جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مدعی است بهواسطه ارائه آنچه «طرح جدید اروپا»نامیده میشود، زمان تصمیمگیری بر سر احیای توافق هستهای فرارسیده و توافقی بهتر ازآنچه وی و همراهانش ارائه کردهاند در دسترس نخواهد بود.برخی منابع خبری میگویند سران اتحادیه اروپا در این طرح، بدون اینکه سخنی از چگونگی ارائه «تضمینهای اعتباری» در قبال فعالیت شرکتهای خارجی در ایران به میان آورند، به حذف برخی تحریمهای ضد ایرانی ( اضافه بر آنچه تاکنون توافق شده بود) اکتفا کردهاند.
این روزها زمزمههای تازهای در خصوص مذاکرات احیای برجام شنیده میشود! مقامات غربی از یکسو تأکید میکنند که زمان برای توافق در وین یا دوحه یا هر نقطه دیگری از جهان محدود است و از سوی دیگر میگویند این توافق باید به هر قیمت ممکن منعقد شود. فراتر از آن ، مقامات غربی تصریح جمهوری اسلامی ایران در خصوص ارائه تضمینهای اعتباری( جهت سرمایهگذاری شرکتهای بینالمللی و خارجی در ایران ) را مصداق عینی زیادهخواهی «فرابرجامی» تلقی میکنند و البته در کنار آن میگویند میتوان در مذاکرات به توافق رسید!
حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل بهمانند یک «ماتریس» است! ماتریس در یک تعریف کلی، به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد در قالب سطر و ستون شکل یافته گفته میشود.هراندازه تعداد سطرها و ستونها بیشتر باشد، ماتریس ابعاد گستردهتری را به خود میگیرد. در تحلیل احتمالات و رفتارها و خصوصا در حوزه آیندهپژوهی، تحلیل ساختارهای ماتریسی اهمیت فوقالعادهای دارد و مؤلفههای رفتاری بازیگران ، تبدیل به بردارهای آن ماتریس میشوند!در یک سیاست خارجی موثرو موفق، هرگز این سطرها و ستونها( در ساختار ماتریسی) نباید نادیده انگاشته شده و در یکدیگر ادغام یا خلط شوند. شاید بتوان در یک نگاه عمیقتر، سطرهای این ماتریس را بهمثابه تاکتیکها و ستونهای آن را بهمثابه راهبردهای کلان در نظر گرفت.
مقامات ارشد اروپایی اخیرا در محافل رسمی و غیر رسمی از تلاش خود جهت چینش دوباره میز مذاکرات احیای برجام سخن می گویند. در این سیکل تکراری، اروپائیان دچار آسیب مزمنی به نام« غلبه فرامتن بر متن» شده اند. به عبارت بهتر، مقامات اروپایی با وجود گذشت بیش از یک سال از حضور بایدن در کاخ سفید هنوز قدرت تفکیک «فرامتن» از « متن» یا حتی تعریف نسبت منطقی آنها با یکدیگر را ندارند.
طی روزهای اخیر، مقامات غربی در حال مخابره سیگنالهای متناقضی در قبال توافق هستهای و روند مذاکره با ایران هستند. بیانیه اخیر واشنگتن و تروئیکای اروپایی در خصوص آخرین تحولات برجام،بهوضوح نشان میدهد که بازیگران غربی بار دیگر به مارس 2022 ( زمان برگزاری آخرین دور مذاکرات در وین ) بازگشتهاند.
رابرت مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در حساب توییتری خود ضمن قدردانی از انریکه مورا و جوزف بورل به خاطر ادامه همکاری نزدیک با آمریکا مدعی شد:
«ما همچنان در مشورت با همکاران اروپایی، متعهد به مسیر دیپلماسی معنادار میمانیم.»
