این روزها در عرصه سیاست خارجی و روابط بینالملل، دغدغههای زیادی به اذهان خطورمی کند که یکی از آنها، نسبت راهبردی و تاکتیکی بازیگران با یکدیگر است.اینکه سیاستها و رفتارهای بازیگران تاثیرگذار در حوزه روابط بینالملل، تا چه اندازه با یکدیگر همپوشانی دارد؟ فراتر از آن، چگونه ممکن است یک محاسبه یا رفتار نادرست، بر شکلگیری قطببندیها و گروههای همگرای سیاسی در جهان تأثیرگذار باشد؟ اگر بخواهیم از مفاهیم وارد مصادیق شویم، با پدیدههایی مانند جنگ اوکراین و تبعات آن در شکلگیری پدیدههای تازه در نظام بینالملل مواجه میشویم.
خلق بحرانهای منطقهای باهدف تسلط بر اوضاع داخلی، یکی از فرمولهای شناختهشده و نخنما در تلآویو محسوب میشود.هر دوجریان دست راستی و لیبرال در اراضی اشغالی بارها از این فرمول تکراری باهدف گذار از بحرانهای داخلی و تمرکز بر جنگها و منازعات منطقهای استفاده کردهاند.
برخی دولتهای غربی طی ماههای اخیر مانور خاصی بر روی تحولات داخلی کشورمان صورت دادهاند. در اتحادیه اروپا،دولت آلمان تلاش کرده است به همراه فرانسه، انگلیس ، هلند و سوئد نقش محوریتری در قبال بازتولید اغتشاشات یا تحریک جامعه ایرانی با خلق و استمرار انگارههای کاذب ایفا کنند.
توافق اخیر تهران و ریاض در خصوص از سرگیری روابط دیپلماتیک ، نقطه عطفی در مناسبات دو بازیگر مهم منطقه غرب آسیا محسوب می شود. بدون شک اعلام رسمی این خبر از سوی شورای عالی امنیت ملی و دریابان علی شمخانی، دبیر این شورا، مطلعی در ایجاد شرایط جدید در حوزه سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران است.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در تازهترین مواضع دروغین خود بار دیگر مدعی شده است که احیای توافق هستهای از اولویتهای سیاست خارجی کشورش خارجشده و دیگر در دستور کار نیست! از سوی دیگر، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اخیرا با همتای عمانی خود در وزارت خارجه این کشور دیدار فشردهای را در خصوص تبادل زندانیان ( میان ایران و آمریکا) و نحوه احیای مذاکرات هستهای داشته است.
این روزها رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در روایتی یک طرفه ، از نگرانی ها ودغدغه های خود در قبال تسریع و گسترش دامنه فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران در فردو ونطنز سخن می گوید! گروسی در تازه ترین سخنانش، خواستار سفر فوری به ایران و طرح دغدغه های جدید خود در قبال افزایش سطح غنی سازی در نیروگاه فردو شده است. جالب توجه اینکه گروسی در سخنانش تاکید کرده است :
سفر رئیسجمهور کشورمان و هیئت همراه به کشور چین از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. هدف از این سفر، تحقق بیشترو تثبیت کاملتر مشارکت استراتژیک گسترده میان تهران و پکن در قالب تفاهمی کلان و راهبردی میباشد. صورتبندی آنچه امروز در منطقه و نظام بین الملل میگذرد چندان ساده به نظر نمیرسد.
این روزها موضوع جاسوسی بالنهای چینی از حریم امنیتی-هستهای آمریکا و رفت و برگشتی که میان واشنگتن و پکن بر سر این مسئله حادثشده، مولد تحلیلهای مختلفی در حوزه روابط بینالملل بوده است! عدهای از تحلیلگران، کلیت اقدام چینیها را منبعث از نوعی حرکت کور و احساسی تلقی کرده و عدهای دیگر معتقدند زمینههای شکلگیری منازعهای تمامعیار میان پکن و واشنگتن مهیا شده است.
طی روزهای اخیر، مقامات آمریکایی و اروپایی درمواضع گفتاری خود متفقالقول هستند که احیای توافق هستهای دیگر در اولویت سیاست خارجی آنها ( در قبال ایران ) قرار ندارد. افرادی نظیر ندپرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درحال تکرار این موضع کلان و کلی، در نشستهای هفتگی سازمانها و نهادهای متبوع خود هستند.
این روزها مقامات اوکراینی کمتر از گذشته قدرت«درک بازی غرب» در قبال جنگ اوکراین ( به لحاظ ماهوی،راهبردی و حتی تاکتیکی) را پیداکردهاند! مقامات آمریکایی و اروپایی از یکسو سیگنالهای «معامله بر سر جنگ» را خطاب به روسیه مخابره کرده و از سوی دیگر، ارسال تجهیزات نظامی و میدانی خود را به اوکراین ادامه میدهند.
اگرچه بایدن خوابآلود، سیاستمدار ناتوان و متوهم آمریکایی این روزها بابت عملکرد ضعیف خود در عرصه اقتصادی حتی از سوی طرفداران حزب دموکرات نیز شدیدا مورد انتقاد قرار گرفته است، اما این موضوع سبب نشده است تا وی تمرکز خود را از یکی از خطرناکترین ثوابت و راهبردهای کلان واشنگتن در نظام بینالملل، یعنی تجزیه جهان اسلام و منطقه غرب آسیا از بین ببرد!
برگزاری نشست بغداد 2 در امان و مذاکره دوساعته وزیر امور خارجه کشورمان وجوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با محوریت مذاکرات احیای برجام، مولد دغدغه ها و ابهاماتی در حوزه دیپلماسی کشورمان بوده است. صورتبندی مذاکرات برجامی امان و رمزگشایی از آن، درگروی توجه به سه نکته اساسی است که در اینجا مورد اشاره قرار می گیرد:
رئیسجمهور اوکراین در جریان سفر اخیر خود به آمریکا ، سعی کرد خود را بهعنوان یک «قهرمان جنگ» نشان دهد! تصویرسازی رسانههای غربی از ولادیمیرزلنسکی نیز دقیقا مطابق با همین الگو بود! منظومه رسانهای غرب تلاش کرد تا از ارسال سامانه موشکی پاتریوت توسط آمریکا به اوکراین بهمثابه یک دستاورد بسیار بزرگ و تعیینکننده در جنگ اوکراین یادکرده و متعاقبا، پیام کاذب ادغام اوکراین در معادلات امنیتی -نظامی ناتو و آمریکا را به افکار عمومی دنیا مخابره نماید. اما در ماورای این تصویرسازی کاذب، واقعیات دیگری درجریان است که لرزه بر اندام رئیسجمهور اوکراین و غربگرایان این کشور انداخته است!