آه از غم هرات
زلزله دست از سر افغانستان برنمیدارد، دو زمینلرزه به بزرگی ۶/۳ و ۶٫۵ در مقیاس امواج درونی زمین، ۱۵ مهرماه در ۴۰ کیلومتری غرب شهر هرات به وقوع پیوست. زمینلرزه دیگری به بزرگی ۶/۳ ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین، بامداد ۱۹ مهرماه شهر زنده جان را لرزاند و باز زلزلهای به قدرت ۶/۴ ریشتر، ۲۳ مهرماه در شمال هرات رخ داد. لرزشهای متوالی که در مناطق شمالغربی و غرب این کشور به نابودی دهها روستا منجر شده و هزاران نفر را به کام مرگ فرستاده است و یونیسف اعلام کرده که ۹۰ درصد قربانیان در زلزله هرات زنان و کودکان هستند. این لرزشها که امکان داشت تلفات کمتری داشته باشد، بسیاری از حقایق تلخ را آشکار کرد، ازجمله این حقیقت که بازماندگان در میان آوارها شب را به صبح میرسانند، اما کمتر نهادی در جهان از ضرورت کمک به مردم افغانستان سخن میگوید، یا دغدغهای برای کمکرسانی دارد!
بهصورت معمول، در اکثر نقاط دنیا، وقتی حادثهای طبیعی نظیر زلزله رخ میدهد، اول از کشورهای همسایه و پسازآن از سراسر دنیا با تیمهای فنی و امدادی به کمک دولت و مردم حادثهدیده میشتابند. زمانی که زلزله شدیدی ترکیه و سوریه را لرزاند و تلفات و خسارات زیادی به بار آورد، در همان ۲۴ ساعت نخست پس از حادثه، صدها تیم متخصص امدادی از سراسر دنیا به این منطقه اعزام شدند. اما در افغانستان، علیرغم اینکه شماری از کشورها ضمن ابراز همبستگی با مردم این کشور، برای کمک به زلزلهزدگان اعلام همکاری کردهاند، اقدامات و همکاری لازم هنوز عملی نشده است. ایران جزء معدود کشورهایی است که بهعنوان نخستین تیم خارجی کمکرسان در مناطق زلزلهزده به امدادرسانی پرداخته است. ۱۶ مهرماه وحید سلیمی، رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلالاحمر از اعلام فراخوان رسمی این جمعیت برای جمعآوری کمکهای نقدی مردم و خیرین کشورمان به مردم زلزلهزده افغانستانی گفت و سیدرسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه در تشریح وضعیت دردناک مردم در مناطق زلزلهزده، بر ورود تیمهای امدادی ایران به این کشور تأکید کرد. رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه نیز با اشاره به دستور سرلشکر سلامی، فرمانده کل سپاه مبنی بر امدادرسانی به زلزلهزدگان افغانستانی، از اعلام آمادگی یگانهای امدادی و درمانی سپاه و بسیج خبر داد تا در چارچوب همکاریهای انساندوستانه و براساس آموزههای اسلامی به کمک مردم زلزلهزده و آسیبدیده از رخدادهای اخیر بشتابند.
همچنین یعقوبعلی نظری، استاندار خراسان رضوی در رأس یک هیئت اقتصادی با سفر به افغانستان و شهر کابل عنوان کرد: «ما بلافاصله پس از اطلاع از زلزله هرات در بخشهای مختلف امداد و نجات و درمان اعلام آمادگی کردیم. هلالاحمر از یکشنبهشب گروههای اولیه را در شهرستان نزدیک به شهر هرات مستقر کرده است و از صبح روز دوشنبه نیز اعلام آمادگی شد. از طریق کنسول ما در هرات و از طریق سفارت برای امداد و درمان و سایر پشتیبانیها و امکانات موردنیاز اعلام آمادگی کردهایم. از طریق هلالاحمر و دستگاههای مسئول این اجازه راداریم که بلافاصله وارد کمکرسانی شویم البته با درخواست و مجوزی که کشور افغانستان صادر خواهد کرد.»
