسعه سانتریفیوژ ایران (تسا)- فارغ از نوع حمله و میزان موفقیت آن- توجه شود. لذا میتوان گفت دستور کار اصلی اروپا و آمریکا در این حوزه همچنان مخالفت با غنیسازی در داخل ایران (نگاه حداکثری) و کاهش سطح آن و ادامه نظارت فراپادمانی آژانس همراه با نابودی سانتریفیوژهای پیشرفته (طبق برجام- نگاه حداقلی) است.
در همین زمینه باید به سخنان گروسی مدیرکل آژانس توجه ویژه کرد. زمینهسازیهای وی با پوشش مسائل فنی، بیان نکات در مورد دادههای ضبطشده توسط دوربینها و تأکید او مبنی بر عدم پاسخ ایران به نامه آژانس در مورد تمدید تفاهم دوجانبه با آژانس و اصرار بر محدودشدن دسترسی آژانس در ایران؛ همزمان با اتمام مهلت تمدید توافق در ۲۴ ژوئن، حکایت از همکاری آژانس با طرف ناقض برجام دارد. درواقع، گروسی سعی میکند برای مقاصد سیاسی طرف مقابل، پوشش فنی و نگرانیهای مشروع ایجاد کند. طرف مقابل با همکاری آژانس سعی دارد این خط خبری و تحلیلی را در رسانهها و البته مذاکرات پررنگ کند که «به دلیل عدم تمدید توافق ایران با آژانس، اطلاعات این نهاد روزبهروز از میزان و توانایی غنیسازی ایران کاسته، بازگشت به برجام را دشوارتر کرده و زمان گریز هستهای ایران را به کمتر از یک سال رسانده است.» هدف نهایی این تلاش مشترک نیز مشخص است: «ایجاد تردید و هراس در تهران از بحرانی شدن رابطه با آژانس، تشدید تنش با آمریکا و اروپا و درنتیجه رضایت به دستورکار طرف مقابل در حوزه راستیآزمایی، توالی اقدامات و تعلیق تحریمها.»
انتظارات انریکه مورا نماینده اتحادیه اروپا در کمیسیون مشترک برای توافق آژانس و ایران در خصوص ادامه نظارت بر فعالیتهای هستهای، هشدار آنتونی بلینکن و ژان ایو لودریان به تهران در مورد فرصت محدود برای بازگشت به اجرای تعهداتش مطابق برجام و سخنان بلینکن که گفته بود «پیشرفت در برنامه هستهای ایران، بازگشت به برجام را دشوارتر میکند»؛ همه و همه در این چارچوب یعنی انداختن توپ در زمین ایران قرار میگیرند تا ایران- به دلیل اصرار بر لغو تحریمهای دوره ترامپ، راستیآزمایی اقدامات آمریکا و نگرانی از تکرار اقدام ترامپ در آینده- مقصر شکست و یا کُندی مذاکرات قلمداد شود.
تهدید تهران با اهرم ارجاع پرونده به شورای امنیت
از سوی دیگر، باید به تهدید تهران با اهرم ارجاع پرونده به شورای امنیت نیز اشاره کرد. گروسی ۴ تیر در گزارشی به شورای حکام آژانس و شورای امنیت ضمن اعلام اتمام مهلت یک ماهه تمدید شده، تأکید کرد که ایران به درخواستهای آژانس پاسخی نداده که این تفاهم فنی را مجددا ادامه دهد و تمدید کند. درواقع، آژانس از یک تصمیم سیاسی ایران برای تسهیل مذاکرات، حقوقی را برای خود نتیجهگیری کرده و ظاهرا قصد دارد تمدید این توافق را جزء تعهدات ایران حساب کرده و در صورت عدم تمدید، پای شورای حکام و شورای امنیت را به میان بکشد تا فشار بر ایران برای پذیرش طرحهای آمریکا افزایش پیدا کند. آژانس باید به این نکته توجه کند که اگر مذاکرات احیای برجام نبود، تفاهم سهماهه فنی و تمدید آن نیز وجود خارجی نداشت. لذا در صورت عدم پیشرفت مذاکرات، این تفاهم نیز بیارزش خواهد شد. توافق برای ایران به معنای لغو تحریمها ارزش ذاتی دارد و زمانی که این امر میسر نشود، تفاهم فنی نیز اولویتی نخواهد داشت.
۲٫ اختلاف کلیدی دوم، در مورد دامنه تحریمهایی است که آمریکا باید آنها را لغو کند. عدم اکتفای ایران به تعلیق تحریمها یا صدور معافیتهای دورهای در مورد قوانین مصوب کنگره و همچنین لزوم ارائه ضمانت از سوی آمریکا برای عدم خروج مجدد از برجام و بازگشت تحریمها و اصرار آمریکا بر این نکته که «قرار نیست همه تحریمهای وضعشده بر ایران در دوره ترامپ لغو شود»، مذاکرات را بهطورجدی در معرض خطر قرار داده است.
