آثار ویروس سمج بر ساختار طبیعت
| گروه اجتماعی- مریم رمضانی|
در گرماگرم همهگیری ویروس کرونا، ممنوعیت سفر و فرمانهای قرنطینه خانگی و محدودیت عبور و مرور در سرتاسر این کره خاکی که زندگی عادی را بهشدت مختل کرده و هر روزشمار زیادی از آدمها را به کام مرگ میکشاند، آنچه میتواند تنها خبر مسرتبخش باشد، توقف موقتی چرخهای تخریب محیطزیست است. البته در این زمینه میان تحلیلگران اختلافنظر وجود دارد؛ برخی از نفس کشیدن زمین به لطف کرونا سخن میگویند و عدهای دیگر معتقدند، نمیتوان با قطعیت این مسئله را مثبت ارزیابی کرد!
دیدگاههای مثبت و منفی
کاهش فعالیتهای اقتصادی و کاستن از تلاش حریصانه بشر در استفاده از منابع طبیعی؛ امکان تنفسی هرچند کوتاه را برای محیطزیست فراهم کرده است. کاهش گازهای گلخانهای، آلایندههای هوا، پسماندها و فاضلابهای صنعتی و تجاوز به منابع طبیعی مهمترین دلایل طیفی از متخصصین در ارزیابی مثبت از پیامدهای محیطزیستی شیوع بیماری کروناست. در مقابل برخی دیگر از صاحبنظران حوزه محیطزیست به این امر اعتقاد دارند که شیوع این بیماری اگرچه وقفهای در بسیاری از شاخصهای منفی زیستمحیطی داشته، اما با توجه به سکون چندماهه فعالیتهای اقتصادی، بعد از خاتمه بحران کرونا، روند توسعه؛ سریع و بیوقفه است و این مسئله بار اضافهای بر کالبد خسته و فرسوده محیطزیست وارد خواهد کرد و روند تخریبها آهنگ پرشتابتری میگیرد.
تأثیر بر منابع آب
شیوع کرونا تأثیر منفی بر منابع آبی گذاشته و آمار و اطلاعات در کشور گویای رشد ۴۰ تا ۵۰ درصدی مصرف آب در شهرهای کشور نسبت به مدت مشابه سالهای پیش بوده است. سازمان بهداشت جهانی هم اعلام کرده است که این ویروس میتواند در آب شرب وجود داشته باشد و حتی توسط آن منتقل شود، اما هماکنون شواهدی دال بر انتقال آن از آبهای سطحی و زیرزمینی به انسان وجود ندارد.
گازهای گلخانهای
سازمان جهانی هواشناسی اعلام کرده است، غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر بهطور موقت کاهش یافته که این امر، حاصلِ توقف فعالیتهای انسانی در بخش حملونقل و صنعت است. البته پیشبینیها حاکی از آن است که پس از عادی شدن شرایط، کشورها در فرآیند فعالیتهای اقتصادی خود، بدون در نظر گرفتن الزامات محیطزیستی، به مصرف سوختهای فسیلی در جهت افزایش تولیدات پرداخته و بر شدت و میزان انتشار گازهای گلخانهای میافزایند.
تولید پسماند
علیرغم وقفه در فعالیت بسیاری از صنایع در خلال شیوع کرونا و به دنبال آن کاهش تولید پسماند در بخش صنعت اما با توجه به رشد فزاینده مصرف مواد ضدعفونی کننده و اقلام بهداشتی، شاهد روند رو به افزایش تولید پسماندهای عفونی و بیمارستانی هستیم که رهاسازی آنها در طبیعت برای محیطزیست زیانبار است.
در ادامه این نوشتار سعی بر آن است که اثرات شیوع این بیماری بر محیطزیست با گفتارهایی از
«حنیف رضا گلزار»، عضو هیئتمدیره جمعیت دیدهبان طبیعت و «مسعود مولانا»، کارشناس محیطزیست موردبررسی قرار بگیرد.