فاجعه پشت فاجعه
افغانستان ازجمله فقیرترین کشورهای جهان است. اکثریت مردم در شهرها و روستاها گرفتار فقر همهجانبهاند. ازاینجهت، خانههایی که در آن سکونت دارند، مستحکم و استوار نیست. در زندهجانِ هرات، خانههایی که دچار زلزله شدهاند، گلی و قدیمی بودهاند. چنین خانههایی حتی در صورت بروز زمینلرزه ضعیف فرومیپاشند. فقر پدیدهای است که پنجههایش را بر همه عرصههای زندگی افغانها گسترانده و هیچ جایی را سالم و دستنخورده باقی نگذاشته است. این روزها، مردم افغانستان در وضعیت دشوارتری زندگی را سپری میکنند و به نیازهای اولیه خود مانند غذا دسترسی ندارند.
فیلیپو روپف، مسئول ارتباطات برنامه جهانی غذا که به مناطق زلزلهزده هرات سفرکرده، در ویدئويی گفته است: نیازهای اضطراری در این مناطق بیسابقه است. او با اشاره به فقر شدید در مناطق مختلف افغانستان و همچنین گستردگی خسارات وارده و کندی در عملیات جستجو و آواربرداری در زلزلههای اخیر، این حوادث را «فاجعه پشت فاجعه» توصیف و از جامعه جهانی درخواست کرده که به مردم افغانستان کمک کنند. او تأکید کرده: «کسانیکه نجاتیافتهاند، جایی برای بازگشت ندارند، آنان وحشتزده و گرسنه هستند، سرپناههای موقت اندک است و آنان شبهای سرد را در میان آوار سپری میکنند و یکسوم مردم این کشور نمیدانند وعده غذایی بعدیشان را چگونه پیدا کنند.»
قدیر صالحی، از فعالان اجتماعی در هرات که از نزدیک برای کمکرسانی به نیازمندان کار میکند، عنوان کرده است که هنوز مشکلات و نیازها برای رسیدگی به این فاجعه گسترده است: «زلزلهزدگان تقاضای این رادارند که برایشان سرپناه ساخته شود و مجروحان مداوا شوند. داروی کافی در بیمارستان هرات وجود ندارد و امیدواریم کمکهای بیشتری از طریق انجمنهایی که سوءاستفاده نمیکنند؛ زیر یک چتر واحد و منظم در دسترس مردم قرار بگیرد، مطابق مشاهدات میدانی، موارد سوءاستفاده زیاد است و مردم از نبود انسجام و هماهنگی در توزیع کمکها شکایت دارند.» کارشناسان، زلزلههای اخیر هرات را از مخربترین زمینلرزهها در دهههای اخیر در افغانستان دانستهاند که باعث کشته شدن هزاران نفر شده و بیش از ۱۰ هزار نفر را بدون سرپناه گذاشته است. زمینلرزههایی که نشان داد افغانستان برای مقابله با حوادث طبیعی و رسیدگی به آسیبدیدگان آماده نیست. امکانات ابتدایی و محدود امدادرسانی و بودجه اندک نهادهای رسمی این کشور، عملیات کمکرسانی را با کندی مواجه کرده است، موضوعی که در کنار سهم اندک این کشور از کمکهای انساندوستانه بینالمللی، وضعیت بازماندگان را بغرنجتر کرده است.
هزاران نفر شبهای سرد را در میان ویرانهها سپری میکنند
یکی از خبرنگاران افغانستانی روایت میکند: «حداقل هزار نفر که بیشتر آنان زنان و کودکان هستند، همچنان مفقودند و در زیر آوارها دفن شدهاند و حتی ممکن است جسد تعدادی از آنها هیچگاه پیدا نشود. بیش از ۲۰ روستا کاملا ویرانشده و اغلب خانوادهها بیش از۱۰ نفر از اعضای فامیل درجهیک و دوی خود را ازدستدادهاند و باید غم از دست دادن آنها را با خود برای همیشه حمل کنند. بیشترین خسارات به روستاهای ولسوالی زنده جان واردشده اما حداقل ۱۲ هزار نفر در پنج ولسوالی هرات آسیبدیدهاند. شماری از روستاها که در زلزله اول سالم مانده بودند، در زلزله دوم که در همین منطقه اتفاق افتاد ویران شد و دهها نفر دیگر زخمی شدند. در زلزلههای بعدی نیز میزان تلفات و خسارتها چشمگیر بوده است.»
