آن روز که زمین رویید
سجاد تنها
معمولش این است که دانه را در زمین میکارند و آبش میدهند و سپس گیاه از زمین میروید؛اما زمین، خود از میان آب رویید. دحوالأرض روز میلاد خاک است، روزی که به زمین امکان حیات داده شد. دحوالأرض نقطه عطفی است در تاریخ جهان و تا پیش از آن جهان حیات نداشت. از دودهایی داغ به نام سحابیها، ستارگان عظیم پدید میآمدند و غباری که دور آنها شکل میگرفت آرامآرام سرد میشد و منظومهها را میساخت. ستارگان بزرگتر به دور خود کهکشانها را ساختند و جهان متشکل از این اجرام بود که همگی بیجان بودند. تنها در یک نقطه از جهان حیات به معنای شکلگیری سیستمهای جانوری که بتواند به خودی خود رشد داشته باشد، پدید آمد. دحوالأرض اولین بهار زمین است، دمیده شدن روح حیات است در کالبد آن.
رحمت بیکران الهی بر هیچکس پوشیده نیست و هرکسی به فراخور ظرفیت خود از این رحمت بهره خواهد برد. آنچه که از آیات قرآن کریم برداشت میشود آن است که به همراه وعده و وعید صفتی از خداوند رحمان بیان میشود که هرکس به حسب معرفت و مرتبه کمال خود به تفسیر آن پی میبرد. رحمان مطلق بدون درخواست بندگان، از فضل و کرم خویش به آنها میبخشد و این عمل را برخود واجب کرده: «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ.»
منابع معتبر اسلامی از روز ۲۵ ذیالقعده به عنوان یکی از نشانههای مهم رحمت الهی یاد کردند که در این روز نخستین رحمت الهی به زمین نازل شد و از این رحمت جهان خاکی حیات گرفت. حضرت علی علیهالسلام دراینباره میفرمایند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در ۲۵ ذیالقعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت ۱۰۰ سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است، خواهد داشت.» حضرت آیتالله خامنهای از روز ۲۵ ذیالقعده به عنوان یکی از روزهای بابرکت یاد میکنند که باید از نسیم رحمت الهی آن استفاده کرد.
معنی دحوالأرض
در کتب مذهبی و روایی از «دحو» به معنی گسترش یاد کردند زیرا در این کتب منظور از «دحوالأرض» گسترده شدن زمین بیان شده که خداوند رحمان در این روز رحمت بیکران الهی خود را شامل بندگانش کرد و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روزبهروز گستردهتر شدند. طبق منابع مذهبی کره زمین در ابتدا غیرقابلسکونت بود و بعد از آنکه بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین شسته شد و اندکاندک زمینهای مسطح و قابلاستفاده برای زندگی انسان پدید آمد که در مجموع این گسترده شدن در منابع اسلامی با عنوان «دَحوالأرض» از آن یاد میشود. «وَ الغرض بَعْدَ ذلِکَ دَحاها* أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (نازعات/ ۳۱،۳۰) زمین را بعد از آن گسترش داد و از آن آب بیرون آورد و چراگاهها را پدیدار کرد.«برخی از مفسران در تفسیر این آیه بیان میکنند:«خداوند زمین را بهگونهای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودالها و سراشیبیهای تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوهها و تبدیل سنگها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت؛ درحالیکه چینخوردگیهای نخستین آن، بهگونهای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمیدادند.»
در کتب روایی بیان شده که زمان مناظره صادق آل محمد علیهالسلام با ابن ابی العوجاء، آن حضرت از دحوالأرض یاد کرده و در تعریف کعبه فرمودهاند: «این خانهای است که خدا خلق خود را توسط آن بهپرستش واداشته تا فرمانبری ایشان را بیازماید و به تعظیم و زیارت آن تشویق کند. خداوند کعبه را مرکز پیغمبران و قبله نمازگزاران ساخته. کعبه شعبهای است از رضوان خدا و راهی است به آمرزش و غفران او و آن بر استواری کمال و بنیاد عظمت برجاست. خداوند آن را دو هزار سال پیش از دحو زمین آفریده، بنابراین شایستهتر فردی که باید از آن فرمان برد و از آنچه ممنوع ساخته و بازداشته، باز ایستاد. اوهمان کسی است که جانها و کالبدها را آفریده است.»در برخی روایات، روز دحو الأرض روز ظهور امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجهالشريف نیز عنوان شده است. چه همنشینی زیبایی میشود، روزی که زمین امکان حیات پیدا کرد با روزی که زمین توسط آخرین منجی بهراستی زنده میشود. امام دوازدهم نیز از میان دریای ظلم و جور سر برمیآورد. او خود نشانه حیات است. او خود حیات است. همچون خاک که بستر و مادر حیات است، هر زندهای نیز ریشه در وجود مقدس امام معصوم دارد. او به این معنا خاک است و بیجهت نیست که لقب جدش ابوتراب است.
بسته شدن درهای رحمت الهی در دحوالأرض
بدون شک بسته شدن در رحمت الهی بستگی به عملکرد شخص دارد که با عمل و رفتار از خود سلب توفیق می کند. آنچه که می توان از آیات الهی برداشت کرد، این است که گناه کردن باعث سلب توفیق می شود. «و ما توفیقی الا بالله» «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُصِیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ.» همانگونه که کارهای خیر و دوری ازگناه انسان را به سوی عبادت و تکامل سوق می دهند، عوامل متعددی از شهوت و گناههای کبیره و صغیره، انسان را از عبادت و عبودیت باز می دارد. پیشوایان الهی همواره در طول حیات ارزشمند خود انسان را نسبت به گناه و ارتکاب معاصی باز میداشتند تا به پیکره دین و عقیده انسان ها خللی ایجاد نشود و قلب و روح آنها را آلوده نکند و موجب سلب توفیق شدن آنها نشود. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «إنّ الرجل یذنب الذنب فیحرم صلاۀ اللیل، و إنّ العمل السیّ، أسرعُ فی صاحبه من السکّین فی للّحم.» همانا بنده گناهی میکند و به سبب آن از نماز شب محروم می شود. سرعت تأثیر کار بد در آدمی از سرعت تأثیر چاقو در گوشت بیشتر است.
سجاد تنها
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.