حنیفرضا گلزار:
کرونا نویدبخش آینده زیستی بهتر برای زمین نیست
پس از پاندمیِ کرونا شاهد برخی اظهارنظرهای خوشبینانه در خصوص اثرگذاری این ویروس بر آینده زمین و محیطزیست بودهایم. برآیند دیدگاههای طرحشده در این مورد نویددهنده آن است که زمین پس از کرونا نفس خواهد کشید و روزهای بهتری را پیش رو خواهد داشت. منابع استناد این گروه از تحلیلگران خوشبین یا امیدوار صرفا کاهش تردد در برخی شهرهای بزرگ یا برخی آمارهای پراکنده و مقطعی حاکی از کاهش تولید گازهای آلاینده در اتمسفر برخی شهرهای بزرگ بوده است. برای آنکه پیشبینی درستی از آینده زیستمحیطی زمین در دوران پساکرونا داشته باشیم لازم است تا مهمترین چالشهای زیستمحیطی که زمین با آن دستبهگریبان است و البته الگوی رفتاری انسانها را پس از طی شدن این دوران بررسی کنیم. مهمترین چالشهای زیستمحیطی که زمین را تهدید میکند میتوان در سه گروه اصلی شامل رشد شتابنده جمعیت، گرمایش زمین در پی افزایش تصاعدی تولید گازهای آلاینده از جمله دیاکسید کربن و کاهش روزافزون منابع آب شیرین در دسترس تقسیمبندی و بررسی کرد. بیشک اگر الگوهای رفتاری بشر
در دوران پسا کرونا بر این سه مسئله اثر بازدارنده یا حتی تعدیلکننده دائمی داشته باشد، میتوان به آینده زمین و اثرگذاری پدیده کرونا بر بهبود شرایط زیستمحیطی کره آبی خاکی امیدوار بود. اما آیا میتوان به چنین اثرگذاری بازدارندهای برای همیشه امیدوار بود؟ برای پاسخ به این پرسش باید برآوردی از اثرپذیری انسان کرونا زده در خصوص کاهش جمعیت، کاهش تولید دیاکسید کربن و کاهش مصرف آب شیرین داشته باشیم. تغییرات افزایشی یا کاهشی جمعیت در نقاط مختلف زمین از الگوی همگنی برخوردار نیست. نرخ رشد جمعیت در بسیاری از کشورهای اروپای غربی و اسکاندیناوی متأثر از نظام فرهنگی – اجتماعی جدید ایجادشده سالهاست که منفی است. این در حالی است که در بسیاری از نقاط زمین از جمله غرب آسيا ، جنوب صحرای آفریقا، جنوب و جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین نرخ رشد جمعیت همچنان مثبت است. در ۵۲ کشور جهان هنوز نرخ رشد جمعیت متأثر از الگوهای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر این جوامع بالای ۲ درصد است. این انتظار که در پسا کرونا
مردم این ۵۲ کشور تصمیم به کاهش نرخ زاد و ولد اخذ کنند همانقدر نامربوط و غیرمنطقی است که تصور یا برآورد کنیم مردم در اسکاندیناوی یا اروپای غربی تصمیم بگیرند که در پسا کرونا جمعیت خود را افزایش دهند و نرخ منفی رشد جمعیت خود را مثبت نمایند. افزایش یا کاهش زادو ولد مؤلفهای متأثر از نظام فرهنگی – اجتماعی حاکم بر جوامع است. بر این اساس خیلی بعید و دور از ذهن است که کووید ۱۹ بتواند نظام فرهنگی حاکم بر آفریقا را به سمت کاهش زاد و ولد هدایت کند و بر این اساس موجب کاهش جمعیت زمین شود. البته گروه دیگری از محیطزیستیهای افراطی هم با استناد به آمار رو به رشد کشتار کووید ۱۹ امیدوارند که این ویروس موجب کاهش معنادار جمعیت گونه انسان در زمین شده و در پی آن بهبود اوضاع زیستمحیطی زمین را در آینده زمینهسازی مینماید. این نگاه هم جدای از رگههای افراطگرایانه، کاملا غیرعلمی و غیرقابل استناد است. کووید ۱۹ نزدیک به سه