آمریکا چارهای جز درک واقعیتها ندارد
حنیف غفاری
جوبایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا در حال تکیهبر همان ثوابت همیشگی سیاست خارجی آمریکاست: «مداخلهگرایی» در نظام بینالملل در دیپلماسی آمریکایی تبدیل به یک « راهبرد لایتغیر» شده است که رؤسای جمهوری این کشور فارغ از تعلقخاطر حزبی خود، باید لوازم، تاکتیکها و ابزارهای تحقق آن را فراهم سازند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶، بارها از «احیای آمریکای ازدسترفته» سخن به میان آورد. او ساختار جاری در پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو) را به دلیل اینکه واشنگتن هزینه آن را میپردازد مورد عتاب و انتقاد قرارداد و از همه مهمتر، سبک زندگی موجود در ایالاتمتحده را به دلیل دوری از اصول آمریکایی! زیر سؤال برد.او رسما به مفهوم چندجانبه گرایی در نظام بینالملل حمله کرد و کشورش را از برخی نهادها و پیمانهای بینالمللی نیز خارج کرد. اکنون جوبایدن در رأس معادلات سیاسی و اجرایی ایالاتمتحده آمریکا قرارگرفته است.او نیز در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا،بهنوعی دیگر از «احیای چهره آمریکا» در جهان سخن گفت. پیشفرض بایدن ، ترامپ، اوباما، بوش پسر و دیگر رؤسای جمهور آمریکا این است که قدرت کشورشان ذاتی است و «جهان تکقطبی» هنوز وجود دارد!
با همه این اوصاف، پیشفرضها و مؤلفههایی که آمریکاییها در اثبات وجود جهان تکقطبی به آن استناد میکردند، جملگی مضمحل شدهاند. آنچه امروز بیش از هر مسئلهای آمریکاییها را سردرگم ساخته است، فاصله و شکاف موجود میان «ذهن»او و«عین»موجود است.به عبارت بهتر، میان ذهنیت ترامپ در خصوص پدیدههای جاری در داخل آمریکا و نظام بینالملل وعینیت و واقعیات این پدیدهها فاصلهای معنادار وجود دارد.واقعیت امر این است که دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا طی دههها و خصوصا سالهای اخیر به بسیاری از اهداف و خواستههای خود در جهان دست پیدا نکردهاند و حتی شرایط به ضرر آنها پیش رفته است.
هیچگاه فراموش نمیکنیم که مهرههای تروریستی-تکفیری آمریکا در سوریه و عراق، چگونه در مقابل جبهه مقاومت شکستخورده و واشنگتن و شرکای عبری و سعودی آن را به بازیگرانی مفلوک در منطقه غرب آسیا تبدیل کردند. سراب و توهم «نظام تکقطبی» هنوز بایدن و همراهانش را رها نکرده است. این اساس رئیسجمهور جدید آمریکا نیز درصدد است ضمن ایجاد بحرانهای دامنهدار( به لحاظ زمانی و مکانی)، بازیگران جهانی را در این بحرانها درگیر سازد. در مرحله بعدی، هدف بایدن و همراهانش احیای ابرقدرتی آمریکا (جهان تکقطبی) در دل آنارشی و بینظمی ایجادشده در نظام بینالملل است، بهگونهای که دیگر بازیگران بینالمللی نیز بهاجبار حاضر به پذیرش این نقشآفرینی متمایز و برتر گردند!
باید گفت که تاریخمصرف این بازی نخنما مدتهاست به پایان رسیده است. بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالمللی معتقدند که ایجاد ، فعالسازی و گسترش ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی در جهان امروز ( که بسیاری از آنها در مقابل یکجانبهگرایی آمریکا قرارگرفتهاند ) سبب شده است روزنه تنفس واشنگتن در جهان هرلحظه محدودتر شود. بهتر است بایدن این حقیقت مطلق را درک کند که تاریخمصرف « جهان تکقطبی»،« مداخلهگرایی» و « اعمال زور و سلطه»در جهان دیگر به پایان رسیده است. هراندازه دموکراتهای پرادعا در کاخ سفید این حقیقت را بیشتر نادیده انگارند، قطعا هزینهها و تبعات شکست آنها در آیندهای نزدیک سختتر خواهد بود….
آمریکا , جو بایدن , حنیف غفاری
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.