آرمان زنده است
گروه فرهنگی
در جریان حوادث پنجاه روز اخیر، سه حادثه از باقی خشونتبارتر، غمانگیزتر، تلختر و فاجعهبارتر بود. این سه حادثه هر سه ماهیتی تروریستی و ارعابی داشت و فراموش کردن آنها از آن جایی که باعث ریختن قبح جنایت میشود اقدامی ضدامنیت است. گذشته از اینکه روحیه احساسی و انساندوستانه ایرانیان مسلمان، این را بر نمیتابد که چنین فجایعی رخ بدهد و همچون رخدادهایی عادی به فراموشی سپرده شود. اولین این سه فاجعه، حمله داعش به زوار حرم حضرت شاهچراغ علیهالسلام بود. کشتن زن و مردم و کودک و جوان و نوجوانی که از صحن، به رواق و از رواق به ضریح پناه میبرند و اما گلولههای مرد شمرصفت عاقبت به آنها میرسد. دومین فاجعه فراموشنشدنی، شهادت آرمان علیوردی بود. در مورد نحوه شهادت آرمان همینقدر میتوان گفت که رفتار داعشی با زوار حرم حضرت شاهچراغ به مراتب انسانیتر و سادهتر بود. آنچه رخ داد باورکردنی نیست و یک عزای ملی و از آن مهمتر، یک عزم ملی میطلبد. حمله وحشیانه پانزدهنفر به یک نفر و جرح او تا سر حد قتل و شهادت؛ این جاست که باید آیه استرجاع خواند. آخرین فاجعه نیز حمله به ماشین گشت پلیس و کشتن سربازان نیروی انتظامی بود؛ یک فاجعه غیرقابل باور دیگر. هر کدام از این سه رخداد سنگین و اندوهبار اهمیت خودش را دارد، اما شهادت آرمان علیوردی از چند جهت متمایز است. آرمان را بر خلاف زوار حرم حضرت شاهچراغ علیهالسلام، یک داعشی مسلح نمیکشد، آدمهای غیرنظامی همین شهر میکشند. او بر خلاف حادثه کرج، نه سرباز است و نه مسلح. او تنها و تنها اعتقاد دارد و همین جرم بزرگ اوست. او بر خلاف حرم حضرت شاهچراغ و کرج، به صورت تصادفی در اکباتان نبوده است. آنجا بوده تا اگر دید اقدامی علیه مردم بیگناه یا نوامیس مردم رخ میدهد، ولو با دست خالی از آنها دفاع کند. با همه اینها او در جریان یک درگیری کشته نشده و بلکه طی خفتگیری به شهادت رسیده. کشتن او از جنس کشتهسازی نیست، از جنس انتقام از یک اعتقاد است. علاوهبر اینها آرمان تمثال دقیقی از جوان مؤمن حزباللهی است. طلبهای بسیجی که آرمانش ولایت فقیه است. شهادت او تنها ما را به این نکته رهنمون نمیکند که عدهای دنبال به هم زدن امنیتند؛ بلکه ما را میفهماند عدهای به دنبال انتقام از اسلام و انقلاباند. اینها افرادی نیستند که مثلا در راه آزادی امنیت را قربانی کنند، ماجرا از این گفتوسخنها بسی فراتر است. ماجرا این است که عدهای به صغیر و کبیر جریانی مذهبی انقلابی رحم نخواهند کرد. میفهمیم فقط نباید از تجزیه ایران عزیز بترسیم، باید از سلاخی اسلام عزیز نیز حذر داشته باشیم.
آنچه دو هفته پیش با آرمان علیوردی کردند، از جنس قتل نبود که قتال بود. این کار بغی بود، یعنی تعدی و ظلم نه تنها به یک شخص، که به یک شخصیت و به یک جامعه. تفاوت قتل با بغی و قتال این است که در قتل تنها قاتل قصاص میشود اما در بغی، باید ریشه ظلم را خشکاند. این کار، مانند کاری است که خوارج در عهد مولای مظلومان مقتدر، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام با عبداللّه بن خبّاب کردند. خوارج عبدالله را تفتیش عقاید کردند و او را بیدلیل، مثل آب خوردن سر بریدند، همسرش را کشتند، سپس جنین همسرش را از بطن او خارج کرده و جنین را هم سر بریدند. وقتی جنایت به این پایه برسد، آن را بغی، تعدی و قتال میخوانیم.