ماه است که در سراسر زمین جولان میدهد و با تمام قدرت شیوع و کشندگی که دارد، تا زمان نگارش این یادداشت موجب مرگ ۱۹۰ هزار نفر در کل زمین شده است. این تعداد تلفات انسانی در برابر جمعیت ۷٫۸ میلیارد نفری جمعیت ساکنان زمین تنها معادل۰۰۲/۰ درصد از کل جمعیت زمین است. این آمار تلفات را اگر با تلفات طاعون ژوستینسین که بین سالهای ۵۴۱ تا ۵۴۲ میلادی نزدیک به ۲۰۰ میلیون نفر انسان را به کام مرگ کشید و به روایتی ۵۰ درصد از کل جمعیت قاره اروپا را قتلعام کرد، حتی نمیتوانیم مقایسه کنیم! بنابراین به نظر نمیرسد که ویروس کووید ۱۹ بهصورت مستقیم و با قتلعام گسترده گونه انسان یا به شکل غیرمستقیم و با اثرگذاری بر فرهنگ جوامع، موجب کاهش نرخ رو به رشد جمعیت زمین را فراهم آورد. جمعیت رو به رشد زمین مهمترین مؤلفه اثرگذار بر محیطزیست و آینده زمین است. بر اساس پیشبینی سازمان ملل متحد، تا ۳۰ سال آینده بیش از ۲ میلیارد نفر دیگر به جمعیت زمین افزوده خواهد شد و زمین میزبان بیش از ۹٫۷ میلیارد انسان خواهد بود. این جمعیت رو به رشد نیاز به غذای فراوان و متنوع، پوشاک، انرژی، بهداشت و درمان، آموزش و تفریح و خیلی چیزهای دیگر دارد. تولید و فراهم ساختن همه این نیازهای متنوع و فراوان جمعیت رو به رشد، نیازمند مصرف منابع آب شیرین و منابع انرژی است که از سوی دیگر موجب تولید مقادیر زیادی گازهای گلخانهای و در نتیجه افزایش گرمایش زمین میگردد.
همانطور که اشاره شد، افزایش جمعیت بهواسطه افزایش نیاز به منابع غذایی و انرژی موجب آسیب به محیطزیست زمین میگردد. برای مثال تولید گندم جهان بهعنوان پایه اصلی تأمینکننده کالری اکثریت مطلق جمعیت زمین از ۵۸۵ میلیون تن در سال ۱۹۹۶ به بیش از ۷۳۰ میلیون تن افزایش یافته است. این یعنی افزایش سطح زیر کشت که بخشی از آن با پاکتراشی جنگلها یا تغییر کاربری مراتع ایجاد شده است. هر دو این دخالتهای بشری یعنی پاکتراشی جنگلها و تغییر کاربری مراتع موجب افزایش تولید گاز دیاکسید کربن میگردد. مصرف میلیونها تن کود شیمیایی و سم و صرف میلیاردها لیتر انواع سوخت و حاملهای انرژی در فرآیند کاشت، داشت و برداشت و فرآوری و نظام توزیع و … همه و همه موجبات تولید میلیونها تن گاز دی اکسیدکربن و در پی آن تشدید گرمایش زمین میگردد. بر اساس آمار آژانس بینالمللی انرژی، نرخ تولید گاز دیاکسید کربن از سال ۲۰۰۰ به اینسو، سالانه ۲٫۷ درصد رشد داشته و به رقم ۳۱ هزار میلیون تن بالغ شده است. نکته جالبتوجه این است که ۴۲ درصد این حجم عظیم دیاکسید کربن توسط نیروگاههای تولید برق و ۲۲ درصد آن در پی گسترش حملونقل تولید شده است. همه این آمارها و دادهها را اگر در کنار هم قرار دهیم در خواهیم یافت که ابتلای بشر به کووید ۱۹ نمیتواند نویدبخش آینده زیستی بهتری برای زمین باشد، چرا که گونه انسان تصمیمی سازمان یافته برای کاهش جمعیت و در پی آن کاهش مصرف آب شیرین، منابع، انرژی و سوختهای فسیلی ندارد. انتشار تصاویری از خیابانها و شهرهای خالی از جمعیت و خلوت، جولان آزادانه حیاتوحش در این خیابانها و یا تصاویر ماهوارهای از کاهش مقطعی آلایندههای گازی بر فراز چند شهر چین نباید موجب ارسال سیگنالهای نادرست در رابطه با آینده زیستی زمین شود.