این خبرنگار که تمایلی به انتشار نامش ندارد، تأکید میکند: «لرزشهای متوالی زمین یک فاجعه و کابوس تمامعیار بود اما فاجعه دیگری در پس زلزله گریبان بازماندگان را گرفته است. آنان جایی برای بازگشت ندارند و غم از دست دادن عزیزانشان، وحشت ازآنچه بر سرشان آمده و ترس از زلزله و یا پسلرزههای دیگر طاقتشان را طاق کرده. آنان سرپناهی ندارند، اگرچه چادرهایی برای اسکان در اختیار زلزلهزدگان قرارگرفته اما بهدرستی و به تعداد کافی توزیع نشده است، همین باعث شده که هزاران نفر شبهای سرد را در میان ویرانهها و یا آوارهای زلزله سپری کنند. این درحالی است که مردم افغانستان بهویژه ساکنان روستاها در شرایط فقر مفرط و گرسنگی به سر میبرند. همچنین وضعیت واقعی مناطقی که زلزله رخداده و قربانیان این فاجعه در آن به سر میبرند بسیار بدتر از آن چیزی است که توسط رسانهها گزارش میشود. چراکه گزارشگران انگشتشماری به مناطق آسیبدیده رفتهاند و طالبان محدودیتهایی را برای گزارشگران ایجاد کرده است. تیمهای امدادرسانی و درمانی در مناطق آسیبدیده یا وجود ندارند و یا تعدادشان کم است و حتی نمیتوان جای خالی برای بستری و مداوای زخمیها در بیمارستانها و مراکز درمانی پیدا کرد و برخی در محوطه این مراکز بستریشدهاند و ظرفیت پذیرش اینهمه کشته و زخمی را ندارند. تقریبا دسترسی به امکانات و داروهای موردنیاز غیرممکن است و بیمارستانها حتی آب آشامیدنی برای آنهمه مراجعهکننده ندارند. از طرفی کمبود خون حتی برای کسانی که به مراکز درمانی رسانده شدهاند یک معضل اساسی و بزرگ است.» این خبرنگار اضافه میکند: «مردم افغانستان از زلزلههای اخیر با عنوان بحرانی عظیم یاد میکنند.
واقعیت این است که زلزله اتفاق میافتد و نمیتوان از بروز آن جلوگیری کرد و علیرغم پیشبینیهای محدودی که در این مورد میشود، کمتر سابقه داشته که در مقابل آن غافلگیر نشد. اگرچه میتوان پیشگیری لازم را انجام داد تا سطح آسیب و خسارت و بهویژه خسارت انسانی را به حداقل رساند. میتوان پس از وقوع حادثه با سرعت، با بسیج نیروهای متخصص و کارشناس، با بسیج مردمی و کمکهای درمانی، مالی و پزشکی به داد مردم آسیبدیده رسید. میتوان حداقل تعدادی را از مرگ نجات داد، میتوان خانوادهای را نجات داد، میتوان کودکان را از ناقص شدن نجات داد. میتوان شوک و فشارهای روحی روانی را به حداقل رساند. میتوان همبستگی مردمی را به حداکثر رساند تا نیروی قدرتمند تودهها به فریاد قربانیان برسند اما افسوس که هیچیک از این موارد در اولویت قرار ندارد. درعینحال کشورهای سرمایهداری به فکر استثمار هر چه بیشترند و جامعهجهانی و بهویژه رسانهها به مسائل دیگری توجه دارند. به دلیل همین کمتوجهی است که نمیتوان میزان کمکهای انساندوستانه برای کمک به زلزلهزدگان را چندان قابلتوجه دانست و بازماندگان زلزله افغانستان در اوج محرومیت و فلاکت میان آوارها سرگردان ماندهاند.»