باید توجه داشت در همه حال تلاشها باید به مقصد امنیت باشد. آنجا که مماشات ممکن و لازم است، باید مماشات کرد و رأفت به خرج داد و آنجا که چارهای جز برخورد قاطع نیست، باید از مماشات حذر کرد.«سید هادی حسینیزاده» از دوستان شهید «آرمان علیوردی» در برنامه تلویزیونی «جهانآرا» که از شبکه «افق» پخش شد، اظهار داشت: آرمان در همه ابعاد زندگی خود تکلیفگرای محض بود؛ مثلاً تکلیف خود میدانست که کانون تربیتی راهاندازی کند؛ بنابراین در مسجد حلقههای تربیتی راه انداخته بود و نوجوانان را جمع کرده و به آنها آیات و روایات را میآموخت. در حوزه علمیه مرحوم آیتالله مجتهدی (ره)
که تحصیل میکرد نیز یک کانون تربیتی وجود داشت که «آرمان عزیز» متصدی این کانون بود.«حسینیزاده» با اشاره به فعالیتهای شهید «آرمان علیوردی» در گروههای جهادی، گفت: هیچ کار جهادی وجود نداشت که آرمان در آن مشارکت نداشته باشد و از خدمت به سیلزدگان و زلزلهزدگان گرفته تا کمکهای معیشتی و… همیشه فعال بود.
وی با بیان اینکه «معنویت» یکی دیگر از ابعاد سلوک فردی شهید «آرمان علیوردی» بود، بیان داشت: دوستانی که با این شهید والامقام در حوزه علمیه همدوره بودهاند، بر این موضوع تصریح میکنند که او نماز شبهای فوقالعادهای میخواند و در این نمازها آرزوی شهادت میکرد و در همین اتفاقات اخیر هم، در عرصه مقابله با اغتشاشات، نماز اول وقت وی هرگز ترک نشد. «حسینیزاده» با تأکید بر اینکه شهید «آرمان علیوردی» در مسائل درسی نیز درجه یک بود، تصریح کرد: همانطور که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی گفته است «شرط شهید شدن، شهید بودن است»، آرمان واقعاً شهید زندگی کرد و همین خصوصیات جهادی، معنوی و درسی، یک شخصیت فوقالعاده در آرمان عزیز بهوجود آورده بود.
وی با اشاره به حادثه شکنجه شهید «آرمان علیوردی» در شهرک اکباتان، تصریح کرد: روز چهارشنبه چهارم آبان که آرمان عزیز در حوزه علمیه حضور داشت، با یکی از دوستان خود که قرار بود با تیمی برای مقابله با اغتشاشگران اعزام شود، تماس گرفت و گفت که «آیا من میتوانم امروز همراه شما بیایم؟» اما دوست او گفت که «نه شما امروز کلاس داری،
به درس خود برس» و بعد هم گفت «شما بعدازظهر به شهرک اکباتان بیا…»؛ بنابراین آرمان با کولهپشتی که در آن کتابهای حوزه و عبا بود، به شهرک اکباتان رفت و هیچ سلاحی نیز همراه خود نداشت.
«حسینیزاده» با طرح این سوال که چرا آرمان به مقابله با اغتشاشگران رفت؟ گفت: آرمان تکلیفگرا بود؛ بنابراین وقتی به او گفتند که امنیت و ناموس مردم در خطر است، نتوانست بیتفاوت بماند.
