آدرس وارونه ترامپ
|گروه بین الملل|
درحالیکه ترامپ هزینههای هنگفت و بسیار سنگینی را صرف تجهیز دوباره داعش و گروههای تروریستی و تکفیری در عراق کرده است، در ظاهر ادعا میکند که مخالف کلیت اشغال عراق بوده و جنگ دولت بوش علیه عراق را اشتباهی تاریخی میداند! البته در صحت این ادعا که اشغال عراق یکی از بدترین، پرهزینهترین و وقیحانهترین اقدامات کاخ سفید در طول تاریخ بوده، شکی وجود ندارد اما بیان این ادعا از سوی فردی مانند ترامپ جای بسی تأمل دارد! دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در مصاحبهای جدید، به رئیسجمهور اسبق جمهوریخواه این کشور به دلیل آغاز جنگ سال ۲۰۰۳ در عراق و
هزینه کرد چند تریلیون دلار تاخت.شبکه فاکس نیوز با برگزاری یک مصاحبه ویژه با حضور رئیسجمهور آمریکا و معاون او نظرات آنها را درباره مسائل مختلف بهویژه شیوع ویروس کرونا، انتخابات ریاست جمهوری و مسائل سیاست خارجی جویا شد.در بخشی از مصاحبه، مجری رسانه مورد علاقه ترامپ درباره انتقادات جو بایدن نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و معاون هشت ساله دولت باراک اوباما در خصوص مهار ویروس کرونا سؤال کرد.ترامپ ضمن رد انتقادات بایدن، به کارنامه دولت سابق آمریکا تاخت و گفت: «من وارث یک وضعیت درهم، برهم و آشفته شدم اما دولت من واقعا عملکرد فوق العادی داشته است.»
رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا به فاکس نیوز گفت: «ارتش ما واقعا وضع افتضاحی داشت و دقيقاهمهچیز افتضاح بود. ببینید آنها در خاورمیانه چه کرده بودند.»
ترامپ در این قسمت پاسخ خود به سؤال فاکس نیوز، بدون اینکه نامی از «جورج دبلیو بوش» ببرد، انتقادهای تند قبلی خود از تصمیم او برای وارد کردن آمریکا به جنگ سال ۲۰۰۳ عراق را تکرار کرد.او گفت: «خوب اگر بخواهیم در قبال مواضع و سیاست آمریکا در برابر خاورمیانه منصف باشیم، من وقتی به دولت پیشین نگاه میکنم این را میبینم که ورود آمریکا به جنگ عراق بهتنهایی بدترین تصمیم اتخاذشده در تاریخ این کشور بوده است.»
رئیسجمهور آمریکا افزود: «فقط برای اینکه متوجه شوید این را میگویم که ما هشت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردیم و در ازایش چه چیزی گرفتیم؟ما چه چیزی را در ازایش گرفتیم؟»
ترامپ در زمان کارزار انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ هم بارها از جورج بوش پسر به دلیل جنگ عراق انتقاد کرده بود.با این حال، باید این حقیقت را پذیرفت که اظهارات ترامپ، نمایشی کثیف برای فریب دادن رأیدهندگانی است که منتقد هزینههای هنگفت آمریکا در عراق هستند. رئیسجمهور آمریکا، بدون اینکه به تلاش خود برای استمرار حضور نظامیان آمریکایی در عراق و تجهیز و تقویت گروههای تروریستی و تکفیری اشاره کند، به جورج واکر بوش برای جنگ عراق میتازد!
«بکش تا کشته شوی» یا «نابود کن و نابود شو»خمیرمایه نگاه استراتژیک ایالات متحده آمریکا نسبت به داعش را تشکیل میدهد. تئوریسینها و استراتژیستهای آمریکایی بارها به مقامات کاخ سفید اعم از دموکرات یا جمهوریخواه اعلام کردهاند که واشنگتن در راستای اعمال سیاستها و راهبردهای سیاسی و فرهنگی خود در جهان اسلام و غرب آسیا نیاز به «عوامل بر هم زننده» دارند. عوامل بازدارنده، گروهها یا افرادی هستند که ماحصل و برآورد نهایی بازی آنها باید به سود غرب در منطقه و جهان اسلام باشد.عملیات داعش در عراق نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است. تقارن زمانی عملیات داعش در عراق با پیروزی بشار اسد در انتخابات سوریه و شکست مهرههای وابسته به عربستان سعودی در انتخابات پارلمانی عراق به هیچ عنوان موضوعی تصادفی نیست. ناکامی غرب و مهره اصلی آن در منطقه یعنی ریاض از آنچه در خاورمیانه میگذرد، منجر به تحریک و تجهیز داعش از سوی آنان و تزریق دوباره بحران امنیت در منطقه شده است.
در چنین شرایطی ادعای آمریکا جهت کمک به دولت عراق در مقابله با داعش به یک طنز تلخ میماند. از دید مقامات آمریکایی داعش باید در «خاورمیانه» دست به کشتار بزند و در همان محدوده جغرافیایی جهان اسلام نیز از بین برود. آمریکا در مواجهه با داعش تنها یک خط قرمز دارد و آن گسترش سطح عملیات داعش از «خاورمیانه» به غرب است. این در حالی است که واهمه شدید مقامات امنیتی اروپا از بازگشت هزاران عضو اروپایی داعش به داخل مرزهای اتحادیه اروپا و حوزه شنگن نیز موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. ترسیم یک شبکه «حامی» و «پیرو» در قبال گروههای تکفیری و حامیان اصلی آنها امری ضروری و بدیهی است. به عبارت بهتر، تمرکز بر فعالیتهای داعش نباید منجر به نادیده گرفتن یا از آن بدتر، عدم رؤیت حامیان غربی و عربی داعش شود.
در ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا لایحه بودجه نظامی ۷۳۸ میلیارد دلاری این کشور را امضا کرد. نحوه بودجهریزی صورت گرفته در این لایحه به خوبی نشان میدهد که مبنا و رویکرد هیئت حاکمه آمریکا در قبال نظام بینالملل را «مداخلهگرایی»، آن هم با استناد به قدرت تنبیهی یا همان ابزارهای میلیتاریستی تشکیل میدهد. به عبارت بهتر، در این لایحه، اساسا نشانهای دال بر عقبنشینی و تمرکز ایالات متحده بر داخل مرزهای این کشور (به سبک و سیاق دکترین مونرو) وجود ندارد.بودجه نظامی ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ میلادی به خوبی نشان میدهد که شعارهای انتخاباتی و تبلیغاتی ترامپ مبنی بر «عقبنشینی از منطقه غرب آسیا و افغانستان» و «صرف هزینههای مداخلهگرایی خارجی آمریکا در امور داخلی این کشور» فریبی بیش نبوده است.
قانون اختیارات دفاع ملی و تصویب آن نشاندهنده تقویت شاخصههایی مانند «میلیتاریسم»، «مداخلهگرایی»، «تهدید محوری» و «بازدارندگی مخرب» در حوزه سیاست خارجی آمریکاست و کمترین سنخیتی با شعارهای تبلیغاتی و پوپولیستی ترامپ ندارد. این بودجه، در مقایسه با بودجه سال ۲۰۱۹ میلادی ۳ درصد افزایش یافته است. فراتر از آن، این قانون در مجلس سنا تنها ۶ مخالف داشته و حتی اکثریت قریب بهاتفاق دموکراتها نیز حامی آن بودهاند. موضوعی که نشان میدهد دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا اساسا هیچ یک برای هدفی به نام «تمرکزگرایی بر داخل آمریکا» اصالت و موضوعیتی قائل نیستند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.