هر عالم و دانشمندی نمیتواند برای همه، معلم، الگو و درسآموز باشد؛ بهطریق اولی، خصوصیات اخلاقی و کاری هرکسی نمیتواند برای همه درسآموز باشد؛ اما حضرت آیتالله خامنهای، بهعنوان ولیفقیه و البته کسی که شهید بهشتی را درک کردند و میشناسند، خصوصیات اخلاقی و کاری این شهید بزرگوار را «برای همه» درسآموز معرفی نمودند.
۱. گاهی برخی فضائل در بیان دوستان یا مریدان بیان میشود که شیرین و پذیرفتنی است اما گاهی این فضائل در کلام دشمنان یا رقیبان گفته میشود؛ اینجا به یک نحو دیگر این حرف، خریدار پیدا میکند.
1. قبل از هر چیز و هر کس باید از مردم نوشت. اما چه کسی صالحتر و شایستهتر از امام امت برای تعریف امت؟ هماو که فرمود: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله صلیاللهعلیهوآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسینبنعلی صلواتاللهوسلامهعلیهم میباشند.» حال که چنین است، مبادا قدر این مردم، دانسته نشود و در قبال آنان کم بگذاریم.
یک. نقد عملکرد و تاباندن نور به نقاط تاریک، هدیه به مجریان است؛ اما گویا گاهی بد فهمیده میشود. در واکنش به نقد، بیتاب و کمتحملاند و عجیبتر آنکه کسانی مردم را در برابر نداری و درد بیسرپناهی و اجارهخانه و گرانی خودرو به صبر و سازگاری دعوت میکنند که خودشان در برابر کوچکترین نقدی، آشفته میشوند و واکنش عجولانه نشان میدهند.
روز قدس امسال، به برکت تقارن با ایام و لیالی قدر، قدسیتر و ملکوتیتر از هر سال برگزار شد و همزمانی این اجتماع ایمانی با روزهای استیصال رژیم صهیونیستی، نشانهای امیدوارکننده بر قضای حتمی الهی برای نابودی یک باطل محض است؛ «ان الباطل کان زهوقا»گفتمان نابودی اسرائیل، برخاسته از یک شعار یا تاکتیک نیست؛ وعده تضمینشدهای است که بهزودی محقق خواهد شد.
یک. اگر مدیریت کشور را به یک تئاتر تشبیه کنیم، رئیسجمهور بهمثابه نقش اول آن خواهد بود؛ نقش اولی که بار اصلی نمایش به دوش اوست. همهچیز در آن زنده است و کوچکترین خطاها از چشمان تیزبین تماشاچیان نشسته در کنار صحنه، پنهان نمیماند. کارگردان، نویسنده، تهیهکننده، بازیگران، تدارکات، صحنه آرا، انتظامات، همه و همه در پی آناند که یک نمایش بینقص ارائه دهند و این میسر نمیشود مگر اینکه هرکسی نقش خود را ایفا کند و عمدا یا سهوا پا در کفش دیگری نکند.
یک. در تعابیر اصولی و فقهی آمده است: مقدمهای که همراه با قصد توصل به ذیالمقدمه باشد یا مقدمه موصوله، واجب است؛ اگر جهاد تبیین را واجب میدانیم، مقدمه آن نیز وجوب دارد.
۱. اصل و اساس ماجراهای اخیر، نه درگذشت تأثربرانگیز مهسا امینی بوده، نه حتی مسئلهای با ابعاد گشت ارشاد یا حتی حجاب؛ مسئله اصلی هیچیک از اینها نبوده است؛ بلکه هدف از ماجراهای اخیر، همان است که در سده اخیر در ایران عزیز ما پیگیری شده است. از بر سر کار آوردن وابستگان مستبد، تا کودتا و زمین زدن نهضت ملی شدن نفت، تا تلاش در جهت عدم شکلگیری و یا حداقل مهار جمهوری اسلامی، تحمیل هشت سال جنگ، طراحی چهل سال تحریم سیاسی و اقتصادی، پیادهسازی و مشارکت جدی در فتنه ۸۸، سوار شدن بر موج ناآرامیها در تمام این سالها، ممانعت از صدور فناوری و حتی دارو به ایران، راهاندازی صدها رسانه فارسیزبان علیه ایران و در شرایط فعلی، تلاش همهجانبه و رسمی و تلاش تبلیغاتی، مالی، تسلیحاتی و تروریستی برای گسترش اغتشاش و ناامنی در ایران. این سلسله، بیش از این است و تمامی ندارد و صدالبته که این ماجرا، آخری هم نخواهد بود.
انبیاء و اولیاء، بزرگترین بیداران و بیدارگران عالماند؛ حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، به تعبیر زیارت اربعین، بابت بهای بیداری و یقظه بندگان خدا از جهالت و حیرت ضلالت، خونش ریخته شد و حریمش مباح شمرده شد. بنای کفری که به اسم اسلام با حضور یزید در رأس حکومت آن نهاده شده بود، زلزلهای میخواست برای فروپاشی که تنها باخبر شهادت حسین علیهالسلام و اسارت آلالله میسر میشد؛ گاه برای بیداری باید خون خدا روی زمین داغ کربلا ریخته شود و ناموس خدا از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام، با غل و زنجیر بروند تا قفل غفلت جامعه باز و بیداری حاصل شود.
درست در آستانه یک سالگی دولت سید ابراهیم رئیسی، گفتوگوهایی از حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و عبدالناصر همتی در فضای عمومی انتشار یافته است. گویا مسئولان دولت پیشین، در برنامهای هدفمند و هماهنگ، پس از یک سال سکوت به میدان آمدهاند و در حال بازآرایی جریان خود در صحنه سیاست کشورند.
خدا ما را ببخشد؛ به رئيسجمهور عزيزمان بدگمان شديم که چرا روز دانشجو به دانشگاهي نرفتند؛ خدا را چه ديديد شايد ايشان مثل بنزين خبر نداشتهاند 16 آذر چه روزي است و ازقضا تأکيد کردهاند که به ايشان هم نگويند؛ خلاصه ما نميدانيم و قضاوت هم نميکنيم!
سفري کنيم به حسينيه جماران، صبح 29 فروردين 1364؛ حضرت روحالله از بيداري گفتند و از خوابها؛ خوابهاي آشفتهاي که تعبيري ندارد جز درماندگي و ذلت؛ و درعينحال، ثمره توجه و بيداري را عزت و اقتدار معرفي کردند.