آلمان و نقش واسطهگری در مذاکرات
عابد اکبری
با سفر علی باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه ایران به برلین، اولین گامهای مقدماتی برای ازسرگیری مذاکرات هستهای ایران در آلمان برداشته شد. دور جدید مذاکرات قرار است از هشتم آذرماه در وین آغاز شود و ایران مایل است مذاکرات از بنبست پیشین ادامه نیابد. هدف اصلی گفتوگوها ازنظر جمهوری اسلامی ایران، لغو تحریمهای غیرقانونی است که دولت آمریکا بهواسطه نقض فاحش توافق برجام و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ علیه ملت ایران اعمال کرده است. هدف ایران شرکت در مذاکره بر سر پرونده هستهای نیست، زیرا این مهم ازنظر ایران در سال ۲۰۱۵ انجامشده و پایان پذیرفته است. دیگر هدف مهم ایران به گفته وزارت امور خارجه، تضمین عملکرد دیگر دولتها بهویژه آمریکا و دریافت تضمین به عدم تکرار خروج از برجام است. ایران درمورد موضوعات منطقهای و قابلیتهای دفاعی نیز مذاکره نمیکند. همچنین تمایل دارد اروپا نیز اینبار بتواند حصول منافعی را که در جریان خروج آمریکا از برجام از دست داد تضمین کند. باید تصریح شود گفتوگوها در آلمان فقط بخشی از رایزنیهای وزارت امور خارجه درمورد این پرونده مهم ملی و بینالمللی است. همزمان با سفر باقری کنی، امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان با ژانایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه گفتوگوی تلفنی درمورد مذاکرات داشتند. باقری کنی نیز پس از سفر به آلمان، قرار دیدار و گفتوگو با مقامات دیگر اعضای تروئیکای اروپایی را نیز در دستورِکار خواهد داشت.
از آنجا که در بحثهای دیپلماتیک، پیامهایی که دو طرف منتقل میکنند، شفافیت این پیامها و بازخوردهای دریافتی ازطرف مقابل که نشان میدهند این پیامها بهدرستی درک شدهاند یا خیر بسیار اهمیت دارند، در یادداشت حاضر به بررسی رویکرد تیم امیرعبداللهیان، با تمرکز بر سفر اخیر باقری کنی و همچنین به ارزیابی آرای آلمان و اینکه به نتیجه مورد انتظار رسیدهایم یا خیر پرداختهایم.
تأکید آلمان بر شروع از آخرین نقطه مذاکره شده
یکی از نقاط مشکلزا در آغاز مذاکرات برجامی، تمایل دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران به آغاز دستورکاری جدید ایران برای پویاتر شدن روند بحثهاست؛ درحالیکه وزیر امور خارجه آلمان اعلام کرد مذاکرات باید از همانجایی که در
۲۰ ژوئن ۲۰۲۱ قطعشده بودند از سر گرفته شوند. روشن است اروپاییها بیشتر تمایل دارند با یک دولت اصلاحطلب یا میانهرو برای حفظ وجهه خود به توافق برسند، بااینحال، بهنظر نتیجه سفر باقری کنی که رویکردی عملگرایانه را بهنمایش گذاشت، دیدگاه آنان را تااندازهای تغییر داد.
هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان پیشتر اعلام کرده بود هدف آلمان از مذاکره با ایران، بازگرداندن آمریکا به توافق و بازگشت ایران به تعهدات برجامی است. پس از سفر باقری کنی، خانم آندرآ ساس (Andrea Sasse)، سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان، هدف اصلی آلمان را بازگشت کامل و سریع ایران به تعهدات توافق شده اعلام کرد و افزود: آلمان خواهان مذاکراتی چابک با نتیجهای ملموس است. او بازگشت ایران به میز مذاکرات را بهمعنای پایان «عدم قطعیت داخلی در دولت جدید ایران» دانست و اعلام کرد:
آلمان مایل است به نقطه توافقات ۲۰ ژوئن برگردد که البته این نقطه برای گروه مذاکرهکننده ایرانی قابلقبول نیست و آنان بازگشت به تعهدات را فقط مشروط به دریافت تضمین ازطرف اروپا و آمریکا میدانند. به باور گروه مذاکرهکننده ایران، اعتمادسازی یعنی پایبندی به آنچه پیشتر آمریکا تقبل کرده بود.
