یمن درختچهای است که همواره از میان صخره میروید. هر جا تهدیدها به نهایت خود میرسد، فصل خودنمایی یمن نیز آغاز میشود. دولت انقلابی یمن امروز یکتنه در کنار مظلومان غزه ایستاده است.
جنگ سرد و جنگ نرم هیچگاه برای افرادی با روحیههای کشورگشایی، راضیکننده نیست. کسب درآمد از طریق فروش سلاح یا تثبیت قدرت در دنیا و امثال اینها بهانهای است برای غرض اصلی این افراد در راستای استعمار و قتل و غارت.
شام بیش از هزار سال است که در منطقه ما نقطه استراتژیکی است. از صدر اسلام تا امروز وقایع و اشخاص خاصی در این محدوده ظاهر شده و در ادامه نیز این داستان ادامه خواهد داشت.
منطقه ما نه فقط این روزها و سال ها بلکه از ابتدای تاریخ بشر تا کنون و تا پایان دنیا خاص بوده و خواهد بود. چه از حیث حضور و ظهور انبیا و اولیاء الهی، چه از جهت تمدنی و چه از لحاظ جغرافیایی این منطقه، ممتاز از همه جای دنیاست. چه بخواهیم و چه نخواهیم این امتیاز، یک سری مزایا و یک سری چالش های مخصوص به خود را به همراه می آورد.
انتقام بعد از مظلومیت، واجب است؛ این انتقام هم باعث تشفی خاطر فرد یا افرادی که مستقیم یا غیرمستقیم، درگیر ظلم بودهاند میشود؛ هم منجر به مقابله با تجری مرتکبین و سایرین خواهد شد و هم به برگرداندن امور به مجرای اصلی و عادلانه خود کمک میکند.
حرکت و انقلاب در انسانها و جوامع، خیلی کند و آرام شده است. گویی بهنوعی نظم حاکم را پذیرفتهاند و جسارت تغییر را ازدستدادهاند. قدرتها هم این را فهمیدهاند و فارغ از اینکه خودشان سعی میکنند نظمی که در آن امکان بزرگتری و امیری دارند از دستشان نرود، میدانند که حوصله و توان افراد و جوامع گوناگون برای مقابله نیز کم شده است.
نماز جمعه سیزدهم مهر ۱۴۰۳ شاید یکی از جامعترین نمازجمعههای تاریخ باشد. هم امامش جامعالشرایط بود؛ هم اجتماعش جمع بسیاری از سلایق و حتی عقاید بود، بهنحویکه جمع معتنابه بهاصطلاح نماز اولی بودند؛ هم مخاطب خطبههایش جمع بین ایرانیها و غیر ایرانیها بود؛ هم اقامه عزا بود، هم اقامه نماز بود، هم اقامه مانور اقتدار و تجدید بیعت با امام؛ خطبهها و عمل آن روز، هم عبادی بود هم سیاسی بود و هم نظامی بود.
سابقه جنگ به اندازه قدمت بشر است. جنگ چون به آدم و ابزار گره خورده است، پویا و پیچیده و رازآلود است. وقتی در این جنگ، عقیده هم بهعنوان یک رکن، حاضر باشد، جذابیت و معادلات آن متفاوت میشود.
سرمایهسوزی درد دارد؛ مثل سوزاندن گاز فلر؛ مثل عقبافتادن در میادین مشترک؛ مثل خامفروشی. از این مثالها متأسفانه کم نداریم. اما غرض این نوشته، پرداختن به وجه دیگری از سرمایهسوزی است.
مقولههایی از جنس وحدت، اجماع و ائتلاف، دو روی کاملا متفاوت از هم دارند. یک طرف سکه، امید و روشنی و شیرینی است و یک طرف آن، ناامیدی و تاریکی و تلخکامی است.
آیات و روایات ما مملو است از گردش ایام بین مردم و انذار نسبت به کم بودن فرصتها؛ این گردشها و فراز و فرودها عمدتا بر اساس استحقاق و شایستگی جوامع رقم میخورد.
در چند انتخابات اخیر بهدرستی نقش نهاد علم از طریق نظرسنجیهای حرفهای و تخصصی پررنگ و مؤثر شده است. میزان مشارکت و اقبال مردم به هر یک از نامزدها در فرآیند تبلیغات انتخابات، مشخص میشود و از طرفی هر فاز کمپین از طریق همین نظرسنجیها ارزیابی و آسیبشناسی میشود و در مواردی هم منجر به اتحاد برخی نامزدها میگردد.