آرمان، امید و عقلانیت ماشین حرکت در راه پیشرفت
جمعی از دانشجویان و فعالان تشکلهای دانشجویی عصر روز سهشنبه در بیست و هفتمین روز از ماه مبارک رمضان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. نمایندگان تشکلهای دانشجویی در ابتدای دیدار به بیان دیدگاه و نظرات خود پرداختند. فرازهایی از سخنان ایشان به شرح زیر است.
در دوران دفاع مقدس دو فرصت تعالی و عروج به صورت مشترک در کنار هم قرار گرفتند. جوانهایی که وارد میدان جنگ شدند حرکتشان و اوجگیریشان جوری بود که فردی مثل امام راحل، امام بزرگوار که سالهای متمادی سلوک و عرفان را تجربه کرده بود به حال آنها غبطه میخورد، من نمیدانم شماها شرح حال این شهدا را میخوانید؛ این کتابها را یا نه؟ من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم برای من حقیقتاً استفاده دارد. من خیال میکنم شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد شرح حال این شهدای عزیز را بخصوص بعضیهایشان را که خیلی معنویت دارند بخوانید. اینها استفاده کردند.
انتظار فرج یعنی سختیها همه قابل برداشته شدن، برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید، دل شما باید گوش به زنگ باشد. انتظار فرج یعنی انتظار برطرف شدن همه نقصهایی که شما الان گفتید. ۱۰ برابر این هم نقص وجود دارد که شما نگفتید. انتظار فرج یعنی این، یعنی آماده بودن، فکر کردن، بنبست نپنداشتن. بنبستانگاری خیلی چیز بدی است.
خدای متعال که در قرآن مکرر گفته «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی»؛ کتب اللّه یعنی قانون قطعی خدا است که راه پیغمبران غلبه پیدا خواهد کرد. دیگر بحثی ندارد. «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا»؛ خدا از مؤمنین دفاع خواهد کرد، در این هیچ تردیدی نیست. یا «نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»؛ در این هیچ تردیدی وجود ندارد، این قول خدای متعال است. خود ما واقعیتها را هم دیدیم. حالا ما اینها را یک روزی از قرآن و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه نقل می کردیم، اما در زندگی خودمان تصور نمیکردیم.
ما در این سن خودمان دیدیم، پیروزی انقلاب را دیدیم. این غلبه حق بر باطل بود. کسی فکر نمیکرد، هیچکس اصلاً تصور نمیکرد. مرحوم آقای طالقانی به خود من گفت، گفت وقتی آن روزی که امام گفت شاه باید برود. ما گفتیم آقا چه حرفهایی میزند! یعنی کسی مثل آقای طالقانی! مرحوم آیتاللّه طالقانی آدم کوچکی نبود. یک مبارز عمیقِ عریقِ سابقهدارِ آنچنانی امیدوار نبود، اما شد. انقلاب پیروز شد. حادثه عجیبی بود جنگ تحمیلی. همه علیه ما، آمریکا علیه ما، شوروی علیه ما، ناتو علیه ما، کشورهای مسلمان علیه ما، ترکیه همسایهمان علیه ما، همه، همه. ما پیروز شدیم. در یک چنین جنگی که همه علیه ما بودند، ما پیروز شدیم. پس بنابراین تجربههای ما هم همین را نشان میدهد.
در مورد مسئله خصوصیسازی که بعضی از دوستان گفتند و تکرار کردند و بیرون هم همانها را میگویند: هر قانون خوبی را ممکن است بد عمل کنند. اینی که ما امکانات کشور، امکانات تولیدی، کارخانجات، اینها را بدهیم دست دولت، دستگاههای تولیدی و بنگاههای تولیدی بزرگ را دولت نمیتواند، مشکلات به وجود میآید، فساد به وجود میآید. چه قدر در این چند سال این مسائل پیش آمده. این راهش فقط خصوصیسازی بود. هیچ چاره دیگری وجود نداشت واقعاً و این کار ناگهان انجام نگرفت. با فکر، با مطالعه، با پیشبینی، ساعتها بحث کردن انجام گرفت. بله، من قبول دارم، آن توقعی که بنده داشتم از خصوصیسازی، تا حالا آن توقع برآورده نشده. اما کارهای خوبی هم انجام گرفته.
اینی که شما میگویید بنگاه دولتی را دادند به بخش خصوصی، او دلارش را به دولت برنمیگرداند، این درست نیست. آنی که دلار را برنمی گرداند، همان بنگاه فعلاً دولتی است.
البته بخش خصوصی هم اشکالاتی دارد؛ مراقبت میخواهد، دقت میخواهد، رعایت میخواهد.