آلمان تا چه اندازه خواستههای ایران را اجرایی میداند؟
از دید آلمان، نقش اروپا فقط ایفای جایگاهی واسطهای است و آلمان هم کاملا تحت تصمیم مشترک اروپاییها حرکت میکند؛ تصمیمات مهم در پایتخت دو کشور ایران و آمریکا انجام میشود. گفتوگوهای فعلی با حضور دیگر امضاکنندگان توافق، فقط جریانی برای شکلگیری یک طرح جامع و اجرایی ازطرف دو کشور ایران و آمریکاست.
به باور تد کروز، سناتور جمهوریخواه از ایالت تگزاس، درخواست ایران از آمریکا برای تضمین عدم خروج دوباره از توافق هستهای در آینده، فقط با تصویب برجام بهعنوان یک معاهده در سنا ممکن است. بااینحال، بایدن در اجرای چنین ایدهای بسیار مردد است. ضمن اینکه عواقب تبدیلشدن برجام به معاهدهای با آمریکا برای ایران نیز مشخص نیست.
نوع رویکرد ایران درمورد آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مورد پرسش است. رافائل گروسی نتوانسته است با وزیر امور خارجه ایران دیداری داشته باشد و خود او، این وضعیت را «حیرتانگیز» خوانده است و میافزاید روشن است نبود ارتباط به عدم درک متقابل منجر میشود.
کدام طرف اول آغاز خواهد کرد؟
بهنظر میرسد بیاعتمادی دو طرف منجر به بروز وقفه در مذاکرات شده است. همانگونه که وزیر امور خارجه آلمان تصریح کرده است او وجود بیاعتمادی و منبع آن را درک میکند. بنابراین، تلاش کشور آلمان این است که آمریکا را به میز مذاکره بازگرداند و بهنتیجهای ملموس برسد. آلمانیها بسیار نگران ادامه تنش دو کشور هستند و رسانههای آلمانی پیوسته درمورد احتمال وقوع درگیری و جنگ بین ایران و آمریکا مینویسند. آنها بسیار از پرداختن به حاشیههایی که احتمال دارد تنش و بیاعتمادی را بیشتر کند اجتناب میکنند که این مسئله در سفر آقای باقری کنی مشهود بود.
الکساندر گرف لامبسدورف، عضو پارلمان آلمان، بر این باور است که هر دو طرفِ ایران و آمریکا خواهان رسیدن به نتیجه و پایاندادن به این اندازه تنش هستند، نکته مهم پشت آنهم این است که کارهای مهمتری از برجام روی میز سیاست خارجی هر دو کشور ایران و آمریکا است. ژئوپلیتیک جهان درحال تغییر است. آمریکا بهسوی چین میل میکند و مردم پس از کرونا از سکونی جهانی خارجشدهاند و در انتظار پاسخ از دولتهای متبوع و نظامهای سیاسی هستند. بنابراین، از زاویه دید اروپایی آلمان، هر دو طرف تمایل دارند گفت وگوها را آغاز کنند.
کدام طرف قدرت چانهزنی بیشتری خواهد داشت؟
به باور لامبسدورف، ایران توانسته است در دو سال گذشته قدرت چانهزنی ایجاد کند و بیشک هر تصمیمی را که گروه ۱+۴ برای ایران بگیرد و هر برجامی را نخواهد پذیرفت. آلمانها بهدلایل بسیاری مخالف تحریم علیه ایران هستند. رفع تحریمها از دید کارشناسان و مقامات آلمانی بهمعنای افزایش امنیت منطقه نیز محسوب میشود. رفع رویکرد تهاجمی ایران درقبال رژیم صهیونیستی بحثی دیگر است که فضای مذاکراتی خاص خود و فعالیتهای دیگری را میطلبد. البته آلمان امیدوار است که برجام دومی در کار باشد تا با آن بتوان تا اندازه وسیعی نگرانیهای منطقهای درمورد رفتار ایران را نیز رفع کرد. به گفته مقامات آلمانی، مسئولیت نخست این کشور حمایت از منافع رژیم صهیونیستی در مذاکرات است. ازنظر آلمانها، باتوجهبه رویکرد منطقهای ایران در دو سال گذشته، بازگشت به میز مذاکره بهمعنای پاداش دادن به ایران و بیپاسخ گذاشتن اقدامات این کشور است.
