آهنگ انقلاب
سیدمرتضی حسینی
فرهنگ و هنر حتی پیش از اعلام رسمی پیروزی انقلاب، بستری برای انتقال مفاهیم ایدئولوژیک و روشنگرانه گفتمان انقلابی شده بود. در این روند بود که موسیقی، هنرهای تجسمی و ادبیات داستانی همپای رشد تفکر انقلابی در جامعه، شاکله و محتوای بدیعی یافتند. دراینبین، موسیقی با توجه به ارتباط گسترده و وثیقی که با توده مردم و نخبگان داشت، جایگاه ویژهتری را از آن خود کرد.
ترکیب گلبانگ و گلوله
در زمستان پرشور و ملتهب ۵۷ از هر کران و کوی، بانگ و غریوی دگر به گوش رسید؛ شعارهایی که پیشازاین با مشتهای گرهکرده به استقبال تانک و مسلسل و گلوله میرفتند، در قالب سرود و ترانه از نای و نی هنرمندان انقلابی برخاسته بود. رویگری جوان با بستر نوای «الله الله» و «لا اله الا الله» از «رگبار مسلسلها» خواند و آزادی و رهایی ایران را با «فردا که بهار آید» نوید داد. در روز ورود امام خمینی (ره) به میهن، در فرودگاه مهرآباد گروه همخوانی به شعر «خمینیای امام» حمید سبزواری جامه آهنگ و سرود پوشاند تا استقبال از رهبر انقلاب با سرودی همیشه ماندگار گره بخورد. ضرباهنگ «ای مجاهد! ای مظهر شرف! ای گذشته ز جان در ره هدف» زبان سپاس ملت رنجدیده از مرجع انقلابی بود و «این تویی این تویی، پاسدار حق/ خصم اهریمنان دوستدار حق» ترجمان رویکرد هدایتگرانه امامخمینی (ره) به زبان شعر و نوا شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی خلق سرودهای انگیزهبخش و نویددهنده ادامه یافت. سرودها و ترانههایی که در سال پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای پسازآن خلق شد، فارغ از کیفیت فنی و هنری به حافظه ماندگار ایرانیان رسوب کرد. حالا هم باگذشت چهار دهه بعید است کسی «ژاله خون شد خون جنون شد»، «هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید»، « بوی گل سوسن و یاسمن آید»، «۲۲ بهمن روز شکست دشمن» را بشنود و ادامه آنها را زیر لب زمزمه نکند.
قالبی که غالب شد و بعد غایب شد!
در سالهای دهه شصت، «سرود» بیشازپیش به قالب غالب موسیقی مردمی تبدیل شد. علاوه بر گروههای همخوانی حرفهای که به بازخوانی سرودهای انقلابی و یا خلق آثار جدید میپرداختند، حضور پررنگ نوجوانان و دانشآموزان نیز به این روند کمک کرد. «سرود» بهتدریج بهپای ثابت جشنها و مناسبتهای گوناگون در رسانه و محافل رسمی تبدیل شد. وقوع جنگ تحمیلی و شکلگیری موسیقی جنگ که ترکیبی از حماسه و معنویت بود نیز عامل دیگری شد تا این قالب هنری قوت بیشتری بیابد. حالا گروههای سرود مدارس، مساجد و حتی هیئتهای مذهبی نهتنها اهل هنر و ذوق که رسانهای پویا برای انتقال مفاهیم انقلابی بودند. سرودهای اجراشده توسط نوجوانان دهه شصت از ظرایف هنری و مؤلفههای حسی نیز خالی نبود. گواه اینکه دو سرود « یکتکه ابر بودیم» و «گنجشک ناز و زیبا»، آثار گروه سرود بچههای آباده همچون «مادر برام قصه بگو» و در سالهای بعد تکخوانی سرود «بازهم مرغ سحر بر سر منبر گل» هنوز هم احساسات مخاطب را برمیانگیزد.
آغاز دهه هشتاد را میتوان سالهای افول ستاره سرود در همه عرصهها دانست. این خاموشی تدریجی معلول عوامل بسیاری بود. شاید بخشی از این عوامل ناگزیر بوده و به تغییر ذائقه موسیقایی جامعه و نسل جوان بازمیگشت، اما بهنظر میرسد جدی نگرفتن سرودخوانی (چه گروهی و چه تکخوانی) از سوی مدیران فرهنگی و مسئولان آموزشوپرورش عامل اصلی این وضعیت بود. اینگونه بود که سرود از رشتهای پرطرفدار در مسابقات هنری مدارس و مساجد و تشکلهای فرهنگی به موضوعی تزئینی و حتی نوستالژیک تبدیل شد.
احیای یک رسانه هنری و هنر رسانهای
راهاندازی لیگ سرود به همت مرکز موسیقی مأوا را میتوان یک گام بزرگ برای احیای یک رسانه هنری یا هنر رسانهای دانست. اولین دوره لیگ سرود که اخیراً با محوریت نوجوانان و دانشآموزان با شناخت نفرات برتر به پایان رسید نشان داد که این قالب هنری همچنان ظرفیت جذب و پرورش هنرمندان جوان را دارد. احیای سرود علاوه بر اینکه کشف استعدادهای آیندهدار در حوزه موسیقی را تسهیل میکند، عامل ارتقای روحیه اعتمادبهنفس نوجوانان نیز هست؛ همانطور که نوجوانان سالهای دهه شصت و هفتاد با حضور در گروه سرود روحیه رقابت سالم و میل به یادگیری را در خود تقویت میکردند، حضور در این لیگ هم میتواند چنین فضایی را برای متولدان دهه هشتاد و نود ایجاد کند. البته اقدام مرکز مأوا در راهاندازی لیگ سرود هنوز در مرحله بذرپاشی است و برای خوشهچینی از مزرعه نواهای شنیدنی باید اندکی صبر کرد و منتظر ادوار بعدی ماند. ثمردهی این باغ پرگل پیشاز هر چیز به رسیدگی نوگلان توسط باغبانان متبحر و متعهد بستگی دارد. در این فرآیند، همانقدر که آموزش و رقابت برای خلق آثار جذاب و ماندگار اهمیت دارد، توجه به یک مثلث استعدادیاب و ارتقاءدهنده نیز حائز اهمیت است. مثلثی که اضلاع آن شاعران، آهنگسازان متعهد و معلمان هستند. اگر این مثلث با بسترسازی مرکز مأوا و حمایت نهادهایی همچون صداوسیما، آموزشوپرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه شود اتفاقات خوبی را رقم خواهد زد. دراینصورت شاید کشف و پرورش استعدادهای گمنام حوزه موسیقی و احیای یک قالب خاطرهانگیز هنری کمترین دستاورد این طرح بدیع باشد.
سرود انقلابی , سیدمرتضی حسینی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.