مردم بیل و کلنگ هم ندارند، جامعه جهانی کجاست؟
این خبرنگار در ادامه با اشاره به اقدامات طالبان برای کمکرسانی بیان میکند: «طالبان که باید امکانات کشور را بسیج کرده و فاجعه رخداده را مدیریت کند، بهگونهای عمل میکند که گویی فاجعهای رخ نداده است. در نشست سههزارنفری لویه جرگه (به نشست بزرگ متنفذان قومی گفته میشود که بیشتر برای تصمیمگیریهای مهم کشوری برگزار میشود. این نشست که یک روش بدوی و فاقد سازوکارهای دموکراتیک است، بیشتر از سوی حاکمان و باهدف کسب مشروعیت داخلی یا مشروعیت دادن به یک تصمیم مهم برگزار میشود) حتی اشارهای به این زلزله ویرانگر در هرات نشد. درحالیکه منسوبین طالبان از شهرهای مختلف به این نشست آمده بودند اما از زلزله و کمک به آسیب دیدگان حتی اسمی برده نشد. علاوه بر آن برخی از مقامات طالبان با گفتن اینکه آنچه به وقوع پیوسته «سرنوشت الهی» و یا «داد خداوند» است، خود را از زیربار مسئولیت رها کردهاند. واضح است که چنین دیدگاهی باعث میشود در زمان وقوع حادثه طبیعی، آمار تلفات و خسارات افزایش یابد. بیتفاوتی جامعه بینالمللی درکنار بی اقدامی طالبان در قبال زلزلهزدگان افغانستان عجیب است، آنهم در مورد زلزلهای که جان هزاران نفر را گرفته و دهها هزار نفر از آن آسیب و خسارتدیدهاند.
تیمهای امدادرسانی که از کشورهای مختلف معمولا در چنین شرایطی بهفوریت از سراسر دنیا بسیج میشوند تا خود را به مناطق آسیبدیده برسانند در این مورد خبری از آنها نبود. آنچه دیده میشد مردمانی با دستان خالی بود که در بسیاری موارد حتی از بیل و کلنگ هم محروم بودند، تلاش میکردند که عملیات نجات را انجام دهند و عزیزان خود را از زیر آوار بیرون بکشند. برخی میگویند صدای گریه و ناله بستگان و فریاد کودکان خود و یا دیگر اعضای خانواده را از زیرآوار شنیدند اما به دلیل محروم بودن از کوچکترین امکانات نتوانستند به داد آنان برسند و با از دست دادن عزیزانشان آن چیزی که برایشان باقی ماند ضربه مهلک روحی بود که تا ابد با خود حمل خواهند کرد. بدون شک کشورهای قدرتمند بینالمللی در مورد فاجعه انسانی در افغانستان تعلل کردند و بعضا حکومت طالبان را نسبت به ایجاد محدودیت برای کمکرسانی مقصر اعلام کردند. نهادهای امدادرسان بینالمللی هم گفتهاند که به دلیل تسلط طالبان در افغانستان، فعالیت و تلاشهای آنان برای کمکرسانی و مقابله با بلایای طبیعی بزرگ در این کشور، با مشکل مواجه شده است. درعینحال کمک کشورهای انگشتشماری که به یاری زلزلهزدگان شتافتند یا آنقدر با کندی و تعلل صورت گرفت که دیگر دیر شده بود و یا فقط جنبه تبلیغاتی داشت. جالب اینجاست که تیم فنی و مسلکی قزاقستان؛ کشوری که تقریبا در نزدیکی افغانستان قرار دارد، تازه پنجشنبه گذشته به زنده جان رسید. اگرچه در همین روز توانستند به کمک سگهای آموزشی یک کودک پنجساله را از زیر آوار زنده بیرون آورند اما به هر ترتیب آنچه رخداده تبعیض و بیتفاوتی آشکار نسبت به مردم ستمدیده افغانستان است. حال چنانچه هدف تأمین منافع قدرتهای جهان باشد، نیروهای نظامی بهسرعت بسیج شده و غافلگیرانه وارد عمل میشوند. نمونهاش لشکرکشی اسرائیل که در فاصله دو روز ۳۶۰ هزار نیرو را بر سر مرز غزه مستقر کرد و تنها در دو روز اول ۴۰ تن مواد منفجره بر روی غزه ریخت و حدود ۲۰۰۰ کودک و دیگر غیرنظامیها را به خاک و خون کشید. در همین فاصله بزرگترین کشتی جنگی آمریکا برای دفاع از اسرائیل به حرکت درآمد اما تیمهای فنی برای نجات آسیب دیدگان زمینلرزه هرات به مقصد نرسیده و یا اصلا به راه نیفتادهاند! چراکه اولویت جوامع استثماری تحت رهبری امپریالیسم، جنگ و کشتار مردم است و نه دفاع و نجات آسیب دیدگان یک فاجعه طبیعی.»