کووید ۱۹ با همه سرسختیاش بهزودی از دانش بشری شکست میخورد و بعد از چندی همانند بسیاری دیگر از انواع آنفلوآنزا بهنوعی بیماری عادی و کنترلشده تبدیل خواهد شد. اما روند افزایش جمعیت، افزایش مصرف منابع موجود، پاکتراشی جنگلها و مراتع و تخریب زمین همچنان ادامه خواهد داشت.
مسعود مولانا:
کرونا محصول مدرنیته معیوب و تمدن بدون توازن است
در پی گسترش و شیوع کرونا اغلب کشورها در بسیاری از حوزهها با بحران اساسی دستبهگریبان شدهاند. اما در این میان وضعیت حوزه محیطزیست کمی متفاوتتر از بقیه است. به این معنا که باوجود اینکه این ویروس آسیبهایی را متوجه محیطزیست کرده، اما مزایایی نیز ایجاد کرده که موردتوجه متخصصان این حوزه قرار گرفته است.
تأثیرات مقطعی بیماری کرونا بهویژه بر کاهش گازهای گلخانهای و آلودگی هوا قابلتأمل است، اما نباید به این کاهش موقت گازهای گلخانهای و آلودگی هوا دل بست و به ویروس کرونا بهعنوان ناجی طبیعت از دست بشر نگاه کرد. از طرفی باید بررسی کنیم که این ویروس، محصول چه فرآیندی است و دلایل پدیدایی آن چیست، به گمانم کرونا محصول مدرنیته معیوب و تمدن بدون توازن است و محصول یک نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که در آن، اقتصاد سیاه یا اقتصاد فسیلی، پیشران و موتور محرکه است و اقتصاد قهوهای یعنی کشاورزی و فشار بر سرزمین در کنار دامپروری صنعتی دومین رکن این نظام اجتماعی-اقتصادی به شمار میرود. اقتصاد سبز، یعنی اقتصادی که بر پایه موازین و شاخصههای توسعه پایدار باشد، اما این مقوله زیر ۵ درصد مجموعه اقتصاد
جهانی را هم در برنمیگیرد بنابراین ویروس کرونا محصول یک سیستم است و با تعلیق چندماهه فعالیت آن، نباید امیدوار باشیم که اتفاقات مثبتی در آینده رقم بخورد. البته در چندماه اخیر از منظر تولید گازهای گلخانهای با ۳۰ درصد کاهش روبهرو بودهایم و به قبل از سال ۱۹۹۰ رسیدهایم اما باید اذعان کرد که در حوزهای مثل تولید پسماند، بخش وسیعی از پسماندهای بیمارستانی و عفونی و ماسک و دستکش چند برابر شده و همه اینها در طبیعت دفن شده است و با توجه به وضعیت و حساسیتی که ویروس کرونا ایجاد کرده، خیلیها با سوءاستفاده به طبیعت دستاندازی کردهاند و در ایران از همه استانها گزارشهای مختلفی میرسد بهویژه بحث جنگل تراشی و گسترش قاچاق چوب اما باید توجه کنیم که ویروس کرونا تأثیری عمیقی در اقتصاد جهانی گذاشته و آسیب جدی وارد کرده، دستکم حدود ۶ درصد اقتصاد جهانی کوچکتر شده و وقتی شرایط در چندماه آینده عادی شود، سردمداران جهانی با فشار مضاعف درصدد جبران کاهش سودهای خود بر خواهند آمد. هماکنون این ویروس، فنر اقتصاد جهانی را لگد کرده و وقتی لگد برداشته شود، این فنر یک جهش دیگری خواهد کرد و برای جبران سودآوریهای قبل، بسیاری از پروتکلها و کنوانسیونهای محیط زیستی نادیده گرفته میشوند، در واقع میتوان حدس زد که استفاده از سوخت فسیلی را گسترش خواهند داد و پروتکلهایی که در ارتباط با ممنوعیت استفاده از زغالسنگ است، دیگر رعایت نمیشود، بهویژه در آمریکا که هماکنون نیز رعایت نمیکنند و بیم آن میرود در دایره تولید گازهای گلخانهای با فشار زیادتری مواجه شویم. مورد دیگر آن است که کرونا میتواند آبستن آسیبهای جدیتر به محیطزیست باشد و از آنجایی که بر اقشار آسیبپذیر جامعه فشارهای زیادی را وارد کرده و موجب گسترش فقر شده، اسباب خسارت به محیطزیست را فراهم میسازد. در واقع چرخه فقر و فناست و هر جا فقر،
گستره بیشتری داشته باشد، آسیبهای محیطزیست بیشتر میشود. بهویژه در کشور خودمان این اتفاق بارها رخ داده از جنگل تراشی و قاچاق چوب تا زمینخواری را میتوان بهعنوان مصداق ذکر کرد. بنابراین نادیده انگاشتن موازین محیط زیستی در جامعهای که فقیرتر شده از پیامدهای بارزی است که باید بر آن تأکید کرد. اما اگر بخواهیم از منظر دیگری به این موضوع نگاه کنیم باید بگوییم کرونا یک شوک معنوی و فرهنگی هم ایجاد کرده است.