وی ادامه داد: آرمان وقتی به شهرک اکباتان رفت، آنجا به چند گروه تقسیم میشوند و به جمعیت زیادی میرسند. آرمان به گمان اینکه تجهیزات و لباس نظامی ندارد، میخواست از کنار این جمعیت عبور کند، همینطور که او از کنار این جمعیت عبور میکرد، تیمهایی در اکباتان بودند که چهرهزنی میکردند؛ لذا یکنفر فریاد میزند و در ادامه به جرم اینکه آرمان محاسن داشت و چهره او شبیه مذهبیها و بسیجیها بود، او را کتک میزنند تا از او اعتراف بگیرند اما آرمان میگوید که من چیزی ندارم! «حسینیزاده» تصریح کرد: بار اولی که آرمان را کتک زدند، فیلم آن هنوز پخش نشده است و فجایای سختی هم در این فیلم وجود دارد؛ چراکه با آجر بر سر آرمان میزنند و با چاقو روی صورت او میکشند. سپس کولهپشتی آرمان را پیدا کرده و کتابهای حوزه و عبای او را میبینند؛ لذا یکنفر فریاد میزند که او یک طلبه است، برای همین اینبار آرمان را بدتر میزنند و چند بلوک او را روی زمین کشیده و موهایش را میکشند و سر او را به جدول زده و با چاقو به ران پای او میزنند که ابتدا پاهایش را از کار بیندازند تا دیگر نتواند راه برود. خدا میداند که با چه ضربات و سلاحهایی بدن آرمان را تکهتکه کردند، آنهم به جرم اینکه او فقط یک فرد مذهبی بوده است. آنهایی که میگویند «آزادی، آزادی…»، بگویند که این چه نوع آزادی است؟
وی با بیان اینکه آشوبگران مانند داعشیها که از اسرای خود میخواستند به اهلبیت (ع) توهین کنند، از شهید آرمان علیوردی خواستند تا به رهبر معظم انقلاب اسلامی توهین کند، گفت: آرمان به آنها میگوید که «آقا نور چشم ماست، شما میخواهید بزنید، بزنید». «حسینیزاده» تأکید کرد: آرمان عزیز را به قتل صبر کشتند؛ یعنی سر فرصت او را کشتند؛ ممکن است که یکنفر را با یک تیر، سنگ، آجر یا چاقو به شهادت برسانند؛ اما آرمان را زنده گرفتند و سر فرصت چاقو به صورت او زده و بلوک و چوب بر سرش زدند. حدود
۱۵ تا ۲۰ نفر آنقدر او را زدند که خودشان هم خسته شدند و در آخر هم پتویی روی آرمان انداختند تا کسی نتواند او را پیدا کند. نیروهای امنیتی که چندین ساعت بود داشتند بهدنبال آرمان میگشتند، پتو را دیدند و وقتی آن را کنار زدند، با بدن نیمهجان آرمان مواجه شدند.
وی ادامه داد: هرکسی که از آن منطقه عبور میکرد و آشوبگران به او شک میکردند، همین اتفاق برای او میافتاد؛ یعنی کسی اگر یک کارت بسیج یا کارت حوزه علمیه همراه داشت، آنها اصلاً کاری نداشتند که او نیروی امنیتی یا مردم عادی است؛ حالا این سوال بهوجود میآید که او مگر چه جرمی انجام داده است؟
«حسینیزاده» تأکید کرد: آرمان به مقابله با اغتشاشگران رفت و اغتشاشگران نیز کسانی نیستند که اعتراض میکنند، اعتراض در جای خود باید انجام شده و شنیده شود؛ اغتشاشگر کسی است که آرمان را اینگونه به شهادت میرساند، پلیس را آتش میزند و دست و پا قطع میکند.
وی به ماجرای انگشتر در دست شهید «آرمان علیوردی» که در فضای مجازی نیز بازتاب زیادی داشته است، اشاره کرد و گفت: ظاهراً وقتی سنگ، چوب یا جسم سختی بر سر آرمان میزنند، او دست خود را بر سر میگیرد؛ لذا آنقدر این ضربات محکم بوده که انگشتر آرمان در دست او خرد میشود، درحالی که انگشتر یک جسم سختی است که به راحتی نمیشکند. «حسینیزاده» با تأکید بر اینکه خون آرمان عزیز باید مدافع شود از ریختن خونهای دیگر، تصریح کرد: از روز شهادت آرمان عزیز، ستادی در حوزه علمیه مرحوم آیتالله مجتهدی (ره)
تشکیل شد تا هرکسی به فعالیت خودجوش برای آرمان بپردازد؛ لذا طلاب، دانشجویان و… در تلاش هستند تا چهلمین روز شهادت آرمان، برنامههای متعددی را برای او برگزار کنند که تا امروز حدود ۱۰۰ برنامه در این راستا برگزار شده است و در روز اربعین شهادت آرمان عزیز نیز یک مراسم بزرگی برگزار خواهد شد.
وی خطاب به رئیس قوهقضائیه، گفت: شهادت «آرمان علیوردی» یک قتل عادی نبوده است و من از حجتالاسلام محسنی اژهای میخواهم که بهعنوان رئیس دستگاه قضا به این موضوع ورود پیدا کرده و عاملین و کسانی که چه مستقیم و چه غیرمستقیم در این موضوع دست داشتند را مواخذه کنند.«حسینیزاده» با اشاره به پیشنهاداتی که اخیراً نسبت به تغییر نام شهرک اکباتان بهنام شهرک آرمان مطرح شده است، گفت: سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران اعلام کرده که بیش از ۶ هزار نفر با ما تماس گرفته و خواستار تغییر نام شهرک اکباتان به شهرک آرمان شدند.
شهید آرمان علی وردی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.