روزنامه ۸ صبح افغانستان در گزارشی تحلیلی، علت تلفات گسترده در زلزلههای اخیر افغانستان را به همین مسئله مرتبط دانسته و نوشته است: «این کشور در صدر اولویتهای غرب و سایر کشورهای جهان قرار ندارد. جهان بهتدریج ما را بهدقت فراموشی سپرده و ما ناگزیریم با رنجها و دردهای خود بهتنهایی مقابله کنیم. حقیقت تلخ آن است که جان انسانها در عصر حاضر بهتناسب ارزش و اهمیت کشورهایشان سنجیده میشود. وقتی کشوری از چشم جهان بیفتد، حوادثی هم که در آن روی میدهد و جانهایی که در آن کشور تلف میشود، اهمیت چندانی برای جهان نخواهد داشت. چندین ماه پیش بهمحض آنکه زلزله هولناک در ترکیه رخ داد، همه کشورها و سازمانهای جهانی متحدانه به کمک ترکیه شتافتند و دهلیزهای هوایی برای کمک به زلزلهزدگان و نجات افراد باقیمانده زیر آوار ایجاد کردند. ترکیه در نظم فعلی جهان، کشور ارزشمندی است و به همین علت، شهروندانش ارزشمند به شمار میروند و نسبت به سرنوشتشان حساسیت وجود دارد.»
زلزله حادثه طبیعی است و ممکن است در هر کشوری اتفاق بیفتد و نمیتوان جلوی آن را گرفت. اما آنچه غیرطبیعی است، این است که صدها و هزاران نفر زیر آوار باقی بمانند. این روزنامه، نبود وسایل کارآمد برای امدادرسانی و رسیدگی به بازماندگان را واقعیتی ناگوار توصیف و تأکید کرده «مردم مجبورند با بیل و کلنگ و حتی با دستخالی به سراغ زیر آوارماندگان بروند. توسعهنیافتگی را در هیچ جایی بهتر از این نمیتوان دید. افغانستان فرصتهای بسیاری را برای رفع موانع توسعهیافتگی از دست داد و آخرین امیدها هم در این زمینه به یغما رفته. معلوم نیست چه زمانی دوباره فرصتی برای زدودن موانع توسعهیافتگی در این کشور مهیا میشود، کشوری که جامعه جهانی به آن کوچکترین التفاتی ندارد. حال اینکه به دلیل کمبود کادر پزشکی روزبهروز تلفات زلزله در حال افزایش است. سکتور پزشکی در افغانستان، عمدتا به کمکهای سازمانهای بینالمللی وابسته است و از آنجا که پس از بازگشت طالبان، این کمکها کاهشیافته، سکتور طبی آسیبدیده و قادر نیست آنطور که بایدوشاید به حوادث پاسخ دهد. از آن گذشته، باقدرتگیری دوباره طالبان، بسیاری از افرادی که در بخش پزشکی کار میکردند، از کشور خارج شدند و همین مسئله باعث شد که بیمارستانهای افغانستان، دچار کمبود نیروی متخصص و کارآمد شود و جهان نیز دست روی دست گذاشته و تماشاگر وخامت اوضاع در این کشور است.» سازمانهای بشردوستانه نیز تأيید میکنند که واکنش به این زلزله ویرانگر و روند کمکرسانی به آسیبدیدگان کند بوده است و بسیاری از کشورها تمایلی به کمک ندارند. همچنین توجه جهانی بر بخشهای دیگری متمرکزشده است. بااینحال، تیمهای تخصصی امدادونجات جمعیت هلالاحمر ایران نخستین تیم خارجی کمکرسان به زلزلهزدگان افغانستان بودند که با تجهیزات تخصصی وارد مناطق زلزلهزده ولایت هرات شدند.
تابستان سال گذشته نیز پس از وقوع زلزله مرگبار ۶٫۱ ریشتری، جمعیت هلالاحمر ایران تنها جمعیت ملی دنیا بود که از نخستین روز وقوع این حادثه با اعزام تیمهای امدادی در مناطق زلزلهزده افغانستان حاضر و به امدادرسانی زلزلهزدگان پرداخت.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.