همافزایی راهبردی –تاکتیکی آمریکا و تروئیکای اروپایی در مذاکرات وین، موضوعی نیست که دیگر نیاز به مصداق یابی یا تفسیر داشته باشد! در صدور قطعنامه غیرحقوقی و ضد ایرانی اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی این موضوع بار دیگر به اثبات رسیده است.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی روزهای اخیر به بازیگری بیشفعال در عرصه روابط بینالملل تبدیلشده است! البته این بیش فعالی گروسی نه در راستای دفاع از حقوق حقه اعضای آژانس، بلکه در مسیر تحقق مطالبات راهبردی و تاکتیکی واشنگتن و تلآویو قابل تفسیر است.
طی روزهای اخیر، شاهد بروز تحولات قابل توجهی در روند مذاکرات وین و مناسبات کشورمان و آژانس بین المللی انرژی اتمی هستیم. رافائل گروسی و همراهانش در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی متعاقب ابزار نگرانی ظاهری و کاملا سیاسی در خصوص سه مکان ادعایی قطعنامه ای را علیه کشورمان به تصویب رسانده اند. منابع رسانه ای و سیاسی در غرب نیز از پیچیده تر شدن روند حل و فصل اختلافات جاری در مسیر احیای برجام خبر می دهند. به راستی چه اتفاقی رخ داده است؟
این راهبرد، بر مبنای ایجاد گرههای کور امنیتی جدید در نظام بینالملل استوارشده است. اکنون مقامات آمریکایی علاوه بر غرب آسیا که نقطه کانونی مداخلهگرایی آنها بوده است، درصددند بحرانهای مستمر، عمیق و دامنهداری را در دیگر نقاط جهان خلق کرده و آنها را تقویت کنند.
بر همگان مسجل است که جنس انقلاب اسلامی ایران گفتمانی است .پیروزی انقلاب اسلامی ایران منبعث از سلسله عواملی بوده که از نظر مادی و بر اساس متدها و مولفه های تئوریک و گفتمانی غرب قابل محاسبه و تبیین نیست. بی دلیل نیست که بسیاری از استراتژیست های غربی پس از سالها مطالعه در خصوص ماهیت انقلاب اسلامی و بررسی اجزای شکل دهنده و نگاهدارنده این انقلاب با شکوه به این نتیجه رسیدند که نگاه ها و فرضیات رایج در حوزه های شناختی و تحلیلی غرب، قدرت توجیه و تحلیل این پدیده مقدس را ندارد.
برخی سیاستمداران اروپایی در مذاکره با مقامات آمریکایی از نگرانی خود در خصوص عدم احیای برجام سخن گفتهاند. اصلیترین دلیل بروز این نگرانی، شرایط بحرانی جاری در نظام بینالملل و آشنایی بیشتر ایران با روشهای دور زدن تحریمهاست. از سال 1397 تاکنون، تقریبا چهار سال است که برجام از بین رفته و نهتنها تحریمهای برجامی، بلکه یک سلسله تحریمهای فرابرجامی با برچسبهای جدید نیز علیه کشورمان اعمالشده است.
زمانی که دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در کاخ سفید به پایان رسید، سیاست واشنگتن و دولت جدید دموکرات این کشور در تقابل با حزبالله، امل و گروههای تعریفشده در جریان هشت مارس لبنان کمترین تفاوتی پیدا نکرد. آمریکا، برخی کشورهای اروپایی و متحدان منطقهای غرب تلاش کردند تا گفتمان مقاومت را بهمثابه گفتمانی هزینهساز و کمفایده به شهروندان لبنانی و دیگر کشورها معرفی نموده و سپس از طریق انتخابات سراسری، آن را به جریانی منفعل و حداقلی تبدیل کنند.
جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و انریکه مورا، نماینده ویژه اروپا در مذاکرات برجام از شکسته شدن بنبست مذاکرات وین خبر میدهند.این نخستین بار نیست که بازیگران اروپایی از نزدیک بودن به توافق نهایی یا امکانپذیر بودن احیای برجام در آیندهای نزدیک سخن میگویند! حداقل طی ماههای گذشته ، 5 بار مذاکرات وین تا نقطهای که از آن بهمثابه "«نقطه نهایی» یاد میشد پیش رفته و البته احیای برجام درنهایت رخ نداده است!