ازطرفدیگر، آلمانها اینگونه داوری میکنند اینکه آمریکا میخواهد به میز مذاکره برگردد تا راهرفته ایران در سالهای اخیر یا بهعبارتی پیشرفت سطح غنیسازی را به عقب برگرداند، نشان از موضع پایینتر آمریکا در میز مذاکرات دیپلماتیک و شکستن غرور و هیمنه آمریکایی است، باوجوداین، وضعیت معیشتی و اقتصادی در ایران نیز این کشور را به باور آلمانها در موضع ضعف قرار داده است. برای آلمانیها وضعیت معیشتیِ ناعادلانهای که برای مردم ایران رقم خورده، موضوعی غیراخلاقی و در تضاد با حقوق بشر است. بنابراین، هر دو کشورِ ایران و آمریکا امتیازهایی از دیگری گرفتهاند و بههماناندازه هم خود در شرایطی هستند که باید معضل را رفع کنند.
معنای رویکرد تیم مذاکرهکننده جدید ایران و سفر باقری کنی
روش مذاکره طرف ایرانی این فرصت را فراهم آورده است که کشورهای اروپایی بهعنوان میانجی وارد عمل شوند. رویکرد امیرعبداللهیان و دیگر اعضای تیم مذاکرهکننده، بهویژه تعلیقی که از ابتدای انتخاب رئیسی در چندماهه اخیر برای ازسرگیری مذاکرات بهوجود آمد و حتی عدم ارتباط با آقای رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، موجب شده است تصور پیشبینیپذیری دولت اصولگرای ایران و این تصور را که دولت سیزدهم عملکردی مشابه با دولت احمدینژاد در پیش خواهد گرفت و این پیشفرض را که مذاکرات فقط ردوبدل گفتههایی بینتیجه درمورد تغییر جهانبینی و متعاقب آن تحول در رویکرد غرب خواهد بود، باطل کرد.
گروه امیرعبداللهیان، بهویژه آقای باقری کنی، ازنظر آلمان نشانههایی عملگرایانه و واقعبینانه از خود بروز دادهاند. آلمان با این نحوه ورود ایران، انتظار دارد خواستههای ایران بهصورت شفاف مطرح شود و تصمیمگیری و پیشنهادهای گروه مذاکرهکننده طرف ایرانی از مقبولیت و انسجام بیشتری در سطح ملی برخوردار باشد. نکته مهم دیگری که آقای باقری کنی به آن اشاره داشتند بحث رویکرد منطقهای-امنیتی ایران بوده است که مفهوم این پیام بسیار برای اروپا و آلمان شفاف بود. بهویژه با خروج آمریکا از افغانستان و تغییر عرصه امنیتی همسایگی اتحادیه اروپا، این نکته بیشازپیش اهمیت مییابد. بحث عراق هم در گفت وگوها و دیدارهای تیم وزارت امور خارجه با اروپا و آلمان مطرحشده است که نشان میدهد ایران بازیگری اجتنابناپذیر در منطقه برای آلمان است.تغییر سیاست خارجی اعلامی ایران، یعنی سیاست خارجی متوازن و تأکید بر سیاست همسایگی نیز مسئلهای مهم بود که پیامی بسیار مهم برای اروپا داشت؛ اینکه ایران خواهان حفظ استقلال خود از آن چیزی است که آمریکاییها در سالهای اخیر تلاش داشتند تحت بلوک چین-روسیه-ایران یکپارچه بدانند. این نکته که ایران با چین و روسیه، غرب و همسایگانش بهشکلی مشابه و درراستای منافع ملی خود عمل خواهد کرد، استقلال ایران است که استقلال راهبردی مشابهی را از آلمان و دیگر کشورهای اروپایی طلب میکند. درمجموع به نظر میرسد اگر تیم مذاکرهکننده با همین قاطعیت و با تکیهبر نقض اخلاق و حقوق بشر در تحریمهای علیه ایران حرکت کند، مذاکرات آتی درمورد تضمین رفتار آمریکا و رفع تحریم بهنفع ایران خواهد بود. فراموش نکنیم برای اروپا و آلمان، ازسرگیری روابط تجاری ایران و آلمان مسئله مهم دیگری جدای برجام است.
آلمان , آمریکا , برجام , عابد اکبری , مذاکرات وین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.