با توجه به اینکه یکی از دلایل اصلی پدیدایی کرونا دستاندازی به طبیعت و نادیده انگاشتن تنوع زیستی و تخریب جنگل بوده و پاتوژنهایی که در اعماق جنگل وجود دارد، دلایل اصلی تولید ویروس هستند، ما با هجوم به جنگل و کشتار و قاچاق حیوانات غیراهلی، آنها را به محیط انسانی سرازیر میکنیم. در واقع کرونا این شوک فرهنگی را ایجاد کرده که باید در روال قاچاق حیوانات و جنگل تراشی و برخورد با طبیعت تجدیدنظر کنیم. یکی از مواردی که به محیطزیست آسیب میرساند، نوع مصرف مواد غذایی و گوشتخواری است. رویآوری به رژیمنیمه گوشتخواری ونیمه گیاهی خواری میتواند یکی از دستاوردهای کرونا از منظر فرهنگی باشد، از این منظر که بیشتر تعمق کنیم. موضوع دیگر این است، اتفاقی که در حوزه جنگل تراشی و آسیب به محیطزیست رخداده، امر جدیدی نیست و در طول تاریخ تمدن بارها تکرار شده و نمونههای باستانی آن زیاد است، ازجمله نابودی تمدن میانرودان یا بینالنهرین در ۵ هزار سال پیش که محصول همین نادیده انگاشتن موازین زیستمحیطی و آبیاری گسترده زمینهای کشاورزی و فشار بر سرزمین بوده است. آنچنان زمینهای بینالنهرین خشک شده که پس از چهار هزار سال همچنان خشکی آن را مشاهده میکنیم. کرونا در سطح و عمق خودش محصول نگاه تک ساحتی به زیست انسانی هست، نگاهی که فقط اعداد و ارقام و اقتصاد را میبیند و توازن را نمیبیند، نگاهی که توسعه پایدار را نمیبیند، نگاهی که هماهنگی بین اقتصاد و اجتماع و محیطزیست را نمیبیند و این شوک فرهنگی، فرصت مجددی ایجاد کرد برای تفکر بهویژه در حوزه مصرفگرایی.
پیشنهاد ما سازمانهای مردمنهاد برای برونرفت از این وضعیت و خلاصی از اقتصاد سیاه و یا کاهش مصرف سوختهای فسیلی، گرایش بهسوی شاخصههای اقتصاد سبز و بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر مثل انرژی بادی و خورشیدی و حفاظت از تنوع زیستی و گسترش شاخصههای محیط زیستی در تمام ابعاد زندگی و توجه به ابعاد اجتماعی است و اینکه بدانیم یک جمعیت محدود بهتنهایی نمیتواند خوشبخت باشد و کرونا ویروس به ما اثبات کرد که جهان بسیار کوچک شده و عطسه یک چینی میتواند کل جهان را وارد بحران بسیار عظیمی کند و همه ما در عصری زندگی میکنیم که رفتارهایمان میتواند در کل جهان اثرگذار باشد و این امر ضرورت همبستگی و زیست متوازن جهانی را مطرح میکند. موضوع دیگر، زیست یاری گرایانه است. بالطبع فقر، دستاندازی به طبیعت را گسترش میدهد و یکی از راههای حفاظت از محیطزیست ایجاد ساختارهای بسامانی است که فقر را محدود و زندگی متعادلی را در جامعه گسترش بدهد.
تاثیر کرونا بر طبیعت , طبیعت , کرونا , مریم رمضانی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.