ایران بهخوبی آگاه است که آمریکا در مورد تکرار رفتار ترامپ در آینده و یا افزایش فشار مجلسین بر دولت آمریکا در موردتوافق هستهای و تحریمهای بیشتر ضد ایرانی، نمیتواند و نمیخواهد که تضمین بدهد.
بهنظر میرسد هدف ایران در این مرحله، امتیازگیری بیشتر است، اما این مسئله نیاز اصلی ایران برای فروپاشی شاکله تحریمها را رفع نخواهد نکرد. ایران باید بهطورجدی لغو تحریمهای کلیدی را مطالبه کند تا مسائل داخلی و رقابتهای حزبی آمریکا کمترین تأثیر را بر انتفاع از برجام داشته باشد. مذاکرهکنندگان ایرانی بهخوبی آگاه هستند که اصل مناقشه بین ایران و آمریکا، تداوم خواهد داشت و حتی برفرض احیای برجام مطابق نظر تهران، فشارهای بعدی در حوزه منطقهای، توان دفاعی و حقوقبشر خواهد بود. اگر تحریمهای کلیدی فارغ از برچسب آنها در این مذاکرات لغو نشوند؛ آمریکا نهادها، افراد و برنامههای منطقهای و دفاعی ایران را ذیل برچسبهای مبارزه با تروریسم و… مجددا تحت تحریم قرار خواهد داد و چرخه مذاکره برای امتیاز دادن به آمریکا و انتفاع اقتصادی محتمل است؛ موضوعی که در کوران مذاکرات هستهای نیز بارها و بارها توسط طرف غربی تکرار میشود. لذا تأکید میشود که ایران باید فروش عادی نفت و تجارت و روابط بانکی نرمال را در سطح حداکثری مطالبه کرده و طرحهایی مانند «ذخیرهشدن پول نفت در یک حساب خارجی، برای خرید مواد غذایی و دارو» را با قطعیت رد کند.
۳٫ اختلاف کلیدی سوم در مورد تقدم و تأخر گامهای طرفین در اجرای تعهدات است. ایران بر راستیآزمایی اقدامات آمریکا و سپس بازگشت به تعهدات برجامی اصرار دارد و آمریکا نیز بهصراحت اعلام کرده این روند را نخواهد پذیرفت. سابقه آمریکا در برجام و عدم ارائه تضمین از جانب کاخ سفید، ایران را با تردیدهای جدی مواجه ساخته است. به همین دلیل باید توجه داشت که اصل، بازگشت آمریکا به برجام نیست؛ بلکه نکته فوقالعاده مهم خروجی مذاکرات در حوزه تحریم و توالی اقدامات است. ایران، بدون حضور آمریکا و بهشرط لغو تحریمها نیز میتواند طبق برجام تعهدات هستهای خود را اجرا کند. لذا تهران باید تعهدات هستهای را بهگونهای انجام دهد که اولا اصل هموزن بودن اقدامات و ثانیا بازگشتپذیری آنها در مدتزمان قابلقبول رعایت شود. پس تهران باید قبل از توافق، بر لزوم لغو تحریمها تأکید و آن را مطالبه کند. موضوع اخذ تضمین از آمریکا، باید اولویتهای بعدی باشد که قابلیت مذاکره نیز دارد. حتی میتوان گفت یکی از تصمیماتی که تهران باید بگیرد به همین حوزه ارتباط دارد و آن نیز اولویت نداشتن اخذ تضمین از آمریکا است.
این در حالی است که از سوی دیگر رژیم صهیونیستی تحرکات جدیدی را علیه فعالیتهای هستهای ایران آغاز کرده است.
فرجام سخن
تشکیل کمیتهای در شورای عالی امنیت ملی برای بررسی مذاکرات وین، نشان از عزم تهران برای حل این مسئله دارد. اما تجربه برجام نشان داد که تعجیل در انجام تعهدات بدون توجه به هدف مذاکره (لغو تحریمها و بهرهبرداری مداوم اقتصادی از آن) درنهایت منجر به نقض تعهد طرف مقابل، فشار اقتصادی بیشتر و فرسایشی شدن مذاکرات مجدد شد. برای جلوگیری از این امر، مطالبه لغو تحریمها و سپس انجام تعهدات هستهای، ضروری است.ضمنا باید به این نکته توجه کرد احیای برجام، نباید تعهدات جدید و شرط و شروط تازهای برای ایران به همراه داشته باشد چراکه طولانی شدن مذاکرات، بههیچوجه به سود ایران نیست و باید هرچه سریعتر در مورد اقدامات آمریکا، در ایران نیز تصمیم گرفته شود. در مورد لغو عملی تحریمها موضع مستحکم مورد انتظار است و انعطاف در حوزههای فنی و اخذ تضمین از آمریکا قابلمذاکره است.
برچسب ها
برجام , عابد اکبری , مذاکرات وین
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=46456
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای ابهامات جدی برجام بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.