حدود یک قرن پیش اولین قوانین بازنشستگی در ایران برای بخش دولتی تصویب شد. تصویب سن و سابقه لازم برای بازنشستگی در آن سالها صورت گرفت و با گذشت یک قرن بدون توجه به تغییرات اساسی در وضعیت سلامت و طول عمر و امید به زندگی،ثابت مانده است.
امروز در چهلمین روز عملیات طوفان الاقصی، فرصت مناسبی برای قضاوت در مورد پیامدهای آن است. از باب مقدمه باید یادآوری کرد که صبح روز پانزدهم مهر ماه، رزمندگان فلسطینی از دل منطقه محاصره شده غزه، با امکانات بسیار محدود و بدون هر گونه پشتیبانی، به صورت زمینی و هوایی از دیوار حائل عبور کردند و ظرف چند ساعت، تلفاتی به اسرائیل تحمیل کردند.
صبح پانزدهم مهرماه برای ما با یک خبر طوفانی آغاز شد. گروههای فلسطینی، از درون زندان غزه، بر زندانبان اشغالگر خود شوریده و بزرگترین ضربه امنیتی تاریخ رژیم صهیونیستی را به آن وارد کرده بودند.
روزها و شبهای پیش رو، حساسترین زمان برای جریان مقاومت و بهویژه مردم قهرمان و مظلوم غزه است. رژیم غاصب صهیونیستی، هرچه بیشتر جنایت میکند، کمتر نتیجه میگیرد و همزمان جنگ افکار عمومی، چه در عرصه بینالملل و چه حتی در میان خود ساکنان سرزمینهای اشغالی را به مقاومت واگذار کرده است.
تصاویری که از نوار غزه مخابره میشود بسیار دردناک است اما ترسناک نیست. دستگاه جنایتکار صهیونیسم، عملا نسلکشی تدریجی غزه را متوقف کرده و یاد روزهای قانا و دیریاسین و صبرا و شتیلا را زنده کرده است. شاید برخی از حامیان طرف مظلوم و علاقهمندان به مقاومت، به این تردید افتاده باشند که آیا واقعا عملیات ۱۵ مهرماه به اینهمه تحمل جنایت و مصائب آن میارزید.
یک. میدانیم سالهاست محور اصلی اقدامات خصمانه برخی قدرتها علیه ایران، اقتصاد است. به جنگ اقتصادی علیه کشورمان باور داریم و میدانیم دشمن در تهاجم خود، صرفا از روشهای سنتی و روشن بهره نمیبرد بلکه از اقدامات نامتعارف و پنهان هم نهایت استفاده را میکند.
یک. بخش معدن یکی از فرصتهای مهم در اقتصاد کشور است. به دلیل ذات زمینشناسی استقرار معادن در خاک کشورمان، این فرصت گستره عظیمی در عمده بخشهای ایران داشته و جالبتر آنکه عمده معادن در مناطق محروم و کمتر برخوردار واقع هستند. از سوی دیگر توسعه معادن و صنایع معدنی، محرک اصلی رونق اقتصادی در بسیاری از مناطق اقتصادی کشور بوده و شکلگیری معادن در بسیاری از مناطق سبب بهبود آمارهای اقتصادی و معیشتی مردم منطقه شده است.
یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی کشور در دهه های اخیر، تورم است. موضوعی که مالیات پنهان است و براساس داده ها و اطلاعات، اثر تورم بر دهک های پایین تر جامعه، شدیدتر و سبب ایجاد اختلاف بیشتر و افزایش نابرابری در جامعه شده است. به خصوص افرادی که دسترسی به منابع مالی و استقراض نداشته یا دارایی و سرمایه گذاری خاصی ندارند، بیش از پیش در معرض آسیب های تورم قرار می گیرند و این در دهک های پایین تر بیشتر است.
مجادله و مباحثه در خصوص قیمت گاز سبقه طولانی دارد. اولین چالشها در زمان قانون هدفمندی یارانهها در سال 1389 مطرح شد. اهمیت موضوع ازآنجهت بود که پروژههای پتروشیمی در عسلویه و ماهشهر عمدتا در میانهها و اواخر دهه 1380 به بهرهبرداری رسیده بودند و پیش از آن کشور واحدهای پتروشیمی چندانی نداشت.
یک. اوایل که طرح سوت زنی مطرح شد، امید چندانی به آن نداشتم و در یک مقاله با عنوان «صدای فریاد را نشنویم صدای سوت را هم نمی شنویم» به دلایل و مصادیقی از عدم کارایی چنین طرحی پرداختم. خلاصه ماجرا آن است که در بسیاری مسائل کلان، در مورد یک فساد واضح فریادها بلند می شود اما پیگیری نمی شود و پرونده بلاتکلیف می ماند. در چنین شرایطی سوت زنی و افشای فسادهای مخفی محلی از اعراب ندارند، وقتی حتی برخی فسادهای آشکار هم مورد تعقیب نیستند.
یک. نوشتهای از محمدجواد ظریف منتشرشده که شاهبیت آن تأکید بر قناعت به داشتهها و برنامهریزی بر اساس واقعیات است. اشاره بند به بند به نکات آن نوشته، فرصت دیگری میطلبد و مسئله اصلی هم این نیست. متن ظریف، نیشهای گزندهای پیرامون «حدیث آرزومندی رهبران کشور"»در دهههای گذشته دارد اما بازهم این جسارت، اشکال اصلی متن او نیست. اشکال اصلی نگاه ظریف، آن است که ضد امید است.
یک. بزرگترین عایدی که از یک کشور همسایه میتواند نصیب ما شود، ثبات و آرامش است. در منطقه غرب آسیا که در دهههای گذشته، شاهد چندین جنگ، تجاوز خارجی، کودتا، تفرقه و فتنهانگیزی گروههای تندرو و خطرناک بوده، هیچ گوهری بهاندازه آرامش و ثبات ارزشمند نیست. از میان امتیازات مختلفی که برای کشور همسایه ممکن است، ثبات و آرامش، بیش از مبادلات اقتصادی، همکاریهای سیاسی و حتی همسویی راهبردی ارزشمند است.
بررسی چند دهه بازار مسکن آمار و اطلاعات جالب و تأملبرانگیزی دارد. سهم مسکن از هزینه خانوار، روند صعودی شدیدی داشته و در شهرها و کلانشهرها بهمراتب شدیدتر است. از سوی دیگر معاملات مسکن کاهش قابلتوجهی داشته که بیانگر رکود در بخش ساختمان است. سهم وام از مبلغ خرید مسکن به کمتر از چند متر در کلانشهرها رسیده و تعداد پروانههای ساختمانی باوجود رشد قیمت روند نزولی داشته است.