حرف مردم را باید گوش بدهند، حرف مردم کجاست؟ خب مردم در همه مسائل که حرف ندارند [یا] یک حرف ندارند، باید فکر کنند، مطالعه کنند، سازوکاری دارد حرف مردم، حرف مردم همینی است که الان وجود دارد یعنی یک نفر را انتخاب میکنند به عنوان رئیسجمهور این مال مردم است، یک عدهای را انتخاب می کنند به عنوان نماینده مجلس این حرف مردم است، حرف مردم را اینجوری می شود فهمید دیگر. حالا یکی از برادران گفت رفراندم اگر چنانچه شما اینجوری میگفتند. اگر چنانچه از اول در همه مسائلی که پیش میآمد رفراندم می کردید حالا آن حساسیت روی رفراندم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را می کنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندم است، مگر همه مردمی که در رفراندم باید شرکت کنند و شرکت میکنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندم کرد؟ در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، حرف میشود زد، از همه طرف اصلاً یک کشور را برای یک مسئله ۶ ماه درگیر بحث و جدل و گفتوگو و دو قطبیسازی میکنند برای اینکه یک مسئلهای رفراندم بشود. در همه مسائل رفراندم بکنیم؟ یعنی اینجوری نیست قضایا که اینجور ساده آدم از رویشان [بگذرد] یکی از آفتها شتابزدگی است، شتابزدگی نباید بشود.قصد دانشجو دیده شدن نباشد؛ ــ ببینید این را من تأکید میکنم ــ نه شخص دانشجو نه تشکل دانشجویی اینجور نباشد که یک حرفی را بزند برای اینکه دیده بشود. این بیبرکت میکند کار را، حرف را بیبرکت میکند، بیاثر میکند و ضرر هم دارد.
در فضای مجازی غرق نشوند؛ خب حالا فضای مجازی با همه حرفهایی که گفته میشود در کشور وجود دارد. شبکههای اجتماعی وجود دارد. بعضیها نشستهاند که از طرف فضای مجازی سیلوار، تحلیل و خبر و مطلب و مبنا به اینها داده بشود این غلط است. شما روی فضای مجازی سوار شوید، شما فضای مجازی را هدایت کنید، شما فکر و خبر و تحلیل به فضای مجازی بدهید نه به عکس.
جوان ایرانی مورد کینه دشمنان است. دشمن استکبار، کارتل های صهیونیستی که بر اروپا و آمریکا تسلط دارند، اینها بلاشک با مسئولین جمهوری اسلامی خیلی بدند، دستشان برسد تکّه پارهشان می کنند. اما با جوانها بدترند. چرا؟ برای خاطر اینکه اگر جوانها و انگیزههای جوانها و جوانهای کشور نباشند از دست مسئولین کشور کاری بر نمیآید، کار را درواقع جوانها دارند انجام میدهند، حرکت و پیشرفت به دست جوانهاست لذا با جوانها کینه دارند اینها. از اول انقلاب تا امروز جوانها بودند که کارهای بزرگ را در جبهههای مختلف، میدانهای مختلف به عهده گرفتند و پیش بردند. من این را می گویم بیشتر برای اینکه مسئولین کشور توجه کنند و خوشبختانه توجه هم میکنند، از خیلی از جوانها استفاده میکنند، اما بیشتر استفاده باید بکنند در میدانهای مختلف.
در میدان مدیریتهای دولتی، جوانهایی از قبیل شهید موسی کلانتری، شهید تندگویان، اینها وزیر بودند جوان جوان، جوان. شهید قندی، شهید عباسپور همینهایی که همهشان شهید شدند اینها جوان بودند.
در میدان نظامی شهید همت، شهید خرازی، شهید بابایی، شهید حسن باقری، شهید شیرودی، شهید اردستانی، شهید صیاد شیرازی. در میدان هنر و ادبیات؛ شهید آوینی،مرحوم سلحشور، مرحوم طالبزاده، البته اینها آخر عمرشان سنشان بیشتر بود اما در همین جوانی اینها خیلی کارها کردند و امثال اینها که کم هم نیستند. در میدان علم و تحقیق؛ شهید تهرانیمقدم، مرحوم کاظمی آشتیانی، شهید مجید شهریاری، شهید رضایینژاد، شهید احمدی روشن.
در همین زمان معاصر شما شهید حججی، مصطفای صدرزاده، آرمان علیوردی، روحالله عجمیان. اینها برجستهاند، نقطههای واقعاً برجستهاند. هزارها، دهها هزار، صدها هزار جوان ایرانیِ مسئولیتشناس امروز وجود دارند، اینها موتور حرکتند. اینها موتور پیشران حرکت کشور و حرکت نظامند، همه شما، یکایک شما باید اینجوری باشید. مثل شهیدان زندگی کنید. راه روشن را جوانهای عزیز! با جدّیت دنبال کنید؛ راه روشن انقلاب و اسلام و کشور و نظام و اینها را با جدّیت دنبال بکنید. کشور به شماها نیاز دارد. احتیاج دارید به آرمانخواهی ، احتیاج دارید به امید، احتیاج دارید به عقلانیت. آرمانخواهی یعنی همان افقهای دور که اشاره کردم. این اگر نباشد امکان ندارد. آرمانخواهی موتور حرکت است، موتور پیشران حرکت آرمانخواهی است. امید سوخت این موتور است، اگر امید نباشد این موتور حرکت نمیکند. آرمانخواهی در دلش میماند غصهاش را میخورد اگر امید وجود نداشته باشد. عقلانیت هم فرمان این موتور است.
رهبر انقلاب
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.