آمریکا در عراق سیلی خورد
|محسن پيرهادي – مديرمسئول|
فارغ از آنکه بهانه آمريکاييها براي حمله به مواضع تيپ ۴۵ بسيج مردمي عراق در استان الانبار چه بوده، حمله مستقيم و ايجاد درگيري رويارو با حشدالشعبي، عجيب به نظر ميرسد. هر کس که تحولات اخير عراق را رصد کرده باشد، ميداند که آمريکا و متحدانش، از روز اول هم دلخوشي از حشدالشعبي نداشتند و حتي در مواقعي، رسما تز انحلال آن را دنبال کردهاند. اما دليل حمله مستقيم سنت کام به حشدالشعبي، باوجودآنکه ميداند هزينهها و تبعات سنگيني به همراه خواهد داشت، چيست؟
چند ماه پيش، زماني که دولت آمريکا رسما خواهان انحلال حشدالشعبي شد، نخستوزير عراق رسما آن را بخشي از نيروهاي مسلح عراق اعلام کرد و تير دولت ترامپ به سنگ خورد. از سوي ديگر، در جريان درگيريهاي داخلي عراق که از حدود سه ماه پيش شدت گرفت، رسانههاي جبهه غربي، تلاش زيادي کردند تا سوي اعتراضات، ماهيت حشدالشعبي را نشانه رود که با هوشمندي مرجعيت شيعي و همراهي حشدالشعبي با آن بخشهايي از اعتراضات که مردمي بود، اين سناريو هم ناکام ماند.
حشدالشعبي، ازآنجاکه نيرويي مردمي، شيعي و تشکيلشده بر مبناي تفکر مقاومت است، نيروهاي مسلح عراق را از حالت انفعال و خمودي درآورده و ابتکار عمل را در دست گرفته است. نقش اين سازمان نظامي مردمي در مقابله با داعش و حضور سرتاسري آن در تمام شهرها و مرزها و حتي روستاها که از ماهيت مردمي آن نشات ميگيرد، باعث تغيير موازنه داخلي عراق شده است، بهطوريکه حتي تحليلگران منطقهاي اعلام ميکنند رصد دقيق تحرکات و هماهنگيهاي ميداني و مرزي ميان نيروهاي سنت کام و عوامل داعش، تحت اشراف سازمان حشدالشعبي قرارگرفته و نقاب از چهره دوگانه آمريکا برداشته است، آمريکايي که از يکسو رهبر ائتلاف ضد داعش است و از سوي ديگر از اين گروه تروريستي، پشتيباني مالي، تسليحاتي و اطلاعاتي ميکند.
روشن است که در چنين شرايطي، آمريکا نتواند حشدالشعبي را تحمل کند و مترصد فرصتي براي اجراي فرمول قديمي نظريه بحران باشد، فرمولي که ابتدا با مشغول کردن حريف و ايجاد خلا امنيتي، کشوري را به آشوب بکشاند که بهانهاش ميتواند انتخابات يا نارضايتي از اوضاع مالي باشد و سپس در گام دوم، خود مستقيما وارد عمل شده و عمليات کند. به خاطر داريم که تنها مقطعي که دشمن توانست دانشمندان هستهاي ما را ترور کند، ماههاي پس از فتنه ۸۸ بود و چنين چيزي، نه قبل و نه بعدازآن، اتفاق نيفتاده است. از سوي ديگر، آمريکا تلاش کرد تا با استفاده از معترضان جوکري، سازمان حشدالشعبي و متحدان آن را عامل بسياري از نارضايتيها در عراق جلوه دهد و با اين ترفند، ميان بدنه مردم و اين سازمان، شکاف ايجاد کند. عجيب آنکه جادوگران رسانهاي و هاليوودي آمريکا، اين توانايي را داشتهاند که مردميترين سازمان مسلح عراق که براي حفظ ثبات، امنيت و تماميت عراق، بيش از ساير بخشهاي مسلح عراق شهيد داده است را در ذهن بخشهايي از مردم، غيرمردمي و عامل بيثباتي جلوه دهند و اين فريب و وارونه نمايي رسانهاي، مقدمه عمليات نظامي عليه حشدالشعبي بوده است.
پيشازاين، سپاه پاسداران در ايران و حزبالله در لبنان، مورد تحريم يا تهاجم مستقيم آمريکا بودهاند. بايد به حشدالشعبي و ملت عراق تبريک گفت که در اين فاصله کوتاه از زمان تشکيل، آنقدر مؤثر عمل کردهاند که حالا نامشان به همان فهرستي اضافه ميشود که پيشازاين، نام نيروهاي مسلح مقتدر ما و رزمندگان فداکار حزبالله، در آن ثبتشده است.
آمریکا , الانبار , حشد الشعبی , عراق , محسن پیرهادی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.